تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان به بررسی سند راهبردی میان ایران و افغانستان پرداخت و بخشهای تجاری سیاسی و اقتصادی آن را راهی برای تعمیق روابط تهران و کابل دانست.
“پیرمحمد ملازهی” تحلیلگر مسائل شبه قاره در گفتوگو با پایگاه خبری اعتماد نو به نقل از ایلنا، درباره قرارداد سند راهبردی میان ایران و افغانستان، اظهار داشت: افغانستان پیشتر نیز با دیگر کشورها سند راهبردی امضا کرده است اما در رابطه با ایران مدتی بود که مذاکره میکردند اما در بعضی از موارد هنوز به اتفاق نظر نرسیدهاند. آنگونه که آقای عراقچی مطرح کرده است این سند پنج بخش دارد که چهار بخش از آن مورد توافق قرار گرفته و بخش امنیتی آن هنوز روشن نبوده و طرفین روی آن توافق نکردهاند.
وی علت توافق نکردن در بخش امنیتی را شرایط کنونی افغانستان دانست و افزود: آمریکا و ناتو در افغانستان نیرو دارند؛ از سویی نیز ایران و آمریکا با یکدیگر مشکل دارند؛ بنابراین در شرایطی که نیروهای آمریکایی در افغانستان هستند خیلی نباید انتظار داشت که افغانستان قدرت تصمیمگیری کاملا مستقلی را در این زمینه داشته باشد و ناچار است که ملاحظات طرف آمریکایی را در نظر بگیرد. سند راهبردی امنیتی ایرانی به یک نوعی با سند راهبردی که افغانستان با آمریکا دارد تضاد ایجاد میکند، بنابراین آمریکاییها خیلی مایل نیستند که افغانستان تا این حد به ایران نزدیک شود.
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان با بیان اینکه در بخش سیاسی، تجاری، اقتصادی و فرهنگی میان تهران و کابل مشکل چندانی وجود ندارد اما آمریکایی ها روی بخش امنیتی حساسیت دارند، بیان کرد: افغانستان به لحاظ فرهنگی نزدیکترین کشور به ایران است. زبان فارسی، فرهنگ و تاریخ مشترک دارند و ذهنیت دو ملت با یکدیگر بسیار نزدیک است و به طور کلی از آن نظر یک نگاه واقع بینانه در حوزه اسلامی و فرهنگی، افغانستان بخشی از فرهنگ تمدن ایرانی به حساب میآید. بنابراین زمینه برای گسترش همکاری ها فراهم است.
وی با بیان اینکه افغانستان چهل سال است که درگیر جنگ نظامی بوده و به شدت نیازمند است که در تمامی ابعاد به ایران تفاهم برسد، یادآور شد: از سویی افغانستان با هند و پاکستان نیز مشکل دارد و ایران تنها جایی است که افغان ها می توانند روی آن حساب کنند. به اضافه اینکه نیازهای اقتصادی و تجاری افغانستان و تلاش برای دستیابی به دریا از طریق چابهار را نیز در نظر دارند. بنابراین اگر در این چارچوب نگاه کنیم هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی و تجاری شرایط بسیار مساعدی برای رسیدن به یک سند راهبردی که بتواند ابعاد همکاریها را به شکل تضمین شدهای روشن کند، وجود دارد.
این کارشناس مسائل منطقهای با اشاره به افتتاح خط آهن خواف_هرات خاطرنشان کرد: بخش ایرانی این خط آهن ساخته و افتتاح شده اما هنوز در بخش افغانی که از مرز ایران تا هرات است سرمایه گذاری لازم انجام نگرفته است که افغانها باید آن را بسازند، بنابراین ساخت آن مدتی طول میکشد. به علاوه اینکه قرار نیست در هرات متوقف شود بلکه قرار است از هرات به شمال افغانستان کشیده شود و تا مزار شریف برود و بعد از آن به خط آهن سراسری آسیای مرکزی و سپس روسیه متصل شود، با این خط ریلی چابهار به مسکو و بعد به اروپا متصل میشود.
وی با تاکید بر اینکه این یک جاده راهبردی است، افزود: از طرفی راهآهن زاهدان نیز در حال ساخته شدن است که بناست از زاهدان به دو شعبه تقسیم شود؛ یکی از طریق زابل به زرنج و بعد به سمت قندهار برود و شعبه دیگر به هرات، ازبکستان و بعد به مسکو برسد. این جاده راهبردی میتواند فلات مرکزی را از حالت محاصره شده خارج کند و صادرات و واردات از طریق چابهار را تسهیل ببخشد.
ملازهی درباره مسائل امنیتی میان ایران و افغانستان از جمله قاچاق انسان و مواد مخدر نیز اظهار داشت: این درست است که مشکلی به لحاظ امنیتی میان ایران و افغانستان به واسطه مرز طولانی که به صورت دشت است وجود دارد؛ همچنین وسعت آن به گونهای نیست که بتوان آن را حفاظت کرد. بنابراین برای مدیریت آن همکاری دو طرف یعنی هم مرزداران ایران و هم مزرداران افغانستانی ضروری است. اما واقعیت این است که طرف افغانی تا به حال خیلی به صورت جدی به این مسئله نپرداخته است و همه مسئولیتها را به گردن ایران انداخته است.
وی افزود: از آن سو ممکن است افغانها نه انگیزه و نه توان آن را داشته باشند که بخواهند از مهاجران افغان جلوگیری کنند. آنها نمیتوانند جلوی ملت خودشان را که از گرسنگی تن به مهاجرت غیرقانونی میدهند بگیرند این اجبار است و این اجبار را افغانها بیش از ایرانیان متوجه میشوند و نیروهای مرزبانی آنها خیلی دخالت نمیکند.
این تحلیلگر مسائل شبه قاره با بیان اینکه ضرورت ساماندهی رفت و آمدها به صورت قانونی حس میشود، گفت: ایران و افغانستان باید در این مورد به تفاهم برسند تا بتوانند شرایط را برای صدور روادید مدت دار فراهم کنند. این اقدام مسائل امنیتی برای ایران پیش نمی آورد و باید تصویب کنند که مهاجران به صورت قانونی رفت و آمد کنند. واقعیت این است که ایرانی ها در بازار نیروی انسانی ترجیح میدهند که از نیروی کار افغان به علت ارزانی دستمزد و الزامی نبودن بیمه آنها استفاده کنند تمام مرغداری ها و همچنین حفر چاه و قناتها در ایران را را افغانیها انجام میدهند. باید واقعیتها را نیز در نظر بگیرند تا شرایط بهتر شود.