به گزارش اعتماد نو ، حجتالاسلام ناطقنوری در سخنرانی به مناسبت هفتمین روز درگذشت آیتالله هاشمی عنوان کرد: ارتحال عالم عالیقدر روحانی مبارز و محقق قرآن، سیاستمدار و مدیری مدبر و مقتدر آیتالله هاشمی را به پیشگاه حضرت ولیعصر امام بزرگوار و محضر مقام معطم رهبری و خانواده آن مرحوم تسلیت میگویم.
او افزود: آیتالله هاشمی یادآور شکنجهها و همدل انقلاب در تمامی ناملایمتیها بود و یک یار وفادار و هوشیار بود و از خداوند برای آن شخصیت کمنظیر علو درجات را خواستارم.
ناطق نوری یادآور شد: وقتی قرار شد در این مجلس سخنران باشم، جستوجو کردم که چه آیاتی را باید قرائت کنم. البته آیات زیادی امد که تمامی آنها در حد شخصیت آیتالله هاشمی بود؛ آیاتی که به حق آقای هاشمی مصداق آنها بود.
پس اینکه ناطق نوری فرمایش امام مبنی بر اینکه «هاشمی زنده است، چون نهضت زنده است» مردم تکبیر گفتتد و ناطقنوری در واکنش اعلام کرد که تکبیر نگویی تا رشته سخن از دستم نرود، اعضای هیات دولت جلسه بعدازظهر خود را تعطیل کردهاند که به این مراسم برسند. خواهش میکنم تکبیر و شعار تا پایان منبر نگویید.
او با بیان اینکه آیت الله هاشمی هم با زندگی و منش و روش و رفتار خود آموزههایی برای ما دارد و هم با فوتش، عنوان کرد: اینها درسهایی است که باید از زندگی هاشمی بگیریم. اگر صفاتی از هاشمی را عرض میکنم بدانید که اینها مشاهدات من بوده است. هاشمی در طول این مدت برای غیر از خدا کار انجام نمیداد.
ناطقنوری ادامه داد: کسانی که خدا، ایمان و محبتش را در دلها میاندازند عزیز مردم میشوند، این اجتماع امروز ، غم و گریه ها حکایت از این میکند که محبت به هاشمی در دلها قرار دارد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه بیان کرد: هاشمی جزو انصار بود. هاشمی تاریخ درخشانی در زندگی خود داشت. امام بارها فرمود «هاشمی زنده است تا نهضت زنده است.»
او گفت: یکی از چیزهایی که آیتالله هاشمی در زندگی از آن دوری می کرد چندچهرهای بودن بود. البته در جامعه ما چند هزار چهرهایها هم وجود دارند اما هاشمی از آن دوری میکرد.
ناطقنوری یادآور شد: از سال ۴۲ با هاشمی آشنا بودم، در مبارزات با او همراهی کردم و با او همسنگر بودم او کار را برای خدا انجام میداد. زمانی که نجف مشرف شد و خدمت امام رسید به دلیل بازداشتهای مکرر در تهران امام به ایشان گفت که به تهران نروید.اما با تمامی خطرات به تهران آمد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: وقتی پایان جنگ نزدیک شد، شرایط بحرانی میشد، قطعنامه که صادر شد، امام با هوشمندی برای من نوشت و حاج احمد آن را خواند؛ امام فرمود «فرمانده محترم سپاه گفت برای ادامه جنگ سلاح میخواهیم. آیا شما میتوانید مهیا کنید؟» هاشمی گفت «وقتی شرایط را بیان میکردم، امام فرمود ما به مردم گفتیم میجنگیم تا پیروزی و من(هاشمی) گفتم شرایط اقتضا میکند آتشبس را بپذیریم بگذارید من به عنوان فرمانده جنگ قطعنامه را بپذیرم ، و شما مرا دستگیر، محاکمه و اعدام کنید تا این انقلاب بماند و شما بمانید.
ناطقنوری گفت: کجا میتوانید پیدا کنید عالمی چنین کار برای خدا کند. هاشمی به ما درس مقاومت و صبوری داد، من گاهی میماندم زیر فشارها ایشان چگونه صبح وارد مجمع میشد و آرام با خنده کار میکرد. وقتی صلاحیت هاشمی به هر دلیلی برای ریاست جمهوری رد کردند، بنده سفرم را لغو کردم و صبح رفتم منزلشان. آقای هاشمی با خنده از پلهها آمد پایین با هم سلام کردیم و گفت آقای ناطق بنده زمان ثبتنام در وزارت کشور که حاضر شدم و برگشتم پیش خودم گفتم که این چه کاری بود که کردی و ثبت نام کردی. کشور ویرانه است و مسئولیت سنگینی بر دوش توست. سطح انتظارات مردم بالاست. با این خزانه خالی و توقع بالا احساس کردم بار سنگینی روی دوشم بود، اما وقتی ردصلاحیت شدم آرام خوابیدم، زیرا هم بار سنگین از روی دوشم برداشته شد هم وظیفهام را انجام داد.
او افزود: خطاب به آیت الله گفتم حالاچه کاری کنیم؟ هاشمی گفت من میگویم مردم برای صندوقهای رای بیایند. هاشمی به دنبال ایرانی آباد و مقتدر بود، ایشان وقتی رییسجمهور شد چه ایرانی جز یک ویرانه و مردمی آواره داشتیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه مردان بزرگ تصمیمات بزرگ میگیرند و نمیترسند و خودشان را فدا میکنند، گفت: آن زمان نفت بشکهای ۱۲ دلار بود، مرحوم هاشمی لایحه به مجلس آورد گفتم کم میآوریم، شما نوشتید بشکهای ۱۶ دلار، نمیخرند، کلی بحث کردیم چندین جلسه گذاشتیم و به یک جمعبندی رسیدیم. بدون حرف و بحث نباید دعواهای را به رادیو و تلویزیون بکشانیم. هرچه پتروشیمی، سدها و هر آنچه آبادی در کشور است متعلق به زمان هاشمی است، با نفت بشکهای ۸ دلار کشور را اداره کرد، عدهای گفتند کشور را فروخت اما این چنین نبود، هاشمی روشن و آزاد بود و روی اصول انقلاب با کسی معامله نمیکرد و عدهای نافهم این را نفهمیدند.
منبع: اعتماد نو به نقل از ایلنا