کرونا و بررسی چالش های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی پیش رو

کووید ۱۹ یا همان کرونا ویروس مهمانی  ناخوانده که قریب سه  سال است که مهمان کشورهای دنیا از جمله  کشور عزیز ما شده است. مهمانی که از بدو ورود تاکنون حواشی و مسائل مختلف و متفاوتی را به دنبال داشته است. در خصوص جنبه های پزشکی این ویروس نقطه نظرهای زیادی را کارشناسان امر این حوزه بیان وراههای مقابله با آن را مورد نقد و بررسی قرار داده اند اما دراین میان شاید کمتر به دیگر مشکلات و مسائل بوجود آمده با دید کارشناسانه توجه شده است.

از جمله موضوعات قابل بحث و بررسی میتوان به چالشهای اجتماعی در بحران کنونی و آسیب هایی که این بحران میتواند بر جامعه وارد آورد، اشاره کرد . آسیب هایی که به خاطر مشکلات اقتصادی موجود در جامعه کمتر به آن پرداخته شده است در حالیکه عدم توجه به همین آسیب ها می تواند زمینه ساز لطمه های جبران ناپذیری در بطن خانواده ها و در نهایت کل اجتماع گردد.

سوالی که در ابتدا مطرح میشود این است که سهم خانواده ها در بروز و شکل گیری این آسیب ها چه مقدار است؟

همانگونه که دولت پرچمدار امور اقتصادی است و زمام این بخش بعهده آن نهاد میباشد میتوان گفت که بیشترین نقش را در مسائل اجتماعی مردم ایفا میکنند . از این رو ریشه یابی آسیب های اجتماعی ابتدا باید از کانون خانواده انجام پذیرد .زیرا رشد و نمو هر فردی از خانواده شکل میگیرد از این رو یک خانواده متعادل درصد بروز آسیب اجتماعی را کاهش میدهد .

بحران کرونا در  سه سال اخیر باعث عمیق تر شدن مشکلات اقتصادی مردم گردیده که متاسفانه زمینه ساز بوجود آمدن و یا افزایش رشد آسیب های اجتماعی از جمله فقر و بیکاری ، افسردگی و اضطراب، وسواس، اختلافات خانوادگی و به دنبال آن خشونت های خانوادگی از جمله همسرآزاری وکودک آزاری شده است . از طرفی پیشگیری از تبعات بیماری های روحی و روانی ناشی از شیوع این ویروس دغدغه همه مردم است که باید با مشارکت دستگاه‌های متولی این آسیب‌ها کاهش داده شود.

 

آسیب های اجتماعی کرونا از نگاه کارشناسان

هما محمدی زاده روانشناس بالینی عضو انجمن روان شناسی ایران می گوید: کرونا سبک زندگی را در جوامع از جمله جامعه ما تغییر داد که این سبک جدید دارای نکات مثبت و منفی بود . نکته روشن و مثبت این بحران را میتوان به سازگار شدن و تطبیق دادن آدمها با شرایط سخت و همدلی بیشتر در میان مردم اشاره کرد.

ایشان می گوید: یکی از آسیب هایی که در ابتدا بوجود آمد ترس و اضطراب و استرس و تشویش ناشی از بیماری بود که مردم را وادار به واکنش کرد از آن جمله می توان به قرنطینه اختیاری مردم که این خود زمینه ساز آسیب های بزرگتری مثل اختلافات و مشاجرات  و آزارهای خانوادگی و… است اشاره کرد.

یکی دیگر از آسیب های مهم افسردگی ناشی از سوگ حل نشده مرگ عزیزان به دلیل عدم برپایی مراسم یا ندیدن عزیز بیماری که در بخش های ویژه بستری شده، می باشد.

محمدی زاده می گوید : بیشتر مشکلات ما در مرحله پسا کرونا است که نیاز به مدیریت کردن و بالا بردن سطح آگاهی مردم دارد . ایشان در بخش دیگری از صحبت های خود معتقد است که اکثر مشاجرات خانوادگی و اختلافات ناشی از عدم تطابق بین زن و مرد میباشد.

