نود و پنجمین شماره از فصلنامه فرهنگی «پیمان» همزمان با بیست و پنجمین سال انتشار این فصلنامه روانه بازار شد.
به گزارش پایگاه خبری اعتماد نو به نقل از ایلنا، نود و پنجمین شماره از فصلنامه فرهنگی ارمنیان «پیمان» بهار ۱۴۰۰ با قیمت ۲۵ هزار تومان روانه بازار شد.
در این شماره میخوانید:
در بخش موزهها مقالاتی با عناوین «سلما کویومجیان و خانه موزه مقدم | گریگور قضاریان»، «موزه مردمشناسی ارمنیان جلفای اصفهان | ریما سیمونیان – اوهانیان و کارین درماردیروسیان / ترجمه: آرگین آبنوسیان» و «نگاهی به گنجینه موسیقی ارمنیان جلفای نواصفهان | زویا خاچاطور» آورده شده است. همچنین در بخش مقالهها با عناوینی از جمله «چهارنسل خاندان سحاب بیش از یک سده در خدمت دانش جغرافیا و نقشه نگاری ایران | رافی آراکلیانس»، «نقشه بزرگ جهان به خط و زبان ارمنی | محمدرضا سحاب»، «آناتولی کجاست؟ | روبن گالیچیان / ترجمه: رافی آراکلیانس» و «کاوشهای باستانشناسی در تیگراناکرت قراباغ / شاهن هوسپیان» مواجه خواهید شد.
بخش چهرهها نیز به موضوعاتی از جمله «جهان بینی آرا گیولر از درون دوربین عکاسی | دکتر ایوت نجریان / ترجمه: آرا اوانسیان»، «من آرا گیولر هستم | سوفیا هاکوپیان / ترجمه: آرا اوانسیان» و «در کنار (چشم استانبول) | گریگور قضاریان» اختصاص یافته.
فصلنامه پیمان در نود و پنجمین شماره خود در بخش معرفی کتاب به کتاب «ارمنستان در نقشههای تاریخی جهان | روبن گالیچیان» پرداخته.
همچنین در بخشی از سرمقاله این شماره از «پیمان» آمده است:
آثار تمدنی کهن به یغما میرود.
حکومت نوخاسته جمهوری آذربایجان برای ورود به خانواده جهانی در پی نوشتن تاریخ، تولید فرهنگ و صدور شناسنامهای دیرهنگام برای خود است. جمهوری آذربایجان، که بخشی از آرتساخ را با اسلحه برادران عثمانی خود و مطابق با خوی خودمحور آنان اشغال کرده، تجاوز به داراییهای معنوی اقوام بومی آرتساخ را سرلوحه اقدام جنگی خود قرار داده. اگر حکومت عثمانی – که عامل نخستین نژادکشی بزرگ قرن بیستم است – هزار سال پیش در غرب قفقاز شکل گرفت، از تشکیل این نخستین حکومت تاتارتبارها در شرق قفقاز تنها صد سال میگذرد. بانیان این پدیده نوخاسته، در فقدان اصالت و عزت نفس ناشی از آن، از همان آغاز به دنبال دستاندازی به جان و مال و داراییهای معنوی قوم ارمن بودهاند، قومی که هشت هزار سال پیشتر از ترکهای عثمانی و تاتارهای آذربایجانی پایهگذار فرهنگ شرق و غرب قفقاز و تاریخ سراسر این منطقه بوده.
جمهوری آذربایجان جنگ قراباغ را به کمک پهپادهای اسرائیلی و مزدوران سوری ترکیه، با نیت اجرای نژادکشی فرهنگی، به پایان برد. بیرون راندن ارمنیان از خانههایشان، خشکاندن منابع اقتصادی خاستگاه آنان، دستدرازی به جان و مال ساکنان ارمنی و از همه مهمتر، کوشش برای محو آثار بهجایمانده از تمدن بومیان ارمنی، به قصد تصاحب فرهنگ و تاریخ آنان، ابزارهای لازم و کافی برای عملی ساختن یک اعتماد نو به نقل از برنامهنژادکشی ازپیش طراحی شدهاند.
