قصه‌های شمسی فضل‌اللهی در شب چله

شمسی فضل‌اللهی، هنرمند پیشکسوت کشورمان، در عرصه رادیو، نمایش و دوبله شناخته شده است. او کارش را در وادی نمایش با تئاتر شروع کرد و پس از آن وارد رادیو شد و در تلویزیون و دوبله هم به فعالیت ادامه داد.

ایسنا همزمان با شب یلدا به گفت و گویی با این هنرمند پرداخته است؛ فضل‌اللهی درباره شروع فعالیتش در رادیو یادآور شد: قبل از ورود به رادیو، تئاتر می‌خواندم. سال ۱۳۳۹ به رادیو رفتم. به من گفته بودند علاوه بر بازیگری به صدایت هم اهمیت بده. در رادیو نمایش بازی می‌کردم و بعد هم که اعتماد نو به نقل از برنامه «فرهنگ مردم» رادیو ایران به من پیشنهاد شد.

او که پس از ۵۸ سال همچنان با اعتماد نو به نقل از برنامه «فرهنگ مردم» رادیو ایران همکاری دارد، در این زمینه گفت: «در این مدت این همکاری پیوسته نبوده است. سال ۱۳۴۱ برای اولین بار در این اعتماد نو به نقل از برنامه گویندگی کردم. وقتی گویندگی این اعتماد نو به نقل از برنامه به من پیشنهاد شد، اول نپذیرفتم و گفتم من کارم بازیگری است اما به من گفتند نمی‌خواهیم فقط از روی متن خوانده شود، بلکه لازم است که لهجه‌ها و گویش ها‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ به درستی در این اعتماد نو به نقل از برنامه ادا شود، برای همین گویندگی این اعتماد نو به نقل از برنامه را پذیرفتم. حدودا دو سال در «فرهنگ مردم» گویندگی کردم تا اینکه در سال ۱۳۴۳ ازدواج کردم و کمتر به فعالیت رادیویی پرداختم. در آن زمان گاهی دوبله و گاهی تئاتر کار ‌می‌کردم.»

«آن موقع مرحوم سید ابوالقاسم انجوی شیرازی و آقای محمد محسن رفیعی در این اعتماد نو به نقل از برنامه گوینده بودند و من گاهی اعتماد نو به نقل از برنامه را گوش می‌کردم. سال‌ها گذشت و بعد از انقلاب که به رادیو برگشتم به من پیشنهاد دادند به «فرهنگ مردم» بازگردم. حدودا سال ۱۳۶۳ بود که دوباره گویندگی در «فرهنگ مردم» را شروع کردم. در این مدت چندین گوینده مرد عوض شد. مرحوم صارمی، مرحوم عاملی و آقای رفیعی آمدند. کار بازیگری باعث می‌شد گاهی نتوانم در اعتماد نو به نقل از برنامه حضور داشته باشم. در این مدت تئاتر و سریال کار می کردم. تا اینکه حدودا از ۱۰ سال قبل به من گفتند باز به اعتماد نو به نقل از برنامه برگردم، دیدم اعتماد نو به نقل از برنامه خوب است و باز برگشتم و از آن زمان تاکنون این همکاری پیوسته بوده است.»

شمسی فضل‌اللهی که سال‌هاست در اعتماد نو به نقل از برنامه «فرهنگ مردم» از آداب و رسوم مردم ایران در نواحی گوناگون صحبت می‌کند، درباره این تنوع فرهنگی و سنت‌ها، عنوان کرد: فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران گاهی زیبا و گاهی غمگین است؛ مثل زندگی خود مردم که هم شادی و هم غم دارد.

