به گزارش ایسنا، هشتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران با همکاری اداره کل هنرهای تجسمی، انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران و موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر از اسفند ۱۳۹۸ تا اردیبهشت ۱۳۹۹ به صورت غیررقابتی برگزار میشود.
محمود بخشی به عنوان دبیر این دوسالانه تعیین شده است که در همین راستا پایگاه خبری ایسنا گفتوگویی با او داشته و پرسشهای ابتدایی را مطرح کرده است.
چرا بینال غیررقابتی است؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، این دوسالانه به صورت غیررقابتی برگزار خواهد شد. از بخشی علت این امر را جویا میشویم. پاسخ میدهد: به نظر من هر سال به تعداد کافی جشنواره و سمپوزیومهای رقابتی برگزار میشود. خیلی از مشکلات به دلیل رقابتی شدن ماجرا و تمرکز زیاد روی جوایز و برندگان به وجود میآید. از طرفی رقابتی بودن چنین اعتماد نو به نقل از برنامههایی باعث میشود ابعاد دیگر جریان، دیده نشود. همچنین در چنین حالتی تنها دو یا سه نفر اول که برنده میشوند و حداکثر چند نفری که لوح تقدیر میگیرند دیده میشوند. ولی حذف بُعد رقابتی باعث میشود که حق انتخاب با مخاطب باشد.
بخشی اظهار میکند که تصمیم غیررقابتی بودن دوسالانه با تایید شورای سیاستگذاری و انجمن مجسمهسازان صورت گرفته است.
این مجسمهساز با بیان اینکه قرار است رویکرد این دوسالانه به طور کلی غیررقابتی شود، میگوید: فکر کردیم که بهتر است در این مقطع زمانی، بینال به صورت غیررقابتی باشد؛ چراکه قصد داریم بیشتر روند کار هنری دیده شود تا نتیجه آن؛ البته حذف جایزه تنها یکی از تغییراتی است که انجام دادهایم و سعی داریم تغییرات دیگری نیز داشته باشیم. به عنوان مثال تم یا موضوع خاصی معرفی نخواهیم کرد و بیشتر روی اینکه هر هنرمند چه روندی را برای خلق اثرش طی میکند یا اینکه با چه تفکر و زمینهای مجسمه خود را ساخته است تمرکز خواهیم کرد.
او توضیح میدهد: برای نشان دادن روند و مسیری که بینال طی میکند راههای زیادی وجود دارد. از روزی که اسامی راهیافتگان منتشر میشود تا بازگشایی دوسالانه، چهار ماه وقت داریم. امیدوارم بتوانیم یک تیم تولید محتوا درست کنیم که به فراخور افراد یا تیمی که برای تولید هر پروژه وجود دارد برای آثار، اطلاعات و اسناد تصویری یا متن تولید کنند. این اطلاعات و اسناد در سایت و صفحات مجازی قرار خواهند گرفت، همچنین تمام اسناد را در دفتر دوم انجمن مجسمهسازان که قرار است دفتر بینال باشد، در محلی به نام «لابراتوار» قرار خواهیم داد و مردم با مراجعه به این مرکز میتوانند در جریان روند بینال قرار بگیرند.
بخشی بیان میکند که این دفتر مانند کتابخانه و پژوهشکدهای برای تحقیقات تخصصی مجسمهسازی خواهد بود.
او درباره اجازه ورود مردم به دفتر بینال یا همان لابراتوار میگوید: این موارد پیشنهاد بوده و ممکن است عملی نشود؛ البته توافق برای انجام این کارها صورت گرفته است ولی اینکه عموم بتوانند به راحتی حضور پیدا کنند را نمیدانم؛ چراکه تصمیمگیری با انجمن است.
این هنرمند همچنین دربارهی علت ارائه اسناد و اطلاعات مربوط به هنرمند، مراحل طی شده و ساخت مجسمهها، میگوید: معمولا در بینالها یک اثر را همراه با یک توضیح مختصر میبینیم در صورتی که میخواهیم در این دوره با هنرمند استودیو ویزیت داشته باشیم؛ یعنی همانگونه که یک کیوریتور (گرداننده نمایشگاه) آثار هنرمند را استودیو ویزیت میکند، در مراحل مختلف به هنرمند مراجعه میشود، به گونهای که به مرور زمان اطلاعات روی سایت و اینستاگرام قرار میگیرند و در لابراتوار به ثبت میرسند. چنین کاری مانند این است که برای هنرمند مستند ساخته شود.
به گفته او بازگشایی بینال، پانزدهم اسفند است. با انتشار فراخوان یک ماه برای ثبتنام ایدهها و پروژهها و بیست روز برای انتخاب آثار و بعد از آن چهار ماه تا بازگشایی نمایشگاه فرصت خواهیم داشت؛ البته زمانبندی دوسالانه به مرور اطلاعرسانی خواهد شد.
