به گزارش ایسنا، جامعه جهانی باید برای مقابله با افراطیگری و خشونت آماده شود و در این راستا حمایتهای حقوقی بینالمللی در قالب ائتلافهای دولتی و غیردولتی برای حمایت از صلح عادلانه باید شکل بگیرد. تنها گفتمان از صلح کافی نیست و معتقدیم که صلح باید مفهومی پویا و عملگرایانه داشته باشد.
در این راستا، انجمن دفاع از قربانیان تروریسم گفتگویی را با دکتر “ژان لوک ناهل” هماهنگ کننده فعالیتهای بین الملی انجمن روئسای دانشگاههای فرانسه انجام داده است که به شرح زیر است.
دلایل رشد و گسترش تروریسم و افراط گرایی در جهان را در چه میدانید؟
سازماندهی و مدیریت خارجی اینگونه حوادث خود موجب تداوم و گسترش آنها میشود. در برخی از اینگونه حوادث ما ارتباط برخی دولتها با سی آی ای را میبینیم. داعش از بین رفته ولی هنوز افکار و عقاید آنها وجود دارد. تفکر و عقیده دروغین داعشی ها را که منتسب به مذهب میشود به سختی میتوان حذف کرد. حتی در فرانسه نیز واهمه نفوذ و باقی ماندن چنین تفکراتی در حامیان آنها وجود دارد. مستحضر هستید که برخی از گروههای داعش فرانسوی بودند. برآورد میشود حدود ۱۰۰۰ نفر از فرانسویان به داعش ملحق شدهاند که برخی کشته شده، برخی هنوز در عراق و سوریه باقی مانده و برخی نیز بازگشتهاند. تفکر و باورهای ضد انسانی داعش چنان جعل شده بود که نه تنها اعراب را به خود جذب میکرد بلکه حتی غیر مسلمانان را به تغییر دین و گرایش به چنین گروهی سوق میداد.
شماری از فرانسویان حتی تغییر دین دادند و به داعش ملحق شدند. تفکر و شیوه زندگی این افراد مدیریت و هدایت می شده است. دلیل گرایش این افراد به چنین گروهها و اقداماتی، موضوعات و امور اجتماعی فرهنگی جامعه میباشد. این افراد زمانی که در جامعه منزوی شده، به اهداف معنوی خود نمی رسند و حتی به آنها توهین شده و مورد تحقیر قرار میگیرند، به افسردگی و بیهودگی در زندگی خود مبتلا میشوند. همین امر دلیلی برای آنها جهت تعرض به منبع ایجاد چنین تبعیضهایی میشود که در آن همه جامعه و حتی مردم عادی صدمه خواهند دید. شاید تعجب انگیز باشد که مدیریت و سازماندهی برخی از اقدامات تروریستی در گروه تروریستی داعش با اتباع فرانسوی است که ما در نهایت آنها را به نام مذهبی خاص میبینیم.
نکته دیگر اینکه باید بررسی کرد که چگونه و چرا برخی از این اروپاییها تغییر دین میدهند و سپس به چنین گروههایی ملحق میشوند به نحوی که وعدههای رفاه و آسایش و گفتمانهای اغواکننده اعلام شده از این گروهها، حتی دختران ازدواج نکرده را نیز به خود جذب میکند. برخی از این افراد از میدانهای نبرد سوریه و عراق بازگشته و در زندانهای فرانسه هستند و حکومت فرانسه و قانون فرانسه نسبت به اینکه با این افراد به ویژه با تفکر آنها چه باید کرد، سردرگم هستند. آیا آنها را در جامعه رها کند، به قتل برساند یا اخراج کند و یا همچنان در زندان نگاه دارند که خطر تغییر تفکر دیگران در زندان را نیز به وجود میآورند.
