اعتماد نو : جلوگیری از سخنرانی علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در مشهد مقدس، پرسشهای بسیاری را درباره وضعیت سیاسی این شهر و استان خراسان بزرگ مطرح کرده است. اینکه جریان غالب سیاسی در این شهر چیست و چرا در انتخابات یک دهه گذشته، یک جریان سیاسی نوپدید، توانسته است رقبای سنتی را از میدان به در کند؟ بتول گندمی، رئیس مجمع مشورتی اصلاحطلبان در مشهد، معتقد است که این وضعیت، نه ناشی از ضعف اصلاحطلبان، که ناشی از هدایت امکانات شهر و استان به سمت یک جریان خاص است. او البته تأکید دارد که این دیدگاه مرسوم که خراسان پایگاه سنتی اصولگرایان است، دیدگاهی نادرست است. این گفتوگو که سه روز بعد از لغو سخنرانی مطهری انجام شده را می خوانید.
برخی اعلام کردند که ۲۴ ساعت قبل از برگزاری مراسم و سخنرانی آقای مطهری در مشهد، به شما گفته شد که این مراسم لغو شده است.
چه کسانی متولی مساجد و حسینیهها در مشهد هستند؟ پرسش شما را باید این طور پاسخ داد که چرا یک جریان، تلاش میکند جریان دیگری را بهعنوان افراد نامسلمان و غیرمعتقد به جامعه معرفی کند؟ چه اهدافی پشت این تلاشها وجود دارد؟ مراسم روز اربعین، یک اعتماد نو به نقل از برنامهریزی کاملاً مذهبی داشت. از دوستانی که مکالمات ما را میشنیدند، تقاضا دارم مکالمه من با دکتر مطهری را منتشر کنند. به آقای مطهری گفتیم از شما انتظار داریم که فقط درباره عاشورا صحبت کنید. گفتیم ما میخواهیم درباره قیام عاشورا و دفاع از حق صحبت کنید، از حق مردم مشهد که به آنان گفته میشود اگر نمیتوانید، به شهر دیگری بروید. ایشان هم گفت که من فقط میخواهم درباره امام حسین(ع) صحبت کنم. از دوستان میخواهم مکالمه را منتشر کنند. چرا انگ میزنند که انگیزه سیاسی داشتند؟ |
این طور نیست. قرار بود ساعت ۴عصر شنبه روز قبل از سخنرانی، نیروهای پشتیبانی در سالن برگزاری سخنرانی حاضر شوند و سالن را حاضر کنند. اما ۱۵ و ۴۰ دقیقه عصر، به ما اطلاع دادند که نگهبان سالن رازی، ادعا میکند که اعتماد نو به نقل از برنامه لغو شده و نمیتوانید داخل شوید. آیا از ۴ عصر شنبه تا ۹ صبح یکشنبه که قرار بود سخنرانی برگزار شود، میشود ۲۴ ساعت؟
چه زمانی از نامه دادستانی مبنی بر لغو مراسم آگاه شدید؟
به استناد آنچه معاونت محترم استانداری اعلام کردند، ساعت ۲ و نیم عصر شنبه، این نامه نه به ما یا استانداری، بلکه به نیروی انتظامی بهعنوان ضابط دادستانی، فکس شد. نامه در ساعتی ارسال شد که اساساً آغاز تعطیلی ادارهها بود و از این زمان به بعد، دادستان از دسترس خارج شد. ۴ عصر در استانداری با معاون سیاسی استاندار گفتوگو کردیم تا دلایل را بدانیم. ایشان اعلام کرد تا همین الان ۶ بار با دادستان تماس گرفتم، اما ایشان به تماسهای ما پاسخ نمیدهند. ایشان هم پیگیر علت لغو بودند. تلاشها برای ارتباط با دادستان در شب هم ادامه پیدا کرد، اما موفق نبود. در نامه دادستانی هم، گفته نشده بود که سخنرانی آقای مطهری برگزار نشود. در این نامه که برای ما قرائت شد، آمده بود که روز یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵، در این ساعت، هیچ اعتماد نو به نقل از برنامهای در تالار رازی برگزار نشود. این دستور، به منزله این نبود که اعتماد نو به نقل از برنامه ما لغو شده است. شاید منظور آقای دادستان اعتماد نو به نقل از برنامه دیگری بوده است. شایدهای زیادی میتوانست مطرح باشد.
