شیخ حبیب آل ابراهیم؛ مهاجری استعمار و استبداد ستیز

به گزارش ایسنا، خامه یار با اشاره به خدمات شایسته این عالم اظهار کرد: شیخ حبیب المهاجر العاملی همواره نگران رسالت و معرفت بود، و بر اصالت و نشر رسالت محافظت می نمود، و با چالش ها روبر شد و تلاش او تعالی انسان به طور عام و هم کیشان خود در مذهب شیعه به طور خاص و بیداری آنها و مرهم گذاشتن بر زخمهایشان و از بین بردن نادانی، جهل و فقر بود و همین امر سبب شد تا مدارس و مراکآموزش در عراق و سپس در بقاع لبنان را تأسیس کند.

وی سپس افزود: اواخر قرن گذشته میلادی، حدود سال ۱۹۹۴ م، زمانی که در خدمت شیخ جلیل القدر و استادمان حجت الاسلام و المسلمین جعفر مهاجر بودیم و مراسم تکریم ایشان را در شهر بعلبک آماده می‌کردیم، به این شهر سفری داشتیم و با مسلمانان آن منطقه دیداری داشتیم، این شخصیت در میان آنها بسیار مورد ستایش قرار داشت و او همانند ستاره ای درخشان بود و به خوبی و نیکی از او یاد می کردند.

رایزن فرهنگی کشورمان در پایان با اشاره به این نکته که سخن گفتن درباره این شخصیت در محدوده این وبینار نمی گنجد، گفت: سخن خود را با سخنی درباره شیخ حبیب آل ابراهیم به پایان می رسانم. وی فقیهی با ورع و تقوا و سرشار از علم بود و از دلیل و برهان و حافظه ای بی نظیر برخوردار بود… او سخنوری بود که سخنش همانند سیل جاری می شد و سراینده ای که در ستایش پیامبر و خاندان پاکش شعر می‌سرود…درون مردم جای گرفت و در میان آنها زیست و مردم نیز با او زیستند.

سپس شیخ جعفر مهاجر -شیعه پژوه سرشناس لبنانی- با تشکر از رایزن فرهنگی کشورمان به جهت  فراهم نمودن زمینه برگزاری این وبینار با هدف بزرگداشت سی امین سالگرد بزرگداشت این عالم اشاره نمود که در آن زمان نیز توسط دکتر خامه یار تنظیم و برگزار شده بود. وی سپس گفت: فعالیت‌های شیخ حبیب فراتر از آن است که بخواهیم در این خلاصه به معرفی آنها بپردازیم چرا که دوران مبارزات ایشان بر ضد استعمار در جنوب عراق، سواحل سوریه و پس از آن در لبنان که بدون کمک گرفتن از کسی به سرکوب و مقابله با آنها پرداخت خود نشانه موفقیتی است که می تواند به تنهایی مبحثی کامل در این باره شود چرا که اعتماد نو به نقل از برنامه ریزی، توانمندی بالا و صبر بر سختی ها و مشکلات شیخ حبیب را از دیگران متمایز ساخته بود.

وی افزود: از آن جایی که هدفمان بررسی نقش تاریخی و احیاگرانه ایشان در لبنان است لذا باید گفت که وی اندوه عقب ماندگی منطقه و کشورش را در دل داشت و برای توسعه لبنان از هیچ تلاشی کوتاهی نکرد. در آن زمان سید عبدالحسین شرف الدین در جنوب و شیخ حبیب در بقاع در همین راستا فعالیت می‌کردند.

مدیر مرکز مطالعاتی شیخ مفید گفت: با کمک های بازرگانان لبنانی مقیم آفریقا، دبیرستان عاملیه در بیروت و مدرسه جعفریه تأسیس شدند. و هر دوی این مدارس در تربیت نخبگان نقش مهمی ایفا کردند. گفتنی است که شیخ حبیب بدون ان که دست کمک به سوی کسی دراز کنند به تنهایی توانست شانزده مدرسه در منطقه بقاع و حومه آن تأسیس کند و توجه ویژه ایشان به مردم عادی و محرومین بود تا بتوانند از امکانات تحصیل در مدارس بهره ببرند.

