به گزارش ایسنا، امسال هم در پی فعالیتهایی که از بیش از یک دهه پیش توسط برخی فعالان فرهنگی، شخصیتهای دانشگاهی و مسؤولان اجرایی در خوی و سایر شهرها ازجمله تهران آغاز شد، کاروانی شامل چند ده نفر از اهالی فرهنگ و هنر و نیز علاقهمندان این حوزه از استانهایی چون تهران، البرز، قزوین، مازندران، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی راهی خوی شدند تا مراسم عُرس مولانا (سالگشت درگذشت جلالالدین محمد بلخی) را بر سر مزار مراد او، شمس تبریزی، در محوطهی منار شمس خوی گرامی بدارند.
سالانه بسیاری از علاقهمندان فرهنگ و عرفان، از مبادی حمل و نقل شهرهایی چون تهران، در روزهای پایانی آذرماه به مقصد قونیه راهی میشوند تا با زیارت مزار مولانا و شرکت در مراسم گوناگون دائمی و فصلی که به این مناسبت در این شهر شرق ترکیه برگزار میشود، از انجام یک حرکت و سفر فرهنگی، به حظ و بهره برسند.
پیشنهاد دیگر این است که اگر مبداء سفر از مرکز ایران باشد، در طول مسیر، در شهر قزوین از آرامگاه حمدالله مستوفی، آرامگاه شهید ثالث، برج باراجین و آثار صفوی و موزه خوشنویسی این شهر میتوان دیدن کرد. در ادامه و در زنجان، علاوه بر مزار حسین منزوی و مردان نمکی، در محوطه گنبد سلطانیه نیز از آرامگاه ملاحسن کاشی و خانقاه حسامالدین حسن چلبی نیز میتوان دیداری داشت.
اگر مسیر با یک قوس به استان همدان هم برسد، آرامگاه باباطاهر عریان، بوعی سینا، عارف قزوینی، حجی نبی، حیقوق نبی، استر و مردخای، گنبد علویان و آثار حضور میرسیدعلی همدانی و نیز آرامگاه رضیالدین آرتیمانی را بهعنوان بخشی از مسیر حرکت ادبی – فرهنگی – عرفانی میتوان برگزید.
در غیر این صورت، در تبریز مشهور، با حضور در مقبرهالشعراء این شهر که گفته میشود مدفن حدود ۴۰۰ شاعر و عارف عصرهای مختلف است، به زیارت مزار اسدی توسی، خاقانی شروانی، ظهیر فاریابی، قطران تبریزی، سلمان ساوجی، شیخ محمد خیابانی شبستری، ثقهالاسلام تبریزی و البته محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص و معروف به شهریار میتوان رفت.
با کمی انحراف مسیر، آرامگاه شیخ محمود شبستری و نیز استاد او بهاءالدین یعقوب تبریزی را در شهر شبستر و باز در غیر این صورت، مسجد جامع مرند را بهعنوان یک اثر تاریخ بازمانده از پیش از اسلام و نیز دوران خاص اسلامی میتوان زیارت کرد.
به هر روی، مقصد غایی خوی و مزار شمس تبریزی در محوطهی موسوم به منار یا میل شمس است؛ برجی چندصدساله، مزین به جمجمه و شاخ تعدادی قوچ که گویا نماد قدرت بوده است.
۱- چرا برای عُرس مولانا باید به خوی برویم؟
برخلاف آنچه به نظر میرسد، برای انتخاب خوی بهعنوان مقصدی برای ابراز علاقه و ارادت به شاعر و عارف نامی ایرانزمین، لازم نیست که با استدلال و نیتهای ناسیونالیستی، بهجای ترکیه به خوی سفر کنیم. کافی است با فرض فراملی و جهانی بودن شخصیتهایی چون مولانا، اولا با سفر به خوی، امکانی برای تجربههای بکر از کشور خود را برای خودمان ایجاد کنیم، سپس دیگران را هم توصیه کنیم که برای تجربههایی مشابه ما، به ایران سفر کرده، برای این منظور در آذربایجان و خوی حاضر شوند.
کاروان یادشده نیز که امسال عازم خوی شد، ابتدا با حضور بر سر مزار شمس تبریزی، با سخنرانی، شعرخوانی و نینوازی و آوازخوانی، این بینش را تبلیغ و به سهم خود، عملیاتی کرد؛ حرکتی که در ادامه، با حضور در سالن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، تدام یافت.
فاضل جمشیدی – خواننده و آهنگساز -، بهزاد فراهانی – بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون -، سیدحبیب نبوی – استاد دانشگاه و مولاناپژوه – و اسفندیار قرهباغی – خواننده – در این آیین سخنرانی کردند، مهدی حاجیخوانی به دکلمه شعر پرداخت و جواد ماهرینیا شعری را در دستگاه ایرانی برای حاضران بر سر مزار شمس تبریزی خواند.
اجرای کمسابقه همخوانی بداهه فاضل جمشیدی، عباس گرگانی و حسام صحرایی بههمراه نوازندگی حسن جعفرتبار کامی (نی) و پوریا خاکپور (تار) از دیگر اعتماد نو به نقل از برنامههای این آیین بود.
۲– چرا برای عُرس مولانا باید به خوی برویم؟
واقعیت این است که ما در مقایسه با کشور همسایه، با مشابهتهای دینی و فرهنگی بسیار، از زیرساخت و آمادگیهای کمتری برای میزبانی از عاشقان و علاقهمندان به مولانا و شمس برخورداریم.
امکان اقامتی شایان در خوی تقریبا وجود ندارد، نزدیکترین امکان، یک کاروانسرای تاریخی بازسازی شده در نزدیکی مرند است و در غیر این صورت باید از شهرهایی مثل تبریز و ارومیه برای این منظور بهره گرفت.
امکانات پذیرایی همچون رستوران و حتا امکانات بهداشتی هم در خوی برای گردشگران چندان فراهم نیست. حتا سرویس بهداشتی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خوی هم از وضعیت حداقلهای انسانی برخوردار نیست. در این صورت، این پرسش بهوجود میآید که بهراستی چرا مخاطب خارجی و حتا ایرانی برای عُرس مولانا باید به خوی سفر کند؟
این پرسشی است که قطعا پایان ماجرا نیست و امید به بهبود و فراهم آمدن امکانات بیش از پیش، برای تحقق این امر، حتما قابل تصور و مقدور است.
گزارش و عکس از: علیرضا بهرامی – ایسنا
انتهای پیام