اعتماد نو : چیز زیادی نمیخواهد، نه عدم سوءپیشینه میخواهد و نه مدرک تحصیلی آنچنانی. حتی آنها که چند صباحی را در زندان گذراندهاند هم اجازه ثبتنام را در این انتخابات دارند. ثبتنام آزاد است اما ورود به عرصه انتخاباتی و یدک کشیدن نام کاندیداهای ریاستجمهوری با مقوله ثبتنام کاملا فرق میکند. ورود به عرصه انتخابات و مناظراتش برای هیچ کسی آسان نیست. به ویژه برای بانوانی که ثبتنام میکنند، اما مصداق رجل سیاسی نیستند و به همین دلیل وارد عرصه انتخابات نمیشوند. مگر آن که زنان دولت و بانوان مجلس دست به دست هم بدهند و از شورای نگهبان بخواهند که این کلمه دو پهلو را قانونا تفسیر کند. «رجل سیاسی» عنوانی که برای اولین بار در بحث تکیه زدن بانوان بر مسند ریاستجمهوری مطرح شد. بودن یا نبودن بانوان در چنین مقامی میتوانست بازتاب گسترده خارجی را به همراه داشته باشد به همین دلیل بازتاب بیرونی را با این کلمه کاهش دادند. کلمهای که به بانوان اجازه ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری را میدهد و از سوی دیگر سد راهشان برای ورود به عرصه انتخابات است. «یعنی روزی میرسد که یک بانوی ایرانی بر بالاترین مسند اجرایی کشور تکیه زند؟» این فقط یک سوال نیست، بلکه آرزوی بسیاری از فعالان حوزه زنان در ایران است.
با وجود حضور بانوان در کسوت وزارت، رئیس سازمانها و سطوح کلان تصمیمگیری در حوزههای زنان، باز هم به نظر میآید که جناحها و حزبهای متفاوت هنوز یک بانو را در حد کسب صندلی ریاستجمهوری تربیت نکرده و آموزش ندادهاند. اما چرا رجل سیاسی وارد قانون شد و بانوان در مرحله ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری متوقف میشوند؟ چرا احزاب و مسئولان هنوز نتوانستهاند به جوانها و بانوان اعتماد کرده و آنها را آموزش دهند تا جانشینان خوبی برای خودشان داشته باشند؟ همه این سوالات را با فعالان زن در میان گذاشتیم. پروانه سلحشوری با اشاره به این که برای انتخابات ریاستجمهوری شاخصههای معینی نداریم، به روزنامه آفتاب یزد میگوید: «در مجلس حداقل تحصیلات، فوق لیسانس است در صورتی که هر کسی حتی با تحصیلات ششم ابتدایی هم میتواند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند و مشکلی پیش نمیآید. به نظرم وظیفه مجلس است که وارد این موضوع شود و شاخصههای حضور در انتخابات ریاستجمهوری را مشخص کند.»
**هیچ شاخصهای برای ثبت نام وجود ندارد
وی با بیان اینکه اما مقوله زنان بحث دیگری است، میافزاید: «یعنی زنان به عنوان نیمی از جمعیت و به عنوان انسان، فرقی با مردان در این حوزه ندارند و در تفاسیر مختلف، واژه رجل میتواند شامل زنان هم شود. حتی شورای نگهبان چندی قبل درخواست کرده بود افرادی که میخواهند تفسیر خودشان را در این رابطه ارائه کنند اما از نتیجه نهایی چیزی متوجه نشدیم. ما امیدوار بودیم وقتی شورای نگهبان این فراخوان را داد همکاری کنند و زنانی که واقعا توانمند هستند و لیاقتش را دارند، حضور پررنگ داشته باشند.»
سلحشوری با بیان اینکه مردان به خود اجازه میدهند که بهراحتی ثبت نام کنند، تاکید میکند: همه دارند ثبت نام میکنند، پس چه طور ما میخواهیم زنان را از گردونه رقابت حذف کنیم؟ به نظرم باید به زنان احترام گذاشته شود و نه تنها ثبت نام، بلکه اگر واجد شرایط و ویژگیهای لازم بودند، با توجه به اینکه هیچ شاخصهی معینی هم نداریم، زنان ما در این عرصه حضور پیدا کنند و به عنوان کاندیدای انتخابات مطرح شوند، نه فقط شرکت کننده در نام نویسی. این فرصت باید برای زنان مانند سایر فرصتهای شغلی فراهم شود و در این عرصه هم رقابت خودشان را داشته باشند.»
نماینده مردم در مجلس دهم در پاسخ به این سوال که آیا زنی برای کسب صندلی ریاستجمهوری تربیت شده یا خیر؟ میگوید: «در طی این چند دورهای که انتخابات ریاستجمهوری برگزار شده و رئیسجمهورهای متفاوتی یا بعضا در پستهای کلیدی به دست افرادی افتاده که فعالیت کلان اجرایی نداشتهاند. مثلا رئیس دولتهای نهم و دهم به جز فرمانداری ماکو و خوی، استانداری اردبیل و شهرداری تهران (آن هم برای دو سال)، در سطح کلان اجرایی، چیزی در کارنامه خود ندارد. البته ایشان شهردار موفقی هم نبودند. یعنی تجربه اجرایی ایشان موفق نبود که بگوییم به عنوان یک فرد موفق وارد این جدال مهم و در سطح کلان و ملی شدند. پس کسانی بودند که تجربه عالی اجرایی نداشتند ولی وارد این عرصه شدهاند. اما این که ما باید نیروهایی داشته باشیم که بتوانند وارد این رقابت شوند و زنان توانمندی که تجارب ارزنده مدیریتی اجرایی داشته باشند، یک مفهوم دیگری است که اهمیت دارد. یعنی باید احزاب ما به این موضوع اهتمام بورزند. به خاطر همین، پس از آنکه وارد مجلس شدیم نامهای به رئیسجمهور نوشتیم و خواستار این شدیم که در مدیریت میانی و کلان از زنان استفاده شود تا زنان بتوانند مراحل مدیریتی را بگذرانند و برای رقابتهای کلانتر آماده شوند. من فکر میکنم اقدامات خوبی هم انجام گرفته و شما میبینید که در همین یک سال اخیر (با پیگیریهای شدید ما) مسئول بخشدارهای زیادی در شهرستانها، رئیس کتابخانه ملی، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، خانم هستند. یعنی دولت آقای روحانی در این مورد کمک خوبی کردند و واقعا همکاری میکنند. امیدواریم در سطح معاونتها حضور بانوان بیشتر شود که در دوره دیگر، وزارت زنان را هم شاهد باشیم و زنان توانمندی برای پست ریاستجمهوری هم تربیت بشوند.»