وی در پاسخ به این پرسش که چه راهکاری برای کاهش آسیب های دوران بحران کرونا میتوان ارائه داد چنین می گوید: مرحله اول مراجعه به گروه مشاوران و روانشناسان اورژانس اجتماعی و سامانه چهل سی و در مرحله بعد آموزش دادن و بالا بردن سطح آگاهی اجتماعی مردم میتواند در عدم بروز یا کاهش این مشکلات مثمر ثمر باشد.

در گفتگوی دیگر که با مهندس عطایی از فعالان بخش فرهنگی و اجتماعی شهر جدید بهارستان در استان اصفهان و مدیر رسانه اجتماعی شمیم بهارستان صورت گرفت ایشان نیز معتقد هستند که چون مردم تصمیم گیرنده اول در مسائل اجتماعی هستند میتوانند از طریق همیاری و ایجاد رابطه بین خود و متصدیان بخش اجتماعی باعث بالا رفتن سطح دانش و آگاهی در این بخش و در نتیجه کاهش بخش اعظم آسیب های اجتماعی شوند.

با توجه به مطالب گفته شده در پایان میتوان نتیجه گرفت زمانی میتوانیم این چالش را مدیریت نماییم و در آن پیروز شویم که ابتدا خانواده ها بعنوان هسته اجتماعی بتوانند در روابط خود تعادل ایجاد نمایند . افراط و تفریط را کنار گذارند در صورت نیاز از مشاوران و روانشناسان اجتماعی یاری جویند و سپس آن را در جامعه نشر و گسترش دهند و از سوی دیگر دولت نیز با برپایی کارگاههای آموزشی مردم را در این راه یاری دهد.

. مسائل فرهنگی همانند مسائل اجتماعی زیرساخت جوامع انسانی میباشد و نگاه کارشناسانه در این حوزه میتواند پایه گذار نگرش های متفاوت و موثر دراین خصوص باشد به شرطی که در ادامه این بررسی ها و نگرش ها فعالیت های زیر بنایی نیز انجام پذیرد .

به جد میتوان گفت که در حیطه فرهنگ نیز این مردم هستند که نقش آفرینی میکنند و طلایه دار این بخش میباشند. بنابراین  بسیاری از مفاهیم فرهنگی توسط مردم بوجود می آیند و نهادینه میگردند یا به دست فراموشی سپرده میشونداین موضوع در بحران کنونی به وضوح دیده شده است. تا قبل از شیوع این بیماری گروه های فرهنگی در تلاش برای پر رنگ نمودن مراسم های سنتی و آیینی در میان مردم وتشویق به شرکت در دورهمی ها و مراسم های فرهنگی از جمله اعیاد ، سوگواریها ،جشن ها و … بودند . تبلیغ جهت به جا آوردن صله ارحام از طریق دید و بازدید و استفاده نکردن از تکنولوژی دراینگونه مراسم ها، به صورت رسانه های دیداری و شنیداری ، نصب بیلبوردهای فرهنگی انجام میگرفت.

رابطه ایران و آمریکا؛ روایت یک زخم ناسور
هم اکنون بخوانید

اما با آغاز این بیماری و شیوع آن در جامعه مفاهیم جدیدی بوجود آمد مفاهیمی که کم کم جای مفاهیم گذشته را گرفت. مفاهیمی که با طولانی شدن دوره بحران در جامعه و در میان اقشار مختلف نهادینه شد. تا قبل از شیوع کرونا ، با همه تلاش های مودیان بخش بهداشت ، رعایت کردن بهداشت فردی کمتر مورد توجه مردم قرار میگرفت اما با شیوع این بیماری مردم آموختتند که باید از طریق رعایت موازین بهداشتی به مقابله با این ویروس بپردازند. از دیگر تغییراتی که در بخش فرهنگی صورت پذیرفت کاهش دید و بازدید ها و دورهمی و برگزاری جشن ها و سوگواری ها بود که با بالا رفتن میزان مرگ و میر ناشی از کرونا صورت پذیرفت.