نظر مسئولان استانداری چه بود؟
معاون سیاسی استاندار معتقد بود از این متن، چنین بر میآید که در این مکان خاص، این مراسم برگزار نشود. حتی این ذهنیت برای ما ایجاد شد که شاید تالار رازی مشکل امنیتی دارد و دادستان خواسته با این کار سلامت میهمانان تأمین شود. براساس چنین برداشتهایی از این نامه سه خطی، تلاشها کردیم سالن دیگری را آماده کنیم. این تلاشها، پس از هماهنگی، تعامل و حتی اجازه شفاهی از معاونت سیاسی استانداری و فرمانداری مشهد آغاز شد.
اگر از ابتدا دلیل لغو به شما اعلام میشد، حاضر بودید این نشست را لغو کنید؟
ما خود را حامی دولت میدانیم و معتقدیم که تحت هر شرایطی و در هر دولتی، نباید در کشور بحرانسازی شود. از این رو، اگر در هر مرحله به ما گفته میشد که ادامه ندهید و به دلیل فلان ملاحظات، مراسم را برگزار نکنید، لحظهای به ادامه مسیر فکر نمیکردیم.
سرانجام دلایل تصمیم به لغو نشست، به شما اعلام شد؟
ما هنوز از دلایل لغو سخنرانی آقای مطهری و برگزار نشدن جلسه هیچ اطلاعی نداریم و نگفتند که چه مشکلی وجود داشته است. متأسفانه یکی از نمایندگان محترم مجلس مصاحبه و اعلام کرده که به ما گفته شد اعتماد نو به نقل از برنامه مشکل دارد و برگزارکنندگان برای رفع آن اقدام نکردند، درحالی که این امر صحت ندارد. هیچ تماسی از بخش های اطلاعاتی، انتظامی و قوه قضائیه یا استانداری مبنی بر برگزار نشدن با ما گرفته نشد. اتفاقاً استانداری بود که پس از لغو نشست در سالن رازی به ما پیشنهاد برگزاری در مکان دیگری را ارائه داده و گفتند با قاطعیت برگزار کنید. به همین دلیل، تلاش کردیم تا در حسینیهای که متعلق به دوستان اصلاحطلب ماست این نشست برگزار شود که باوجود پیگیریهای بسیار، نتوانستیم این حسینیه را در اختیار بگیریم. میخواهم این پرسش را مطرح کنم که چرا اصلاحطلبان مشهد، باوجود داشتن حسینیههایی که متعلق به دوستان ما است، نمیتوانند هیچ مراسمی در این مکانهای مذهبی برگزار کنند، مراسمی که صرفاً جنبه مذهبی دارد؟
این پرسشی است که شما بهعنوان فعالان سیاسی استان باید پاسخ دهید که پس از این همه سال فعالیت، چرا وضعیت شما این گونه است؟
چه کسانی متولی مساجد و حسینیهها در مشهد هستند؟ پرسش شما را باید این طور پاسخ داد که چرا یک جریان، تلاش میکند جریان دیگری را بهعنوان افراد نامسلمان و غیرمعتقد به جامعه معرفی کند؟ چه اهدافی پشت این تلاشها وجود دارد؟ مراسم روز اربعین، یک اعتماد نو به نقل از برنامهریزی کاملاً مذهبی داشت. از دوستانی که مکالمات ما را میشنیدند، تقاضا دارم مکالمه من با دکتر مطهری را منتشر کنند. به آقای مطهری گفتیم از شما انتظار داریم که فقط درباره عاشورا صحبت کنید. گفتیم ما میخواهیم درباره قیام عاشورا و دفاع از حق صحبت کنید، از حق مردم مشهد که به آنان گفته میشود اگر نمیتوانید، به شهر دیگری بروید. ایشان هم گفت که من فقط میخواهم درباره امام حسین(ع) صحبت کنم. از دوستان میخواهم مکالمه را منتشر کنند. چرا انگ میزنند که انگیزه سیاسی داشتند؟
بار دیگر این پرسش را مطرح میکنم که چرا پس از سالها فعالیت، به جایی رسیدید که حتی در حسینیهها هم نمیتوانید مراسم برگزار کنید؟
خراسان شرایط ویژهای دارد که در دوره اخیر تشدید شده است. در همه دولتها نگاه متفاوتی به خراسان رضوی وجود داشت. البته در دوران اصلاحات نمایندگان دولت اقتدار خوبی را از خود به نمایش گذاشتند که ما آرزو میکنیم بار دیگر شاهد چنین اقتداری باشیم.