شیخ جعفر مهاجر در پایان به مسئله احیاگری شیخ حبیب از طریق آموزش و تعلیم اشاره نمود و گفت: وی نخستین کسی بود که از طریق آموزش و تحصیل به احیاگری در این منطقه اقدام نمود تا بتواند چهره محرومیت تاریخی را از آن بزداید. وی توانست نخستین مجموعه از فارغ التحصیلان نخبه منطقه بقاع را به جامعه تقدیم کند و تمام وجودش را در راه خدمت به مردم و یاری آنها و دفاع از آنها به هنگام تهاجم استعمارگران قرار دهد و ما این درس را از او آموختیم و در همین راه گام بر می داریم.

 در ادامه محمد عباس علی- ادیب و شاعر سوری- با تشکر و درود به دست اندرکاران این مناسبت مبارک که به نام شیخ حبیب آل ابراهیم مزین شده با اشاره به این که سخنواران حاضر از عهده بیان جایگاه علمی و ادبی این عالم جلیل القدر به خوبی بر خواهند آمد لذا از پرداختن به این موضوع اجتناب نموده و به ابعاد دیگری از شخصیت وی پرداخت و گفت: هجرت ایشان به نجف اشرف برای تحصیل علوم اسلامی باعث شد تا به سرعت توانایی های ایشان به منصه ظهور برسد و در نتیجه وی آن را در جهت خدمت به جامعه قرار دهد. پس از بازگشت به لبنان، منطقه بقاع نیازمند چنین شخصیت علمی و ادبی بود لذا تمام عمر خود را در جوار قلعه بعلبک جهت خدمت به مردم سپری کرد.

وی سپس به نقش علمای بزرگ جبل عامل اشاره کرد و گفت: این منطقه علمای بزرگ و ادیبان و مجاهدانی را همزمان با نجف اشرف در خدمت دین حنیف اسلام تقدیم کرد، اما آن چه که نیازمند آن بودیم و نتیجه ظلم چهار قرن حکومت عثمانی ها بود حضور علمای شیعی و ادبای این دیار و سامان بود چرا که توسط عثمانی ها این چنین شخصیت هایی به قتل رسیده بودند آن هم تنها به جرم ولایت ما به اهل بیت پیامبر اکرم علیهم السلام. لذا ما به این علما احترام کامل می گذاریم و از صمیم قلب آنها را دوست داریم چرا که علم و معرفت را در میان ما گسترش دادند. روح برادری و الفت را در همه جا پراکندند و باطل را از ساحت ما دور کردند.

این شاعر سوری در پایان گفت:شیخ حبیب اضافه بر تمام موارد ذکر شده، وی با تأسیس مدارس و برگزاری جلسات با علمای دین این منطقه به رسیدگی به امور مردم و رفع مشکلات آنها می پرداخت و از مهمترین ثمرات تلاش های وی تأسیس جمعیت خیریه اسلامیه جعفریه در لاذقیه در سال ۱۹۵۱ م و با کمک علمای آن دیار بود و با گسترش آن و افزودن مسجدی به آن کارهای خیریه بیشتری نیز در کنارش انجام می شد و باید بگویم این تلاش های شیخ شایسته تشکر و تقدیر دارد چرا که او بدون درخواست کمک به تقدیم این خدمات می پرداخت.

کدام فیلم‌ها امروز در جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران اکران می‌شود؟
هم اکنون بخوانید

در ادامه شیخ محمد شُقیر- استاد فلسفه دانشگاه لبنان- با توجه به محوری بودن فعالیت‌های شیخ حبیب آل ابراهیم در این منطقه جغرافیایی گفت: وی تمام عمر خود را با هجرت به مناطق مختلف و علم و عمل سپری نمود و نتایج بی شماری در این راستا در پی داشت.

وی سپس به نقش مقاومتی این عالم ربانی اشاره نمود و افزود: وقتی درباره مقاومت سخن می‌گوییم در حقیقت به مفهوم جامع و کامل آن اشاره می‌کنیم که دارای ابعاد مختلفی بوده و تنها محدود به بعد نظامی، امنیتی و سیاسی نمی‌گردد. حال با توجه به این نگاه باید به نقش وی در زمان حضورش در عراق و مقابله با استعمار انگلیس و سپس در بقاع و سوریه و رویاروی‌ی با استعمار فرانسه اشاره کرد.

