کورش صالحی در گفتوگو با ایسنا در خصوص برگزاری جشن چله تموز اظهار کرد: در ایران باستان به شادی اهمیت فراوانی میدادند، زندگی برمبنای شادی استوار بود و غم و اندوه و گریه را کاری اهریمنی میدانستند که خدا آن را دوست ندارد. از این رو در هر فرصت و مناسبتی تلاش میکردند گرد هم آیند و در کنار هم سختیها را با محبت به یکدیگر و شادی سپری کنند تا به زندگی زیبایی بخشند.
وی ادامه داد: به دلیل اینکه ساختار اقتصادی ایران باستان کشاورزی و دامداری بود، بسیاری از جشنها و مناسبتهای باستانی به زمین، شرایط جغرافیایی و انسان باز میگشت. بر این پایه، هر ماه از سال جشنهای خاص خود را داشت که تنها مناسب همان ماه بود. جغرافیای ایران و وجود چهار فصل این اجازه را میداد که این تنوع بوجود آید و در هر یک از ماهها آیین خاص خودش برگزار شود که چله تموز نیز از همین نوع جشنها به شمار میآید.
این پژوهشگر تاریخ عنوان کرد: جشن چله تموز، چنانکه از نامش پیداست در چله تابستان برگزار میشده است، یعنی هنگامی که چهل روز از تابستان گذشته باشد. جشن چله تموز جشنی است که گرد و غبار روزگاران بر آن نشسته و آگاهیهای زیادی درباره آن وجود ندارد. این جشن با نامهای دیگر هم دیده شده که برخی از آنها مانند «نوروز بل» را میتوان با جشن چله تموز قرینه سازی کرد.
صالحی بیان کرد: در نزدیکی جشن تموز، جشن نیلوفران برگزار میشده است که علت برگزاری آن دقیقاً مشخص نیست. ابوریحان بیرونی اشاره میکند که در ششم تیرماه مردم جشنی برگزار میکردهاند که به آن جشن نیلوفران میگویند. این جشن می تواند با آیین چله تموز، جشنها و مراسم آب و آبریزان در ارتباط باشد چرا که برخی پژوهشگران ادعا میکنند علت این جشن، روییدن گل های نیلوفر در این ماه است و ممکن است با جشن تموز ارتباط داشته باشد اما قطعاً آن نیست.
وی تصریح کرد: در شب یلدا یا همان شب چله در اول زمستان، بلندترین شب سال جشن گرفته میشده است که فلسفه خاص خود را داشته است. از آنجا که فرهنگ ایرانی مبنای طبیعی، فرهنگی و ملی داشته است بی گمان جشن چله تابستان که آغاز بلندترین روز سال است میتواند اهمیت فراوان داشته باشد.
وی افزود: شب چله و چله تموز در واقع به لحاظ طبیعی قرینه هم هستند زیرا یکی بلندترین شب سال و دیگری بلندترین روز سال است. بر این اساس شاید بتوان گمانه زد که چله تموز در آغاز بلندترین روز سال جشن گرفته میشده اما شواهدی که اکنون وجود دارد به ما نشان می دهد که این جشن در “امرداد ماه” برگزار میشده است.
این پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: به علت کمبود منابع و اطلاعات تاریخی با قاطعیت نمیتوان راجع به تاریخ آغاز این جشنها سخن گفت اما باید در نظر داشت پایه و اساس اصلی جشنهای ایرانی طبعیت بوده است. چنانکه از نام آن برمیآید پس از گذشت چهل روز از تابستان این جشن برگزار میشده است.
وی ادامه داد: در جغرافیای ایران معمولاً شرایط به شکلی است که تا چله تموز کشاورزان محصولات خود را برداشت میکنند. این جشن میتوانسته بر این اساس برای سپاسگزاری از درگاه یزدان و شادی برای این کار باشد. اگر مبنای کشاورزی برای این جشن قائل شویم میتوان زمان آن را تا هنگامی که ایرانیان یکجانشین شدند و توانستند کشت و کار کنند، عقب ببریم.