وی درباره رایآوری زنان در عرصه انتخابات ریاستجمهوری هم میگوید: «این به بستر اجتماعی جامعه برمیگردد و این که جامعه تاچهحد پذیرای زنان در این سطح است. وقتی جامعه این نیاز را احساس کند شورای نگهبان هم آن را رد نخواهد کرد. توجه کنید که آمریکا با وجود آن همه ادعای دموکراسی که دارد و با گذشت چندین دوره از انتخابات ریاستجمهوریشان هنوز نتوانسته یک زن را در این مقام پذیرا باشد. حتی خانم کلینتون با محیط دموکراتیکی که داشت باز هم از بستر اجتماعی خودش رای میآورد اگر چه رای را میآورد، ولی در آرای الکترال شکست میخورد. در حقیقت ایشان در مناطق سنتیتر رای نمیآورد. علیایحال ما نیاز به گذر زمان داریم و مردم بر اساس تجاربشان به یک نتیجه میرسند. اگر ما تجربه زنان موفق در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را داشته باشیم، بدون شک این استقبال بیشتر خواهد شد و این اعتماد بیشتر میشود. شاید زمانی پزشکان زن مثل الان مورد اقبال نبودند و مردم ترجیح میدادند پیش پزشک زن نروند و اگر میتوانستند معلمها را تفکیک کنند، مردان را ترجیح میدادند. اما حالا در فضاهایی که زنان توانستهاند با تعداد زیادی همگام با مردان جلو بروند، این نگرش زنانه و مردانه (جنسیتی) خیلی کمتر شده است. اما جاهایی که زنان فرصت رشد نداشتند هنوز نگاه جنسیتی حاکم است.»
سلحشوری با اشاره به مطالبات زنان تاکید میکند: «اگر در مملکت روزی رئیسجمهور زن داشته باشیم حتما به بسیاری از مطالباتمان رسیدهایم. چون سختترین مطالبهای که ما بتوانیم به آن برسیم این است که یک رئیسجمهور زن در کشورمان داشته باشیم. البته هم نیاز است که حاکمیت اجازه رقابت به زنان بدهد و هم نیاز است که مردم به این نتیجه برسند که یک رئیسجمهور زن میخواهند و به آن اعتماد کنند. مطمئن باشید اگر یک روز رئیس جمهور زن داشته باشیم به خیلی از مطالباتی که برایمان بسیار سخت است، رسیدهایم. اما شما کشورهای پیشرفته را هم ببینید، هنوز به اشکال متفاوت خشونت، زنان آسیب میبینند. این یکی از مشکلات عمدهای است که زنان با آن مواجهاند. مبحث مدیریت سطح کلان زنان مهم است و به زنان آسیبدیده باید رسیدگی شود. بدون شک اگر یک زن، رئیسجمهور یک مملکت بخواهد باشد باید اولویتش آحاد مردم باشد و بنیادیترین مشکلاتی که به همه برمیگردد را حل کند چون در مسند ریاستجمهوری، نگاه جنسیتی، تبعیض است.»
**زنان رجل سیاسی زیادند
مینو خالقی هم در گفتوگو با آفتاب یزد در تشریح حضور زنان در عرصه انتخابات ریاستجمهوری، یعنی یک پله بالاتر از ثبت نام، میگوید: «ما به صورت قانونی، تفسیر رسمی از اصل ۱۱۵ قانون اساسی نداریم و شورای نگهبان به عنوان مرجع، تفسیری از این اصل ارائه نکرده است. به همین دلیل اینکه گفته میشود در تفسیر ارائه شده، رجل به معنای زنان نیست، کاملا اشتباه است. چون ما تفسیر رسمی از نهاد رسمی تفسیر کننده قانون اساسی نداریم. از طرفی، سیاستهای کلی انتخابات ابلاغ شد و در آن وظیفه شورای نگهبان برای تعیین تکلیف و تعریف لفظ «رجل سیاسی و مذهبی» برعهده شورای نگهبان قرار گرفت. به نظر میرسد الان زمان آن است که شورای محترم نگهبان این تفسیر رسمی از اصل ۱۱۵ را ارائه کند.»
