به گزارش اعتماد نو به نقل از برنا و به نقل از نیچر، انتخاب این ۱۰ نفر از طرف مجله “نیچر” به معنای دریافت جایزه یا رتبهبندی خاصی از سوی مجله نیست و سردبیران نیچر برای نشان دادن رویدادهای مهم علمی در قالب داستان، این موارد را برگزیدهاند.
“وینی بیانیما”(Winnie Byanyima)، جنگجوی واکسن
این رهبر سازمان ملل میدانست که رسیدن به توزیع عادلانه واکسن بدون جنگیدن محقق نمیشود.
پیش از آن که واکسنهای کووید-۱۹ ساخته شوند، “وینی بیانیما” میدانست که توزیع عادلانه واکسن موضوعی چالشبرانگیز خواهد بود. او از معدود کسانی بود که اوایل سال ۲۰۲۰ هشدار داد که کشورهایی با درآمد متوسط تا کم نمیتوانند تنها به واکسنهای اهدایی متکی باشند. تنها راه واکسنرسانی به همهی جمعیت در این کشورها، کمک به آنها در مسیر ساخت واکسن و ایجاد سیستمی برای توزیع آن است. اما این هدف محقق نشد. شرکتهای تولیدکننده واکسن کروناویروس مانند فایزر-بیوانتک و مدرنا به شدت بر مالکیت معنوی واکسنها تاکید داشتند و کشورهای ثروتمند بیشتر دوزها را خریداری کردند و در حالی که تعدادی از کشورها دوز یادآور را تزریق میکردند تنها شش درصد از مردم کشورهای دارای درآمد پایین موفق به دریافت دوز اول شده بودند.
“بیانیما” انتظار رخ دادن چنین اتفاقی را داشت زیرا این مسئله را هنگام همهگیری ایدز تجربه کرده بود.
اوایل دهه ۲۰۰۰، داروهای نجاتبخش برای این بیماری موجود بودند اما در منطقهای که او زندگی میکرد یعنی در اوگاندا این داروها در دسترس نبودند.
“بیانیما” که رهبر اعتماد نو به نقل از برنامه مشترک ملل متحد در زمینه ایدز(UNAIDS) است، میگوید: این که یک فناوری نجاتبخش و مربوط به سلامت افراد را مشابه یک کیف لوکس بفروشید، کار درستی نیست. ما نباید این موضوع را عادیسازی کنیم، نباید به آن احترام بگذاریم بلکه باید آن را همانطور که هست بدانیم: غیراخلاقی و نادرست.
او یکی از بنیانگذاران ائتلاف واکسن مردم(People’s Vaccine Alliance) است. استراتژی این گروه طلب کمک از رهبران قدرتمند جهان با ارائه استدلالهای قوی است که نشان میدهد چگونه حمایت از اجرای عدالت در توزیع واکسن میتواند آنها را به اهدافشان نزدیکتر کند.
در ماه مه سال جاری بیانیما و همکارانش، زمانی که ایالات متحده آمریکا که از نظر تاریخی مدافع سرسخت ثبت اختراع است از پیشنهاد آفریقای جنوبی و هند مبنی بر چشمپوشی از حقوق معنوی واکسنهای کووید-۱۹ برای افزایش ظرفیت تولید حمایت کرد، موفقیت غیرمنتظرهای را جشن گرفتند.
هنوز کارهای زیادی باید انجام شود و چندین کشور و اتحادیه اروپا همچنان با این موضوع مخالف هستند و شرکتهایی که حق مالکیت معنوی دارند این درخواست را رد کردهاند و فناوری ساخت واکسن خود را به اشتراک نمیگذارند. آنها با بیان اینکه چشمپوشی از حق معنوی اختراع شرایط موجود را تغییر نمیدهد عدم همکاری خود را توجیه میکنند.
“بیانیما” با این استدلال مخالف است و میگوید علاقه شدیدش به اجرای عدالت باعث شد که کار خود را در مهندسی هوافضا رها کند.
“فردریک اتو”(Friederike Otto)، محقق هواشناسی
با افزایش امواج گرما، سیل و خشکسالی این محقق ارزیابی میکند که آیا انسانها مقصر این تغییرات هستند یا خیر.
فدریک اتو هفت سال اخیر را صرف مطالعه وقایع شدید آبوهوایی کرده است اما با این وجود او با مشاهده یک موج گرمایی غیرمعمول در کانادا و شمال غربی اقیانوس آرام ایالات متحده آمریکا در ماه ژوئیه، بسیار متعجب شد. این موج گرمایی رکورد افزایش دما را شکست و باعث مرگ صدها نفر شد.
