به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، مراسم هیئت عزاداری اباعبدالله الحسین ویژه اهالی فرهنگ و رسانه شامگاه دیشب (چهارشنبه سوم مهر ماه) با حضور سعید اوحدی (رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)، دکتر محسن اسماعیلی (مدرس حوزه و دانشگاه)، محمد خدادی (معاون مطبوعاتی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی) و جمعی از مدیران فرهنگی و اهالی فرهنگ و هنر و رسانه در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
در بخش ابتدایی اعتماد نو به نقل از برنامه و پس از شعرخوانی محمود حبیبی کسبی، حسین صیامی شعر خواند و غزلش را به امام حسین (ع) تقدیم کرد.
در ادامه مجید یراقبافان، مجری در سخنانی کوتاه، گفت: من و شما که در این جامعه هستیم، یکی از چیزهایی که باید تمرین کنیم، مهربانی است. در جامعه ما مهربانی کم شده است. نمیتوانیم ادعا کنیم که حسینی هستیم اما با همدیگر مهربان نباشیم. امام حسین علیهالسلام تا آخر حتی با دشمنانش هم مهربان بود. ملعون آمد تا سر امام حسین را ببرد، اما امام به او خطاب کرد که تو نَبر؛ نه برای این که شهید نشوم بلکه مهربانی ایشان را حتی با دشمنانش نشان میدهد.
محسن اسماعیلی، مدرس حوزه و دانشگاه نیز در سخنانی اظهار کرد: در این جلسه میخواهم یک سؤال مطرح کنم و جوابش را به شما واگذار میکنم. دقت داشته باشید که این سؤال، سؤال مهمی است و احتیاج به تامل زیادی دارد. ما این جلسات عزاداری اباعبدالله الحسین را تشکیل میدهیم و مطمئنا یک سرمایه بزرگ برای ما است، اما باید این سؤال را پرسید که چرا چنین جلساتی را تشکیل میدهیم؟ قطعا این جلسات فقط برای یادآوری آن حادثه دردناکی که در سال ۶۱ هجری رخ داد، نیست که اگر این موضوع، هدف اصلی بود، هر کدام از ما میتوانستیم به تنهایی در گوشهای بنشینیم و آن حادثه را با خود مرور کنیم. بنابراین شاید بتوان گفت که تشکیل جلسات برای اباعبدالله الحسین به منظور مرور کردن درسهایی است که از آن حادثه بزرگ میتوانیم بگیریم و باید بگیریم.
او ادامه داد: جمله «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» یک روایت یا حدیث نیست، اما جمله کاملا درستی است و معنای آن این است که آن اتفاقی که در روز عاشورا در کربلا رخ داد، ممکن است در هر زمان و مکان دیگری رخ بدهد و شما باید با مرور درسهای آن، راه امروزتان را پیدا کنید. خداوند فرموده است که تاریخ بخوانید تا عبرت بگیرید. عبرت به معنای عبور کردن است و منظور این است که تاریخ بخوانید تا از گذشته به آینده عبور کنید. مطمئنا مطالعه تاریخ بدون توجه به این مساله مهم، سود چندانی برای ما ندارد و تنها اطلاعات عمومی ما را بالا میبرد. بنابراین هر محفلی که برای امام حسین تشکیل میشود، یکی از بهترین کارها در آن این است که از انبوه درسهای عاشورا یک درس را با خود مرور کنیم. امشب نیز میخواهم یک درس از عبرتهای عاشورا را برای این جلسه طرح نمایم.
این استاد دانشگاه گفت: یک سوال مهم این است که چرا حادثه کربلا اتفاق افتاد؟ آیا آن همه جمعیت که برای نبرد با امام حسین (ع) آمده بودند، از دین برگشته بودند؟ خیر. همهشان مسلمان بودند، نماز شب میخواندند و قرآن تلاوت میکردند. حتی باید بگویم که امام حسین و نسب او را کاملا میشناختند که اگر غیر از این بود، امام خودشان را چندین بار در روز عاشورا معرفی کردند تا هیچ بهانهای برای کسی باقی نماند. با این توضیحات، چرا این اتفاق رخ داد؟ البته میتوانم این سوال را به شکل سختتری نیز مطرح کنم و آن هم این است که فرض کنید این افراد دین نداشته و امام حسین را نمیشناختند؛ آیا باید چنین جنایت غیرانسانی را مرتکب میشدند؟
او افزود: در اینجا است که به فکر فرو میرویم که چه اتفاقی افتاد؟ این موضوع خیلی مهم است و نشان میدهد که اگرچه انسان فکر میکند دین دارد، اما به چنین وضعیتی گرفتار میشود و جنایتی را انجام میدهد که همه تا روز قیامت از آن میسوزند، اما خودش نمیسوزد. پیدا کردن دلیل این مساله رمز این جلسات است و کلید رحمت خداوند همین است. اگر انسان پاسخ این مساله را پیدا کند، گام بسیار مهمی را برداشته است.