وی با اشاره به این که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده است؛ به واسطه زن بودن، کسی ردصلاحیت نمیشود، میافزاید: «شاید آن زن در مولفهها و چارچوبهای رجل سیاسی که مدنظر آنها بود، نمیگنجیده و رد صلاحیت شده است، نه به واسطه زن بودن. چرا که مواقعی میبینیم در مورد مردان هم گفته میشود؛ «فلانی رجل سیاسی نیست». پیداست که کلمه رجل، صرف معنای مرد نیست. به جهت اینکه اگر شما مشروح مجلس خبرگان قانون اساسی را که نگاه کنید، ابتدا لفظ «مرد» در اصل ۱/۸۸ ارائه شده و مجلس خبرگان قانون اساسی به لفظ مرد برای این اصل رای نداده و بعد کلمه رجل به پیشنهاد دکتر بهشتی جایگزین شده و رای آورده است. بدین معنا که مقصود از رجل، لفظ مرد نبوده و به معنای عرفی و تبادر، لفظ رجل را مدنظر قرار دادهاند. از این جهت اگر کسی از بین مسئولان اجرایی اظهارنظر میفرمایند که در تفسیر کلمه رجل، زنان گنجانده نمیشوند، اظهارنظر شخصی آن مسئول است و نه اظهارنظر قانونی که آن را ملاک قرار دهیم.»
مینو خالقی با بیان اینکه به نظر میرسد در این موقیعت زنان ما باید حتما در انتخابات ریاستجمهوری به عنوان کاندیدا شرکت کنند، تاکید میکند: «به ویژه زنان رجل سیاسی ما باید حضور پیدا کنند و انشاءالله شورای نگهبان هم آنها را تایید کند. البته مقصود این نیست که آنها به عنوان رقیبی برای دکتر روحانی مطرح شوند اما به اعتقاد من باید در حال حاضر تایید صلاحیت خودشان را بگیرند تا انشاءالله برای دورههای آتی به عنوان یکی از کاندیداهای اصلی و با سیاستگذاری قبلی وارد انتخابات ریاستجمهوری شوند.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا در حال حاضر، زن رجل سیاسی داریم یا خیر؟ میگوید: «بله. حداقل میتوانم ۱۵-۱۰ نفر از زنان را نام ببرم که رجل سیاسی هستند و انشاءالهه سالهای آینده آنها را در کسوت کاندیداهای ریاستجمهوری ببینیم و ایران اولین رئیسجمهور زن خود را داشته باشد.»
مینو خالقی در مورد فرهنگ قبول مدیر زن در جامعه نیز تاکید میکند: «در خیلی از مواقع مشکل ما عرفی- فرهنگی است. این مشکل عرفی- فرهنگی هم ریشه دیرینه دارد و متاسفانه در برخی موارد به قوانین هم سرایت پیدا کرده یا اینکه برداشتهای غلطی از برخی قوانین را موجب شده است. اما در مورد اینکه جامعه ما نیاز به حضور یک زن در کسوت ریاستجمهوری را حس کرده یا خیر، باید بگویم نیمی از جمعیت ایران زنانند. اگر روزی یک کاندیدای زن برای مقامی مثل ریاستجمهوری پا به عرصه بگذارد مسلما رای نیمی از زنان ایران (زنانی که امکان و صلاحیت رای دادن را دارا هستند) با خودش دارد. حالا شاید کمی کمتر یا با لحاظ یکسری از مسائل، اما زنان دلشان میخواهد که بتوانند نماینده خودشان را در جایگاه ریاستجمهوری ببینند.»
وی با اشاره به موضوع رای آوری یک زن در انتخابات ریاستجمهوری، میافزاید: «با یک قیاس نسبت به کاندیداهای زن در مجلس شورای اسلامی میتوان این رایآوری را تحلیل کرد. در انتخابات ۷ اسفند سال ۹۴ در تهران و شهرستانها، مشارکت زنان با حد نصاب ۳۰ الی ۴۰ درصدی در لیستهای امید بود و از رای آوری بسیار خوبی برخوردار شدند. حتی دیدیم در برخی شهرهای کوچک که سهمیه آنها فقط یک نماینده بود، یک زن به عنوان کاندیدا انتخاب شد، یک زن جوان. خانم الماسی، خدیجه ربیعی و… مصداق بارز این کلام هستند. پس رغبت و رویکرد مردم ایران به زنان و لیستهای انتخاباتی که زنان در آن گنجانده شدهاند بسیار زیاد است. به همین جهت است که در انتخابات شورای شهر میبینیم از سوی بزرگان مدام گفته میشود که در لیستهای انتخاباتی سهم زنان را ملحوظ میکنیم. حداقل تجربه مشارکت سیاسی دو، سه سال اخیر ایران نشان داده که رغبت بسیار زیادی به حضور زنان در مشارکتهای سیاسی دیده میشود و مردم استقبال میکنند.»
مینو خالقی با اشاره به مطالبات زنان میگوید: «به یقین نمیتوانیم بگوییم اگر یک رئیسجمهور زن داشته باشیم از فردای آن روز تمام مطالبات زنان برآورده خواهد شد. مسلما برای برآورده شدن مطالبات زنان یک همگرایی در سطوح مختلف جامعه و در هر سه قوه (بهویژه در قوه مقننه و بحث تقنین) نیاز است و نه صرفا در قوه مجریه. در حال حاضر میبینیم یکسری از لوایح به مجلس میرود که میزانی از مطالبات صرفا نه مطالبات سیاسی، بلکه در سطوح اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای زنان کارگشا خواهد بود. اما به واقع امید ما در دولت بعدی و توقع و انتظار ما از دولت آتی این است که اگر قرار است زنان را در مناصب دولتی و کابینه قرار دهد. انشاءالله در مناصب با کیفیت و به ویژه به عنوان یک وزیر و تعداد بیشتر از یک زن و حتی ۳۰ درصد از کابینه را از زنان انتخاب کنند، نه صرفا معاونتهای امور زنان یا محیط زیست. امیدمان این است که در مناصب با کیفیت از زنان استفاده شود آن هم به عنوان نمادی از ۵۰ درصد اقشار جامعه. اما این نکته را هم میگوییم که سقف خواستههای زنان صرفا حضور در پستهای وزارت یا ریاستجمهوری نیست. مسلما مشکلات، مصائب و سختیهایی پیرامون حضور زنان چه در عرصه اقتصادی چه اجتماعی وجود دارد که برخی از آنها ریشههای عرفی دارد و برخی از آنها ریشههای قانونی. امیدواریم و توقع ما این است که در سالهای آینده زیربنای این موضوع حل شود. حضور یک زن در مقام ریاستجمهوری یا وزارت سبب خیر هم خواهد بود.»