این روزها، هرگاه یک تغییر آبوهوایی شدید رخ میدهد، مردم به این فکر میکنند که آیا علت آن تغییرات جوی است یا خیر و این همان سوالی است که اتو و همکارانش در گروه “اِسناد آبوهوای جهان”(World Weather Attribution) میخواهند به سرعت پاسخ دهند. “اتو” تماسی ویدئویی با تیم “اِسناد آبوهوای جهان” برقرار کرد و آنها یک مطالعه تحقیقاتی سریع را اعتماد نو به نقل از برنامهریزی کردند.
این گروه از محققان به بررسی دقیق دادههای هواشناسی پرداختند تا میزان بزرگی این موج گرمایی را اندازهگیری کنند. آنها به مطالعه سوابق آبوهوای منطقه پرداختند و مدلهایی رایانهای اجرا کردند تا دریابند که احتمال وقوع این موجهای گرما تا چه اندازه نسبت به جهانی که تغییرات جوی نداشته، بیشتر شده است.
نتیجه آن این بود که وقوع موج گرمایی با این بزرگی در چنین منطقهای بدون وجود تغییرات جوی ناشی از فعالیتهای انسان، امکان نداشته است.
“اتو” که محقق آبوهوا در موسسه گرانتام(Grantham) در زمینه تغییرات جوی و محیطزیستی در لندن است، سال ۲۰۱۵ با هدف بررسی سریع نقش تغییرات جوی در ایجاد گرمای شدید، سرما، بارندگی، خشکسالی و آتشسوزی به ایجاد گروه “اِسناد آبوهوای جهان” کمک کرد.
جدای از گرمای شمال غرب آمریکا در سال ۲۰۲۱، او و گروهش نقش تغییرات جوی در سیلهای ویرانگر ماه ژوئیه در آلمان و بلژیک، موج سرما در فرانسه و خشکسالی در ماداگاسکار را مورد بررسی قرار دادند.
“اتو” پیش از آنکه به فیزیک و علم هواشناسی روی بیاورد، دکترای خود را در فلسفه علم دریافت کرد. مانند بسیاری دیگر از محققان او نیز نگران تغییرات آبوهوایی است.
تا چند سال پیش، دانشمندان به سختی میتوانستند به این سوال پاسخ دهند که آیا تغییرات جوی باعث ایجاد شرایط آبوهوایی شدید است یا خیر و همچنین این رویدادها تا چه حد محتملتر شدهاند.
بسیاری از دانشمندان هنگامی که گروه “اِسناد آبوهوای جهان” در اولین تلاش خود از یک یا دو مدل جوی استفاده کرد و توانایی این مدلها در شبیهسازی شرایط آبوهوایی شدید را مورد ارزیابی قرار نداد، این مطالعات را مورد انتقاد قرار دادند.
این کاستی به کلی تغییر کرد و “اتو” و گروهش دست به ساخت یک استراتژی جدید زدند که در آن از شبیهسازی ۵۰ مدل آبوهوایی استفاده میشود.
این رویکرد و مطالعات انجام شده اکنون به طور گستردهای قوی خوانده میشود. انجام مطالعات اِسنادی در جنوب جهان کار دشوارتری است زیرا در این منطقه اغلب دادههای قابل اعتماد وجود ندارد و ظرفیت تحقیقاتی محدود است. اما این منطقه جزو مکانهایی است که در خطر شدید تغییرات جوی است.
“اتو” امیدوار است طی سالهای آینده کشورهای کم درآمد بتوانند با حمایت کشورهای ثروتمندتر قدرت بیشتری در این زمینه پیدا کنند.
“ژانگ رونگ کیائو”(Zhang Rongqiao): کاوشگر مریخی
این مهندس اولین ماموریت موفقیتآمیز چین به مریخ را هدایت کرد که طی آن یک سطحنورد روی سیاره سرخ فرود آمد.
در روز ۱۵ مه سال ۲۰۲۱(۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰)، “ژانگ رونگکیائو” پس از فرود ایمن مریخنورد چینی روی سطح این سیاره اشک شوق ریخت.
فرود بر روی مریخ پس از یک سفر ۴۷۵ میلیون کیلومتری پر خطر بر ای “ژانگ” و آژانس فضایی چین که تاکنون ماموریت موفقیتآمیزی به مریخ نداشتهاند، انجام گرفت.
