مهار اجتماعی خشونت علیه زنان

مسأله زنان از مسأئل اساسی جامعه معاصر است که راه حل های متفاوتی را تجربه کرده است. شاید معروف ترین این راه حل ها را بتوان سه موج فمینیستی دانست. فمینیست های اولیه یا موج اول فمینیسم از سال ۱۷۲۹ شکل گرفت و بر حقوق برابر با مردان تأکید می کرد. فمینیست های موج دوم از سال ۱۸۹۳ و پس از استیفای حق رأی به زنان در نیوزیلند فعالیت خود را آغاز کردند که فعالیتشان بر محدودیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر زنان تمرکز داشت، موج سوم فمینسیم نیز از اواخر قرن بیستم با تمرکز بر زنانگی و همچنین مقابله با ساختارهای مردانه زبان، شکل گرفت. یکی از نظریه پردازان موج سوم فمینیسم، فمینیستی به نام « آیریس ماریون یانگ » است که نظریه ی « شهروندی متمایز» را ارائه داد و تحت تاثیر جریان های مختلفی چون پسالیبرالیسم، نظریه ی انتقادی ، پساساختارگرایی و پسامدرنیسم تلاش نمود تا همزمان هر دو سوی معمای دو وجهی برابری و تفاوت را حفظ نمایند و آن ها را با هم سازش دهد. در حاشیه این سه موج انواع و اقسام فمینیسم ها از لیبرال و مارکسیستی گرفته تا فمینسیم روانکاوانه و اسلامی شکل گرفتند.
موضوع زن و حقوق او را نمی توان نادیده گرفت چرا که زن در زندگی اجتماعی انسان از نقش حیاتی و مهمی برخوردار بوده و در بیشتر زمان ها نیمی از اجتماعات بشری را زنان تشکیل داده اند.
مسأله زنان نه به صورت منفک ، بلکه در ارتباط با مسأله سایر گروههای اجتماعی-فرهنگی و طرد شده قابل فهم است. طبق نظر ماریون یانگ مسأله سرکوب زنان صرفاً موضوع خاص آنان نیست بلکه مسأله ای است که سایر گروههای متفاوت ( اقلیت های قومی ، مذهبی ، نژادی ، فرهنگی ، اقتصادی و …) نیز در آن سهیم هستند و راه حل آن گونه ای دموکراسی ارتباطی- مشارکتی است که در آن همه گروهها از جمله زنان با حفظ تفاوتهای خود بتوانند در زندگی سیاسی-اجتماعی مشارکت کامل نمایند و در مورد موضوعاتی که بدان ها مربوط است اظهار نظر کنند.
در جامعه ایران نیز خشونت علیه زنان غیر قابل انکار است .اگرچه تعالیم دینی بر تکریم و احترام زن اصرار و تأکید دارد اما هنوز قوانینی که زنان را در برابر آسیب های وارده از خشونت محافظت کند رشد و گسترش نیافته است .خشونت همواره از سوی افرادی که دارای اهرم های قدرت ( فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی) بوده اند، اعمال شده است.
طبق آمارهای انجام شده ، زنان اصلی ترین مشکل خود را نداشتن حق انتخاب دانسته اند ، دفاع از آزادی های اجتماعی زنان، امنیت اجتماعی ، رفع تبعیض و نابرابری از دغدغه های اصلی زنان است.
بازنگری قوانین یکی از اولین راهکارها برای حذف خشونت علیه زنان تلقی می شود .به اعتقاد نهادهای مدافع حقوق زنان ، نقاط ضعف قانونی باید آشکار و رفع شود . دولت ها تشویق و ترغیب شوند تا قوانین را رعایت کنند و قوانین نامناسب را تغییر دهند.در سطوح پایین تر بایستی با کمک به رشد نهادها و تشکل های غیر دولتی زنان به مهار اجتماعی خشونت علیه زنان مبادرت ورزند. توسط این تشکل ها زنان بایستی بیشتر به حقوق خود در برابر خشونت آگاه شوند . با این وجود حضور و نقش مردان در حذف خشونت علیه زنان ، اساسی و ضروری است و بدون جلب همکاری مردان حذف خشونت ممکن نیست ، مردان هم باید وادار شوند سکوت خود را بشکنند و وارد این وادی شوند و با دادن حقوق حقه زنان به آنها از شکل گیری انواع و اقسام تئوری های افراط گرایانه در زنان جلوگیری کنند.

هشدار درباره چاقی و اضافه‌وزن کودکان
هم اکنون بخوانید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده + 2 =

دکمه بازگشت به بالا