این فعال سیاسی و حقوقی با بیان اینکه پیشنهاد خوبی بود اگر زنان ما به عنوان یک رجل سیاسی پا به کارزار انتخابات میگذاشتند، میافزاید: «انشاءالله پس از تایید صلاحیت بار رای جناب آقای دکتر روحانی را افزایش میداد و از این طرفیت استفاده میشد.»
مینو خالقی در پاسخ به این سوال که چرا این اتفاق نیفتاد، میگوید: «اعتقاد دارم در این زمینه هماهنگیهای کمی در سیاستگذاری اصلاحطلبان اتفاق افتاده است. وگرنه ما در میان زنان اصلاحطلب رجل سیاسی داریم، زیاد هم داریم. به اعتقاد من درست بود که چند زن این بار پا به عرصه انتخابات میگذاشتند و در نهایت جمعبندی میشد که در عرصه انتخابات بمانند یا نه. خصوصا در زمان کنونی که بحث تفسیر لفظ «رجل سیاسی و مذهبی» از سوی شورای نگهبان مطرح است و این دستور از سوی مقام معظم رهبری با توجه به سیاستهای کلی انتخابات داده شده است. شاید چهار سال دیگر دیر باشد و اعتقادم این است که در این دوره باید این حرکت صورت میگرفت، ولی متاسفانه تاکنون آن حرکت گستردهای که باید، از سوی زنان اصلاحطلب جهت حضور در انتخابات صورت نگرفته است. من به شخصه از سرکار خانم دکتر کولایی دعوت میکنم که وارد کارزار انتخابات شوند و ثبت نام انتخاباتی را انجام دهند. به صورت تلفنی هم خدمت ایشان گفتهام، اینجا هم میگویم تا شاید با انتشارش، ایشان در این فرصت کم باقی مانده فکر کنند.»
**رئیس جمهور تربیت نکردهایم
سهیلا جلودارزاده، با اشاره به اینکه باید از کسانی که به زبان عربی آشنایی دارند، معنای کلمه «رجل سیاسی» را پرسید، به آفتاب یزد میگوید: «همه میگویند کلمه رجل همان شخصیت است و مفهوم عمومی است. «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه» یعنی آیا زنان با خدا عهدی ندارند؟ مسلم است که منظور از رجال نوع بشر مورد نظر بوده است که در موضوع ریاستجمهوری هم به همین شکل است. آنچیزی که مقدماتیتر است، اینکه زنان ما تاکنون فرصت نیافتند در جایگاههایی قرار گیرند که برخی مسائل را تجربه کنند. ولی اگر کسی میتواند از شهرداری برود و رئیسجمهور شود، خانمهایی هم داریم که در جایگاههای فرمانداری، معاون وزیر و ریاست جمهوری بودند و میتوانند مصداق رجل سیاسی باشند.»
وی در پاسخ به این سوال که چرا زنان ثبتنام میکنند اما تایید صلاحیت نمیشوند، میگوید: «به جهت اینکه نمیتوانند قانون را کلا در نظر نگیرند. در حقیقت زنان نمیتوانند قانون را نقض کنند و ثبتنام نکنند ولی نظرشان را دخالت میدهند.»
جلودارزاده در پاسخ به این سوال که چرا صلاحیتشان تایید نمیشود، تاکید میکند: «خب آقایانی که در این سطح هستند هم رد میشوند.»
آیا این بدان معناست که ما نیروی زنی تربیت نکردهایم که بتواند مسند ریاست جمهوری را از آن خود کند؟ نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی به این سوال پاسخ میدهد: «به همین دلیل است که زنان محتاطانه پیش میروند ولی آقایان قبل از آنکه ثبتنام کنند، ستادهایشان را هم تشکیل دادهاند. خانمها با عزم جزم وارد این میدان نمیشوند وگرنه باید چند سال قبل در تشکلهای سیاسی وارد شده و فعالیت کنند. نتیجه میگیریم خانمها زیاد هم قدرتطلب نیستند.»
وی با اشاره به اینکه متاسفانه هنوز در مورد برخی آقایان هم به پختگی سیاسی نرسیدهایم، میگوید: «هنوز احزاب ما کاندیدای ریاست جمهوری خودشان را ندارند و تعداد خانمهایی که در کابینه بودند، محدود بوده است. به نظر من خانم دستجردی که وزیر بودند میتوانند به این عرصه پا بگذارند و شورای نگهبان هم نباید ایشان را رد کند یا خانم بروجردی که معاون وزیر کشور بودند و در کابینه سالها حضور داشتند مطرح باشند، کما اینکه آقایان همردیف آنها میتوانند تاییدیه بگیرند. یا خانم دکتر ابتکار که در کابینه هستند. این خانمها مسیر را رفتهاند و با مسئولیت آشنا شدهاند و قبول مسئولیتشان ضربهای به اداره کشور نمیزند. چون این تجربه را دارند.»
جلودارزاده تاکید میکند: «امکان تجربه برای زنان کم بوده و سیستم حزبی ما هنوز نتوانسته افرادی را برای این سمتها تربیت کند. ما در ۱۲-۱۰ سال گذشته فراز و نشیبهای سیاسیای داشتیم که کار را عقب انداخته است.»