در ادامه استاد فلسفه دانشگاه لبنان گفت: شیخ حبیب با اعلام موضع صریح در برابر استعمار و با نپذیرفتن حضور آنها در این منطقه وظیفه دینی خود را به عنوان عالم دینی انجام داد و حتی در نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در ایران، موضعی منفی در قبال شاه اتخاذ کرد و بیانیه‌ای را در محکومیت جنایت‌های شاه به همین منظور صادر کرد و به تمام رؤسا و حکام عرب و مسلمان  و حوزه‌های علمیه نامه نوشت و این عمل را محکوم کرد. و این نشانه بیداری و هوشیاری وی و قیام احیاگرانه او در این منطقه و کشورهای همجوار بود.

محمد شقیر گفت: با توجه به شرایط محیطی که ایشان در آن می زیست می توان گفت که چنین اقدامی در دهه سی قرن میلادی گذشته، امر ساده ای نبود آن هم از سوی عالم دین مانند شیخ حبیب حتی اگر از سوی مراجع هم امر به تکلیف شده بود باز این اقدام وی در حضور استعمار انگلیس و فرانسه و جلوگیری آنها از هرگونه حرکت مردمی بر ضد آنان، امر بسیار سختی به شمار می رفت.

وی در پایان خاطر نشان ساخت: موفقیتی که ایشان در مدت کوتاهی به دست آورد، توانست چهره واقعی استعمار را مفتضح کند و الگویی را برای دیگران جهت مقابله با استعمار ارائه کند. لذا او از زمان خود جلوتر حرکت می‌کرد و هم اکنون نیز می‌تواند به عنوان الگویی برای ما قرار گیرد.

در ادامه حجت الاسلام و المسلمین، سید علی السید قاسم- رئیس مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگ‌ها در لبنان- با اشاره به شخصیت بارز علمی شیخ حبیب در منطقه بعلبک در دهه پنجاه قرن گذشته میلادی، گفت: توانایی فکری، علمی و دینی این شخصیت باعث گردید تا وی در بیش از یک عرصه بتواند به فعالیت بپردازد به ویژه آن که توانست در عراق در مدت زمان کوتاهی در برابر استعمار انگلیس مقاومت کند.

وی در خصوص تلاش‌های شیخ حبیب در راستای گفتگوی میان ادیان و مذاهب در عراق، سوریه و لبنان، گفت: با توجه به شرایطی تاریخی و اجتماعی آن دوران در عراق، تمام تلاش خود را در عرصه فکر و اندیشه و گفتگوی میان ادیان قرار داد به ویژه آن که تلاش های مبشران مسیحی پروتستان بین سال های ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۲ م و در سوریه و پس از ان در بعلبک تمام توجه وی بین سال های ۱۹۳۳ تا ۱۹۶۵ م به جلسات گفتگو میان طرف داران ادیان مختلف و اصلاح میان آنها بود.

رئیس مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگ‌ها در لبنان، با اشاره به روند تلاش‌های استعمار جهت مسیحی کردن جامعه عراق در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به ویژه در جنوب این کشور و شهر بصره و انتشار انجیل و کتاب مقدس در مناطق مسلمان نشین، اقدامات شیخ حبیب و برگزاری جلسات گفتگو میان اسلام و مسیحیت و رد شبهات و تأسیس مدارسی که بتواند نسل جدید را از انحراف باز دارد، بسیار مهم و قابل تقدیر دانست.

وی سپس به ارائه آماری از مدارسی که در جنوب عراق تأسیس کرد و آثاری که در آنجا منتشر کرد پرداخته و گفت: ایشان با حضور در اماکنی که از نظر دینی و مذهبی دارای تنوع بود، توانست با تکیه بر قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام به گفتگوها را خود عمق ببخشد و تألیفاتی را در همین راستا در کتاب‌هایی که شبهات را القا در میان جوانان می‌کرد از خود بر جای بگذارد مانند: “محمد الشفیع” رد بر کتاب”لمن یشفع لنا” و نیز “قل جاء الحق” رد بر کتاب “منار الحق” و دیگر کتاب‌هایی که از ایشان بر جای مانده است.