دولت یازدهم، با انتخابهای خود برای سمتهای اجرایی مانند استانداری یا فرمانداری تلاش کرد نشان بدهد که اهل جنجالسازی نیست.
ما معتقدیم آرام نگاه داشتن فضا در نهایت به عقب نشینی منجر شد. ما شاهد عقب نشینیهای متعددی بودیم که آخرینشان عقب نشینی ای بود که در جریان انتخابات هفتم اسفند در مشهد رقم خورد. ما مکاتبات بسیاری داشتیم. هرچند چون حامی دولت هستیم، جار نزدیم و هیاهو نکردیم، اما در جلسات مکرر و بحثهای مختلفی که با مسئولان داشتیم، بارها اعلام کردیم که در انتخابات چه بر ما گذشته یا میگذرد.
بر شما چه میگذرد؟
این شهر در اختیار یک جریان خاص قرار گرفته و قدرت مطلقه یک جریانی شده است، اگر در مشهد گفته میشود که کنسرت برگزار نشود، فردا در شهرهای دیگر نیز اجازه برگزاری کنسرت نخواهند داد. متأسفانه نماینده عالی دولت هم نمیتواند از منافع دولت و مردم دفاع کند. در ماجرای لغو سخنرانی آقای مطهری، شما یک جمله از نماینده عالی دولت پیدا نمیکنید که صراحتاً در فضای علنی گفته باشند که این مسأله دچار مشکل بوده یا نبوده است. پیگیریها و مکاتبات جای خود، اما نماینده عالی دولت باید بلندگوی دولت باشد. در انتخابات هم چیزی گفته نشد. ما تخلفات بسیاری را گزارش دادیم، اما هیچ واکنشی به دنبال نداشت.
یکی از مشاوران رئیس جمهوری درباره نتایج انتخابات مشهد عنوان کرد که دلیل رأیآوری جریان مقابل، هزینه کلان آنان در حاشیه شهر بوده است و رأی آوردن این طیف خاص دور از ذهن نبوده است.
آرای صندوقهای حاشیه شهر این حرف را تأیید نمیکند، زیرا در این صندوقها آرای نمایندگان طیف ما از ۲۰ درصد در گذشته، به ۴۰ درصد رسیده است، هرچند در برخی صندوقها در همان ۲۰ درصد باقی ماند. مسأله ما این است که معتقدیم این میزان آرا در این صندوقها، باوجود تخلفات گسترده به دست آمد.
بالاخره مراجع رسمی همچون وزارت کشور یا شورای نگهبان انتخابات را تأیید کردند.