در حالی که به طور معمول حدود نیمی از ماموریتهای مریخی با شکست مواجه میشوند، چین پس از ایالات متحده آمریکا دومین کشوری است که توانسته یک مریخنورد روی سطح سیاره سرخ فرود بیاورد.
“ژانگ” طراح اصلی و مسئول هماهنگی گروهی متشکل از دهها هزار نفر است که ماموریت “تیانون ۱” را ساخته و اجرا میکنند. این پروژه از یک مدارگرد، یک سطحنشین و مریخنوردی به نام “ژورونگ” تشکیل شده است.
ماموریت “تیان ون۱” یکی از سه ماموریت موفقیت آمیز سال ۲۰۲۱ به مریخ بود. سایر ماموریتها شامل ارسال مریخنورد “استقامت” ناسا و مدارگرد امارات متحده عربی بودند. موفقیت ماموریت چین، “ژانگ” را به یک قهرمان ملی تبدیل کرده است. او که بارها در رسانههای چینی حاضر شده به ندرت با رسانههای خارجی گفتگو میکند. علم در ماموریت “تیانون ۱” جایگاه دوم را به خود اختصاص داد و هدف اصلی این ماموریت توسعه و نمایش قدرت چین در ماموریتهای فضایی و فراتر از ماه بود.
اما “ژانگ” میگوید که دریافت اطلاعات با کیفیت از مریخ از ملاحظات اصلی در طراحی این ماموریت بوده است و محققان میگویند که دادههایی که توسط شش تجیهزات علمی مریخنورد و هفت تجهیزات مدارگرد جمعآوری شده است به درک بهتر مناطقی از مریخ که پیش از این مورد کاوش قرار نگرفته است، کمک میکند. “ژانگ” در سال ۱۹۶۶ در شهر “آنلینگ” در شرق چین متولد شد. او مدرک مهندسی خود را از دانشگاه “Xidian” و مدرک کارشناسی ارشد خود را از آکادمی فناوری فضایی چین در پکن دریافت کرد.
ماموریت “تیان ون ۱” در روز ۲۳ ژوئیه سال ۲۰۲۰ آغاز شد و در ماه فوریه به سیاره سرخ رسید. از آن زمان تاکنون این مریخنورد بیش از ۱۲۰۰ متر به سمت جنوب سیاره حرکت کرده است و تصاویر پانوراما و سلفیهایی به زمین فرستاده است.
در اواسط ماه سپتامبر، ژورونگ به خواب زمستانی رفت زیرا خورشید مانع ارتباط میان مریخ و زمین میشد اما در اواخر ماه اکتبر کار خود را از سر گرفت و اکنون به سمت منطقهای میرود که ممکن است در گذشته یک خط ساحلی یک اقیانوس بوده باشد. به گفتهی محققان ماموریت “تیانون ۱” حوزه نوپای علوم سیارهای چین را رونق بخشیده است.
“تیمنیت گبرو”(Timnit Gebru): رهبر اخلاق هوش مصنوعی
این فرد پیشگام در حوزه هوش مصنوعی پس از آن که کار خود را در گوگل از دست داد، موسسهای مستقل برای طرح سوالاتی در مورد اخلاق در فناوری تاسیس کرد.
“تیمنیت گبرو”، محققی که در زمینه اخلاق هوش مصنوعی تحقیق میکند میگوید که سال گذشته(۲۰۲۰) برای او در یک کلمه وحشتناک بوده است. در ماه دسامبر سال ۲۰۲۰، او شغلش را در شرکت گوگل از دست داد. هزاران محقق برای حمایت از او گردهم آمدند و نگرانیهای او را در مورد تبعیض علیه سیاهپوستان در هوش مصنوعی و همچنین آسیبهایی که این فناوری به جوامع به حاشیه رانده شده وارد میکند، تشدید کردند.
اکنون “گبرو” راه خود را پیش گرفته است. او در روز دوم دسامبر سال ۲۰۲۱ درست ۱۲ ماه پس از جداییاش از گوگل، یک موسسه تحقیقاتی راهاندازی کرد تا مستقل از شرکتهای بزرگ فناوری به مطالعه هوش مصنوعی بپردازد.
او میگوید که وقایع سال گذشته نشانگر این درک رو به رشد است که ایرادات هوش مصنوعی نباید به عنوان مشکل فنی در نظر گرفته شود بلکه آنها نشانگر محیط ناکاملی هستند که این فناوری در آن توسعه یافته است.
