چرا نویسندگان به جوان‌مرگی دچار نشوند؟

منصور یاقوتی

منصور یاقوتی با اشاره به تیراژ پایین کتاب و تأمین نشدن معاش نویسنده از طریق نوشتن می‌گوید: چه توقعی است که نویسنده جوان به جوان‌مرگی دچار نشود؟

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره این‌که بعضا یکی از مسائل ادبیات ایران این است که نویسندگان با گذشت زمان کتاب‌های قوی‌تری ارائه نمی‌دهند و بهترین آثارشان برای دوره جوانی‌شان است که با تعبیر جوانمرگی از آن یاد شده است، اظهار کرد: اگر این مفهوم را در این سال‌ها بررسی کنیم، تاحدودی درست است اما واقعیت این است که امروزه این مفهوم با چالش جدی‌ای روبه‌رو شده است. ریشه این مفهوم به داستان اساطیری رستم و سهراب برمی‌گردد و این موضوع در شاهنامه به خوبی مطرح شده است.
او این موضوع را در شاهنامه به این شکل بیان کرد: سهراب در جوانی با لشکر انبوه و با تکیه بر کمک‌ دشمن (بدون این‌که بداند) با ایده عالی در ذهنش که بنای حکومت جهانی به کمک رستم بود، به سمت ایران حرکت می‌کند. در این داستان حتما به جوانی او تأکید شود زیرا به خاطر جوان بودن با او بازی می‌شود. و از سویی هم افراسیاب تأکید دارد که نگذارند این پسر و پدر یکدیگر را بشناسند. زمانی که سهراب به مرز ایران می‌رسد به جای این‌که هژیر – سردار ایرانی – را بکشد از او کمک می‌خواهد تا پدرش را بشناسد اما هژیر که مهر وطن در دلش است، به خاطر حفظ وطن به سهراب دروغ می‌گوید و او را منحرف می‌کند و زمانی هم که به عرصه نبرد می‌رسند، رستم هم به او دروغ می‌گوید که دلیل آن هنوز مشخص نیست. البته به‌نظرم دلیل دروغ رستم حفظ قدرت کیکاوس است، چرا که او در خدمت کیکاوس بود و باید قدرت را حفظ می‌کرد به همین دلیل رستم دروغ می‌گوید و باعث مرگ سهراب می‌شود. به‌نظرم جوانمرگی از این داستان بر می‌خیزد.
یاقوتی سپس با اشاره به افزایش جمعیت در چهل سال اخیر، خاطرنشان کرد: جمعیت ایران در این سال‌ها از مرز ۸۰ میلیون‌نفر گذشته اما درعوض تیراژ ادبیات داستانی و شعر پایین آمده است. در نهایت شرمندگی به ۲۰ نسخه هم رسیده است، شخصا با شاعرانی برخورد کردم که اثرشان در ۲۰ نسخه منتشر شده است. به هر حال ۲۰۰ نسخه و ۵۰۰ نسخه تیراژی است که برای کتاب‌ها درنظر گرفته شده است، حال این تیراژ را با جمعیت ۸۰ میلیونی مقایسه کنید. ۵۰۰ نسخه برای بچه‌های یک دبیرستان است یا حداقل کتابخانه‌های یک شهر.
او در ادمه اظهار کرد: می‌توان گفت ما در این سال‌ها از مسئله جوان‌مرگی در ادبیات عبور کرده و به مرگ ادبیات رسیده‌ایم. جوان‌مرگی در روزگار گلشیری مطرح می‌شود، در آن زمان تیراژ کتاب ۳۰۰۰ نسخه بود و گلشیری در آن زمان به درستی با آن برخورد می‌کند. اما امروزه چنین چیزی وجود ندارد و ادبیات داستانی و شعر درحال مرگ هستند. البته پشت این موضوع دلایل اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و سیاسی وسیعی نهفته که از جوانمرگی به مرگ رسیده است.
یاقوتی همچنین بیان کرد: الان که دارم با شما مصاحبه می‌کنم ۷۲ سال دارم و جز نوشتن، درآمد دیگری ندارم؛ با اتکاء به قلم وهمین نوشته‌های گاه‌گاهی که با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه منتشر می‌شود، چیزی عایدم نمی‌شود. این‌که در ۷۲ سالگی با این سماجت همچنان دارم می‌نویسم و به نوشتن ادامه می‌دهم، چیز عجیبی است و باید این موضوع را بررسی کرد. هرکس دیگری بود کنار می‌کشید و نمی‌نوشت. حالا شما به جوانانی توجه کنید که به عرصه داستان‌نویسی علاقه‌ دارند و به طرف شعر و داستان می‌آیند و در گام اول با پدیده وحشتناکی به‌نام تیراژ روبه‌ور می‌شوند و گاه با پدیده وحشتناک‌تر دیگری مواجه می‌شوند این‌که اصلا حق تألیفی نصیب آن‌ها نمی‌شود در حالی‌که اثرشان را با خون دل و زحمت استخوان‌سوز به وجود آورده‌اند. حال چه توقعی است که نویسنده جوان، دچار جوان‌مرگی نشود؟
انتهای پیام

رسانه‌ها باید مردم را بترسانند!
هم اکنون بخوانید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شش + 11 =

دکمه بازگشت به بالا