فرامرز شادلو، مدرس زبان فارسی در ایتالیا در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: در روزهای انتهایی سال ۲۰۲۰ میلادی خبر ناگوار درگذشت آنا وانزان، ایرانشناس، مترجم، نویسنده ایتالیایی و استاد دانشگاه ونیز که تاثیر بسزایی در شناساندن فرهنگ و زبان ایرانی به ایتالیاییها داشت، جامعه ادبی ایتالیا – ایران را در غمی بزرگ فرو برد. اما به دو دلیل عمده نیاز به نگارش مطلبی در این زمینه نمیدیدم. نخست آنکه در روزهای اولیه پس از درگذشت ایشان، با مقالات زیاد و نوشتههای گوناگونی در رابطه با خدمات ارزنده او در گسترش و اشاعه فرهنگ و زبان فارسی در ایتالیا مواجه شدم و دوم اینکه در مصاحبه چند روز پیش خودم با ایسنا سعی کردم دین خودم را به آنا وانزان – هرچند کوچک ادا کنم – و دوست داشتم به همان مصاحبه بسنده کنم. اما حالا پس از گذشت چند روز یک دلیل بزرگتر یافتم تا چند خطی در بزرگداشت و قدردانی از خدمات ایشان به فرهنگ و زبان فارسی بنویسم و آن اینکه هنوز دوستان دوران دکترا و حتی همکاران و دوستان مهربانم در دانشگاه میلان به هر دلیلی که با من در ارتباط هستند، اولین حرفشان در مورد فقدان آنا وانزان است که در سالهای گذشته در دانشگاه میلان هم تدریس کرده و همین موضوع مرا بر آن داشت تا این یادداشت را بنویسم.
افتخار این را داشتم که با آنا وانزان از نزدیک آشنا شوم و به تمام کسانی که در سوگ او نشستهاند حق میدهم چون در همان مصاحبت، او را انسانی بسیار متواضع و مهربان یافتم. بسیار سلیس و زیبا فارسی صحبت میکرد و در تمام مدت صحبتهایمان اصرار داشت فارسی صحبت کند حتی زمانی که با هم ناهار خوردیم و در رابطه با مسائلی غیر از مباحث علمی صحبت کردیم، آنجا بود که فهمیدم باید حتما عاشق زبان فارسی و فرهنگ ایرانی باشد همانطور که خودش در کتاب «دفتر خاطرات فارسی، سفر احساسی به ایران» در مورد علاقه وافرش به شهر تهران گفته و خاطرنشان کرده است اگرچه نباید به دلیل برخی موارد از جمله آلودگی و … اینگونه باشد «ولی من عاشق (تهران) شدهام و عشاق بیمنطق هستند.»
آنا وانزان، ایرانشناس، اسلامشناس و مترجم بود و بیشتر در نوشتهها و حتی ترجمههایش به بررسی این مقولهها از دیدگاه زنان معاصر میپرداخت. او در ونیز متولد شده بود و همانجا هم از دانشگاه کا فوسکاری در رشته زبانهای شرقی فارغ التحصیل شد اما مدرک دکترای مطالعات خاورمیانه خود را از دانشگاه نیویورک گرفته بود. او به طور جدی در پژوهشهای خود به مشکلات جنسیتی در کشورهای اسلامی میپرداخت. دورههایی را در دانشگاههای ایتالیا و خارج از ایتالیا برگزار کرده بود. او سردبیر مجله «آفریقا و خاورمیانه» بود و با روزنامهها و اعتماد نو به نقل از برنامههای رادیویی ملی و خارجی و انتشارات بریوسکی میلان همکاری میکرد. همچنین نویسنده مقالات متعددی بود که در مجلات ایتالیایی و بینالمللی منتشر شده است. پس به حق جایزه یک عمر دستاورد برای ترجمه آثار ادبیات معاصر فارسی و اشاعه فرهنگ ایرانی را از وزارت فرهنگ ایتالیا در سال ۲۰۱۷ دریافت کرده بود. با نگاه گذرایی به کارنامه ادبی و تالیفات و ترجمههای او میتوان گفت که حق واقعی او چه در جایگاه استادی در دانشگاه ونیز و چه در بزرگداشت او در مقام یک ایرانشناس معاصر در مقایسه با همطرازان خود، که در اشاعه دیگر فرهنگها و زبانها در ایتالیا تلاشهای فراوانی کرده بود، ادا نشده است. و بیجا نیست اگر بگوییم که آنا وانزان هم همچون زبان فارسی که در ایتالیا کمتر شناخته شده است، در ایران و ایتالیا مهجور مانده بود. دلیل این ناشناخته بودن را میتوان از چند منظر بررسی کرد که در این مجال نمیگنجد اما به نظر نگارنده مهمترین دلیل آن را در ناشناخته ماندن زبان فارسی – زبانی که آنا به آن عشق میورزید – باید جست.