مفاهیمی دیگری از جمله  هشتگ در خانه بمانیم ، قدردانی از کادر درمان و استفاده از ماسک نیز به فرهنگ ما وارد شد هرچند بعضی از این مفاهیم رفته رفته برای مردم کارایی خود را از دست داد اما میتوان گفت تا حدود  زیادی در کاهش میزان مرگ و میر ناشی از این بیماری موثر واقع گردید و این بازخورد نشان داد که در بخش فرهنگی ،نصب بنر و بیلبورد فرهنگی به تنهایی چاره ساز نیست و قطعاً باید در سطح وسیعتری آموزش صورت پذیرد

اما جدای از ورود مفاهیم چالش برانگیز در بخش فرهنگی جامعه ،این بخش با مشکلات و مسائل دیگری نیز روبرو شد . مشکلاتی که لطمه های زیادی را به دنبال داشت از کاهش ۹۰درصدی گردشگر  تا بسته شدن اماکن فرهنگی نظیر موزه ها ، سینما و تئاتر و … که علاوه بر آسیب های فرهنگی ، برای هم دولت و هم افراد مشغول کار در این حوزه لطمه اقتصادی جدی صورت پذیرفته است .

چالش دیگر عدم توجه به نیازهای مردم اعم از اقتصادی  اجتماعی و فرهنگی است. تا زمانی که مردم خود را نیازمند توجه بدانند به پیامها و دستورات  بهداشتی و رعایت آنها کمتر اهمیت میدهند . متاسفانه در بخش اجتماعی فرهنگی آنگونه که شایسته این بخش است آسیب شناسی صورت نگرفته و تا زمانی که آسیب شناسی صورت نپذیرد نمیتوان راهکار جامعی در این خصوص ارائه داد.

اما چالش های این بخش کدامند و راهکارهای مدیریتی در مواجهه با این چالش ها و آسیب ها چیست و چگونه میتوان این چالش ها را با موفقیت پشت سر گذاشت؟

 

چالش های فرهنگی کرونا از نگاه کارشناسان

زهره فرهادی، فعال اجتماعی و رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر بهارستان اصفهان در مصاحبه با  ما اینگونه اظهار داشت:

در ابتدا باید در خصوص مسائل فرهنگی چالش های پیش رو این بخش ، آسیب شناسی صورت پذیرد . اگر مسائل فرهنگی را به یک درخت تشبیه کنیم ابتدا باید ریشه سالم داشته باشیم . در دنیای کنونی که فضای مجازی و استفاده از آن به طور وسیعی صورت پذیرفته است بخش فرهنگی جامعه و متصدیان این بخش تلاش مثمر ثمری در توسعه زیر ساختی و بنیادی انجام نداده اند که به نظر می آید نیاز به توجه ویژه توسط کارشناسان این امر میباشد .

ما در بخش تولید محتوا بر اساس سن ، جنس و قومیت نیز دچار کم کاری هستیم و این در بحث بحران کنونی نمود بیشتری پیدا کرده است. تولید محتوا میتواند در قالب پویا نمایی ، فیلم و سریال ، نماهنگ  و …. صورت پذیرد. بهتر آن است که در این مبحث از آموزه های دینی و فرهنگ قرانی و ملی استفاده بیشتری گردد. به شرط آنکه از پتاسیل قوی در این خصوص حمایت روانی از طریق تشویق و حمایت مالی از طریق تخصیص بودجه و درادامه، توزیع مناسب و عادلانه آن صورت پذیرد کمک ارزنده ایی برای جذب مخاطب باشد

فرهادی در بخش دیگری از نقطه نظراتشون  اظهار کرد: یکی از مشکلاتی که در میان رده های تصمیم گیری قرار دارد بحث موازی کاری و پخش سخنان ضد و نقیض از سوی فعالان ومتولیان رده بالای دولتی میباشد که این موازی کاری  و ضد و نقیض گویی و عدم شفاف سازی باعث عدم اعتماد مردم میشود.

یکی دیگر از چالش ها نبود شادی و نشاط و برنامه های مفرح ورزشی در جامعه میباشد. با وجود کرونا متاسفانه میزان افسردگی ، استرس و … که در بخش اجتماعی مقاله به طور مفصل در مورد آن صحبت به میان آمد در جامعه رو به فزونی می باشد و برای جلوگیری از عمیق تر شدن این آسیب ها ،شناسایی فعالان فرهنگی و تشکیل کارگروههای فرهنگی برای ایجاد فضای شاد و مفرح جهت خانواده ها در محیطی با موازین بهداشتی یک ضرورت فرهنگی است که باید سریعا به آن پرداخته شود .