این گوینده در ادامه مثالی از داستان های قدیمی ایرانی بازگو کرد و گفت: در «فرهنگ مردم» یکی از قصه‌هایی که زیاد تکرار کردیم داستان «همیل و ممیل» است که داستان پیرزن نخ ریس و دو پسرش را روایت می کند. چله زمستان نخ پیرزن تمام می‌شود. بچه‌هایش می‌روند دنبال نخ اما در مسیر، یخ می‌زنند. پیرزن خیلی ناراحت می شود و دوک نخ ریسی ‌اش را برمی دارد و به دنبال فرزندانش می‌رود. او دوک نخ ریسی‌اش را آتش می‌زند و با لحجه محلی‌اش می‌گوید: «همیلم رت ممیلم رت دل وه کی کنم خَش؟ ورچلوسی وردارم عالمن زنم تش»؛ یعنی فرزندانم مردند تکه چوب را آتش می‌زنم و از ناراحتی عالم را هم آتش می‌زنم. می‌گویند پس از این حرف و آتش زدن چوب توسط این پیرزن، دوران گرمای نزدیک عید شروع می‌شود.

رؤیت‌پذیری هلال ماه رمضان ۱۴۴۲ در شامگاه ۲۴ فروردین
هم اکنون بخوانید

او افزود: سال هاست که از اهالی «فرهنگ مردم» خواهش کردم که یک تقویم برای سنت‌ها و رسوم اقوام مختلف درست کنند نه اینکه ما الان همه این رسوم را اجرا کنیم اما باید بدانیم ایران را اقوام مختلف ساختند و محتوای اعتماد نو به نقل از برنامه «فرهنگ مردم» را هم خود نویسنده‌های محلی برای ما می‌فرستند. بعضی از محلی ها در همین زمینه، کتاب هم چاپ کرده‌اند. این داستان ها هم شیرین است و هم به ما می‌گوید که مردم در آن زمان چقدر سختی می‌کشیدند. در صورتی که ما می‌گوییم خوش به حال قدیمی‌ها، چقدر خوشبخت بودند و نسل بعدی هم خواهند گفت خوش به حال شماها؛ هر نسلی فکر می کند دیگری راحت زندگی می‌کرده و نمی داند که آن دوران سختی زیاد داشته است.

این بازیگر باسابقه همچنین واقعیتی تلخ از زندگی عشایر در گذشته را بیان و عنوان کرد: خود عشایر به من گفتند در گذشته وقتی کوچ می‌کردند اگر شخص پیر و از کار افتاده‌ای داشتند که نمی‌توانستند جابه جایش کنند و خودش هم زجر می‌کشید، در یک فرو رفتگی کوه او را تنها می‌گذاشتند و خوراکی هم برایش می‌گذاشتند تا روزهای آخر عمرش را همان جا بگذراند. آن‌ها سپس به اجبار از آن شخص پیر و ناتوان خداحافظی می‌کردند و می‌رفتند. به آن مکان دالو می‌گفتند.

او افزود: ما متاسفانه قصه‌های شاد کم داریم. در کشورها و ادیان مختلف جشن‌های زیادی دارند؛ البته آنها در زمستان جشن می‌گیرند اما ما ایرانی ها زرنگی کردیم و در بهار وقتی همه جا شکوفا و زیبا شده جشن می‌گیریم.

این هنرمند در عین حال گفت: البته ما لحظات شاد هم داریم، مثل مراسم‌های مختلف ازدواج و خواستگاری‌ها. در گذشته شادی بوده و شادی ها را خیلی زیبا هم برگزار می‌کردند. اما الان متاسفانه دیگر وقت این کارها را ندارند و امکاناتش هم نیست از طرفی نگاه مردم هم عوض شده است.

فضل‌اللهی با اشاره به شیوع بیماری کرونا در این روزها و نگرانی و ترس مردم از این بیماری گفت: احتیاط و رعایت بهداشت واجب است و ما قبلا هم این کارها را می‌کردیم. ما کشور تمیزی هستیم. خانه تکانی را از قدیم داشته ایم. در دهات خانم‌ها با جارو رنگ سفید را به اتاقشان می‌زدند تا دوده‌های آتش را تمیز کنند. اما تازگی‌ها متاسفانه برخی آشغال هایشان را در خیابان می‌اندازند که درست نیست. تمام قصه‌هایی که ما در این اعتماد نو به نقل از برنامه روایت می کنیم می‌گوییم می‌خواهد به ما بگوید که شأن طبیعت را نگه داریم و این نعمت را که به ما داده شده به درستی حفظ کنیم. چند صباحی که مهمان دنیاییم باید از محیط زیست محافظت کنیم.

