به گزارش ایسنا، حالا حرف و حدیثها زیادتر شده از وقتی طرحهای مختلفی از شورای شهر بیرون آمده برای تغییر نامِ آرامستان و میدانِ مقابل آن از ارامنه به نامهای دیگر و احتمالِ تکرارِ اتفاق ناگواری که بر سرِ قبرهای تاریخی امامزادههای عبدالله و ابنبابویه در شهر ری کردند در این آرامستانِ تاریخی.
اما این بار این حرفها از شورای شهر بیرون میآید؛ مثلا جلسه ۱۶ آذر شورای شهر که زهرا صدر اعظم نوری -رئیس سلامت، محیط زیست و خدمات شهری – از بررسی یک فوریت لایحه ساماندهی، حفاظت و احیای مجموعه گورستانهای دولاب خبر میدهد، لایحهای که در ان طرح ایجاد میدان صلح هم پیشنهاد شده است «با همکاری وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و شورای خلیفهگری ارامنه طرح میدانی برای صلح جهانی پیشنهاد شده تا بر اساس آن بتوانیم روحیه صلح جویی ایرانیان را با احیای گورستانها نشان دهیم.»
در همان جلسه، احمد مسجدجامعی عضو دیگر شورای شهر تهران احیای گورستانها را سندی فراگیر دانست که از قضا با ان موافق است و گفت: «البته سندی که در اعتماد نو به نقل از برنامه ۵ ساله آمده تنها مختص به دولاب نیست و اختصاص به یک آرامستان ندارد. امامزاده عبدالله و ابن بابویه هم هست و لازم است اینها نیز در این سند جدید اضافه شود. واقعیت این است که آنجا وضعیت نامطلوبی دارد و تصرفاتی که در آن شده غیرکارشناسی است. ما پیش از این و پس از بازدید از مجموعه این گورستان ها خدمت مرحوم آقای سید مهدی طباطبایی شخصیت مورد وثوق محله و منطقه رفتیم آنجا درباره ایدههایمان گفتوگو کردیم. ایشان پیشنهاد جالبی داد گفت ما در ایران بهشت معصومه (س) و بهشت زهرا (س) هم داریم اما بهشت مریم (س) نداریم. جا دارد اینجا را بهشت مریم بگذاریم. چرا که حضرت مریم شخصیتی قدسی است که وجه مشترک مسلمانان و مسیحیان است. به نظر من پیشنهاد ایشان، پیشنهاد خوبی است اما صلح برای این میدان نام خوبی نیست.»
اما در این میان نکتهی جالب توجهتر حرفهای مسجد جامعی، دیدنِ جای خالی تالار ملل و دیپلماسی شهری در این آرامستان است و مقایسههایی که بین تختجمشید و این محوطهی تاریخی که آرامگاهی تاریخی است، انجام داده است: «در ارتش انگلیسیها هم اتباع دیگر کشورهای مستعمره آنها بودند. چون انگلیسیها هند شرقی را در اختیار داشتند. تعداد زیادی از سربازانی که در آرامستان های آنها هستند از هند هستند. یعنی شبه قاره هند که الان بنگلادش، پاکستان و هند است. یا مثلا چکسلواکی که الان شده چک و اسلواکی. در آن جا ما حتی قبر کسانی را از عراق و مصر و چین هم داریم. یعنی این آرامستان بسیار خاص و منحصر به فرد است و اینجا جای یک تالار ملل خالی است. میدانید که در دوره هخامنشی در تخت جمشید یک تالار ملل داشتیم که آنجا مجسمه،تندیس و طرحهای برجسته ای وجود دارد که کاملا نشان میدهد که هرکدام آنها یک نوع لباس دارند و یک نوع هدیه آورده اند و نماینده یک ملت هستند و هر کدام یک بسته دستشان است که ویژگی آن کشور را نشان میدهد.»
برخی واکنشها به خبرهایی که از آرامستانِ دولاب میرسد
در حالی برای تغییر نام میدان ۷۰ ساله ارامنه به نام میدان صلح یا حتی بهشت مریم که از دهه ۳۰ به این نام یعنی «میدان ارامنه» معروف بوده را تغییر میدهد، نامهایی که در نقشه های قدیمی و اسناد باقی مانده از این آرامستانها نیز موجودند.
