نقش یزدی را در تاریخ معاصر ایران نمی توان نادیده گرفت

اعتماد نو: دكتر ابراهیم یزدی بی‌شك یكی از شخصیت‌های سیاسی مسلمانی است كه حضورش را در تاریخ معاصر نمی‌توان نادید گرفت. به هر حال او از یك سو كسی بود كه در مبارزات ملی حضور داشت و ارتباط فكری و سیاسی نزدیكی داشت با مرحوم مهندس بازرگان، نهضت آزادی و شخصیت‌هایی كه در دهه ٣٠ و ٤٠ و ٥٠ تاثیرگذار بودند. از سوی دیگر نقش او در تاسیس و شكل‌گیری انجمن اسلامی دانشجویان در امریكا و كانادا كه بسیاری از چهره‌های مبارز و فعال در انقلاب در بین آنها بودند، بسیار مهم بود. مهم‌تر از همه ارتباط نزدیكی بود كه با مرحوم امام خمینی داشت و تا این حد مورد وثوق او بود كه حتی نمایندگی ایشان را در دریافت وجوهات شرعی در امریكا به عهده داشت. خاطرم هست زمانی كه مرحوم دكتر شریعتی از دنیا رفت و امام پاسخ تلگراف‌هایی كه برای تسلیت دكتر شریعتی بود برای آقای یزدی می‌فرستاد. همین‌طور در مبارزات سیاسی منطقه، ارتباطاتی با امام موسی صدر و شهید چمران و مبارزات ملی در مصر داشت. او با چند نفر از مبارزین ایرانی كه برای آموزش‌های نظامی زمان عبدالناصر به مصر رفته بودند و با بسیاری از مبارزین نامدار مسلمان هم ارتباط داشت. این پیش‌زمینه‌ها به گونه‌ای بود كه نقش او در زمانی كه امام در نجف و پاریس بودند، بسیار تاثیرگذار بود. به این دلیل بیش از ٦٠ سال مبارزات دكتر یزدی را باید در قالب مبارزات مذهبی و سیاسی ایران مورد مطالعه و توجه قرار داد. دكتر یزدی در مراحل تاسیس جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب و دولت موقت مسوولیت‌های برجسته‌ای داشت. او دیدگاه‌های متفاوتی از نظر مشی و شیوه مبارزه‌های سیاسی به خصوص بعد از انقلاب داشت. همین است كه شاهد هستیم كه در این دوران در نظام مسوولیتی نداشت اما به عنوان یك منتقد سیاسی ایفای نقش می‌كرد. می‌توان از این نظر او را از طرفداران نظام جمهوری اسلامی دانست. او از كلیت نظام دفاع می‌كرد. مشی او ریشه در مشی سیاسی نهضت آزادی داشت و قایل به روش‌های گام به گام بود. همین امر به تدریج او را به مشی اصلاحات نزدیك كرد. اگرچه محدودیت‌هایی برایش فراهم می‌شد اما او را جزو منتقدان روش‌های رادیكال می‌توان تلقی كرد.

زمانی كه در جریان انقلاب در امریكا و خاورمیانه و پاریس در نزد امام بود، نقش ایشان پررنگ‌تر است. در مجلس اول و بعد از آن نقش ایشان را باید در قالب سیاستمداری منتقد بررسی كرد كه سعی می‌كند انتقاداتش را از طریق قانونی پیش ببرد. در این زمان نقش او بیشتر در قالب مشی كلی نهضت آزادی بود.

به نظر من تفاوت مبنایی بین روش‌های اصلاح‌طلبانه و روش‌های انقلابی وجود ندارد و دارای تقابل با هم نیستند. اینطور نیست كه اصلاحات در برابر انقلاب قرار بگیرد. اتفاقا تبار اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبی به دوران انقلاب و گفتمان انقلاب باز می‌گردد. اصلاح‌طلبان كسانی هستند كه در برابر رژیم شاه و سلطه امریكا مبارزه می‌كردند و عمدتا از مبارزه هم دفاع می‌كردند. آقای یزدی هم در دوران انقلاب به این جریان كلی تعلق داشت، هر چند كه در دوران انقلاب مشی و سیاست گام به گام كه مرحوم بازرگان داشت عینا همان سیاستی نبود كه جریان خط امامی دنبال می‌كرد. در دوران انقلاب هم تفاوت مشی آنها را می‌توان دید. در عین حال نوعی پیوستگی و تعلق خاطر در عین تفاوت‌ها وجود دارد. به خصوص برای افرادی مثل دكتر یزدی كه ارتباط نزدیكی با امام داشتند. اساسا آقای دكتر یزدی یك سیاستمدار رادیكال و انقلابی به لحاظ مشی نبود ولی با همه جریان‌های انقلابی و حتی گروه‌هایی كه مبارزه مسلحانه داشتند، ارتباط داشت. بعضا رابطه نزدیكی هم بود. با افرادی كه در فلسطین مبارزه می‌كردند هم ارتباط داشت. وقتی جنبش اصلاحاتی شكل گرفت از آنجا كه جنبشی بود كه تمركز بر حاكمیت قانون اساسی داشت و تقویت پایه‌های دموكراتیك را در دستور كار قرار داده بود و بر آزادی دموكراتیك تاكید داشت، دیدگاه آقای یزدی از این جهت به دیدگاه اصلاح‌طلبان نزدیك‌تر می‌شد. در نظر داشته باشیم كه جریان اصلاحات جریان متنوعی است كه اصلش بر قبول جمهوری اسلامی، قانون اساسی و رای مردم است، در طیف اصلاح‌طلبان تفكر دكتر یزدی هم قرار می‌گیرد.

رد مال، ۶ سال حبس و جزای نقدی؛ جزئیات حکم مهدی جهانگیری
هم اکنون بخوانید

 

منبع: اعتماد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 − 4 =

دکمه بازگشت به بالا