وی سپس به جرأت علمی بیان حقایق از سوی شیخ حبیب اشاره کرد و افزود: شیخ در بیان حقایق بسیار با جرأت بود و این امر در گفتگوها و آثار وی مانند کتاب “الانتصار” در نقد تورات و انجیل، به روشنی قابل ملاحظه است. همچنین در روش گفتگویی که اتخاذ کرده بود بر مشترکات تأکید می‌کند و اختلافات را دسته بندی می‌کرد و به شبهات و مغالطات پاسخ م‌ی داد و همزمان با احترام به دیگران این امر صورت می‌گرفت.

حجت الاسلام سید علی سید قاسم از دیگر ویژگی‌های شیخ حبیب را هیبت و جاذبه علمی و شخصیتی او بر شمرده و افزود: سخن او همواره به عنوان فصل الخطاب شمرده می‌شد حتی “ملک فیصل” پادشاه آن زمان عراق گفته بود که ملک فیصل پادشاه عراق است به استثنای شهر”العماره” که پادشاه آن شیخ حبیب است. همچنین در بعلبک همچنان نام محله ای و مسجدی به نام شیخ حبیب نام گذاری شده و مدرسه ای نیز به نام وی موجود است.

ضرورت واکاوی خاستگاه فکری نژادپرستی در غرب
هم اکنون بخوانید

وی در پایان گفت: ما امروز نیازمند گفتگوهای فرهنگی با هدف ایجاد شفافیت بیشتر در فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هستیم تا تمام آثار مخرب جنگ‌ها و دشمنی‌های گذشته را از بین ببریم و فاصله ایجاد شده میان یکدیگر را از بین ببریم و نوعی از بیداری و روابط جدید میان پدیده‌هایی تعدد گرایی دینی را ایجاد کنیم و حقایق ثابت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نوینی را برای جامعه ترسیم کنیم.

در پایان حجت الاسلام شیخ حیدر المهاجر- فرزند علامه شیخ حبیب- با تشکر از رایزن فرهنگی کشورمان و با اشاره به توصیف آیت الله  سید ابوالحسن اصفهانی از علامه شیخ حبیب بود: این مرجع عالی قدر آن دوران شیخ حبیب را به شمشیری از شمشیرهای اسلام و رکنی از ارکان اسلام توصیف نموده بود.

وی افزود: شیخ حبیب تمام عمر خود را در جهاد و یاری حق و عدالت سپری کرد و آغاز مبارزات وی مقابله با ترویج مسیحیت توسط استعمار انگلیس در عراق بود و دعوت به استقلال این کشور و بیدار نمودن و آگاهی مردم نسبت به استعمار، زمینه خروج آنها را فراهم نمود. وی توانست در برابر تبشیر در جنوب عراق و گسترش آن بایستد و مانع ادامه این امر شود.

در ادامه حجت الاسلام المهاجر گفت: پس از بازگشت به لبنان استقبال گسترده‌ای که مردم لبنان از او به عمل آوردند باعث گردیدتا استعمارگران فرانسه نسبت به او احساس نگرانی کنند و گزارشی را افسران آنها در خصوص فعالیت‌هایش ارائه دهند که در آرشیو آن دوران ثبت شده است.

وی افزود: فعالیت‌های شیخ حبیب، در بقاع و سوریه و منطقه علوی‌ها، احیاگرانه بود و به عنوان یک مصلح شناخته می‌شد. او توانست تمام نقشه‌ها و توطئه‌های دشمنان امت را نقش برآب کند و حضور وی در میان علوی‌ها باعث گردید تا این گروه از مسلمانان نیز در زمره مسلمانان به شمار آیند چرا که پیش از آن، کسی آنها را مسلمان و دوستدار اهل بیت علیهم السلام نمی‌دانست که در پی آن بسیاری از روحانیون و مبلغان دینی از نجف اشرف به آن مناطق اعزام شدند.