زبان از بیان آنچه امروز در بخش اشغالشده آرتساخ میگذرد قاصر است. ششصد و پنجاه هزار جلد کتاب در کتابخانههای شهرهای آرتساخ؛ بیش از هزار و هفتصد چلیپاسنگ و سنگواره باستانی که هریک تکهای از تاریخ را در دل خود دارند؛ دهها کلیسای بهجای مانده از هزار سال پیش از جمله صومعه آماراس، نخستین محل تدریس زبان ارمنی در سده پنجم میلادی؛ نمادهای زندگی درگذشتگان ارمنی در سالهای نهچنداندور؛ و بقایای تاریخ معاصر آرتساخ همگی در معرض تغییر هویت و نابودیاند. نیروهای اشغالگر جمهوری آذربایجان سنگ قبرهای آرامستانهای ارمنیان را از جا میکنند و تاریخ نهفته در آنها را در زیر لایهای از آسفالت جادهها مدفون میسازند. بخل، کینه و انزجار در هر گامی که اشغالگران برمیدارند آشکار است. دولتمردان کشوری که خاکش زادگاه پانترکیسم است و سیاستمدارانش مریدان آن، زمان درازی را صرف کاشتن بذر نفرت از ارمنیان در ذهن نسل معاصر خود کردهاند.
انزجار از اقوامی که از تبار ترکها و تاتارها نیستند رکن اصلی آرمان افراطگرایان پانترکیست است. نفرت نهادینهشده از دین، فرهنگ و تاریخ کهن ارمنیان، دولتمردان آذربایجان را بر آن داشته که در پی اشغال خاستگاه ارمنیان آرتساخ به سیاستهای تفرقهافکنانه خود، در همه شئون، شتابی بیشتر دهند. آنان برای رهایی از هرآنچه نشانی از هویت ارمنیان دارد دست به دامان قوم اودی شدهاند، قومی که تا چندی پیش همچون دیگر اقوام بومی قفقاز منفور حکومت جمهوری آذربایجان بود. دولتمردان آذربایجان پس از اشغال بخشی از آرتساخ در پاییز ۲۰۲۰ و دستیابی به کلیساها و مراکز فرهنگی ارمنیان منطقه، برای نابود ساختن حضور معنوی هزارانساله ارمنیان، تمامی آثار فرهنگی موجود در آرتساخ را متعلق به آلبانیاییهای قفقاز دانستند، قوم اودی را بانی مسیحیت در قفقاز قلمداد کردند و تولیت اماکن مذهبی آرتساخ را به نمایندگان معدود این قوم سپردند. حسادت به داراییهای معنوی ارمنیان و شرم از بیمایگی خود، سردمداران حکومت آذربایجان را بر آن داشت که پس از رهایی از بند اتحاد جماهیر شوروی سراسیمه دست بهکار ساختن تاریخ و فرهنگی نو شوند. غافل از اینکه این دو را نمیتوان یکشبه و بهزوروضرب ثروت حاصل از فروش نفت ساخت.
اراده جهانیانی که سیاستگذاران این منطقهاند به استقرار آرمان پانترکیسم در سرتاسر مرز شمال ایران از ماکو و پلدشت گرفته تا شیروان و راز و جرگان و قطع رابطه تاریخی – فرهنگی بین ارمنستان و ایران و تثبیت منابع نفتی مورد نیاز شرکتهای انگلیسی و … را به سیاستمداران وا میگذاریم و تنها از جامعه بشری انتظار داریم که در پاسداری از نمادهای فرهنگی ارمنیان در آرتساخ و احقاق حقوقی که تاریخ مدافع سرسخت آن است همراه ما باشند.
انتهای پیام/