“گبرو” که در اتیوپی متولد شده است در دوران جنگ از منطقه گریخت و به عنوان پناهنده وارد ایالات متحده آمریکا شد. او در دوران دکترای خود در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا، به همراه “ردیت آببه”(Rediet Abebe)، دانشمند رایانه گروه “Black in AI” را تاسیس کرد. او هنگامی که در شرکت مایکروسافت کار میکرد گزارش داد که نرمافزار تشخیص چهره در شناسایی افرادی که سفید پوست نیستند عملکرد ضعیفتری دارد. یافتهای که باعث جلب توجه بیشتری نسبت به سوگیری هوش مصنوعی شد.
او در سال ۲۰۱۸ به گوگل پیوست. گبرو در این شرکت همراه با “مارگارت میچل”(Margaret Mitchell) بخش اخلاق هوش مصنوعی را رهبری میکرد. این دو به ایجاد محیطی حمایتی برای محققان رنگین و سیاهپوست شهرت داشتند. تیم آنها به بررسی مضرات هوش مصنوعی پرداخت. اما اواخر سال ۲۰۲۰ مقالهای که او و میچل نوشته بودند مورد نقد شدید قرار گرفت. این مقاله تاثیرات محیط زیستی و سوگیری بالقوه مدلهای بزرگ زبانی که یک نرمافزار هوش مصنوعی با قابلیت تولید نثر روان است و گوگل از آن در موتورهای جستجوگر خود استفاده میکند، را مورد انتقاد قرار میداد.
به او گفته شد که بازبینان داخلی شرکت از او میخواهند این مقاله را از کنفرانسی که فرستاده، پس بگیرد یا نام نویسندگان وابسته به گوگل را از آن حذف کند. گوگل میگوید که استعفای او را پذیرفته است اما “گبرو” میگوید که اخراج شده است.
۷۰۰۰ محقق از جمله ۲۶۰۰ کارمند گوگل به حمایت از “گبرو” طوماری امضا کردند. در ماه فوریه “میچل” نیز اخراج شد و دو کارمند دیگر نیز در نتیجهی این ماجراها شرکت را ترک کردند. چندین گروه نیز که از محققان اقلیت در هوش مصنوعی حمایت میکردند به قرارداد مالی خود با گوگل پایان دادند.
“گبرو” میگوید که همیشه ایدهی ساخت موسسه خود را برای ایجاد یک مدل مثبت از نحوه انجام کار هوش مصنوعی در سر داشته است. رویاهای او پس از درخواستش برای دریافت کمک هزینه و دریافت ۳.۷ میلیون دلار بودجه از چندین سازمان بشردوستانه محقق شد. “موسسه تحقیقاتی هوش مصنوعی توزیع شده”(Distributed Artificial Intelligence Research Institute) به ایجاد مدلها و کاربردهای هوش مصنوعی میپردازد که وابسته به قدرت محاسبات و مجموعه دادههای بزرگی که شرکتهای بزرگ فناوری در اختیار دارند، نیست.
“تولیو دی اولیویرا”(Tulio de Oliveira): یابنده سویهها
او که یک متخصص بیوانفورماتیک در آفریقای جنوبی است به شناسایی سویههای دردسرساز کروناویروس سارس-کوو-۲ کمک کرده است.
در روز ۲۵ نوامبر، “تولیو دی اولیویرا” اعلام کرد که سویه جدیدی از ویروس سارس-کوو-۲ به نام اُمیکرون کشف کرده است. این سویه در نمونهای از مبتلایان بوتسواتا و هنگ کنگ شناسایی شد و دانشمندان نگران بودند که واکسنهای موجود یا عفونت قبلی در برابر این سویه جدید ایمنی ایجاد نکند.
این موضوع برای “دی اولیویرا”، مدیر “پلتفرم نوآوری و توالی تحقیقات کوازولو-ناتال” آفریقای جنوبی(KRISP)، یادآور خاطره ترسناک سال گذشته بود. زمانی که گروه او سویه دیگری از سارس-کوو-۲ در آفریقای جنوبی یافتند. بتا باعث شد که سفرهای ورودی و خروجی به آفریقا محدود شود. هر دوی این سویهها زمانی کشف شد که پزشکان و کارمندان آزمایشگاه شاهد رشد غیرمنتظره موارد ابتلا در مناطقی بودند که پیشتر بیماری آنها را به شدت درگیر کرده بود.
