ناکامیهای پی در پی اسرائیل در صحنه داخلی و منطقه، صهیونیستها را به تفکر و تأمل دوباره درباره وضعیت خود در جهان عرب سوق خواهد داد و دیوار حائلی که آمریکا برای محکم کردن پایههای صهیونیستها ایجاد کرده است، به تدریج اعتبار خود را از دست میدهد و اعتماد به خدمترسانی آمریکا برای اسرائیل را متزلزل میکند.
به گزارش اعتماد نو به نقل از ایلنا، پایگاه عربی ۲۱ در مقالهای به قلم «عبدالستار قاسم» نوشت: رژیم صهیونیستی آماج پی در پی ناکامیهای سیاسی و اجتماعی و امنیتی و نظامی قرار میگیرد و این موضوع قطعا این رژیم را به بازبینی حسابها و بازاندیشی پایههای طراحی سیاست و آمال و آرزوهای خود وا میدارد. از جمله این ناکامیها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱-تکرار عدم تشکیل کابینه رژیم صهینیستی به دلیل نتایج انتخابات. بسیار بعید به نظر میرسد که کابینه رژیم صهیونیستی به آسانی تشکیل شود و صهیونیستها در مقابل احتمال اجرای سومین انتخابات قرار دارند که ممکن است به تشکیل کابینه بدون معما و پیچیدگی سیاسی منجر شود اما نکته مهم در اینجا تعداد کرسیهای پارلمانی به دست آمده توسط هر طرف نیست بلکه پارگی سیاسی و حزبی است که صحنه سیاسی این رژیم را در مینوردد.
رژیم صهیونیستی از دهه ۸۰ قرن گذشته از کثرت احزاب سیاسی و گسترش آنها به دلیل تجزیه و تقسیم احزاب رنج میبرد. دهه ۸۰ و ۹۰ قرن گذشته شاهد حالت بیثباتی سیاسی بوده و در حال حاضر نیز ادامه عملکرد کابینه تا مدت زمان متعارف تعیین شده سخت به نظر میرسد.
۲- صهیونیستها با توجه به حوادث سیاسی و نظامی جاری در منطقه عربی اسلامی به ویژه وقایع سوریه بسیار ناامید شدهاند. آنها به صورت جدی برای تقسیم و تجزیه سوریه تلاش کردند و به تشکیل رژیمی کرد که سوریه، ایران و ترکیه را برای سالهای طولانی سرگرم کند، چشم دوخته بودند و امیدوار بودند که آمریکا انتظارات و ارزوهای آنها را محقق کند، اما واشنگتن ناگهان صحنه را ترک و اعلام خروج از سوریه کرد و آینده کردها را به روسها واگذار کرد، روسیه هم طبیعتا تجزیه سوریه را نخواهد پذیرفت. بنابراین صهیونیستها این حلقه را تا کنون از دست دادهاند.
۳- موضع آمریکا در قبال ایران صهیونیستها را غافلگیر کرد. اسرائیل و عربستان به موضع آمریکا علیه ایران چشم دوخته و امیدوار بودند که واشنگتن جنگی نیابتی را علیه ایران راه خواهد انداخت. اما به نظر میرسد صلابت موضع ایران و توان نظامی این کشور، آمریکا را به بازبینی معادلات خود و اعلام عدم ورود به جنگ با تهران واداشت و این بدان مفهوم است که ایران و توان آن در ساخت تجهیزات نظامی به حد امنیت رسیده و این کشور میتواند همچنان به گسترش علمی و فناوری بر اساس توان نظامی خود ادامه دهد.
۴- ناکامی دیگر صهیونیستها پس از حمله جنبش انصار الله یمن به تأسیاست نفتی شرکت آرامکوی سعودی ایجاد شد. این حمله ثابت کرد که انصار الله به سطحی از فناوری جهانی سلاح دست یافته و این به مفهوم زنگ هشدار و خطر برای اسرائیل است به این مفهوم که تجهیزات نظامی فروخته شده توسط آمریکا به عربستان نتوانست در برابر اهداف انصارالله مقاومت کند، بنابراین مبارزان یمنی قادر خواهند بود تأسیاست صهیونیستها را نیز مورد هدف قرار دهند و بر تنگه «باب المندب» مسلط شوند بدون اینکه تجهیزات نظامی آنها مورد اصابت قرار گیرد. از سوی دیگر این پرسش مطرح میشود که اگر انصار الله چنین سلاحی در احتیار دارد، پس ایران چه ؟ مهم این است که آمریکا و کشورهای غربی در مقابل این رویداد بزرگ هیچ اقدام عملی انجام ندادند و همگی تنها به صدور بیانیه و اتهامزنی بسنده کردند.
۵- انتخابات تونس نیز نمکی بر زخم صهیونیستها بود. تونس فردی را به ریاست برگزید که معتقد به آزادی فلسطین است و به تثبیت اندیشه عربی واحد گرایش دارد و اگر دولت جدید در تونس موفق عمل کند، اندیشه دموکراسی برخلاف میل صهیونیستها و تمام کشورهای غربی به مناطق دیگر منطقه عربی خواهد رسید.
این ناکامیها، صهیونیستها را به تفکر و تأمل دوباره درباره وضعیت خود در جهان عرب سوق خواهد داد. دیوار حائلی که آمریکا برای محکم کردن پایههای صهیونیستها ایجاد کرد، به تدریج اعتبار خود را از دست میدهد و اعتماد به خدمترسانی آمریکا به اسرائیل متزلزل شده است. همچنین عدم قدرت عربستان برای استفاده از تسلیحات خریداری شده حامل این پیام مهم برای صهیونیستهاست که کشورهای حوزه خلیجفارس کشورهای جنگ نیستند و در جنگ علیه ایران نمیتوان به آنها اعتماد کرد.