وی در مورد رایآوری زنان در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، میگوید: «بعضی از دورههای انتخاباتی میتواند برای ما به عنوان نمونه مطرح باشد. در شهرستانها و محلهایی که مردم فعالان سیاسی هم نیستند، میبینیم که یک خانم میآید و به همه رقبای مرد غلبه پیدا میکند و رای میآورد. در خیلی از شهرهای تک نماینده، خانمها رای آوردهاند. در مورد انتخابات ریاست جمهوری هم به همین شکل است. این یک تجربه نو میشود برای جامعه ما. اگر چنین تجربهای را کسب کنیم نشاندهنده رشد سیاسی جامعه ماست. چون نیمی از جامعه ما را زنان تشکیل میدهند و تاکنون آقایانی که رئیس جمهور شدند، در برآورده کردن خواستههای جامعه زنان، کاستیهایی داشتهاند.»
به گفته جلودار زاده، به شخصه فکر میکنم ما برای رسیدن به آن مرحله هنوز به تجربه مثبت و فعال نیاز داریم. ولی خانمهایی که مسئولیت بهعهده داشتند، توانستند به فرهنگ مردسالار غلبه کرده و همکاری مردان را جلب کنند. چون زنان، مادر هستند و معمولا مادر محور یک خانواده است و میتواند این همبستگی را ایجاد کند. چه بسا خانمی رئیسجمهور شود، بتواند این وحدت ملی را بهتر تجلی دهد و بتواند از اقشار مختلف مردم کار بگیرد در جهت توسعه و پیشرفت کشور.»
**هیچ شاخصهای برای ثبت نام وجود ندارد
وی با بیان اینکه اما مقوله زنان بحث دیگری است، میافزاید: «یعنی زنان به عنوان نیمی از جمعیت و به عنوان انسان، فرقی با مردان در این حوزه ندارند و در تفاسیر مختلف، واژه رجل میتواند شامل زنان هم شود. حتی شورای نگهبان چندی قبل درخواست کرده بود افرادی که میخواهند تفسیر خودشان را در این رابطه ارائه کنند اما از نتیجه نهایی چیزی متوجه نشدیم. ما امیدوار بودیم وقتی شورای نگهبان این فراخوان را داد همکاری کنند و زنانی که واقعا توانمند هستند و لیاقتش را دارند، حضور پررنگ داشته باشند.»
سلحشوری با بیان اینکه مردان به خود اجازه میدهند که بهراحتی ثبت نام کنند، تاکید میکند: همه دارند ثبت نام میکنند، پس چه طور ما میخواهیم زنان را از گردونه رقابت حذف کنیم؟ به نظرم باید به زنان احترام گذاشته شود و نه تنها ثبت نام، بلکه اگر واجد شرایط و ویژگیهای لازم بودند، با توجه به اینکه هیچ شاخصهی معینی هم نداریم، زنان ما در این عرصه حضور پیدا کنند و به عنوان کاندیدای انتخابات مطرح شوند، نه فقط شرکت کننده در نام نویسی. این فرصت باید برای زنان مانند سایر فرصتهای شغلی فراهم شود و در این عرصه هم رقابت خودشان را داشته باشند.»
نماینده مردم در مجلس دهم در پاسخ به این سوال که آیا زنی برای کسب صندلی ریاستجمهوری تربیت شده یا خیر؟ میگوید: «در طی این چند دورهای که انتخابات ریاستجمهوری برگزار شده و رئیسجمهورهای متفاوتی یا بعضا در پستهای کلیدی به دست افرادی افتاده که فعالیت کلان اجرایی نداشتهاند. مثلا رئیس دولتهای نهم و دهم به جز فرمانداری ماکو و خوی، استانداری اردبیل و شهرداری تهران (آن هم برای دو سال)، در سطح کلان اجرایی، چیزی در کارنامه خود ندارد. البته ایشان شهردار موفقی هم نبودند. یعنی تجربه اجرایی ایشان موفق نبود که بگوییم به عنوان یک فرد موفق وارد این جدال مهم و در سطح کلان و ملی شدند. پس کسانی بودند که تجربه عالی اجرایی نداشتند ولی وارد این عرصه شدهاند. اما این که ما باید نیروهایی داشته باشیم که بتوانند وارد این رقابت شوند و زنان توانمندی که تجارب ارزنده مدیریتی اجرایی داشته باشند، یک مفهوم دیگری است که اهمیت دارد. یعنی باید احزاب ما به این موضوع اهتمام بورزند. به خاطر همین، پس از آنکه وارد مجلس شدیم نامهای به رئیسجمهور نوشتیم و خواستار این شدیم که در مدیریت میانی و کلان از زنان استفاده شود تا زنان بتوانند مراحل مدیریتی را بگذرانند و برای رقابتهای کلانتر آماده شوند. من فکر میکنم اقدامات خوبی هم انجام گرفته و شما میبینید که در همین یک سال اخیر (با پیگیریهای شدید ما) مسئول بخشدارهای زیادی در شهرستانها، رئیس کتابخانه ملی، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، خانم هستند. یعنی دولت آقای روحانی در این مورد کمک خوبی کردند و واقعا همکاری میکنند. امیدواریم در سطح معاونتها حضور بانوان بیشتر شود که در دوره دیگر، وزارت زنان را هم شاهد باشیم و زنان توانمندی برای پست ریاستجمهوری هم تربیت بشوند.»