“دی اولیویرا” میدانست که گزارش یک سویه نگران کننده دیگر، خطر اعمال تحریمهای جدید بر آفریقای جنوبی را به دنبال خواهد داشت اما او همچنین میدانست که کار درست اعلام کشف این سویه جدید است.
توالییابی ژنوم ویروس برای ردیابی شیوع آن در آفریقا پیش از کووید-۱۹ نیز برای بررسی بیماریهایی مثل ابولا از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ انجام گرفته بود. پلتفرم “KRISP” در سال ۲۰۱۷ به رهبری “دی اولیویرا” ساخته شد و به ردیابی عوامل بیماریزا در پس بیماریهایی مثل زیکا، ایدز و سل پرداخت. اما پیش از این هرگز نمونههای گوناگونی از یک ویروس در چنین زمان کوتاهی نه در آفریقا و نه در هیچ جای جهان توالییابی نشده بود.
کار “دیاولیویرا” بر سیاستگذاریها نیز اثر گذاشته است. روش کار KRISP شامل فناوری مولکولی پیشرفته و ارتباط نزدیک با پزشکان و پرستاران در خط مقدم است تا سیاستگذاریها در لحظه اعلام شود. برای مثال ترسیم نقشه شیوع زودهنگام شیوع کووید-۱۹ در بیمارستان منجر به ارائه دستورالعملهایی برای جلوگیری از انتشار ویروس در بیمارستان میشود.
در ماه دسامبر او به شهر “استلنبوش”(Stellenbosch)، خارج از “کیپ تاون”، آفریقای جنوبی سفر کرد. او از ماه ژوئیه ساخت یک مرکز تحقیقات همه گیری، پاسخ و نوآوری(CERI) را در این مکان آغاز کرده بود. این مرکز برای کنترل همهگیریها در آفریقا و جنوب جهان فعالیت خواهد کرد و بزرگترین تاسیسات توالییابی در آفریقا را در خود جای خواهد داد. او تاکنون دو سویه نگران کننده را گزارش کرده است.
“جان جامپر”(John Jumper): پیشبینی کننده پروتئین
گروهی از محققان به رهبری این محقق هوش مصنوعی ابزاری ایجاد کردند که زیستشناسی را متحول میکند.
چه میشود اگر تعیین ساختار تقریبا همهی پروتئینها به سادگی انجام یک جستجو در اینترنت باشد؟ “جان جامپر” و همکارانش در دیپمایند(DeepMind) در لندن اوایل سال ۲۰۲۱ با انتشار عمومی نرمافزار “آلفافولد”(AlphaFold) به دنبال یافتن راهی برای این سوال بودند. این نرمافزار از هوش مصنوعی برای پیشبینی ساختار پروتئینها با دقتی خیرهکننده استفاده میکند.
در سال ۲۰۱۸، گروهی که بر روی این نرمافزار کار میکردند باعث حیرت جامعه کوچکی از دانشمندانی شدند که به پیشبینی ساختار پروتئینها علاقهمند بودند.
در یک مسابقه دو سالانه به نام “CASP” که مخفف عبارت “Critical Assessment of Structure Prediction” به معنای “ارزیابی انتقادی پیشبینی ساختار” است، نسخه اولیه “آلفافولد” از تمامی ابزارهای محاسباتی دیگر برای تعیین شکل پروتئین از روی توالی آن بهتر عمل کرد.
اما به رغم برنده شدن در مسابقه، “جامپر” میگوید که “آلفافولد” پیشبینیهایی با جزئیات مدنظر فراهم نمیکرد بنابراین محققان تصمیم گرفتند که از صفر شروع کنند. نسخه “آلفافولد۲” از نسخه اول عملکرد بدتری نیز داشت. “جامپر” سابقه از صفر شروع کردن را دارد. او مدرک دکترای خود را در رشته فیزیک ماده چگال در دانشگاه کمبریج آغاز کرد اما به این نتیجه رسید که این موضوع تحقیق مناسبی نیست بنابراین این دانشگاه را با مدرک فوقلیسانس ترک کرد و کار بر روی شبیهساز رایانهای پروتئینها را در یک گروه تحقیقاتی خصوصی آغاز کرد.
اما او ثبات میخواست بنابراین برای چندین شغل درخواست داد و در مصاحبه کاری با دیپمایند این شرکت اعتماد نو به نقل از برنامه خود برای پیشبینی ساختار پروتئین را فاش کرد.
