دوشنبهها با اهالی کتاب قرار همنشینی داریم تا تلخی روزگار کرونا را با کتاب شیرین کنیم که به فرموده حضرت حافظ: دو یار زیرک و از باده کهن دومنی/ فراغتی و کتابی و گوشه چمنی.
دوشنبهها با پویش #کتاب_یار میهمان صفحات شما در فضای مجازی هستیم. این هفته «شاهنامه فردوسی» توسط حامد مکملی، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر قزوینی معرفی میشود.
معرفی شناسنامهای کتاب
این کتاب گزیدهای از اثر بزرگ شاهنامه است که به اهتمام «محمدعلی فروغی» در انتشارات اشکان به چاپ رسیده و منتشر شده است. این کتاب کوچک و سبک است و به راحتی امکان حمل و جابهجایی دارد.
این کتاب درباره …
این کتاب گزیدهای از داستانهای شاهنامه فردوسی است، محمدعلی فروغی ابیات اصلی شاهنامه و راهنمای داستانش را در این کتاب آورده که میشود به آسانی داستانها را دنبال و کُنه مطلب را از آن داستان دریافت کرد؛ به نظر من این کتاب باید همواره همنشین ما باشد.
این کتاب را بخوانید چون…
مطالعه این کتاب واجب است چون شاهنامه فردوسی تاریخ تمدن و فرهنگ ماست و باید این فرهنگ و تمدن را بشناسیم؛ باید فردوسی را بشناسیم. چرا که فردوسی با شاهنامهاش زبان ما را از انقراض و انحطاط نجات داد و به ما کمک کرد تا زبانمان، اساطیرمان و تاریخمان را فراموش نکنیم.
این کتاب را توصیه میکنم به…
این کتاب را به تمام کسانی که فرزند دارند توصیه میکنم به این دلیل که میتواند کتابی برای قصه گفتن برای بچهها و آشنا کردن آنها با اساطیرمان باشد. در عین حال پدر و مادر هم یک بار دیگر شاهنامه را مرور میکنند.
این پاراگراف از کتاب را خیلی پسندیدم…
به یکی از درخشانترین فصلهای شاهنامه فردوسی اشاره میکنم آنجا که رستم و سهراب، پدر و پسر، با همدیگر رو در رو میشوند، از دو تا کشور، بدون اینکه همدیگر را بشناسند. میگوید بعد از اینکه رستم پهلوی سهراب را میدرد به خنجر و به زمینش میزند سهراب میگوید که: «کنون گر تو در آب ماهی شوی/ و یا چون شب اندر سیاهی شوی/ و گر چون ستاره شوی بر سپهر/ ببری ز روی زمین پاک مهر/ بخواهد هم از تو پدر، کین من/ چو بیند که خشت است بالین من/ از آن نامداران و گردنکشان/ کسی هم برد سوی رستم نشان/ که سهراب کشتهست و افکنده خوار/ همی خواست کردن تو را خواستار/ چو بشنید رستم سرش خیره گشت…»
انتهای پیام