تنها یک سوم از بودجه پیشبینی شده را دریافت کردیم
دبیر هشتمین دوسالانه مجسمهسازی در پاسخ به اینکه تعداد آثار به چه صورت خواهد بود، بیان میکند: قرار است دوسالانه را در محوطه بین باغ کتاب و موزه دفاع مقدس برگزار کنیم، خیلی محدودیت فضا نداریم و بیشتر با محدودیت مالی مواجه هستیم. در سالهای گذشته معمولا ۵۰ تا ۸۰ اثر ارائه میشد، امسال نیز پیشبینی ما همین حدود است ولی به رای اعضای شورای انتخاب و توان مالی نیز بستگی زیادی دارد. به هر حال تولید مجسمه مخصوصا در ابعاد بزرگ هزینهبردار است. اکنون نیز تقریبا تنها یک سوم بودجهای که تصور میکردیم تصویب شده است و نمیدانم میتوانیم باقی آن را تأمین کنیم یا نه؟
او همچنین اظهار میکند که بینال موضوع مشخصی ندارد و هنرمندان میتوانند بدون هیچ محدودیتی در آن شرکت کنند.
از این هنرمند سوال میکنیم که مجسمهها صرفا کارهای متناسب برای حضور در گالری هستند یا مجسمه شهری نیز میتواند در بین آنها وجود داشته باشد؟ پاسخ میدهد: محوطه برگزاری دوسالانه فضای باز نسبتا شهری است. در بینال دغدغه ابعاد کار یا اینکه مجسمه برای شهر یا گالری باشد را نداریم. همان گونه که موضوعی نداریم و همه چیز به هنرمند بستگی دارد که چه رویکردی نسبت به هنر و هستی داشته باشد، این امر هم به خود او بستگی دارد که کار برای گالری باشد یا شهر و چه ابعادی داشته باشد. در بینال هم فضای داخلی و هم خارجی خواهیم داشت.
در بخش دیگری از صحبتها از بخشی سوال میکنیم که چرا این نمایشگاه سالانه برگزار نمیشود؟ میگوید: بینال جامعتر از یک نمایشگاه سالانه است. سالانههای زیادی از جمله مجسمههای شهری، مجسمههای کوچک، جشنواره فجر و … داریم که در آن آثاری به نمایش گذاشته میشود که به صورت عادی در جامعه وجود دارند. دوسالانه در حقیقت نوعی کارنامه است؛ چراکه مجموعهای از اتفاقاتی که افتاده و آثار ساخته شده را با نگاهی جامعتر به نمایش میگذارد؛ البته با اتفاقاتی مانند برگزار نشدن خیلی از دوسالانهها یا فاصله افتادن در برگزاری آنها که باعث شده عملا کارکرد خود را از دست بدهند، مطمئن نیستم که این دوسالانه نیز به این هدف نائل شود.
او در ادامه به نحوه برگزاری دوسالانه در کشورهای غربی میپردازد و تصریح میکند: برگزاری دوسالانه کار سادهای نیست و دو سال زمان میبرد. معمولا در فاصله زمانی کوتاهی پس از اتمام یک دوسالانه، شروع میکنند روی دوسالانه بعدی کار میکنند و چند ماه بعد شرکتکنندههای دو سال بعد را اعلام میکنند. اینگونه نیست که دو ماه قبل از بینال روی آن کار کنند؛ درست مانند کاری که ما در ایران انجام میدهیم. در آنجا طی یک روند دائمی، دبیرخانه دوسالانه مدام با هنرمندان و کیوریتورها در ارتباط است. ایده ما این است که در این لابراتوار چنین اتفاقی بیفتد و برای دوره های بعد نیز ادامه یابد.
ممکن است همه چیز خوب پیش نرود
همچنین از این مجسمهساز سوال میکنیم که با توجه به فاصله زمانی کمی که بین اعلام اسامی شرکتکنندگان و برگزاری دوسالانه وجود دارند، میتوانند دوسالانهای برگزار کنند که آثار باکیفیت داشته باشد و آیا اصلا تعداد کافی اثر به دوسالانه میرسد؟ که میگوید: تقریبا جلسات و مذاکرات سیاستگذاری را ۹ ماه پیش آغاز کردیم. چنین سوالاتی من را میترساند که شاید در آینده نیز به همین گونه باشد و کار به درستی انجام نشود. واقعیت این است که وقتی این کار را شروع کردیم میدانستیم که خیلی از زیرساختها مشکل دارند. از طرفی بینالها در هیچ جای دنیا دیگر به این شکل تخصصی برگزار نمیشوند یا خیلی کم هستند. درواقع بیشتر دوسالانه هنر وجود دارد. اعتراضی که خیلی از هنرمندان دارند این است که بهتر است یک بینال هنر داشته باشیم تا اینکه آن را شاخه شاخه کنیم.