دومین نسخه از “آلفافولد” اوایل سال ۲۰۲۰ قادر به پیشبینی درست ساختار حدود دو سوم از پروتئینها بود.
برای “جامپر” اما بهترین دوره “آلفافولد” در ماه ژوئیه رقم خورد. او و گروهش کد اصلی شبکه و ساختار پیشبینی شده برای تقریبا همهی پروتئینهای انسان و ۲۰ ارگانیسم دیگر را که شامل ۲۵۰ هزار ساختار میشد، منتشر کردند. آنها قصد دارند تا در سال ۲۰۲۲ ساختار تقریبا نیمی از همهی پروتئینهای شناخته شده یعنی ۱۳۰ میلیون ساختار را منتشر کنند.
“ویکتوریا تائولی-کورپوز”(Victoria Tauli-Corpuz): مدافع بومی
او به بومیان کمک کرد تا برای حافظت از تنوع زیستی و جو به رسمیت شناخته شوند.
با آغاز کنفرانس تغییرات آبوهوایی سازمان ملل متحد ۲۰۲۱ یا COP۲۶ در گلاسکو، انگلستان، چندین کشور ثروتمند و بیش از دهها سازمان بشر دوستانه پیشقدم و متعهد شدند تا ۱.۷ میلیارد دلار برای کمک به بومیان در سراسر جهان برای حفظ جنگلها و تنوع زیستی و جلوگیری از گرمایش جهانی کمک کنند.
این لحظه نقطه عطفی برای گروههای بومی بود و اعتبار آن به دههها کار “ویکتوریا تائولی-کوروپوز” میرسد که به مدت شش سال به عنوان گزارشکر ویژه سازمان ملل در مورد حقوق بومیان خدمت کرد.
او متوجه شد که سرنوشت بومیان و جنگلهای جهان به طور جداییناپذیری در هم تنیده است. او از منتقدین سرسخت مدل محیطزیستی است که در آن تصور میشود تنها در صورتی میتوان طبیعت را حفظ کرد که آن را از بشریت جدا کنید. او میگوید: این ذهنیت باید تغییر کند زیرا جنگلهایی که بسیاری از تنوعهای زیستی و کربن زمین را در خود جای دادهاند محل زندگی بومیان جهان هستند. در سالهای اخیر با کمک تصاویر ماهوارهای، دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که مناطق بومی کمتر از سایر مناطق همسایه مستعد جنگلزدایی، استخراج از معادن و سدسازی هستند. این ایده امسال مورد توجه قرار گرفت. گروههای بومی برای اولین بار به عنوان عضو در اجلاس شرکت کردند و با موفقیت برای طرحی پافشاری کردند که از دولتها میخواست تا سال ۲۰۲۵ از ۸۰ درصد آمازون محافظت کنند و برای اولین بار، دولتها و اهداکنندگان با تعهدات مالی واقعی در COP۲۶ شرکت کردند.
“گیلایوم کاباناک”(Guillaume Cabanac): دانشمند رایانه
این دانشمند به کشف مقالات علمی تقلبی کمک زیادی کرده است.
عباراتی مثل حالت خزنده زیرزمینی، بدخیمی سینه، نیروی خورشیدگرا، شاید شبیه به اصطلاحات مربوط به یک داستان علمی-تخیلی به نظر برسند اما در حقیقت این عبارات، ترجمههای عجیبی هستند که از دل مقالات و اصطلاحات علمی بیرون آمدهاند و به ترتیب معادلهایی برای کلونی مورچهها، سرطان سینه و انرژی خورشیدی بودهاند. “گیلایوم کاباناک”، دانشمند رایانه از دانشگاه تولوز، فرانسه هر روز چنین عبارات عجیبی را در مقالات دانشگاهی مشاهده میکند.
در سال ۲۰۲۱، “کاباناک” و همکارانش این عبارات، که آنها را “tortured” نامیدهاند در هزاران مقاله پیدا کردند. تعداد انگشتشماری از این مقالهها پس فرستاده شدند و ناشران در حال بررسی سایر موارد هستند. کاباناک وبسایتی برای ردیابی این مشکل رو به رشد ایجاد کرده است.
رفع این مشکلات به شغل روزانه “کاباناک” مربوط میشود. او متخصص تجزیه و تحلیل مقالات علمی است و در حال حاضر دو ساعت در روز را صرف یافتن این عبارات میکند.