به نظر می آید زمانی میتوان در بخش فرهنگی حرفی واسه گفتن داشت که ارگانهای ذی صلاح بتوانند با تعامل و همبستگی میان خود چالش ها را مدیریت کنند در این میان آموزش و پرورش نقش پررنگ تری دارد که به نظر می اید تا کنون نتوانسته آنگونه نقش خود را ایفا نماید . تعامل میان آموزش و پرورش و کانونهای فرهنگی با متولیان امر بهداشت چه در بحران حال حاضر چه در مرحله پسا کرونا میتواند زمینه ساز جامعه سالم از لحاظ روحی ، روانی و فرهنگی شود و این امر میسر نمیشود مگر آنکه آموزش و پرورش به عنوان یکی از متولیان اصلی بخش فرهنگ زمینه ساز تحول و تعامل فرهنگی چه در داخل کشور و چه در ارتباط با کشورهای همسایه شود.

از این بخش میتوان به این نتیجه رسید که چالشها در هر بخشی نیاز به آسیب شناسی و سپس آموزش توسط کارشناسان و کارگروههای آن بخش دارد و زمانی میتوان امید به بازخورد مثبت در این بخش ها داشت که کارگروهها هم به درستی آموزش و آگاهی ببینند هم بتوانند این آموزش ها را به درستی به جامعه منتقل کنند .

عبور تجارت ایران و ترکیه از ۶ میلیارد دلار
هم اکنون بخوانید

بحران کرونا در اقتصاد قرن بیست و یکم ،تفاوتهای زیادی با بحران های اقتصادی قبل از خودش دارد. یک تفاوت این است که این بحران، اولاً یک بحران سلامتی است. بحران های قبلی، بیش تر ساخته دست بشر بودند و بحران هایی بودند که به خاطر مشکلات اقتصادی به وجود آمده بودند. در بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی یا بحران های قبلی، مشکلات اقتصادی وجود داشت. در حالی که بحران کرونا، یک بحران غیر اقتصادی بود و بحرانی بود که از یک اپیدمی (همه گیری) طبیعی شروع شد. گذشته از آن، این بحران به خاطر این که ما در قرن بیست و یکم هستیم و سرعت ارتباطات در این قرن بسیار زیاد است، فرآیند جهانی شدن سرعت بالایی به خودش گرفته است، سرعت بحران و فراگیری آن قابل ملاحظه بوده و همزمانی بحران در سراسر جهان اتفاق افتاده است( به نقل از گفتگو دکتر جهان مهربا خبرگزاری بازار).

بیش از  سه سال از اعلام رسمی آغاز شیوع کرونا در کشور ما میگذرد. آغازی که بعد از بحران پزشکی ، بحران اقتصادی عمیقی بر پیکره نظام اقتصادی بیمار گونه ما ایجاد کرد . موضوع کرونا به عنوان یک پدیده سلامتی، در تمام جنبه های زندگی بشر ورود کرد و عمدتاً مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرد تا نسبت به موضوع سلامتی. کشورها نیز موضوع را از این دید مورد توجه قرار دادند و کشورهایی که موفق بودند یک نگاه سیستمی داشتند.

امروزه پزشکان می گویند اگر یک فرد، بیماری قبلی و زمینه ای داشته باشد کرونا می تواند اثر بیش تری روی این فرد بگذارد و احتمالاً او را از پا در بیاورد. اگر یک کشور هم بیماری زمینه ای داشته باشد و از قبل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، محیط زیستی و حکمرانی داشته باشد، آن کشور خیلی بیش تر نسبت به وضعیت نامناسب آن فرد بیمار، تحت تاثیر قرار می گیرد.

کشورهایی مثل ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، استرالیا و سوئد که تاب آوری اقتصادی بالایی داشتند، خیلی بهتر توانستند از پس مشکل کرونا هم بر بیایند. همانند یک آدمی که مشکل ندارد و بیماری زمینه ای ندارد، آن جامعه هم تاب آوری و برای مقابله با هر بحرانی آمادگی دارد.