به عنوان مثال حمیدرضا حسینی – فعال میراث فرهنگی و پژوهشگر تهران قدیم – اعتراض خود را این طور مطرح کرده است: «قرار است شهرداری تهران بر پایه تصمیم شورای شهر، گورستان تاریخی مسیحیان دولاب را که خود از چهار بخش ارامنه، گاتولیکها، ارتدوکسها و آشوری ها تشکیل شده، «ساماندهی» کند. علاوه بر اعمال مداخلاتی در گورستان پیشنهاد شده که نام آن به بهشت مریم تغییر کرده و میدان ارامنه در مقابل گورستان نیز به میدان صلح تغییر کند.
او به صحبتهای احمد مسجد جامعی – عضو شورای شهر تهران – اشاره کرده که چطور مخالفت خود را با بیان برخی سابقههای تاریخی مطرح کرده است.
یا محمد مقدمدوست این طور نوشته است: «چرا بهشت را در گور و گورستان پیگیریم، نه در دل کودکان کارِ میدان امام خمینی (ره) محله دولاب تهران درست در همسایگی همین قبرستان، یادش بخیر مسیر خانه تا خانه پدربزرگ که عارف جنوبی قدیمی شهید مخبر کنونی بود ترمز گرفتن، لقمه ترمز دوچرخهام کنده شد، بیترمز شدم با سر رفتم تو دیوار قبرستون ارامنه که حدیدا بهش بهشت هم میگن، “بهشت مریم”»
یا کاربرای دیگری که با انتشار عکسی از سنگ قبرهای آرامستان دولاب فقط یک درخواست داشتهاند؛ «آرامستان ارامنه دولاب را دریابیم»
فرزانه ابراهیم زاده – پژوهشگر تهران قدیم – نیز این طور نوشته است: «برای گورستان تاریخی دولال و خبرهای نگرانکنندهای که از ان به گوش میرسد گورستانی با ۱۷۰ سال تاریخ که بخشی از بار تاریخ جهان را به دوش میکشد.»
یا شهرام شهریار – فعال میراث فرهنگی تهران – که درباره این اتفاق در صفحه خود اینظور نوشته است: «با اسم رمز مرمت، با هدف تخریب هویت گورستان ارامنه دولاب؛ در چند روز اخیر خبرهای ناگواری در رسانه ها و فضای مجازی درباره گورستان ارامنه دولاب منتشر شد، خبرهایی که نشان از تخریب هویت گورستان ارامنه دولاب است، البته با پوشش نام مرمت گورستان دولاب! تخریب و وندالیسم فرهنگی»
حرف میراث هنوز یکی است، اما طرحها نه!
مرتضی ادیبزاده – معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران – در گفتوگو با ایسنا میگوید: هیچ طرحی و اعتماد نو به نقل از برنامهای در مجموعه آرامستانهای دولاب بدون گرفتنِ نظرِ میراث فرهنگی انجام نمیشود.
او با اشاره به برگزاری جلساتی که به طور معمول بین نمایندههای دستگاههای مختلف برای بررسی برخی موارد مرتبط با یکدیگر برگزار میشود و در آن هر نماینده میتواند مطالبی براساس نظر مجموعهی خود اعلام کند، ادامه میدهد: لزوما همهی آن مطالب و طرح ها قابل تصویب و اجرا نیستند، چون بیشتر جلسات هماندیشی برای بررسی کارهای مشترک هستند که در آنها موارد و پیشنهادات متعدد با سلایق گوناگون مطرح میشود، اما لزوما همهی آنها مورد تایید میراثفرهنگی نیستند.
وی در ادامه به برگزاری جلسهای مشابه در اداره کل میراث فرهنگی تهران برای بررسی ضوابط بافت آرامستانِ دولاب در ماه گذشته اشاره میکند که در ان جلسه میراث فرهنگی در نهایت آن ضوابط را بررسی و موارد مورد تایید را برای پیمانکاران پروژه، ارسال کرده است.
به گفتهی ادیبزاده، همچنین طرح ضوابط عرصه وحریم آرامستانهای دولاب یک بار در شورای حریم وزارتخانه مطرح شده و در جلسات آینده نیز مجدد جهت بررسی و تصویب نهایی، مطرح خواهد شد.
اما بین این همه حرف و حدیث، دستکم یک سوال مطرح میشود؛ «با توجه به ثبت ملی آرامستان دولاب با این نام در سال ۱۳۷۹، این پرسش به ذهن میآید که آیا منعی در تغییر نامگذاری این قبرستان به وجود نمیآید؟» پرسشی که به نظر میرسد میراث فرهنگی تمایلی به ورود برای آن ندارد، چون میراث فرهنگی معتقد است میراث فرهنگی نمیتواند در تغییر نامهای شهر و مکانها دخالت کند.
انتهای پیام