میوه فروشی که از چند روز پیشتر جار می زد: « آی هندونه، هندونه شب یلدا…»، پدری که مهارت خود را در گزینش هندوانه با آوای حاصل از بشکن روی آن محک می زد و مادری که هندوانه را در حوض می انداخت، همه جزئی از سنت شب یلدا بود. شب چله یا همان شب یلدا، اولین روز از آغاز چله ی بزرگ است که همه ی ما این روز را با مهمانی و سرگرمی های جمعی و البته خوراکی هایی جشن می گیریم. چله بزرگ، چله کوچک و چله پیرزن از تقسیمات پیشینیانمان از فصل زمستان است که شب یلدا در آغاز چله بزرگ قرار می گیرد.
سی آذر ماه، رایج است که کوچک تر ها و بعضا بزرگ تر ها از پیشتر در پی خوراکی های تدارک دیده ی این شب دل صابون بزنند و در رویا میان انبوه خوراکی ها گم شوند؛ عدهای هم نه، تنها در این شب دغدغه ی فال دوری را دارند و خردی هم به امید شنیدن داستان های شاهنامه و حسین کرد شبستری تا یلدا لحظه شماری می کنند؛ اما چیزی که همه در این شب خواهان آنند خوارکی های ویژه ی یلداست.
خوراکی های شب یلدا تنها محدود به هندوانه نبود و نیست؛ همه ما با عوارض زیاده روی در میل خوارکی های جوراجور شب یلدا آشنایی داریم؛ هندوانه، انار، آجیل، شیرینی، آش رشته، خربزه، لبو، انجیر وخرمالو همه در فهرست خوراکی های شب چله است؛ اما این همه ی ماجرا نیست.
ابوالقاسم فقیری، پژوهشگر فرهنگ عامه، برایمان شرح می دهد که فهرست خوراکی های تدارک دیده در این شب، میان خانواده های ایرانی گسترده تر از این حرف هاست.
او می گوید: آدمیان در شیراز دو طبع دارند؛ حرارتی و رطوبتی که بدان گرم مزاج و سرد مزاج می گویند. معمولا در شب چله سرد مزاج ها اگر بخواهند طبعشان برگردد باید چیز های گرم بخورند. گرم مزاج ها هم باید خوراک های سرد بخورند. در شب چله خوردن ارده شیره، ارده خرما، رنگینک، حلوای خان احمدی و حلوای ارده کاملا رایج است. شام شب چله خوراکی معیینی نیست و هرکه هرچه دوست داشته باشد تهیه کرده و می خورد. آجیل شیرین در شب چله بازار گرمی دارد. آجیل شیرین انجیر، نخودچی، توت خشک، مویز، بادام، مغز گردو، شکر پنیر، نقل، قیصی، برگ هلو، برنجک، گندم برشته و… را شامل می شود.
ابوالقاسم فقیری در اشاره به میوه های جوراجوری که از گذشته در شب چله رایج بوده اند به بیت شعری می رسد که وصف این میوه ها در یلداست:
میوه های شب یلدای تو بس خوشمزه بود / از همه خوشمزه تر هندونه و خربزه بود؛ شیرازی ها درباره میوه های خوشمزه این گفته را هم دارند که در میان میوه های خوشمزه شاه انگور است و سلطان خربزه.
ترانه های شب یلدا از دیروز تا امروز
چند سالیست که هرگاه به دم دم های دی می رسیم از هرجای شهر آوای ترانهی « آخ تو شب یلدای منی، دیونه ی دوست داشتنی»، به گوش می رسد؛ اما آیا در گذشته هم ترانه هایی ویژه ی شب یلدا می خواندند؟ جواب این پرسش قطعا بله است.
فقیری، پژوهشگر فرهنگ عامه، در این خصوص میگوید: نیاکان ما از گذشته دیر و دور هر زمان فرصتی پیدا می کردند دور هم گرد آمده و به شادی می نشستند. می گفتند؛ می خندیدند و به گونه ای حال می کردند.
او میافزاید: شیرازی ها را دل به نشاط می گویند؛ این صفت یادگار همان پیشینیان ماست. مردم این سامان خلق و خوی ویژه خود را دارند که شاید دیگر مردم این دیار سهم کمتری از آن داشته باشند. جایی گفتم شیرازی، آب، گل، سبزه، باغ، محبت و مهمان را می فهمد. یلدا واژه ای سریانیست که ایرانی ها هم به همان شکل آن را پذیرفته اند. شاعران سیاهیی گیسوی یار و روز هجران را از حیث سیاهی و بلندی به شب یلدا تشبیه کردند.