نزدیک به ۱۵ سال است که در روزهای نزدیک به انتخابات، مجموعه خاصی تصمیم میگیرد تا بدنه خود را به عرصه بیاورد. در نهایت دو شب مانده به روز رأی گیری، تصمیم گرفته میشود که چند نفر در فهرست نهایی قرار داشته باشند. این فهرست با عنوان «هوالمطلوب» در مساجد و سایر مکان ها و تجمعات سنتی، منتشر میشود. در انتخابات اخیر، حتی در روز اخذ رأی هم این فهرست توزیع و جلو مردم گذاشته میشود که از روی آن بنویسند. حتی در حوزههای روستایی، عوامل وابسته به این مجموعهها در کنار صندوق حضور داشته و به مردم میگفتند که فهرست مطلوب ما این است و به فهرست طرفداران انگلیس رأی ندهید.
البته این مسأله نیز مطرح است که خراسان پایگاه سنتی اصولگرایان است و اصلاحطلبان نمیتوانند به قوت و قدرت اصولگرایان، فعالیتهای خود را دنبال کنند.
این ادعا را قبول ندارم. یکی از بهترین نیروهای سیاسی اصلاحطلب کشور در خراسان حضور دارند. هرکس ادعا دارد، بیاید اینجا و کار کند.
تعامل شما با سایر جریانهای سیاسی چگونه است؟
اساساً بخشی از مدعوین مراسم روز اربعین ما، اصولگرایان میانه رو از قبیل آقای پژمان بودند که این رفتارها را قبول ندارند. مشهد، مرکزیت جبهه پایداری و تفکر احمدینژاد است که البته حتی یک درصد هم نیستند. برعکس آنچه نمایش داده میشود، اصلاحطلبان خراسان، قویترین نیروها در کشور هستند. کنگرهای که حزب مشورتی اصلاحطلبان در مشهد برگزار کرد، در ردیف بالاترین کنگرههای کشوری بوده است.
برگردیم به ماجرای لغو سخنرانی، پس از ناامیدی برای دراختیار گرفتن حسینیه احتمالاً قضایا برایتان روشن شد. ماجرای سالن ساپکو چه بود؟
چون میهمانان شهرستانی ما جایی برای ماندن نداشتند و هوا سرد بود، از آنان خواستیم که به دفتر حزب بیایند، یک محیط ۱۲۰ متری. این زمان ساعت ۱۰ بوده است. از آن طرف هم آقای مطهری میخواست در سالن ساپکو حضور یابد که محافظان ایشان اجازه ندادند. پس از لغو مراسم در ساپکو، به حضور آقای مطهری رفتم و توضیح دادم که دوبار مجوز گرفتم و این کارها را کردم، اما نشد که مراسم را برگزار کنیم. اگر میتوانید به دفتر حزب بیایید. اما ایشان گفت دلیلی برای حضور نمیبینم. ایشان هم ملاحظه این را داشتند که دعوا بالا نگیرد. گفتم لااقل برای صرف ناهار بیایید تا میهمانان شما را ببینند و حداقل از مردم تشکر کنید که برای دیدن شما آمدند که گفتند من به سالن غذاخوری هم نمیآیم. حتماً دوستان هم شنیدند که آقای مطهری گفت هیچ جا حضور پیدا نمیکند. اما گویا برخی مکالمه ما مبنی بر دعوت من از ایشان برای حضور در حزب را شنیدند، به گمانم به همین دلیل بود که تصمیم گرفتند دفتر حزب را هم پلمب کنند. |
تقریباً مشخص شد که سطح موضوع چیست. البته بخشهایی مانند فرمانداری با ما همکاری کردند و مجوز برگزاری نشست در سالن دیگری (ساپکو) را صادر کردند. با سالن قرارداد بسته و هماهنگیهای لازم را انجام دادیم. در این جا باید به این نکته اشاره کنم که در کنار این تلاشها، استاندار میتوانست از ظرفیت شورای تأمین استان استفاده کند، زیرا دادستان نیز عضو شورای تأمین است. جالب بود که نامه لغو، خطاب به فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان مشهد صادر شده بود و نه حتی به نماینده دولت در استان. پس از هماهنگی با فرمانداری با سالن ساپکو قرارداد بستیم و متعاقب آن، ساعت ۶ صبح یکشنبه، یعنی روز مراسم، اطلاع رسانیها را آغاز کردیم که مراسم به این مکان منتقل شده است. در این اطلاعرسانی هم دنبال تحریک فضا نبودیم و تنها نوشتیم که مراسم به این آدرس منتقل شده است، بدون اینکه به دلیل این انتقال اشاره کنیم. تا این مرحله نیز هیچ تماسی با ما گرفته نشد که مراسمی برگزار نشود، درحالی که میتوانستند اعلام کنند که ما اجازه سخنرانی به علی مطهری نخواهیم داد، شما هم اعتماد نو به نقل از برنامه را برگزار نکن یا مشکلی ایجاد نکن. دوستان ما ۸ صبح سالن را تحویل گرفتند. در این زمان، یک مأمور امنیتی نیروی انتظامی حضور یافت و گفت به ما ابلاغ شده و ما از برگزاری مراسم جلوگیری میکنیم. گفتوگوها را به فرمانداری منتقل کردیم که باوجود مجوز شما اجازه برگزاری مراسم را نمیدهند. تنها در این زمان بود که از فرمانداری به ما گفتند حساسیت روی شخص آقای مطهری است.