صالحی افزود: باید در نظر داشت بخشی از جشنهای طبیعی به مرور زمان جنبه آیینی گرفته و برای سپاسگزاری به درگاه یزدان بابت نعمتهای داده شده و درخواست بهتر شدن وضعیت بوده است از این رو برداشت محصول و شادی کردن و سپاسگزاری به درگاه یزدان که بخشی از فرهنگ کهن ما بوده است، می تواند از ریشهها و علل برگزاری این جشن باشد اما بر اساس قرینه سازی با شب چله که بلندترین شب سال بوده و مبنای نجومی دارد می توان در پیدایش این جشن، آن را به بلندترین روز سال بودن نیز تطبیق داد. چنانکه در برگزاری شب چله، به چهل روز بعد از آغاز زمستان نمی رویم بلکه آن را در ابتدای دی ماه و آغاز زمستان برگزار میکنیم.
وی گفت: با ورود اسلام به ایران بسیاری از این آیینها و جشنها به مرور زمان به سبب شرایط فرهنگی و تاریخی حاکم رو به فراموشی رفته و از یاد مردمان پاک شده است.
وی ادامه داد: بخش کوچکی از این فرهنگ در آثار تاریخی توسط مردان بزرگی چون فردوسی، ابوریحان و دیگران حفظ شده است اما بخش بزرگی از آن نابوده شده و یا اطلاعات زیادی از آن در دست نیست از این رو اطلاعات دقیقی در این باره وجود ندارد.
صالحی بیان کرد: بر اساس دانستههای تاریخی، در زمان دیلمیان به برگزاری جشنی بزرگ بر میخوردیم که دیلیمیان آن را برپا کرده و به آن اهمیت فراوان میدادند که به نوروز بل معروف است. شاید بتوان به سبب اهمیت و بزرگی، آن را با جشن چله تموز همسان دانست. این جشن در اواسط تابستان برگزار میشود و اکنون به نام سال نو تبری معروف است.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: براساس قراین میتوان این جشن را با جشن چله تموز یکی دانست. در این جشن مانند نوروز مردم لباس نو میپوشند، خوان میگسترانند، به دیدار هم میروند و به جشن و پایکوبی و شادی میپردازند. بیگمان در گذر زمان بسیاری از مراسم و جشنها تغییر میکنند و این سنتی تغییرناپذیر است. رفتارها، جشنها و بسیاری از موضوعات تابع شرایط زمانی و مکانی خود هستند از این رو تغییرات در آنها به شکلهای گوناگون صورت می گیرد.
صالحی اظهار کرد: معمولاً جشنهای تابستان جشنهای آب است، نیایشها مذهبی و شکل برگزاری آنها به نوعی با آب در ارتباط است. در نیایشهای باستانی درخواست آب، سرسبزی و شادی میکردند، به طور مثال در جشن تیرگان که در ۱۳ تیرماه برگزار میشود تشتر یا همان تیر یکی از الهههای باستانی در برابر اپوش، دیو خشک سالی، پیروز میشود و پس از پیروزی بانگ میزند خوشا به روزگار شما ای آبها، ای گیاهان و ای مردمان که پس از این آب در رودهای شما جاری خواهد بود.
وی بیان کرد: درخراسان جنوبی شواهدی وجود دارد که نشان میدهد آنها جشن چله تموز را گرامی میدارند و از آن آگاهی دارند. در بیرجند تقویم محلی نشان میدهد که جشن تموز در این منطقه شناخته شده است اگرچه که این مراسم شاید مانند یلدا فراگیر نباشد اما با این وجود توجه بخشی از مردم را به خود جلب کرده است؛ شاید علت ماندگاری آن، همان گرما و مسئله مهم آب بوده است چرا که خراسان جنوبی یکی از نقاط خشک ایران به شمار میرود که زندگی شهری در آنجا تقریبا چندهزار سال قدمت دارد و جایگاه یکی از خاندانهای مهم ایران باستان بوده است.
گفتوگو از عاطفه اسماعیلی، پایگاه خبری ایسنا- منطقه خراسان
انتهای پیام