وی درباره رایآوری زنان در عرصه انتخابات ریاستجمهوری هم میگوید: «این به بستر اجتماعی جامعه برمیگردد و این که جامعه تاچهحد پذیرای زنان در این سطح است. وقتی جامعه این نیاز را احساس کند شورای نگهبان هم آن را رد نخواهد کرد. توجه کنید که آمریکا با وجود آن همه ادعای دموکراسی که دارد و با گذشت چندین دوره از انتخابات ریاستجمهوریشان هنوز نتوانسته یک زن را در این مقام پذیرا باشد. حتی خانم کلینتون با محیط دموکراتیکی که داشت باز هم از بستر اجتماعی خودش رای میآورد اگر چه رای را میآورد، ولی در آرای الکترال شکست میخورد. در حقیقت ایشان در مناطق سنتیتر رای نمیآورد. علیایحال ما نیاز به گذر زمان داریم و مردم بر اساس تجاربشان به یک نتیجه میرسند. اگر ما تجربه زنان موفق در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را داشته باشیم، بدون شک این استقبال بیشتر خواهد شد و این اعتماد بیشتر میشود. شاید زمانی پزشکان زن مثل الان مورد اقبال نبودند و مردم ترجیح میدادند پیش پزشک زن نروند و اگر میتوانستند معلمها را تفکیک کنند، مردان را ترجیح میدادند. اما حالا در فضاهایی که زنان توانستهاند با تعداد زیادی همگام با مردان جلو بروند، این نگرش زنانه و مردانه (جنسیتی) خیلی کمتر شده است. اما جاهایی که زنان فرصت رشد نداشتند هنوز نگاه جنسیتی حاکم است.»
سلحشوری با اشاره به مطالبات زنان تاکید میکند: «اگر در مملکت روزی رئیسجمهور زن داشته باشیم حتما به بسیاری از مطالباتمان رسیدهایم. چون سختترین مطالبهای که ما بتوانیم به آن برسیم این است که یک رئیسجمهور زن در کشورمان داشته باشیم. البته هم نیاز است که حاکمیت اجازه رقابت به زنان بدهد و هم نیاز است که مردم به این نتیجه برسند که یک رئیسجمهور زن میخواهند و به آن اعتماد کنند. مطمئن باشید اگر یک روز رئیس جمهور زن داشته باشیم به خیلی از مطالباتی که برایمان بسیار سخت است، رسیدهایم. اما شما کشورهای پیشرفته را هم ببینید، هنوز به اشکال متفاوت خشونت، زنان آسیب میبینند. این یکی از مشکلات عمدهای است که زنان با آن مواجهاند. مبحث مدیریت سطح کلان زنان مهم است و به زنان آسیبدیده باید رسیدگی شود. بدون شک اگر یک زن، رئیسجمهور یک مملکت بخواهد باشد باید اولویتش آحاد مردم باشد و بنیادیترین مشکلاتی که به همه برمیگردد را حل کند چون در مسند ریاستجمهوری، نگاه جنسیتی، تبعیض است.»
**زنان رجل سیاسی زیادند
مینو خالقی هم در گفتوگو با آفتاب یزد در تشریح حضور زنان در عرصه انتخابات ریاستجمهوری، یعنی یک پله بالاتر از ثبت نام، میگوید: «ما به صورت قانونی، تفسیر رسمی از اصل ۱۱۵ قانون اساسی نداریم و شورای نگهبان به عنوان مرجع، تفسیری از این اصل ارائه نکرده است. به همین دلیل اینکه گفته میشود در تفسیر ارائه شده، رجل به معنای زنان نیست، کاملا اشتباه است. چون ما تفسیر رسمی از نهاد رسمی تفسیر کننده قانون اساسی نداریم. از طرفی، سیاستهای کلی انتخابات ابلاغ شد و در آن وظیفه شورای نگهبان برای تعیین تکلیف و تعریف لفظ «رجل سیاسی و مذهبی» برعهده شورای نگهبان قرار گرفت. به نظر میرسد الان زمان آن است که شورای محترم نگهبان این تفسیر رسمی از اصل ۱۱۵ را ارائه کند.»
وی با اشاره به این که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده است؛ به واسطه زن بودن، کسی ردصلاحیت نمیشود، میافزاید: «شاید آن زن در مولفهها و چارچوبهای رجل سیاسی که مدنظر آنها بود، نمیگنجیده و رد صلاحیت شده است، نه به واسطه زن بودن. چرا که مواقعی میبینیم در مورد مردان هم گفته میشود؛ «فلانی رجل سیاسی نیست». پیداست که کلمه رجل، صرف معنای مرد نیست. به جهت اینکه اگر شما مشروح مجلس خبرگان قانون اساسی را که نگاه کنید، ابتدا لفظ «مرد» در اصل ۱/۸۸ ارائه شده و مجلس خبرگان قانون اساسی به لفظ مرد برای این اصل رای نداده و بعد کلمه رجل به پیشنهاد دکتر بهشتی جایگزین شده و رای آورده است. بدین معنا که مقصود از رجل، لفظ مرد نبوده و به معنای عرفی و تبادر، لفظ رجل را مدنظر قرار دادهاند. از این جهت اگر کسی از بین مسئولان اجرایی اظهارنظر میفرمایند که در تفسیر کلمه رجل، زنان گنجانده نمیشوند، اظهارنظر شخصی آن مسئول است و نه اظهارنظر قانونی که آن را ملاک قرار دهیم.»
مینو خالقی با بیان اینکه به نظر میرسد در این موقیعت زنان ما باید حتما در انتخابات ریاستجمهوری به عنوان کاندیدا شرکت کنند، تاکید میکند: «به ویژه زنان رجل سیاسی ما باید حضور پیدا کنند و انشاءالله شورای نگهبان هم آنها را تایید کند. البته مقصود این نیست که آنها به عنوان رقیبی برای دکتر روحانی مطرح شوند اما به اعتقاد من باید در حال حاضر تایید صلاحیت خودشان را بگیرند تا انشاءالله برای دورههای آتی به عنوان یکی از کاندیداهای اصلی و با سیاستگذاری قبلی وارد انتخابات ریاستجمهوری شوند.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا در حال حاضر، زن رجل سیاسی داریم یا خیر؟ میگوید: «بله. حداقل میتوانم ۱۵-۱۰ نفر از زنان را نام ببرم که رجل سیاسی هستند و انشاءالهه سالهای آینده آنها را در کسوت کاندیداهای ریاستجمهوری ببینیم و ایران اولین رئیسجمهور زن خود را داشته باشد.»
