وحدت و همبستگی، راه نجات کشور

منافع همه ما در این است که متحد شویم .
آیا شرایط موجود راه نجاتی دارد؟!
دکتر اسپنسر جانسون در کتاب غیر ممکن ، ممکن است ، می گوید:
هیچ چیزی غیرممکن نیست .
پدری هنگام مرگ فرزندانش را فرا خواند ، آنگاه به دست هر کدام ترکه ای داد ، گفت بشکنید ، به راحتی شکستند .
آنگاه دسته ای از همان ترکه ها به دست هرکدام داد ، نتوانستند بشکنند ، گفت اگر با هم متحد باشید چنین خواهید بود ، پس عاقل و هوشیار و باهم متحد باشید ، تا تحت هیچ عنوان و نام و بهانه و شرایطی شکست نخورید .
همیشه بهترین و بدترین شرایط را لحاظ کنید و بسنجید ،
اعتماد کورکورانه هرگز نکنید فقط قانونمند ، بر اساس اثبات و استدلال عمل کنید .
ایران رنگین کمانی از اقوام است و این طبیعی است.
اما همه می باید به خاطر ایران کنار هم و متحد ، و یکی شوند ، چون به این اتحاد نیازمندند در برابر قدرت های زر و زور و حیله خارجی و داخلی ، درد آن است که نتوانسته ایم بایسته های لازم را برای این به هم پیوستگی حفظ کنیم و به تحقق برسانیم .
یکی شدن و اتحاد قلبی را متاسفانه تحت تاثیر نابخردی و اندیشه های ناصواب نیاکان خود از دست داده ایم . که هرکدام را قبلا مهاجمی بر آنان تحمیل کرده با اغراض و اهداف و جهت حفظ منافع خود به خصوص احساسات ناسیونالیستی و امثالهم فراوان و پذیرفتند تفرقه و جدایی را هر آن گونه که خواستند ، علاوه بر جان و مال و ناموس پدران ما ؛ بر فرهنگ ، اندیشه ها و تفکراتشان نیز تاختند ، آنگونه شکل دادند که نیاز و مصالح آن مهاجمان بود . خصوصا در دوران صفویه که پای کمپانی هند شرقی و برادران شرلی به ایران و خاورمیانه باز شد ، و به عظمت ثروت های آنان و به خصوص ایران پی بردند .
تا توانستند در قلم و لباس خودمان جهل و خرافه و دوری از علم به خورد پدرانمان دادند ،
تا نتوانیم در مسیر توسعه و پیشرفت از علم و دانش لازم با تحقیق و تفحص جهت بهره بردن از منابع و ذخایر معدنی کشور خودمان بر خوردار شویم ، به بعضی از آنان جنبه تقدس هم دادند . درد ما باور کردن آسان پدران مان بود که از آن مدعیان سندیت غیر قابل انکار و اثبات گفتارشان را نخواستند ، تفکر نکردند ، چون در آن زمان شلاق بر گرده و شمشیر بر گردن شان بود و به برکت همان مظالم که در لباس دوست بود ، شرایط سواد و اجازه و‌توان تحقیق گسترده هم نداشتند…!
لذا فرزندان آن ها هم با همان باورهای تحمیلی در خانه والدین بزرگ شدند با همان تضاد و اندیشه ها واحساسات خودبرتر بینی و ناسیونالیستی که در طول اعصار به آن دامن زده بودند و نتوانستند قلبا متحد شده احساس یکی بودن کنند .
این استراتژی هدفمند بیگانگان به قصد ناکارآمد سازی و بازدارندگی جمعی مان ، تسلسل وار والدین به فرزندان تا حالا که به ما رسیده است تا چند دهه اخیر که تحصیلات آکادمیک و رسانه های گسترده و متنوع روشن فکری رو به رشد جمعی کمی پیش رفت در قالب تضاد ها و تفرقه ها در ابعاد اعتقادی ، قومی ، مذهبی ، قبیله ای ، منطقه ای ، فرهنگی و ابعاد فراوان دیگر ترویج داده شد و بسیار مهندسی شده مدیریت گردید توسط دستانی در خفا از بین خودمان…!
اما امروز در این شرایط ، بحران همه ما را تهدید می کند به گونه ای که اگر با مدارا و همدلی و هم سویی علمی تلاش به اصلاح و تغییر نگردد ، ادامه راه با این ریل و فرمان منجر به فاجعه و نسل کشی خواهد شد…!
ناچارا این است که همه می خواهند اصلاح کنند ، اما نمی شود…!
دلیل آن این نرم افزار ها و بدسکتور های بازدارنده قدیمی در بن افکار و اندیشه های ما است.
باید ضمن احترام به تضادهای موجود ، در فضای مشترکات فی مابین، جهت نیل به یافتن راه نجات تمام باشندگان توسط نخبگان همه اقوام و گروههای سیاسی بر اساس عرق ملی و میهنی ، وجدان ، شعور و منطق و قوانین عدالت جمعی تحت نظارت سازمان های مردم نهاد و خوش نام ، جامعه شناسان و حقوق دانان آزاد بررسی و راهکار یابی شود تا امید به نجاتی پیدا شود…!
باید برای فردای بهتر خود و فرزندانمان با اندیشه های نوین و عقلانیت بر اساس هر چه ، آسان‌تر تا دیر نشده با دانش روز ، به سوی فردا ، طبق اعتماد نو به نقل از برنامه و چشم انداز علمی و عقلانی گام برداریم .

نقدی بر سخنان اخیر رئیس مجلس خبرگان رهبری
هم اکنون بخوانید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هشت − یک =

دکمه بازگشت به بالا