تاب آوری اقتصادی از چند بخش تشکیل شده و منظور از تاب آوری، توانایی کشورها در جذب بحران ها و تغییرات و همچنین ایستادگی در مقابل آنها است و یا سرعت بازگشت این سیستم ها به تعادل (به نقل از دکتر جهان مهر اقتصاد دان در گفتگو با خبرگزاری بازار).

سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا کشور و نظام اقتصادی ما دارای چنین تاب آوری هست یا خیر؟

برای پاسخ به این پرسش باید نگاهی عمیقتری  به  پایه های اقتصادی کشور انداخت . بیشترین سهم در درامد زایی دولت از طریق فروش نفت و فراورده های نفتی است که در حال حاضر به دلیل تحریم های بین اللملی با اختلال زیادی روبرو گردیده است .وجود این تحریم ها گرچه قبل از شروع بحرا کرونا بوده است اما با آغاز اپیدمی کرونا بیش از پیش آثارش در جامعه نمود پیدا کرد به طوریکه بسیاری واحد های تولیدی و صنعتی به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل درامدند بسیاری از اصناف با مشکلات عدیده اقتصادی روبرو گردیدند و برای جبران زیان های اقتصادی یا  مجبور به تعطیلی شدند یا آنکه محصولات خود را با قیمت بالاتری عرضه و وارد بازار رقابت کردند که متاسفانه با کاهش شدید توان اقتصادی مردم این اصناف و واحدها دچار ورشکستگی گردیدند . با این توضیحات به نظر می اید که نظام اقتصادی بیمارگونه ما تاب آوری بالایی در این زمینه نداد و باید فعالان و متصدیان نظام به فکرچاره ای عمیقترازآنچه تاکنون طی یکسال گذشته انجام گرفته باشند . راه حل های کنونی از قبیل کمک معیشتی کرونا و … یک راه حل موقتی است و راه حل نهایی نیاز به یک همت بلند و راسخ و مهمتر از آن عمل به راهکار های نهایی است .حمایت بیشتراز کسب وکارهای زود بازده در کناراختصاص بسته های محرک اقتصادی برای واحد های تولیدی و ارائه خدمات و بسته های سلامت برای اقشار کم در امد و اسیب پذیر جامعه میتواند تا حدودی مثمر ثمر واقع گردد اما نظام اقتصادی ما با این رکود اقتصادی که ناشی از فشار تحریم ها و گاها سو مدیریت آیا می تواند با این بحران مقابله نماید ؟ به نظر میرسد که راه سختی پیش روی دولتمردان و متولیان بخش اقتصادی کشور میباشد، در اقتصادی مثل ایران تصمیمات مدیران و سیاستگذاران کشور است. اگر نظام تصمیم گیری ما، به سمتی برود که کرونا را به بهترین شکل مدیریت کنند و ناهماهنگی ستاد ملی کرونا با سایر بخش ها وجود نداشته باشد و اظهار نظرهای متناقض مسئولان نباشد و مشکل سیاسی شدن مدیریت کرونا نباشد، می توان بهتر عمل کرد ولی وقتی این مشکلات وجود دارد نمی شود تصمیمات و سیاست ها را ارزیابی کرد. اگر کارها به مدار درست خودشان برگردند و نظام تصمیم گیری در مدیریت بحران کرونا، به شکل قابل قبولی باشد و آمار تلفات هم کاهش پیدا کند، می توانیم به مدیریت کرونا امیدوار باشیم(به نقل از خبرگزاری بازار).

میتوان گفت برای رویارویی با این چالش ابتدا عزم راسخ و سپس برنامه ریزی وعملگرایی در همه بخش های کشور نیاز است تا بشود این بحران را به درستی مدیریت کرد . هماهنگی و شفافیت و استفاده از پتانسیل بالای منابع انسانی اگر به درستی انجام بگیرد قطعا میتواند به بهترین شکل ممکن چاره ساز باشد.

نویسنده: مینا سنجری

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × چهار =

دکمه بازگشت به بالا