حجت الاسلام حیدر المهاجر سپس به آثار وی اشاره کرد و گفت: نشر مجله “المعرفه”، و تأسیس مرکزی برای انتشارات کتاب‌ها و تأسیس مدارس مختلف یکی از ابزار مهمی بود که جهت ترویج فرهنگ و بیداری دینی میان اقشار مختلف مردم بود، اضافه بر این که به اماکن مختلف و دور دستی جهت ارشاد و برگزاری جلسات وعظ و نصیحت مسافرت می‌کرد و گاهی نیز مرا با خود به این اماکن می‌برد.

وی سپس ضمن اشاره به برگزاری جلسات گفتگوهای میان ادیان و مذاهب گفت: این جلسات از روی تعصب دینی برگزار نمی‌شد بلکه جهت ایجاد وحدت میان ادیان و مذاهب مختلف صورت می‌گرفت و به خاطر دارم که مردم را جهت اقامه نماز جماعت مشترکی میان اهل تسنن و شیعه دعوت نمود و تا آن زمان نام امیر مؤمنان در اذان مساجد برده نمی‌شد اما ور این جرأت را به مردم داد تا نام آن حضرت را در اذان‌ها ببرند و از آن پس این امر به صورت متعارف در میان مردم جای گرفت. همچنین احیای مراسمی مانند غدیر خم و مجالس عاشورا در خانه‌ها به صورت علنی باب شد. و پس از قیام پانزده خرداد با امام خمینی(ره) دیدار کرد و با ارسال نامه‌هایی به سازمان ملل و بیشتر حکام عرب و از جمله جمال عبدالناصر از انها خواست تا از قیام ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) حمایت کنند. و همزمان روزنامه های آن زمان نوشتند که شیخ شاه ایران را متهم کرده است. و حتی در پی ایجاد راههایی برای رفتن به ایران و کمک به امام خمینی(ره) بود. و نهضت ایشان را که در برابر استعمار و دشمن صهیونیستی بود را مقدم بر تمام دیگر نهضت‌ها می‌دانست.

فرزند علامه شیخ حبیب در ادامه گفت: من دوباره طعم یتیمی را چشیدم نخست با رحلت پدرم شیخ حبیب و دومین بار با ارتحال امام خمینی احساس یتمیمی کردم. چرا که به شدت تحت تأثیر امام خمینی (ره) قرار گرفتم، و در فرانسه به زیارت ایشان رفتم و در ایران نیز در جمع ایرانیان به حضور امام شرفیاب شدم.

وی درباره خاطره خود از دیدار با امام خمینی(ره) گفت: در حسینیه جماران که مملو از جمعیت و در فضایی بسیار گرم بود از نیروهای مستقر در آنجا پرسیدم که چرا وسیله خنک کننده‌ای وجود ندارد؟ پاسخ دادند که امام خمینی(ره)  راضی به این کار نیستند. متعجب شدم و با خود گفتم تمام ایران در خدمت امام خمینی(ره) هستند.

وی ادامه داد : امام خمینی(ره) رضایت نمی‌دهند که خود دستگاه خنک کننده داشته باشند و بسیاری از ایرانی‌ها به چنین امکاناتی دسترسی نداشته باشند. این امر مرا به یاد پدرم انداخت که روزی به مادرم که مشغول انداختن دانه‌های طلا در زنجیر گردنبند خود بود گفت: بهتر نیست گردنبند خود را بفروشی تا هزینه آموزش کودکان فقیری کنیم که توانایی پرداخت هزینه‌های تحصیل خود را ندارند؟

وی در پایان گفت: آثار علمی که در میان مردم گسترش داد همچنان مشهود است و ثمراتش را می‌بینیم، کسانی که به یاری امام موسی صدر شتافتند و آن کنفرانس مشهور بعلبک را برگزار کردند و پس از آن جنبش محرومین را ایجاد کردند همان شاگردان شیخ حبیب بودند و بسیاری از فرماندهان شهید مقاومت که ما زیر دست آنها تربیت شدیم همواره در خانه ما به دیدار پدرم می‌آمدند. آری او عالمی ربانی بود که از سرچشمه جوشان علم علوی و عشق حسینی سیراب گشته بود و در راه امام زمان خود گام بر می‌داشت.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × سه =

دکمه بازگشت به بالا