مینو خالقی در مورد فرهنگ قبول مدیر زن در جامعه نیز تاکید میکند: «در خیلی از مواقع مشکل ما عرفی- فرهنگی است. این مشکل عرفی- فرهنگی هم ریشه دیرینه دارد و متاسفانه در برخی موارد به قوانین هم سرایت پیدا کرده یا اینکه برداشتهای غلطی از برخی قوانین را موجب شده است. اما در مورد اینکه جامعه ما نیاز به حضور یک زن در کسوت ریاستجمهوری را حس کرده یا خیر، باید بگویم نیمی از جمعیت ایران زنانند. اگر روزی یک کاندیدای زن برای مقامی مثل ریاستجمهوری پا به عرصه بگذارد مسلما رای نیمی از زنان ایران (زنانی که امکان و صلاحیت رای دادن را دارا هستند) با خودش دارد. حالا شاید کمی کمتر یا با لحاظ یکسری از مسائل، اما زنان دلشان میخواهد که بتوانند نماینده خودشان را در جایگاه ریاستجمهوری ببینند.»
وی با اشاره به موضوع رای آوری یک زن در انتخابات ریاستجمهوری، میافزاید: «با یک قیاس نسبت به کاندیداهای زن در مجلس شورای اسلامی میتوان این رایآوری را تحلیل کرد. در انتخابات ۷ اسفند سال ۹۴ در تهران و شهرستانها، مشارکت زنان با حد نصاب ۳۰ الی ۴۰ درصدی در لیستهای امید بود و از رای آوری بسیار خوبی برخوردار شدند. حتی دیدیم در برخی شهرهای کوچک که سهمیه آنها فقط یک نماینده بود، یک زن به عنوان کاندیدا انتخاب شد، یک زن جوان. خانم الماسی، خدیجه ربیعی و… مصداق بارز این کلام هستند. پس رغبت و رویکرد مردم ایران به زنان و لیستهای انتخاباتی که زنان در آن گنجانده شدهاند بسیار زیاد است. به همین جهت است که در انتخابات شورای شهر میبینیم از سوی بزرگان مدام گفته میشود که در لیستهای انتخاباتی سهم زنان را ملحوظ میکنیم. حداقل تجربه مشارکت سیاسی دو، سه سال اخیر ایران نشان داده که رغبت بسیار زیادی به حضور زنان در مشارکتهای سیاسی دیده میشود و مردم استقبال میکنند.»
مینو خالقی با اشاره به مطالبات زنان میگوید: «به یقین نمیتوانیم بگوییم اگر یک رئیسجمهور زن داشته باشیم از فردای آن روز تمام مطالبات زنان برآورده خواهد شد. مسلما برای برآورده شدن مطالبات زنان یک همگرایی در سطوح مختلف جامعه و در هر سه قوه (بهویژه در قوه مقننه و بحث تقنین) نیاز است و نه صرفا در قوه مجریه. در حال حاضر میبینیم یکسری از لوایح به مجلس میرود که میزانی از مطالبات صرفا نه مطالبات سیاسی، بلکه در سطوح اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای زنان کارگشا خواهد بود. اما به واقع امید ما در دولت بعدی و توقع و انتظار ما از دولت آتی این است که اگر قرار است زنان را در مناصب دولتی و کابینه قرار دهد. انشاءالله در مناصب با کیفیت و به ویژه به عنوان یک وزیر و تعداد بیشتر از یک زن و حتی ۳۰ درصد از کابینه را از زنان انتخاب کنند، نه صرفا معاونتهای امور زنان یا محیط زیست. امیدمان این است که در مناصب با کیفیت از زنان استفاده شود آن هم به عنوان نمادی از ۵۰ درصد اقشار جامعه. اما این نکته را هم میگوییم که سقف خواستههای زنان صرفا حضور در پستهای وزارت یا ریاستجمهوری نیست. مسلما مشکلات، مصائب و سختیهایی پیرامون حضور زنان چه در عرصه اقتصادی چه اجتماعی وجود دارد که برخی از آنها ریشههای عرفی دارد و برخی از آنها ریشههای قانونی. امیدواریم و توقع ما این است که در سالهای آینده زیربنای این موضوع حل شود. حضور یک زن در مقام ریاستجمهوری یا وزارت سبب خیر هم خواهد بود.»
این فعال سیاسی و حقوقی با بیان اینکه پیشنهاد خوبی بود اگر زنان ما به عنوان یک رجل سیاسی پا به کارزار انتخابات میگذاشتند، میافزاید: «انشاءالله پس از تایید صلاحیت بار رای جناب آقای دکتر روحانی را افزایش میداد و از این طرفیت استفاده میشد.»