این نویسنده و پژوهشگر معاصر شیرازی، میسراید: روز رویش چو بر انداخت نقاب شب زلف/ گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست، و باز میخواند؛ نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست/ شب فراق تو هرشب که هست یلداییست، و ادامه میدهد: شب یلدا بعضی از خانواده های شیرازی «فال کلوک» می گیرند. کلوک کوزه ی دهن گشادیست که در آن روغن، شیره، رب انار و یا ترشی می ریزند و روی کوزه با لعابی سبز پوشیده شده است.
او میگوید: این فال ویژه خانم هاست. رسم است که کلوکی[کوزه] به میان مجلس آورده و هریک از زنان نشانه ای در کلوک می اندازند؛ آن گاه دختربچه ای جلو آمده، دست در کلوک کرده و شیئ ای بیرون می کشد؛ پس از آن زنی با سواد ترانه های محلی را می خواند و هرکس از ترانه مخصوص خودش نتیجه ای می گیرد. عده ای هم اشعار حافظ را جایگزین ترانه های محلی کرده و می خوانند. از جمله ی ترانه ها این شعر است؛ خوشا امشو که مهمون شمایم/ کبوتر وار در بوم شمایم- ترشرویی مکن بر روی مهمون / خدا دوند که فرداشو کجایم.
تفال به دیوان حافظ سنت دیروز و امروز در شب یلدا
شاهنامه خوانی و تفال به دیوان حافظ را می توان از سنت های شب یلدایی دانست که همچنان در میان ما رایج است. فقیری در این باره می گوید: تفال به دیوان حافظ از اعتماد نو به نقل از برنامه های شب چله در شیراز است؛ با علاقه ای که مردم به حضرت حافظ دارند در این شب دست به دامان خواجه شده و فال می گیرند؛ یکی دیوان را در دست میگیرد و به ترتیب برای همه فال میگیرد که به آن «فال دوره» میگویند؛ یکی دیوان حافظ را برداشته و با خلوص نیت صلوات می فرستد و برای آمرزش خواجه دوره ای حمد و توحید میخواند ؛نیت می کند و می گویند« ای خواجه حافظ شیرازی تو کاشف هر رازی من طالب یک فالم بر من نظر انداز» و بعد دیوان را باز می کنند.
«متلک گویان» از سرگرمی های یلدایی
قصه گویی و گفتن «متلک» در گذشته از سنت های یلدایی بود. « متل» قصه های کوتاهی است که به نوعی با شوخی همراهست و طنز شیرینی دارد که شنونده را بی اختیار می خنداند.
فقیری، پژوهشگر فرهنگ عامه در این گفت و گوی مَجازی، توضیح می دهد: قصه های کوتاه را متل می گویند مثل قصه ی خاله سوسکه؛ کافی که به همراه «متل» می آید و آن را به « متلک» تبدیل می کند در واقع کاف تصغیر است. «متلک» را می توانیم به قصه خیلی کوتاه تعریف کنیم. امروزی ها آن را لطیفه یا جوک می نامند. این نشست های شبانه و دور همی ها در زمان حضرت حافظ هم رواج داشت و در جایی حافظ درباره لطیفه گویان می گوید؛ گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات/ گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات – گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا/ شادی همه لطیفه گویان صلوات.
حالا که مفته است بگذار بیفته
یکی از متل های که شب چله رواج داشت حکایت « حالا که مفت است بگذار بیفتد» بود. این متل داستان تازه دامادی را روایت می کرد که به هنگام سواری بر اسب و گذر به خانه ی بخت متوجه می شود که عروس در حال افتادن است و در این حین عبارت « حالا که مفت است بگذار بیفتد» را می گوید.
اینجاست که عروس به بهانه ای اسب را به سمت خانه پدر حرکت می دهد و از اسب پیاده می شود؛ در نهایت هم عروسی بهم می خورد. پس از مدتی داماد بار دیگر به فکر ازدواج فرو می رود با این فرق که این بار خود مخارج ازدواج را تامیین می کند؛ مراسم عروسی دو مرتبه برپا و همان عروس پیشین سوار بر اسب می شود؛ در همین حین عروس گردن کج می کند، گویی که دارد میفتد؛ وقتی داماد متوجه می شود به سرعت واکنش نشان می دهد و عروس را می گیرد.
