نامش محمدامین شیخالاسلامی مُکری متخلص به “هیمن” بود و به گفته خودش اگر شاعری هیچ سودی برایش نداشته، حداقل این فایده را داشته که بار اسم طولانی “محمدامین شیخالاسلامی مُکری” را از دوشش برداشته است.
هیمن موکریانی شاعر، مترجم و نویسنده کُرد ایرانی بود که در بهار سال ۱۹۲۱ در مهاباد متولد و در ۱۶ آوریل ۱۹۸۶ در ارومیه دار فانی را وداع گفته است.
از همان ابتدای شعر و شاعریش از چارچوب شاعران و نویسندگان فراتر رفته و نام و آوازهاش در سراسر اقوام مختلف کُرد پخش و در دل هر کُرد زبانی رخنه کرده است چرا که “هیمن” به زبان مردم شعر سروده است.
هیمن شاعری است که به خوبی با سرزمین و آب و هوایی که در آن پرورش یافته آشنایی دارد و شعرهایش انعکاسی است از طبیعت و زیباییهای خدادای سرزمینی که در آن زندگی کرده است.
از ویژگیهای بارز او که در کمتر شاعری دیده میشود این است که جدای از عشقی که به کُردها داشته است از هیچ ملتی نفرت نداشته و در سراسر دیوان شعریش، شعری را نخواهید یافت که از ملتی دیگر بدگویی کرده باشد.
در شعرهایش نمایی از زندگی روستایی و کار و زحمت روستاییان را در مقابل چشم خواننده به تصویر میکشد و نشان میدهد که خود او از دل همین مردم برخواسته و شعرهایش عموما برای مردم عامه سروده شده است.
هیمن شاعری نبوده که از دور نظارهگر زندگی مردم باشد، او بر این اعتقاد است که شاعر در وهله اول انسانی است نازک دل و نازک خیال که با تلنگری تحت تاثیر قرار میگیرد؛ پس با این اوصاف آیا شاعر میتواند نسبت به رنج و فلاک و بدبختی مردمش بیتفاوت باشد؟
اشعار او آینه روزگار شاعر بوده و اتفاقات سیاسی و اجتماعی آن روزگاران به خوبی در شعرهایش انعکاس یافته است به همین دلیل هیمن معتقد است شاعری تنها توصیف زیبایی و طبیعت نیست.
در ابتدا شعرهایش تحتتاثیر ادب فارسی بوده و شعرهایش بیشتر به صورت وزن عروضی سروده شده است و بیشتر شعرهایش را در قالبهای غزل، مثنوی، قصیده و دوبیتی سروده است و از طرفی نیز در دنیای شاعری خویش از “نالی” شاعر نامآوازه کلاسیک کُرد تاثیر پذیرفته است.
اما با گذشت زمان خود را از بند و چارچوب قافیه و وزن شعر کلاسیک رها کرده و اشعارش بیشتر به بسته کُردی شباهت دارد.
گاهی اوقات که شعر “هیمن” را میخوانی آهنگهایی برایت تداعی میشود که نشانه تاثیرپذیری او از “گۆران” شاعر بزرگ کُرد است.
هیمن شاعری رئالیستی بوده و میتوان به خوبی ردپای رئالیسم انتقادی را از شعرهایش فهمید و گاه گاه هم در بطن شعرهایش به ناتورالیزم نزدیک شده است.
زن در شعر هیمن از جایگاه خاصی برخودار است و از شعرهایش اینگونه برمیآید که زیبایی زن الهامی بوده برای سرودن شعر این شاعر نامآوازه کُردستانی.
با نگاه کردن به دیوان شعری او میتوان به این حقیقت پی برد که فراتر از طبیعت و زندگی و آزادیخواهی، زن عاملی بوده برای تشویق شاعر برای سرودن شعر.
در شعرهایش خواهان آزادی زن بوده و در مقابل هرگونه بیحرمتی و توهین به شخصیت زن و نسبت به هرگونه ظلم و ستمی در برابر زن واکنش نشان داده است.
هیمن در بیشتر اشعارش مشوقی بوده برای رهایی زنان از بند سنت و در پیش گرفتن راه رشد و ترقی، و او رهایی زن از بند اسارت سنت را تنها در دانایی و سوادآموزی میداند.
زبان شعری هیمن، زبانی ساده، روان و اصیل کُردی است و به ندرت از واژههای بیگانه یا خودساخته در شعرهایش بهره گرفته است.
هرچند که اصالتا اهل مهاباد بوده اما هیچگاه نسبت به لهجه خود تعصب نداشته و شعرهایش را به نحوی سروده که هم شاعران و نویسندگان کُرد از خواندنش به وجد آیند و هم افراد بیسواد منظور و مفهوم شعرهایش را درک کنند.
منبع: دیوان هیمن
انتهای پیام