اسماعیلی با تاکید بر این که دشمنان امام حسین (ع) او را با نام دین کشتند، گفت: وقتی که با دید بالاتری به مساله کربلا نگاه میکنیم میبینیم که این جنایت را به نام دین انجام دادند که بسیار قابل توجه است. ۳۰ هزار مسلمان دستور حمله کردن به تنها ۷۲ تن را میگیرند و بهشان گفته میشود که غارت کنید که بهشت در انتظار شما است. جالب است که در این میان، یک نفر هم نپرسید که چگونه وعده بهشت را میدهید، در حالی که ما را به جنگ با نوه رسول خدا دعوت میکنید؟ حتی وقتی که این جنایات انجام میشود و خاندان ایشان را به عنوان اسیر وارد کاخ ابن زیاد میکنند، عجیب است که او خطاب به حضرت زینب میپرسد «کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ؟» که معنای آن این است که چگونه آنچه خداوند با شما انجام داد را دیدی؟ در حقیقت منظور او این است که خداوند امام حسین و اهل بیتش را کشت و از همین منظر با کسانی روبهرو هستیم که مسلمان هستند و با نام اسلام و خداوند، امامش را میکشند.
او در پاسخ به سوال مطرح شده گفت: در این جلسه میخواهم سرنخی که به نظر خودم میرسد را بیان کنم. دقت کنید که دینداری حرارتآفرین و شور آفرین است؛ چراکه وابسته به قلب انسان و معنویت او است و نوعی عشق به شمار میرود. دین مولد شور و هیجان و احساسات است که به نوعی نقطه قوت آن است. اما مطمئنا هر نقطه قوتی اگر درست و عالمانه ازش استفاده نشود، به نقطه ضعف تبدیل میشود. دینداری نیز چنین است و باید عالمانه باشد تا به نتیجه برسد وگرنه همین دینداری تبدیل به یک نقطه ضعف میشود. امام حسین (ع) گرفتار گروهی بود که میگفتند مسلمان هستیم اما نادان. در حدی نادان که وقتی میگویند به امام حمله کنید، هیچ کس یک سوال هم نمیپرسد. پس باید دقت داشت که دین منهای دانش دین نیست و اگر میخواهیم دیندار واقعی باشیم باید دانشمند و عالم باشیم.
این استاد دانشگاه یادآور شد: امام سجاد (ع) کتاب صحیفه سجادیه را دارند؛ اگر ما یک بار این کتاب را نخوانده باشیم، چه فرقی با کسی که به ایشان هیچ انتصابی ندارد، داریم؟ دقت کنید که شور بدون شعور به درد نمیخورد و علم است که به شور جهت داده و آن را هدایت میکند. مسجد و حسینیه باید مدرسه باشد و علم یاد بدهد. استاد مطهری میفرمایند که تدین بدون تعمق و تامل ابن ملجم میسازد و من میگویم شور آدمِ بدون شعور، او را از آن طرف پشت بام میاندازد.
اسماعیلی در پایان گفت: بیایید از امروز با هم قرار بگذاریم که با صحیفه سجادیه آشتی کنیم و آن را بخوانیم که دریای شعور و راه زندگی است. راز سعادت همین است که شعور را با شور آمیخته کنیم. بر همین اساس، معتقدم که ثقل مجالس امام حسین باید معرفتافزایی و بالابردن دانش باشد. یعنی آمیختن عشق و ارادت به اهل بیت با معرفت و دانش نسبت به راهی که در آن قدم پیش گذاشتند.
در پایان این مراسم، ذکر مصیبت و عزاداری اباعبدالله برگزار شد.
انتهای پیام