کیقباد بذرافشان، هنرمند رشتۀ مشبک فلز که یکی از آثار او در کتابخانۀ ملی تهران نگهداری میشود به ایسنا میگوید: سابقاً سه روز کار میکردیم، یک موتور میخریدیم، یک ماه کار میکردیم و یک پیکان میخریدیم اما حالا هر چه میدویم، به هیچچیز نمیرسیم.
او خاطرنشان میکند: هر هنرمند بهاندازۀ یک چاه نفت برای کشور ارزش دارد. کدام صنعت میتواند مقداری مس را بگیرد و این ۵۰ هزار تومان جنس را به یک اثر ۱۰۰ میلیونی تبدیل کند؟ هنرمند این کار را میکند و از عمر و جانش میگذرد اما هیچ حمایتی از او نمیشود.
این هنرمند با اظهار تأسف شرح میدهد: آثار هنری باارزشی تولید کردهام که در خانه خاک میخورد و بعد از ۵۰ سال کار هنری بیوقفه برای نگهداریشان به زحمت افتادهام.
بذرافشان با تأکید بر اینکه حال صنایعدستی پیش از شیوع ویروس کرونا هم بد بود، میگوید: قبلا توریستها با خرید محصولات صنایعدستی به رونق چرخۀ اقتصادی این کار کمک میکردند اما وقتی ارتباطات کشور با دنیای خارج به دلایل متعدد قطع میشود، دود آن به چشم صنایعدستی میرود.
این هنرمند که در دانشگاه هنر اصفهان نیز امر تدریس را بر عهده داشته، خاطرنشان میکند که نسخۀ صادرات برای آثار هنری سنگین جواب نمیدهد چراکه خریدار باید آن را از نزدیک لمس کند و دردمندانه اعلام میکند، آنها که مرا میشناسند میدانند زندگیام را روی هنر مشبک فلز گذاشتهام اما دیگر بریدهام و میخواهم این کار را جمع کنم.
او با اشاره به مشکلی که به تعبیر خودش نمکِ روی زخم هنرمندان صنایعدستی شده توضیح میدهد: حدود ۱۰ روز پیش بخشنامهای برای ما آمده که باید خودتان را به دارایی معرفی کنید و کد بگیرید وگرنه مجوز شما تمدید نمیشود. چرا در این اوضاعواحوال باید چنین خواستهای از ما داشته باشند؟ چرا بین هنرمندی که یک نقش بازی کرده و میلیونها تومان دستمزد گرفته با هنرمندی که عمرش را روی تولید چند اثر گذاشته و خریداری هم ندارد تفاوتی قائل نمیشوند؟ هنرمند این بوم چاه نفت است اما یک چاه نفت رهاشده.
انتهای پیام