شیخ نعیم قاسم امروز در پیامی تصویری به آیین افتتاح همایش بین المللی حضرت ابوطالب(ع) که به همت مجمع جهانی اهل بیت(ع) به میزبانی قم در حال برگزاری است، آوره است:
ابوطالب، عبد مناف فرزند عبد المطّلب – رضوان الله تعالی علیه – حامی پیامبر و امیر المؤمنین، و حامی پیام اسلام بود.
این مرد، همان کسی است که در تاریخ، افتخاری بزرگ را مسجّل کرده است؛ (افتخارِ اینکه) در طول ۱۰ سال، گذران عمرش در مکة مکرمه، (در همراهی) با رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، (نقش) حامی و مدافع، و یاور (را به عهده داشت).
و او همان کسی است که به جایگاهش، شهرت یافته است؛ وی همان پیشوای نخست و یکتای بنی هاشم است، و جایگاه بزرگی برای او در قریش است.
و در نتیجه هرکس که تاریخ وی را در آن دهه دهه رسالت اسلامی مطالعه کند، می یابد که ایشان در کنار رسالت و (حضرت) محمد صلی الله علیه و آله و سلم، بواسطة آوازه و جایگاهش، تشویق کننده ای برای مؤمنان کسانی که به این رسالت پیوسته اند و مدافع آنان (بود)؛ نقشی که می توان به آن گفت: حامی رسالت.
او ایمان و پایبندی را از همان نخستین لحظات تأیید کرد، روایت شده که وی به سمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می رفت، و امیر مؤمنان را دید که در سمت راست او حضرت رسول نماز می خواند، و به همراه وی، فرزندش جعفر بود؛ پس به جعفر فرمود: صلة رحم کن (نزد خویشت برو) و خود را به بال (پشت سر) پسر عمویت (رسول الله) برسان!
در نتیجه جعفر به سمت امیر مؤمنان (سلام الله تعالی علیه) رفت تا در کنارش (و در) سمت چپ (پیامبر صلی الله علیه و آله) نماز گذارد، تا با این کارِ خود، پشتیبان و تأیید کننده و یاری رسان، باشد.
و او کسی است که برادرش حمزه رضوان الله تعالی علیه را تشویق کرد، هنگامی که ایمانش را اعلام کرد، و از وی ابیات شعری نقل شده است، که در آنها چنین سروده:
پیامبری که با دین از سوی پروردگارش آمد با راستی و حقانیت، ای حمزه، به آن کفر مورز!
پس زمانی که لبیک گفتی و پایداری ات را بر اطاعت از خدای متعال بیان نمودی (و) ایمان (داشتی)، مرا مسرور کردی.
پس برای رسول خدا در دین یاوری بود.
و قریش را با آنچه با خود داری، خبر ده.
با صدایی رسا و بگو احمد، جادوگر نبود.
این بر عمق ایمان و پشتیبانی بزرگ ایشان و تأیید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دلالت می کند؛ همگان می دانند که اگر ابوطالب در این موقعیت و در این نقش حضور نداشت، مشرکان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را از نخستین لحظات، آزار می رساندند؛ و وی را از همان لحظات نخست، از ابلاغ و دعوت منع می کردند، بلکه چه بسا او را می کشتند، اما ترسشان از ابیطالب، امری بود که آنان را به سمت تعامل با وی با صبر و حوصله سوق می داد.
ابوطالب تنها از شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، پشتیبانی نمی کرد، بلکه او از یاران و انصار وی نیز پشتیبانی می نمود؛
او کسی است که از عثمان ابن مظعون، زمانی که یکی از مشرکان او را آزار می داد، و چشم وی را از بین می برد، دفاع نمود.
و او کسی است که از ابوسلمة مخزومی، نیز حمایت نمود، آن زمان که اسلام آورده بود و قبیله اش خواستند او را بخاطر اسلامش تنبیه کنند، اما وی، او را حمایت نمود و آنان را از این کار منع نمود.
این ها همه نشانه هایی عملی است، برای (اثبات) نصرت و یاوری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم (از سوی ابوطالب) و آنان که به وی ایمان آورده اند.
و این دلالت واضحی است بر نقش بزرگی که ابیطالب – سلام الله علیه – به عهده گرفته بود.
ما می دانیم یکی از افرادی که ضمن (جریان) تحریم حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و بنی هاشم، تحریم شده بود، ابوطالب بود.
(تحریم) در شعب ابیطالب، به مدت زمان ۳ سال از سال ۷ هجری تا سال ۱۰ هجری – بر مؤمنین بنی هاشم بود و البته برای ابوطالب نیز چنین تحریمی وجود داشت، چون وی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را یاری نمود؛ درحالیکه ابوطالب در شعب خودش و مِلکش حضور داشت.
و او کسی است که پیام محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به مشرکان رساند، زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را از این مطّلع نمود، که موریانه تمام معاهده نامه تحریم و حصر اقتصادی و اجتماعی را خورده است، مگر (عبارت) بسمک اللهم (خدایا! به نام تو).
پس ابوطالب به سوی مشرکان رفت تا آنان را از این امر باخبر سازد؛ و این نقش باعظمت و بزرگی بود.
و این کار، تلاشی برای پشتیبانی مضاعف وی (از رسالت نبوی) بود، و الحمدلله مشخص شد که این خبر صحیح است و مشرکین دریافتند که قدرتی الهی نزد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم وجود دارد که وی را به این سمت سوق داد که چنین رفتاری را از خود نشان دهد.
هنگامی که ابوطالب در سال وفات همسر رسول خدا – حضرت خدیجه رضوان الله تعالی علیها – با فاصله اندکی وفات نمود، آن سال، سال اندوه و حزن بود؛ و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نمی دانم به کدامیک از آن دو بی تاب و بی قرارتر باشم. چون بزرگ خسارتی بود، آنچه که آنان از دست داده بودند.
این ها دلایلی بود که دلالت می کرد بر جایگاه ابیطالب. و هنگامی که ابوطالب وفات نمود، (حضرت رسول صلی الله علیه و آله) به امیر مؤمنان علی علیه السلام دستور داد که او را غسل و کفن و دفن نماید و برای وی طلب آمرزش نمود و در رابطه با وی فرمود: صلة رحم نمودی عمویم، و (ان شاء الله) جزای خیر ببینی، پس به تحقیق، در کودکی تربیت و کفالتم نمودی، و یاور و تکیه گاهم بودی، در بزرگی، سپس رو به سوی مردم نهاد و فرمود:
به خدای سوگند برای عمویم شفاعتی میکنم که انس و جنّ (ثقلین) از آن تعجب می کنند.
برای دلالت بر ایمان ابوطالب و نقش یاوری اش برای پیامبر، چه چیز بیشتر از این می-خواهیم!؟
رضوان خدای تعالی بر ابیطالب؛ و ما معتقدیم که جایگاه وی در اسلام، جایگاه باعظمتی است، رحمت خدای بر او باد، و صلوات بر محمد و خاندانش، و از مجمع جهانی اهل بیت برای فرصتی که فراهم نمودند، سپاسگزاری می کنیم، برای اهمیت دادن به این شخصیت باعظمت، ابیطالب، حامی پیامبر و رسالت.
انتهای پیام