بالاترین ارزش اسلام عدالت است و لاغیر ، مجلس هم بدون بودجه ریزی عادلانه، مجلس و خانه ملت نیست !
عدالت در واقع اصلا واژه نیست. تمامی واژه ها بالفطره خنثی هستند، نه خوب هستند و نه بد ، بلکه تحت لوای «عمل» معنا بخش خواهند بود. به دیگر سخن، عدل و عدالت و مساوات نیز همینگونه هستند و باید در هر گام با عملکرد ، بیان و سهم دادن عادلانه درعمل معنا می شوند بدون هیچ تبصره و عذر و بهانه ای!
اکنون فصل بودجه ریزی در مجلس برای استان ها و کشور است.
اول ببینیم چه بودجه ای روی میز مجلسی ها است؟
بودجه یعنی تمام موجودی ریالی دولت (بر مبنای واقعیت ) برای سال آتی .
اما چه سود، وقتی قسمت عمده این اعتبارات اصلا به میز مجلس برای تقسیم نمیرسد؟!
مانند بسیاری از هزینه هایی که محرمانه می مانند.
متاسفانه اصلا مجلس و مجلسی ها در جریان نیستند یا به دلایلی ؛ کاری از دستشان بر نمی آید!
بودجه ای که مالیات های آن متوازن و عادلانه اخذ نمیشود و بسیاری از مالیات دهندگان عمده که باید بیشترین مالیات را بدهند، به پشتوانه نهادهای فرا قدرت ، در اوج راحتی و خیال فرار مالیاتی میکنند و بدبختی و فشار مالیاتی از آن طبقات ضعیف ، کارمندان ، کسبه و اصناف ومردم در انواع روش ها و قبض برق و آب و تلفن و شارژ تلفن همراه و بسته های اینترنت و خرید و…!
بسیاری از درآمدها اصلا به صندوق دولت یا خزانه واریز نمیشود ، مانند یارانه های پنهان و به سخنی دیگر بسیاری از درآمدها سکرت و محرمانه است.
وزارت نفت به عنوان بزرگترین منبع درآمد دولت اصلا کسی از دخل و خرج آن هیچ آماری ندارد و نه اجازه حسابرسی به کسی داده میشود ، حق پاسخگویی نیز ندارد. حال چگونه درآمد دولت محاسبه شود ؟!
دارایی اش از کجا معلوم شود ؟!
در حالی که در کشورهای توسعه یافته و پیشرو ، یک واحد پولی، هم شفاف و هم روشن، مستندا درآمد دولت و هزینه کردش را در سایتی مخصوص به صورت آنلاین مشخص کرده و در دسترس عموم قرار می دهند.
بسیاری شرکت ها ، بنیادها ، نهادها و سازمانهای ثروتمند و البته پنهانی متعلق به خودمانی ها، نمی دانند مالیات یعنی چه؟! چه رسد که بخواهند بپردازند!
حال اجازه دهید تا به آن مقدار درآمدهایی که وارد حساب دولت میشود، بپردازیم: اول عمده ترین اعتبارات که متعلق به سازمانهایی خاص هستند و گروه هایی که بازدهی و برگشت سرمایه در آن ها وجود ندارد. مانند صداوسیما و بنگاه های فرهنگی و…. !
کسی هم از آنها به هیچ احدی حساب پس نمیدهد!
آنچه هم برای بخشهای عمرانی و سایر امور مهم و استراتژیک باقی میماند ، نوبتش پس از بودجه ریزی برای کارمندان سازمانهای دولتی و سپاه و ارتش و نیروی انتظامی و امنیت ملی و الی آخر است.
در پایان مبالغی بسیار اندک نسبت به کل، که بزی را برگی نمیرسد، میماند و در انتها
میشود سهم عوام الناس که تعدادشان آنقدر است که لبانشان هم با این آب تر نمیشود!
بودجه ریزی های سالیان قبل نشان میدهد تحقیقات و پژوهش واقعی که رکن اصلی توسعه است، اصلا اعتباری ندارد. یا اگر هم دارد ، به جای حداقل دو و نیم درصد، یک درصد اختصاص می یابد که بعدا صرف ضروریات دیگر میشود نه تحقیق!
اعتبار برای مطالعه توسعه هم که معنا ندارد .
مجلسی ها هم با ملاقه در مجلس برای استانها بودجه را تخصیص می دهند، حال گیر هر کس هر چی آمد، آمد!
نمایندگانی لابی گری و چانه زنی میکنند و میشوند یزد و اصفهان و امثالهم ، نمایندگانی هم در مجلس نمره انضباتشان بیست و میشوند سیستان و بلوچستان!
آموزش و پرورش ، محیط زیست ، منابع طبیعی و عمران و تحقیقات و آموزش وتوسعه و تکنولوژی و فن آوری های نو و سایر پارامترهای حساس برای آینده بهتر مملکت، آنقدر اعتبار کم می آورند که نه مرده و نه زنده اند…!
آنهایی که در واقع در الویت باید باشند در حال به فراموشی سپرده شدن هستند .
در این بین تکلیف مطالعات توسعه چه می شود؟! آیا محلی از اِعراب دارد ؟!
ملت هم که از جمله استانهای کم جمعیت پراکنده و وسیع دور ازمرکز هم مانند جوجکان گنجشکهای درلانه، منتظر غذای مادر، دهانشان باز و کام شان خشک مانده تا همانطور خشک شوند…!
شفافیت ، سلامت ، واقع نگری ، یکسان نگری ، عدالت با نظام بودجه ریزی کشور بیگانه است!
نمایندگان هم چون میخواهند ساکت و مودب باشند ، کاری از پیش نخواهد برد !
زیراکه وظیفه دینی و شرعی و شهروندی شان است !
لطفا پیدا کنید پرتقال فروش و انبان عدالت و عدلش را…!
پرویز سارانی
عضو هیئت اجرایی و مسئول کمیته اقوام و مذاهب حزب جمهوریت ایران اسلامی