ارزش کار آنا وانزان آنجایی نمایانتر میشود که بدانیم به غیر از ترجمه آثار بزرگ ادبیات معاصر فارسی مانند «کلنل» محمود دولتآبادی، «سووشون» سیمین دانشور، «بوف کور» صادق هدایت و «دایی جان ناپلئون» از ایرج پزشکزاد و دیگر آثار مهم ادبی فارسی، دست به تالیف آثاری در رابطه با ایران و اسلام هم زده و در این زمینه کارهای دست اولی از خود به یادگار گذاشته است و این ثابت میکند که باید او را چیزی فراتر از یک مترجم صرف بدانیم و حال آنکه او یک محقق و پژوهشگر دانشگاهی به معنای واقعی کلمه در رابطه با ایرانشناسی و ادبیات معاصر ایران به شمار میرود. در این راستا، در بین مقالات و تالیفات او میتوان به آثاری مانند «دفتر خاطرات فارسی» و «دختران شهرزاد» اشاره کرد. مطالعات و نوشتههای او کاملا نشانگر این است که زنان و مخصوصا زنان ایرانی را بسیار خوب میشناسد و با نوشتههای خود نشان میدهد که به ابعاد گوناگون زنان و نقش آنان در جامعه به خوبی واقف است، به عنوان مثال مقالهای که در سال ۲۰۱۹ با عنوان «زنان ایرانی، در تاریخ، سیاست و فرهنگ» به رشته تحریر درآورده است. در ترجمههای خویش از زبان فارسی به ایتالیایی هم همین روند را حفظ کرده است. کتاب «زنان بدون مردان» نوشته شهرنوش پارسیپور را در سال ۲۰۰۰ ترجمه کرده است و بدون ذکر این نکته هم با نگاهی اجمالی به آثار پرشمارش به راحتی میتوان فهمید که حتی در انتخاب کتابها برای ترجمه، ترجیح او ترجمه آثار نویسندگان زن ایرانی بوده است.
اگرچه پرداختن به آثار آنا وانزان در یادداشتی کوچک نمیگنجد، هدف نگارنده بیشتر ادای احترام و بزرگداشت این استاد فرهیخته و وارسته بود. یاد آنا وانزان برای همیشه در رابطه با اشاعه فرهنگ و ادبیات معاصر فارسی در ایتالیا زنده خواهد ماند چرا که آثار پرتعداد آنا وانزان در رابطه با ایران و فرهنگ ایرانی در زمره آثار پیشرو در شناساندن فرهنگ ایرانی به دوستداران ایتالیایی همانند فانوسهایی پرنور و راهگشا، ماندگار هستند. امید به اینکه آثار او در بین دوستداران زبان و فرهنگ فارسی در ایتالیا بیشتر دیده و مطالعه شود و مترجمان جوان و دانشجویان اندکی که ممکن است در مسیر او پا گذاشتهاند بیشتر مورد توجه و حمایت قرار گیرند و نگذراند راه افرادی همانند آنا وانزان بیرهرو بماند.
انتهای پیام