و شما پذیرفتید که سخنران خود را تغییر دهید؟
ما هزار میهمان داشتیم که ۳۰۰ نفر آنان شهرستانی بودند. از آنجا که واقعاً میخواستیم عزاداری برگزار شود و میهمانان ما نیز از شهرستان آمده بودند، سخنران جایگزین را پیدا کردیم. دوستان مکالمات ما را برای تعیین سخنران جدید که یک روحانی بود شنیدند. پس حتی در این زمان نیز میتوانستند به ما بگویند که دنبال سخنران جدید هم نروید، زیرا اساساً نباید مراسمی برگزار کنید. آقای مطهری هم در خانه خواهر خود بمانند. اما این را نگفتند و ما با سخنران جدید، تلاشها برای آمادگی سالن را آغاز کردیم که باوجود هماهنگی با فرمانداری، بار دیگر مأمور حاضر گفت که دادستان اعلام کرد شما نمیتوانید مراسم برگزار کنید و باید لغو شود.
دادستانی که از عصر شنبه در دسترس نبود، اما روز یکشنبه و در روز تعطیل، برای لغو مراسم با نیروی انتظامی در تماس بود؟
در سالن ساپکو بود که مشاهده کردیم تعداد نیروهای انتظامی بیشتر شد. فرمانده نیروها و جمعی دیگر از نیروها وارد سالن شدند و سالن را تخلیه کردند. من هم روی پلهها رفته و برای مردم توضیح دادم که هرچند برای برگزاری مراسم در سالنهای سرپوشیده، نیازی به مجوز نیست، اما به خاطر نگرانیهایی که بود، دو بار مجوز گرفتیم و با وجود مجوزها، اجازه برگزاری مراسم را به ما ندادند. از مردم عذرخواهی کردم و چون مراسم برای عزاداری بود، از میهمانان دعوت کردم که برای صرف ناهار به مرکز رفاهی دانشگاه علوم پزشکی که در اختیار بخش خصوصی است، بروند. ما با آن پیمانکار قرارداد بسته و پول را واریز کرده بودیم تا شله بپزند. بسیاری به ما اعتراض کردند که چرا وقتی حتی یک برگه به شما نشان داده نمیشود، شما تسلیم میشوید؟ من متهم هستم که تسلیم شدم و ایستادگی نکردم. اما نمیخواستم تنش ایجاد شود و این اولویت ما بود. مقصر شخصی است که این مشکلات را ایجاد کرده و او است که باید پاسخ
بدهد.
