روحت شاد استاد؛ ممنون که سربلندم کردی!

به گزارش ایسنا، کاوه معین‌فر در عصر ایران نوشت: برای کوچ ابدی استاد شجریان چه می‌توان گفت؟ چه می‌توان نوشت؟ هرآنچه که در ذهن می‌آید و به آن فکر می‌کنم و یا می‌خواهم درباره آن بنویسم را مطمئنم هر ایرانی دیگری به شکلی دیگر و به گونه‌ای دیگر به آن فکر کرده و یا گفته است تنها می‌توان گفت: «روحت شاد استاد بی‌بدیل».

استاد شجریان علاوه بر کُردهای ایران در میان کُردهای منطقه اقلیم کردستان عراق هم بسیار، بسیار محبوب است، اغراق نیست اگر بگویم عشق و علاقه‌ای فراتر از تصور ما ایرانی‌ها در سلیمانیه، اربیل، دهوک، حلبچه و … نسبت به ایشان وجود دارد.

تا در سلیمانیه نباشید و از شجریان سخن به میان نیاید نمی‌توان این محبوبیت را توصیف کرد، در میان هنرمندان و قشر روشنفکر شاید اگر بگویند ۵ هنرمند محبوبتان را انتخاب کنید حتما یکی از آنها استاد شجریان خواهد بود.

در سال ۱۳۸۷ با دعوت و پیگیری خانم «هیرو ابراهیم احمد» همسر مرحوم جلال طالبانی که آن زمان رئیس جمهور عراق بود، قرار شد که استاد شجریان در سلیمانیه کنسرتی داشته باشند، برگزار کننده کنسرت تلویزیون کوردست (kurdsat) بود.

من به دلیل ساخت مجموعه مستندی با موضوع موسیقی و رقص کردی برای کوردست با آنها بسیار در ارتباط بودم، در سال چند هفته‌ای را در سلیمانیه بودم و بیشتر با دوستان و رفیقانم در تلویزیون کوردست.

وقتی که قرار شد استاد شجریان به سلیمانیه برود دوستانم از این قضیه بسیار خوشحال و هیجان‌زده بودند و طبیعتا به سراغ من آمدند که استاد چگونه آدمی است؟ چه کارهایی انجام دهیم تا در زمان اقامتش در کردستان راضی باشد و اصطلاحا بهش خوش بگذرد؟

مستند فراتر از سرگرمی است/ حمایت دولت از آثار مستند الزامی‌ست
هم اکنون بخوانید

من هیچ‌وقت استاد شجریان را از نزدیک ندیده بودم و به همین دلیل زیاد نمی‌توانستم کمکشان کنم ولی فقط تنها نکته‌ای که به ذهنم رسید این بود گفتم هر آنچه هستید و در توانتان است را ارائه دهید، سعی کنید خودتان باشید چون می‌دانم استاد از آدم‌های ریاکار و اهل تزویر بدشان می‌آید.

عاقبت کنسرت در تیرماه سال ۱۳۸۷ برگزار شد و استقبال بی نظیری از استاد و گروه آوا متشکل از سعید فرج‌پوری، مجید درخشانی، حسین بهروزی نیا، همایون شجریان و … صورت گرفت.

این اعتماد نو به نقل از برنامه افتتاحیه تالار هنر شهر سلیمانیه هم بود که ظرفیت ۱۶۰۰ صندلی دارد ولی در هر ۲ شب اجرای استاد شجریان بیش از ۲۰۰۰ نفر در سالن و همین تعداد هم بیرون از سالن کنسرت را مشاهده کردند.

از نکات جالب این کنسرت بازخوانی یک تصنیف معروف سید علی اصغر کردستانی ( یکی از خوانندگان بزرگ کردستان) بود که استاد شجریان با شعر «رو سر بنه به بالین» از غزلیات شمس آنرا دوباره اجرا کردند و واقعا اتفاقی خوشایند برای مردم شهر میزبان بود.

آخر کنسرت بر روال ایران از میان تماشاگران مرغ سحر را داد می‌زدند و این تصنیف هم خوانده شد، در بخش‌هایی از آن تماشاگران هم همخوانی کردند! 

در شب دوم استاد اعلام کردند برگزارکنندگان کنسرت قرار بود برای این ۲ شب به من و گروهم مبلغی را بدهند ولی ما با توجه به این محبت و علاقه‌ای که در این چند روز شاهد بودیم تصمیم گرفتیم این پول را به موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست کردستان (منال پاریزی کوردستان) اهدا کنیم. بعدتر من از دوستانم شنیدم که آن مبلغ ۵۰ هزار دلار بود و به آن موسسه کودکان تحویل داده شد.

رقابت بانوان طلبه در حوزه نگارش
هم اکنون بخوانید

بعد از این کنسرت و … بسیار بیشتر از همیشه به او افتخار کردم، نمی‌دانم چرا احساس می‌کردم من را جلوی دوستانم در کوردست سربلند کرده بود.

هیچ‌وقت فرصتی دست نداد تا از او تشکر کنم ولی امروز می‌گویم استاد عزیز و بی بدیل برای آن احساسی که در سلیمانیه جلوی دوستانم داشتم ازت ممنونم.

و برای تمام آن لحظات و زمان‌هایی که جان و دل ما را با صدای آسمانیت از این زمین محنت‌کده دور ساختی ممنونم.

برای تمام آن ساعات و زمان‌هایی از نوجوانی و جوانیم که منتظر بودم تا یک نوار کاست جدید از شما بیرون بیاید ممنونم.

برای تمام آن روزها و شب‌های که به خواندن شما گوش دادم و دیوان حافظ یا سعدی را آوردم و ساعت‌ها شعرهای آواز شما را دوره کردم.

مگر یادم می‌رود حس و حال بعد از گوش دادن کاست «بیداد» را …

یا «دستان» ، «جان عشاق» ، «آستان جانان» ، «سرّ عشق»، «نوا» ، «گنبد مینا» ، «دود عود» ، «قاصدک» ، « شب، سکوت، کویر» و … چاووش ها و …

استاد شجریان عزیز بخشی از روح و جان من با شما شکل گرفته است و برای این بخش از روح و جانم که وامدار شماست بسیار ممنونم.

«روحت شاد استاد و دوباره ممنون»

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × پنج =

دکمه بازگشت به بالا