ابوالقاسم فقیری معتقد است که با این متل می توان فهمید خانواده های شیرازی بر این باورند که مرد باید به اندازه توانش در مراسم عروسی هزینه کند و مرد قدر دان عروس مفت و مجانی نیست.
همزمانی شب یلدا با میلاد عیسی مسیح
ابوالقاسم فقیری پیشتر هم در یادداشتی به همزمانی شب یلدا و تولد عیسی مسیح اشاره کرده و آورده بود: « یلدا درازترین شب سال ، شب اول برج جدی، شب چله برج زمستان، این کلمه در سریانی به معنی میلاد است چون شب یلدا با میلاد مسیح تطبیق می کردند از این رو آن را بدین نام گذاشتند.»
فقیری در جای دیگری از یادداشت که قبلا در ایسنا منتشر شده، نوشته شده: « یلدا (شب) چنانکه اغلب فرهنگها آورده اند ماخوذ از سریانی به معنی میلاد عربی است و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کرده اند از این رو بدین نام خوانده شده است چون ایرانیان این شب را تولد میترا (مهر) می دانستند آن را با تلفظ سریانی اش پذیرفتند و در واقع یلدا با بابانوئل اروپایی که در ۲۵ دسامبر تثبیت شده، معادل است.»
این پژوهشگر در آن یادداشت نوشته بود: «بنابراین نوئل اروپایی همان شب یلدا یا شب چله ایرانی است. کرمانی ها معتقدند که قارون به شکل هیزم شکنی، شب به درخانه ها می آید و هیزم به آنها می دهد که هیزم ها به شمش طلا تبدیل می شود بنابراین تا صبح بیدار می مانند این مراسم یادآور بابانوئل در کریسمس است و می رساند که یلدای ایرانی وکریسمس از یک مایه سرچشمه گرفته است.»
شب چله امسال را باید با کرونا سر کرد
بر همگان آشکار است که در این یک سال اخیر زمین با مهمان ناخوانده اش، یعنی ویروس کرونا کاملا زیر و رو شد و دیگر جایی برای برگزاری هیچ گونه مهمانی و جشن و جشنواره و گردهمایی نیست.
آقای فقیری به اینجا که رسید میگوید: به کوری چشم کرونا در خانه می مانیم و مراسم شب چله را بدون حضور مهمان برگزار می کنیم. می نشینیم به امید آینده، روزهای شیرینی که در پیش داریم.
این پژوهشگر شیرازی میافزاید: هر قصه ای پایانی دارد، قصه کرونا هم روزی به سر می رسد. به یاد خدا می نشینیم، به امید آینده، روز های بدون کرونا. آن روز ها اگر بودم قصه کرونا را برایتان می نویسم و قصه را این چنین تمام می کنم« قصه ی ما به سر رسید، غروب به پشت در رسید، کرونا به مقصد نرسید.»
فقیری با تاکید براینکه شب یلدای امسال را باید به گونه ای دیگر برگزار کرد، میگوید: یلدای امسال را باید به دور از شلوغی و دورهمی، به امید آنکه عمری بیشتر کنیم و مهمانیهایی بدون مهمان ناخوانده، یعنی کرونا داشته باشیم. پاس بداریم و برگزار کنیم.
این پژوهشگر فرهنگ عامه اضافه میکند: شاید یلدای امسال فرصتی باشد که به یاد این سنت زیبا، یعنی شیرین کردن کام نیازمندان ناتوان، همراهشان شویم و سنت گذاشتن هنداونه بر پشت بام را به شکلی دیگر، زنده و دنبال کنیم.
به گزارش ایسنا، میتوان امسال و در میان ولولهای که شیوع کروناویروس بر جان مان انداخته، شب چله را فراموش نکرد؛ شبی که بخشی از آن برجسته کردن فرهنگ نیکوکاری و رسیدگی به نیازمندان بود؛ شبی که در آن هیچ همسایهای، همسایه را فراموش نمیکرد، شده با یک هندوانه، امروز هم میتوان، دیگران را برای داشتن لبخندی در بلندترین شب سال همراه بود.
یلدای امسال همه در خانه خواهیم ماند، فال دورهای حافظ را با ارتباط مجازی با اهل خانواده، به جا میآوریم و متل و متلکها را نوشتاری یا با دیدار مَجازی، میگوییم. به یاد یکدیگر شیرینی صرف کرده و با دعا برای بهبود بیماران و سلامت اعضای خانواده و همه افراد جامعه و امید به رخت بر بستن کرونا، بلندترین شب سال را سپری خواهیم کرد؛ بی آنکه نگران فردای یلدا باشیم.
انتهای پیام