فراکسیون خانواده باهدف ارتقا سطح خانواده وهمراهی و کمک به بنیان خانواده، بر مبنای برطرف کردن نیازهای خانواده بطور علمی تشکیل شد.تا از میزان ناهنجاری ها و خشنونتهای اجتماعی کاسته شود. و به موازات آن فراکسیون زنان مجلس هم با هدف کمک و همراهی زنان جامعه هم از حیث مدیریتی هم ارتقا سطح رفاه و امنیت اجتماعی و فرهنگی در حال فعالیت هست.
حال لزوم تشکیل این دو فراکسیون که اهداف مشترک و همسو دازند چیست؟
زنان مجلس دهم عمدتا با لیست امید وارد مجلس شدند که این خود نشان از اتحاد و همبستگی توده ملت است. ملت ثابت کردند در تمامی مشارکتهای عمومی کشور هرکجا لازم به حضور باشد، با اتحاد وارد صحنه خواهند شد، و حال حفظ این اتحاد، بستگی به اعتمادسازی لیدرها اصلاح طلب دارد.
شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان بعنوان لیدر اصلاحات و معتمد منتخبین احزاب با توجه به اعتبار بزرگان اصلاح طلب مسئول بستن لیست امید، سه گام موثر برای انتخابات کشور برداشتند، که با همراهی ملت افتخارآفرین شدند.و حفظ این اعتماد بسته به خروجی منتخبین امید دارد.
خروجی عملکرد فراکسیون زنان در مجلس دهم خود میتواند قسمت از کارنامه عملکرد و انتخاب شورای عالی سیاست گذاری باشد.شواهد امر نشان از این دارد، حتی یک جلسه فراکسیون با حضور تمامی افراد عضو تشکیل نشد و لوایح و طرحهای پیشنهادی بطور مسکوت و بدون پیگیری بوده و اعضای فراکسیون راه حل مشکلات زنان را در سفرهای خارجی با هزینه بیت المال جستجو میکنند،در حالیکه تغییر سطح رفاه و امنیت زنان در جامعه بسیار نامحسوس میباشد.
فراکسیون زنان حتی در عرصه های سیاسی هم نتوانست تغییر در وضعیت زنان بدهد، و تلاش برای معرفی حتی یک وزیر زن را با پذیرش تعداد معدودی معاونین زن به اتمام رساندند.
این خروجی در حوزه زنان با نارضایت حداکثری زنان فعال سیاسی و اجتماعی روبرو شده، و همه به اتفاق به اصلاح و شفاف سازی گزینش لیست اصرار دارند
. شورای عالی سیاست گذاری با عدم شفاف سازی روند انتخاب، در سراشیبی سلب اعتماد اصلاح طلبان افتاده و واضح نبودن گزینش لیست امید و حضور افراد حقیقی در شورای عالی و تصمیمات انفرادی اعضا با سو استفاده از اعتماد اصلاح طلبان به لیدرها و بزرگان اصلاحات نه تنها باعث از بین رفتن اعتماد فعالین اصلاح طلب، بلکه باعث نارضایتی توده از جریان اصلاحات شده است. مردم جامعه در برابر اعتماد و پشتیبانی از لیست امید انتظار بهبود وضعیت رفاهی و اجتماعی و توسعه اقتصادی را دارند، حال آنکه منتخبین بجای در نظر گرفتن مطالبات جمعی و تلاش برای اجرایی شدن وعده ها وارد بازی دسته بندی و گروه بندی شدند وجریان فرصت طلبی و تمامیت خواهی را در شورای عالی سیاستگذاری نهادینه کردند
ادامه این روند اعتبار لیست امید و اعتماد توده و در کل جریان اصلاحات را دچار بحران بی اعتمادی میکند و ممکن است اقبال توده به سمت اصولگراها چرخش پیدا کند و هدف از تشکیل شورای سیاست گذاری نتیجه ی عکس داشته باشد.
جریان اصلاحات نیاز اصلاحی عمیق برای جلوگیری از افول جریان امید دارد.
نگارنده: سمیه عباسی