قضیه پلمب دفتر حزب چه بود؟ در این مدت با آقای مطهری تماس نگرفتید؟
چون میهمانان شهرستانی ما جایی برای ماندن نداشتند و هوا سرد بود، از آنان خواستیم که به دفتر حزب بیایند، یک محیط ۱۲۰ متری. این زمان ساعت ۱۰ بوده است. از آن طرف هم آقای مطهری میخواست در سالن ساپکو حضور یابد که محافظان ایشان اجازه ندادند. پس از لغو مراسم در ساپکو، به حضور آقای مطهری رفتم و توضیح دادم که دوبار مجوز گرفتم و این کارها را کردم، اما نشد که مراسم را برگزار کنیم. اگر میتوانید به دفتر حزب بیایید. اما ایشان گفت دلیلی برای حضور نمیبینم. ایشان هم ملاحظه این را داشتند که دعوا بالا نگیرد. گفتم لااقل برای صرف ناهار بیایید تا میهمانان شما را ببینند و حداقل از مردم تشکر کنید که برای دیدن شما آمدند که گفتند من به سالن غذاخوری هم نمیآیم. حتماً دوستان هم شنیدند که آقای مطهری گفت هیچ جا حضور پیدا نمیکند. اما گویا برخی مکالمه ما مبنی بر دعوت من از ایشان برای حضور در حزب را شنیدند، به گمانم به همین دلیل بود که تصمیم گرفتند دفتر حزب را هم پلمب کنند.
واکنش مسئولان استانداری به این وقایع چه بود؟
پس از پلمب حزب، به استانداری رفته و با آقای حسینی معاون سیاسی استاندار صحبت کردیم که ایشان گفتند، این موضوع در اختیار ما نیست و از دست ما خارج است. پرسیدیم چرا جلسه شورای تأمین را برگزار نکردید؟ سؤال ما این است که وقتی از شب یکشنبه، آقای استاندار ماجرای لغو را فهمید، وقتی وزیر کشور، رئیس جمهوری و همه وزیران پیگیر بودند، آیا ادله کافی وجود نداشت که استاندار خراسان جلسه شورای تأمین را برگزار کند و برای برگزاری مراسم در سالن ساپکو، از این شورا که دادستان هم عضو آن است، مجوز بگیرد؟
در این مدت از استانداری با آقای مطهری تماسی گرفته نشد؟
معاونت سیاسی اجتماعی استانداری تاجایی که میتوانسته، همراهی داشت و از قانون دفاع میکرد. اما برداشت من این است که از محدودهای فراتر، به ایشان اجازه ورود داده نمیشد.
داستان بردن دیگ شله چه بود؟
هنگام عزیمت از استانداری، دوستان تماس گرفتند که در سالن غذاخوری هم اجازه ورود میهمان داده نمیشود. گفتند قاضی محترم، آقای حیدری جلو سالن هستند و اجازه داده نمیشود. جالب اینکه قرار بود در این سالن یک مراسم ترحیم دیگر نیز برگزار شود که به هوای ممانعت از برگزاری مراسم ما، به میهمانان آن مراسم ترحیم نیز اجازه داده نشد که برای صرف ناهار در سالن حضور یابند. همکاران از ما پرسیدند که چه کنیم تا مردم به مشکل برنخورند؟ گفتیم هرچه مأموران نیروی انتظامی گفتند. مأموران نیروی انتظامی گفتند میتوانید غذای خود را ببرید و به صورت سطلی توزیع کنید، اما در هیچ سالن دیگری نبرید و هیچ سفرهای هم پهن نکنید. با مدیران استانداری و فرمانداری تماس گرفتیم، گفتند کاری از دست ما ساخته نیست. دیگهای شله را سوار وانت کردیم و به راننده آدرس محل بعدی که خانه یکی از آشنایان بود را دادیم. گویا در مسیر، نیروی انتظامی وانت را به جای دیگری، غیر از آدرسی که به او داده شد، هدایت کرد. از معاون استاندار خواستیم با قاضی تماس بگیرند شله عزای امام حسین(ع) را بیاورند. در نهایت هم وانت را دو کیلومتر آن طرف تر از محل نگه داشت و میهمانان با سطل شله را گرفتند و رفتند. نگذاشتند کسی در خانه و کنار سفره بنشیند و با خیال راحت غذای خود را بخورد.
منبع: ایران