بخشی ادامه میدهد: از طرفی ایراداتی درباره شکل اجرای بینال، شکل وجود دبیرخانه و ساختار انجمنها وجود دارد. ولی ما با چنین شرایطی دو راه داشتیم. یکی اینکه دوسالانه را برگزار نکنیم و صبر کنیم که تمام این مسائل حل شود و بعد شروع کنیم یا اینکه کار را انجام دهیم و سعی کنیم در این پروسه به مرور زمان، نقصها را کمتر کنیم. پیشاپیش میدانیم که قرار نیست کار بینقصی انجام شود. همه چیز نقص دارد ولی ما در بستر همه این مشکلات میخواهیم بینال را برگزار کنیم. به این نتیجه رسیدیم که انجام شدن آن با نواقص، بهتر از انجام نشدن و صبر کردن برای ایام بهتراست. شاید در همین رونویسی ها، غلطهای ما بیشتر پیدا شود تا اینکه صبر کنیم برای روز موعودی که همه چیز خوب است.
بعضی وقتها میبینیم در فضای شهری مجسمههای بیکیفتی قرار میگیرند و بارها دیده شده که کارهای خوب ربوده میشوند و امنیت کافی هم ندارند. حال حضور مجسمههای شهری در چنین بینالی چقدر میتواند در ارائه آثار با کیفتی که مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند تأثیرگذار باشد؟ آیا ممکن است درصورت مناسب بودن برخی آثار دوسالانه، بعدا ساز و کاری صورت بگیرد که برخی از آثار بد شکل شهری جابه جا شوند؟ از طرفی تا چه حدی در کیفیت آثار سختگیری خواهند کرد؟ بخشی جواب میدهد: مجسمه شهری باید ارتباط بیشتری با عموم مردم برقرار کند و شاید تنها تفاوت آن با هرگونه دیگر از کار هنری همین باشد. به عنوان مثال به یاد دارم که شهرداری یکی از مناطق انگلستان اثری از یک مجسمهساز توانای انگلیسی را به نام راشل وایت رید در یک محله نصب کرد. ولی افراد محله به دلیل اینکه اثر، بخشی از دید ورودی یک پارک را گرفته بود، تخریب کردند. به هر حال مخاطب کار شهری مردم هستند که باید آن را تأیید کنند. برای یک اثر هنری شهری یک تیم بزرگ باید تصمیم بگیرد که کار خیلی سختی است.
این هنرمند ادامه میدهد: دلیل اینکه محل برگزاری بینال را تپههای عباس آباد انتخاب کردیم این است که مخاطب عام مدام در فضای فرهنگی و عمومی آنجا، رفت و آمد دارد. گرچه که میتوانستیم در فضای یک موزه مانند فرهنگسرای نیاوران، فرهنگستان هنر، موزه هنرهای معاصر و … برگزار کنیم ولی این مکانها در مسیر تردد افراد قرار ندارند؛ در حالی که در فاصله بین باغ کتاب تا موزه دفاع مقدس، مخاطب حتی بدون اینکه تصمیم بگیرد، کارها را خواهد دید و از میان آنها عبور خواهد کرد. امیدواریم که آثار با مخاطب عام ارتباط برقرار کنند.
او همچنین درباره معیار ماندگاری آثاری که قرار است برای نمایش انتخاب شوند، میگوید: این مساله برای شهرداری، موزه یا مجموعهدارها مطرح است که میخواهند آثار تا ابد برایشان عمر کنند. مسئله هنر بیشتر یک فکر و ایده است که به وجود آمده و قرار است منتقل شود. از این منظر مانایی و جاودانگی اهمیت چندانی ندارد. سیستم ساخت خیلی از آثار هنری این بوده که تخریب شود یا حتی تخریب شود و دوباره ساخته شود. همچنین برخی هنرمندان به صورت صنعتی یا تولیدی این کار را میکنند و بیشتر مسئله ذهنی ماجرا مهم است.
بخشی در پایان درباره جایگزینی آثار باکیفیت شهری دوسالانه با آثار بیکیفیت موجود در شهر، میگوید: این امر وظیفه سازمان زیباسازی است ولی اگر امکان آن باشد و استقبال کنند چراکه نه. خیلی وقتها کاری که برای یک نمایشگاه ساخته میشود بعدا برای اینکه که بخواهد در فضای باز قرار بگیرد یا سالهای بیشتری عمر کند با متریال دیگری بازسازی میشود.
با کلیک در اینجا میتوانید فراخوان هشتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران را ببینید.
انتهای پیام