به عنوان مثال تروریسم و افراط گرایی وسیلهای برای امتناع از پذیرش یک انتخابات برای دستیابی به نتیجهای متفاوت از طریق توسل به خشونت است. این در حالی است که نظام مردم سالار برای اینست که نیازی به توسل به خشونت نباشد. نکتهای که در نظام مردم سالاری مطرح است، اقلیتها هستند، چرا که گاهی این امکان وجود دارد که نظام مردم سالار اقلیتهایش را سرکوب کند. این نکته مهمی است، اگر اقلیتها در جامعه ارزشهای واقعی خود را نیابند و محترم شمرده نشوند در همه کشورهای دنیا این امر به تروریسم و گرایش به خشونت ختم میشود.
به عقیده من تروریسم متولد نظام اجتماعی و سیاسی است. این بدان مفهوم نیست که اگر آن را به رسمیت بشناسیم مسائلش برای ما حل میشود. راحت نمیشود آن را درک کرد و به سرعت از آن عبور کرد، ساختار پیچیدهای دارد و گاهی برای شناخت این پدیده زمان زیادی باید صرف کرد. اما قدر مسلم در تروریسم توسل به خشونت امری اجتناب ناپذیر و آشکار است. امروز دیگر مواردی مانند فقر، بی عدالتی یا بیکاری بهانه و نقشهای جعلی برای برخی ملتها جهت نفوذ و تحمیل سلطه و برهم زدن امنیت و آسایش آنهاست، و این درحالی است که همین عوامل تروریستی برهم زننده امنیت و آسایش ملتها، خود در رفاه بوده و به تجارت اسلحه و نفت میپردازند.
به هرحال سازمانهایی مثل سازمان ملل متحد هستند که نقش آنها مراقبت از حقوق مردم و به ویژه اقلیتها در نظام مردم سالار است. در کنار این سازمان نیز سازمانهای مردم نهاد دیگری هم هستند که برای برقراری ارتباط میان قربانیان تلاش میکنند اما نگرانی من اینست که این امر در مقابله با تروریسم کارا نباشد.
چگونه میتوان پیرامون مباحث مقابله اجتماعی – فرهنگی بصورت مشترک و بین المللی همکاری کرد، چگونه میتوانید راهنمایی کنید؟
در فرانسه برخی مراکز و سازمانها هستند که مربوط به جنگ، تروریسم و خشونتهای مسلحانه فعالیت علمی پژوهشی و حقوق بشری دارند. این مراکز هنوز نتوانستهاند عوامل ظهور و گسترش تروریسم و افراط گرایی را بیابند و هنوز نتوانستهاند ممانعت و کاهشی در این امر بوجود آورند. این مراکز اغلب به گفتگو و بحث پیرامون وضعیت تروریسم در فرانسه و اروپا میپردازند ولی راهکارهای عملی و اقدام جدی ندارند. من با افرادی که در زندانها با اینگونه تروریستها و افراطیها در ارتباط هستند و از آنها مصاحبه و مراقبت میکنند در ارتباط هستم. آنها اعلام میکنند که گفتگو و کشف حقیقت از این افراد بسیار سخت است، چرا که بسیار سرسخت و معتقد به رویه و باورهای خود هستند، به گونهای که میتوان آنها را دیوانه نامید. وجود تروریست، معضلی است که کل جامعه را تهدید و تخریب میکند و لذا کل جامعه باید در مسئولیت برخورد سهیم باشد.
فرانسه در حقیقت خود از قربانیان تروریسم است. در سوریه سربازان فرانسوی دائماً در معرض خطر داعش بودند اما با این وجود همیشه با حضور آنان در خاک سوریه که به منظور مبارزه با داعش در آنجا حضور دارند، مخالفت شده است. اما اکنون فرانسویان در آنجا هستند و این خیلی مهم است.
رهبر کاتولیکهای جهان، همواره اظهار کرده که تروریسم و افراط گرایی در جهان به هیچ دین و مذهبی مرتبط نیست، نظر شما در این مورد چیست؟
من در این مورد حرفی ندارم ولی معتقدم تروریسم همواره ریشه در عاملی دارد.
عدالت برای برقراری صلح پایدار بسیار اهمیت دارد. صلح عادلانه ترکیبی از نبودن جنگ و استقرار دولت است که همه ادیان توحیدی پیامرسانِ چنین صلحی بودند.
انتهای پیام