شاید چنین عباراتی برای برخی از افراد خندهدار به نظر برسد اما “کاباناک” آن را یک مشکل جدی میداند. او میگوید: چنین اتفاقی نباید رخ دهد.
او جستجو برای یافتن مقالات نامفهوم را در سال ۲۰۱۵ آغاز کرد و به همکاری با “سیریل لبه”(Cyril Labbé)، دانشمند رایانه در دانشگاه گرنوبل آلپ در فرانسه پرداخت. “لبه” اعتماد نو به نقل از برنامهای خودکار برای یافتن مقالات علمی نامفهوم رایانهای ساخت. این مقالات با استفاده از نرمافزاری موسم به “SCIgen” ساخته میشوند. نرمافزاری که ابتدا نوعی شوخی بود. این نرمافزار یک سازنده مقاله است که از “دستور زبان مستقل از متن” برای ایجاد تصادفی متونی بی معنی در قالب مقالات علوم رایانه استفاده میکند.
تلاشهای “لبه” به بازپسگیری بیش از ۱۲۰ نسخه خطی انجامید. کاباناک به به روزرسانی اعتماد نو به نقل از برنامه “لبه” کمک کرد. در سال ۲۰۲۱ آنها گزارش دادند که بیش از صدها مقاله دیگر که حاوی این عبارات بی معنی بودهاند را یافتهاند که در مجلات و به صورت پیشچاپ منتشر شدهاند.
تا کنون، “کاباناک” و همکارانش به همراه داوطلبین جامعه “PubPeer” نزدیک به ۴۰۰ مورد از این دست عبارات را در بیش از دو هزار مقاله یافتهاند. برخی از این مقالات در مجلات ناشران شناختهای شدهای مثل “Springer Nature” و “Elsevier” منتشر شده بودند.
هر یک از این عبارات ابتدا باید توسط یک شخص مشخص شوند و سپس یک الگوریتم جستجوگر، مقالاتی که حاوی این عبارت هستند را پیدا میکند. “کاباناک” و گروهی از همراهان به صورت دستی هر یک از این مقالات را بررسی میکند تا موارد مثبت کاذب را حذف کنند. “کاباناک” میخواهد در نهایت دست به ساخت اعتماد نو به نقل از برنامهای بزند که چنین عباراتی را به صورت خودکار شناسایی میکند.
“مگان کال”(Meaghan Kall): رابط کووید
او که یک اپیدمولوژیست دولتی است برخلاف هنجارها عمل کرد و توضیحاتی در مورد دادههای مربوط به کروناویروس در بریتانیا در توییتر منتشر کرد.
در بعد از ظهر هشتم ژانویه، مگان کال که یک اپیدمولوژیست دولتی است به تکمیل یک سند توجیهی فنی در مورد گسترش یک سویه نگران کننده سارس-کوو-۲ در جنوب شرقی انگلستان کمک کرد و سپس با گذشت حدود یک ساعت و نیم از انتشار این گزارش، کار جدیدی را امتحان کرد. او یک رشته توییت منتشر کرد و در آن به بررسی نکات اصلی گزارش پرداخت.
“کال” نگرانی فزایندهای را در مورد سویههای مختلف ویروس در فضای مجازی مشاهده کرده بود و میخواست آنچه را که دادههای دولت نشان میداد برای عموم مردم توضیح دهد. او برای انجام این کار از روسای خود در بهداشت عمومی انگلستان(PHE) اجازه نگرفت و به سرعت مخاطبانی نیز پیدا کرد.
او از طریق توییتهایش تبدیل به چهرهی یک گروه دولتی شد که به سوالات جنجالی بسیاری در مورد کووید در سال ۲۰۲۱ پاسخ داد.
با وجود اطلاعات نادرست و سردرگمیها در مورد معنای واقعی دادههای منتشر شده، سازمانهای بهداشت عمومی درگیر رساندن پیام خود به مردم بودند و “کال” در این راه قدم برداشت.