مینو خالقی در پاسخ به این سوال که چرا این اتفاق نیفتاد، میگوید: «اعتقاد دارم در این زمینه هماهنگیهای کمی در سیاستگذاری اصلاحطلبان اتفاق افتاده است. وگرنه ما در میان زنان اصلاحطلب رجل سیاسی داریم، زیاد هم داریم. به اعتقاد من درست بود که چند زن این بار پا به عرصه انتخابات میگذاشتند و در نهایت جمعبندی میشد که در عرصه انتخابات بمانند یا نه. خصوصا در زمان کنونی که بحث تفسیر لفظ «رجل سیاسی و مذهبی» از سوی شورای نگهبان مطرح است و این دستور از سوی مقام معظم رهبری با توجه به سیاستهای کلی انتخابات داده شده است. شاید چهار سال دیگر دیر باشد و اعتقادم این است که در این دوره باید این حرکت صورت میگرفت، ولی متاسفانه تاکنون آن حرکت گستردهای که باید، از سوی زنان اصلاحطلب جهت حضور در انتخابات صورت نگرفته است. من به شخصه از سرکار خانم دکتر کولایی دعوت میکنم که وارد کارزار انتخابات شوند و ثبت نام انتخاباتی را انجام دهند. به صورت تلفنی هم خدمت ایشان گفتهام، اینجا هم میگویم تا شاید با انتشارش، ایشان در این فرصت کم باقی مانده فکر کنند.»
**رئیس جمهور تربیت نکردهایم
سهیلا جلودارزاده، با اشاره به اینکه باید از کسانی که به زبان عربی آشنایی دارند، معنای کلمه «رجل سیاسی» را پرسید، به آفتاب یزد میگوید: «همه میگویند کلمه رجل همان شخصیت است و مفهوم عمومی است. «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه» یعنی آیا زنان با خدا عهدی ندارند؟ مسلم است که منظور از رجال نوع بشر مورد نظر بوده است که در موضوع ریاستجمهوری هم به همین شکل است. آنچیزی که مقدماتیتر است، اینکه زنان ما تاکنون فرصت نیافتند در جایگاههایی قرار گیرند که برخی مسائل را تجربه کنند. ولی اگر کسی میتواند از شهرداری برود و رئیسجمهور شود، خانمهایی هم داریم که در جایگاههای فرمانداری، معاون وزیر و ریاست جمهوری بودند و میتوانند مصداق رجل سیاسی باشند.»
وی در پاسخ به این سوال که چرا زنان ثبتنام میکنند اما تایید صلاحیت نمیشوند، میگوید: «به جهت اینکه نمیتوانند قانون را کلا در نظر نگیرند. در حقیقت زنان نمیتوانند قانون را نقض کنند و ثبتنام نکنند ولی نظرشان را دخالت میدهند.»
جلودارزاده در پاسخ به این سوال که چرا صلاحیتشان تایید نمیشود، تاکید میکند: «خب آقایانی که در این سطح هستند هم رد میشوند.»
آیا این بدان معناست که ما نیروی زنی تربیت نکردهایم که بتواند مسند ریاست جمهوری را از آن خود کند؟ نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی به این سوال پاسخ میدهد: «به همین دلیل است که زنان محتاطانه پیش میروند ولی آقایان قبل از آنکه ثبتنام کنند، ستادهایشان را هم تشکیل دادهاند. خانمها با عزم جزم وارد این میدان نمیشوند وگرنه باید چند سال قبل در تشکلهای سیاسی وارد شده و فعالیت کنند. نتیجه میگیریم خانمها زیاد هم قدرتطلب نیستند.»
وی با اشاره به اینکه متاسفانه هنوز در مورد برخی آقایان هم به پختگی سیاسی نرسیدهایم، میگوید: «هنوز احزاب ما کاندیدای ریاست جمهوری خودشان را ندارند و تعداد خانمهایی که در کابینه بودند، محدود بوده است. به نظر من خانم دستجردی که وزیر بودند میتوانند به این عرصه پا بگذارند و شورای نگهبان هم نباید ایشان را رد کند یا خانم بروجردی که معاون وزیر کشور بودند و در کابینه سالها حضور داشتند مطرح باشند، کما اینکه آقایان همردیف آنها میتوانند تاییدیه بگیرند. یا خانم دکتر ابتکار که در کابینه هستند. این خانمها مسیر را رفتهاند و با مسئولیت آشنا شدهاند و قبول مسئولیتشان ضربهای به اداره کشور نمیزند. چون این تجربه را دارند.»
جلودارزاده تاکید میکند: «امکان تجربه برای زنان کم بوده و سیستم حزبی ما هنوز نتوانسته افرادی را برای این سمتها تربیت کند. ما در ۱۲-۱۰ سال گذشته فراز و نشیبهای سیاسیای داشتیم که کار را عقب انداخته است.»
وی در مورد رایآوری زنان در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، میگوید: «بعضی از دورههای انتخاباتی میتواند برای ما به عنوان نمونه مطرح باشد. در شهرستانها و محلهایی که مردم فعالان سیاسی هم نیستند، میبینیم که یک خانم میآید و به همه رقبای مرد غلبه پیدا میکند و رای میآورد. در خیلی از شهرهای تک نماینده، خانمها رای آوردهاند. در مورد انتخابات ریاست جمهوری هم به همین شکل است. این یک تجربه نو میشود برای جامعه ما. اگر چنین تجربهای را کسب کنیم نشاندهنده رشد سیاسی جامعه ماست. چون نیمی از جامعه ما را زنان تشکیل میدهند و تاکنون آقایانی که رئیس جمهور شدند، در برآورده کردن خواستههای جامعه زنان، کاستیهایی داشتهاند.»
به گفته جلودار زاده، به شخصه فکر میکنم ما برای رسیدن به آن مرحله هنوز به تجربه مثبت و فعال نیاز داریم. ولی خانمهایی که مسئولیت بهعهده داشتند، توانستند به فرهنگ مردسالار غلبه کرده و همکاری مردان را جلب کنند. چون زنان، مادر هستند و معمولا مادر محور یک خانواده است و میتواند این همبستگی را ایجاد کند. چه بسا خانمی رئیسجمهور شود، بتواند این وحدت ملی را بهتر تجلی دهد و بتواند از اقشار مختلف مردم کار بگیرد در جهت توسعه و پیشرفت کشور.»
منبع:روزنامه آفتاب یزد