آخرین لحظات زندگی یک فرمانده شهید به روایت خودش
هم اکنون بخوانید

او در عین حال ترس از بیماری را عاملی برای ضعف انسان دانست و گفت: گاهی یک چای داغ هم حال آدم را خوب می‌کند. ترس از بیماری آدم را از پای می‌اندازد. قبل از سرماخوردگی و بیماری ها با دم کرده ها می‌توان کمی بدن را آماده کرد البته اصلا منظورم این نیست که همه بیماری‌ها با طب سنتی درمان می‌شود اما چیزهایی است که از خانواده‌ام آموخته ام در این حدی که آب داغ بخورم با لیموترش و دم کرده‌های مختلف را قبل از بیماری بخورم.

این بازیگر پیشکسوت در ادامه صحبت‌هایش کار در روزهای کرونایی را سخت عنوان کرد و افزود: سر صحنه و در رادیو ضد عفونی انجام می‌شود اما من برای خودم هم  الکل می‌برم و استفاده می‌کنم. فقط جلوی دوربین نمی‌توانیم ماسک بزنیم و لی همه جا تمیز نگه داشته می‌شود و عوامل پشت دوربین همه ماسک دارند؛ بازیگران هم فقط جلوی دوربین ماسک نمی‌زنند.

او سپس به شوخی و کنایه به دست شستن‌های زیاد برای مقابله با بیماری کرونا گفت: از بس دستمان را شستیم این بیماری باعث شد که دستمان کوچک شود! بعد از بازگشت از سر کار تمام لباس ها  و کفش‌ها باید ضد عفونی شوند و این  مراقبت‌های هر روزه سخت است.

این بازیگر که در حال حاضر مشغول بازی در سریال نمایش خانگی «عاشقانه۲» با نام  «گیسو» است، درباره حضور در تلویزیون گفت: کارهای تلویزیونی زیاد بازی کرده‌ام. الان هم اگر قصه‌ی خوبی پیشنهاد شود و کار خوبی باشد  و قصه سرهم بندی نباشد می‌پذیرم.

سریال «باغ سرهنگ» با بازی شمسی فضل اللهی

او درباره حضور در سینما هم گفت: چند فیلم را خیلی وقت پیش، قبل از انقلاب اسلامی بازی کردم و بعد دیگر فیلم بازی نکردم. با گروه آناهیتا، تئاتر کار می‌کردم و سلیقه‌ام اینگونه شکل گرفته بود؛ تا حدودا سال ۱۳۶۵ که فیلم «شیر سنگی» را کار کردم.

او که در عرصه دوبله هم هنرمندی تواناست، افزود: یکی از دوستان گفتند اگر کار دوبلاژ پیشنهاد شود نمی‌روید؟ گفتم چرا، اگر کار خوبی پیشنهاد شود می‌روم. الان کار دوبله خیلی راحت تر است. آن موقع اتاق‌های دوبله تاریک و سیاه بود و تقریبا همه در زیرزمین بودند و نوری نبود. همه ضعیف شده بودیم برای همین عمر دوبلورها کوتاه بود و واقعا حیف شدند.

شمسی فضل اللهی در پایان گفت: ان شاءالله این ویروس کرونا می‌رود و ما یاد می‌گیریم که خوب رفتار کنیم و به طبیعت احترام بگذاریم. ما امسال گل‌ها را در میان شکاف کوهستان ها می‌بینیم و لذت می‌بریم.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 1 =

دکمه بازگشت به بالا