دهها دانشمند در طول همهگیری به عنوان راه ارتباطی در توییتر ظاهر شدند اما موقعیت “کال” غیر معمول بود. او در توییتی نوشت: من به عنوان یک کارمند دولتی آزادی عمل محدودی برای بیان حقیقت دارم. “کال” ۶۰۰۰ توییت منتشر کرد که در میان آنها تصویری از تست سریع کروناویروسش نیز وجود دارد. او از مردمی که در مورد واکسنهای کووید-۱۹ نگران بودند خواست که شخصا به او پیام بدهند. توییتهای او از سمت روسایش مورد ممنوعیت قرار نگرفت اما تشویق هم نشد اگرچه برخی از همکارانش از او حمایت کردند. او میگوید که نظرات مورد علاقهاش آن دستهای است که افراد میگویند: من واقعا به مرکز بهداشت عمومی انگلستان اعتقاد زیادی نداشتم، تا زمانی که شروع به دنبال کردن رشته توییتهای تو کردم.
“کال” پیش از همهگیری کووید-۱۹، یک دهه را صرف نظارت بر بیماری HIV برای سازمانهای دولتی بریتانیا کرده بود. او در پاسخ به این سوال که تا چه حد در نوشتن توییتها آزادی داشته است میگوید که هرگز به او گفته نشد چه بنویسد و مورد سرزنش نیز قرار نگرفت اما او با دقت موضوعاتی که فکر میکرد مهم هستند را انتخاب میکرد.
“جانت وودکاک”(Janet Woodcock): رئیس دارو
این مدیر، سازمان دارویی برتر ایالات متحده را در سالی پر از چالش رهبری کرد.
تنها چند روز پس از آن که جو بایدن به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برگزیده شد، “جانت وودکاک” به عنوان سرپرست کمیساریای سازمان غذا و داروی آمریکا انتخاب شد و به سرعت نامههایی به نفع و بر علیه او سرازیر شدند.
“وودکاک” که سابقا پزشک بوده است، بخش عمدهی ۳۵ سال فعالیت خود در سازمان غذا و داروی آمریکا را صرف اداره مرکز ارزیابی و تحقیقات داروها کرده است. این مرکز به بررسی ایمن و موثر بودن داروها پیش از دریافت تاییدیه میپردازد.
“وودکاک” به نوینسازی فرآیند ارزیابی دارو کمک کرد و طرحهای پیشرفته کارآزمایی بالینی و راههایی برای تایید دارو که با آزمایشهای تشخیصی پیشرفته همراه بودند را معرفی کرد. در ماه ژانویه گمانهزنیهایی مبنی بر ماندن او در سمت کمیسیونر وجود داشت. با این حال در ماه ژوئن پس از تصمیم سازمان غذا و دارو برای تایید داروی آدوکانوماب(aducanumab) برای درمان آلزایمر این گمانهزنیها کمرنگتر شد. این دارو که توسط شرکت بایوژن(Biogen) در کمبریج، ماساچوست ساخته شده بود توانست پروتئینهای آمیلوئید- بتا را در مغز بیماران مبتلا به آلزایمر کاهش دهد اما به نظر میرسید که بهبودی در عملکرد شناختی یا علائم بیماری رخ نداده است. هیئتی از مشاوران خارجی سازمان غذا و دارو به این تاییدیه رای منفی دادند اما این سازمان تصمیمی غیرمعمول گرفت و توصیه آنها را نادیده گرفت.
“وودکاک” از اظهارنظر در این مورد خودداری کرد اما یک سخنگوی سازمان غذا و دارو اعلام کرد که او نقشی در تایید این داروی آلزایمر نداشته است. با این وجود “آرون کسلهایم”(Aaron Kesselheim)، پزشکی که در زمینه تنظیم داروها در دانشکده پزشکی هاروارد مشغول به تحصیل است میگوید که او به عنوان سرپرست این سازمان تا حدودی مسئولیت داشته است.
“وودکاک” مدتها است که حامی ارتباط نزدیک صنعت و سازمان غذا و دارو است. این موضوع باعث ایجاد نگرانی در برخی از گروههای مصرف کننده و دانشمندان شده است.
این سازمان در تابستان نیز دچار مشکلاتی بر سر زمان تزریق دوز یادآور شد زمانی که کاخ سفید پیش از آن که سازمان غذا و دارو تصمیمی در مورد این دوز از واکسن اعلام کند، بیان کرد که به زودی دوز یادآور کووید-۱۹ تزریق خواهد شد.
در نهایت در ماه نوامبر، بایدن، “رابرت کالیف”(Robert Califf) را که یک متخصص قلب و کمیسیونر سابق سازمان غذا و دارو بود، به عنوان سرپرست این سازمان انتخاب کرد با این حال به نظر میرسد میراث “وودکاک” فراتر از سالی که ریاست را برعهده داشت برود.
انتهای پیام