آلزایمر به طور معمول به عنوان یک بیماری غارت کننده حافظه شناخته میشود که در ابتدا با علائم فراموشی، مشکل در به خاطر سپردن رویدادهای جدید و افزایش سردرگمی ظاهر میشود. با این حال، برخی از افراد ممکن است با یک علامت هشدار اولیه کمتر شناخته شده مواجه شوند.
به گزارش اعتماد نو به نقل از ایسنا، اگر فرد فقط به چشم پزشک خود مراجعه کند، ممکن است برای سالها ابتلای او به آلزایمر تشخیص داده نشود، زیرا تعداد کمی در مورد آن میدانند.
به نقل از دیلیمیل، پزشکان اولین مطالعه بینالمللی در مقیاس بزرگ را که توسط دانشگاه کالیفرنیا سانفرانسیسکو رهبری میشود، در مورد پدیده موسوم به آتروفی قشر خلفی(PCA) انجام دادند. برای این تحقیق، محققان به پروندههای پزشکی بیش از ۱۰۰۰ بیمار مبتلا به آتروفی قشر خلفی در ۱۶ کشور مختلف نگاه کردند.
علائم بصری-فضایی آتروفی قشر خلفی حدود پنج یا ۶ سال زودتر از بیماران مبتلا به نوع شایعتر آلزایمر روی بیماران تاثیر میگذارد.
در حالی که تعداد قطعی افراد مبتلا به آتروفی قشر خلفی مشخص نشده است، محققان تخمین میزنند که این نوع ممکن است تا ۱۰ درصد از موارد آلزایمر را تشکیل دهد که این تعداد آمریکاییهای مبتلا به این بیماری را نزدیک به ۷۰۰ هزار نفر نشان میدهد.
آتروفی قشر خلفی یک نوع فرعی خاص از بیماری آلزایمر است و همه بیماران آلزایمر این علائم را که شامل مشکل در خواندن و انجام ریاضیات، استفاده از اشیاء روزمره، قضاوت در مورد فاصلهها و تشخیص چهره است، تجربه نمیکنند. مشکلات حافظه ممکن است با پیشرفت بیماری آشکارتر شوند.
میانگین سنی که علائم در آن معمولا ظاهر میشوند ۵۹ سالگی است، یعنی ۶ سال قبل از میانگین سنی که در آن بیماری آلزایمر تشخیص داده میشود.
این علائم میتواند افرادی را تحت تاثیر قرار دهد که هیچ مشکل حافظه دیگری ندارند و باعث میشود برخی فکر کنند که این مسائل عصبی نیستند. افت بینایی یک عارضه جانبی از روند کلی پیری است و بسیاری از بزرگسالان در حدود ۵۰ و ۶۰ سالگی احتمالا اختلالات بینایی را به افزایش سن خود نسبت میدهند و به جای مراجعه به بخش مراقبتهای پزشکی، استفاده از عینک را انتخاب میکنند.
ممکن است زمان زیادی سپری شده باشد تا در نهایت به چشمپزشک مراجعه کنند، چشمپزشک با مشاهده ناهنجاریهایی در نتایج آزمایش بینایی فرد، او را به یک متخصص مغز و اعصاب ارجاع میدهد تا بتواند مشکل را شناسایی کند.
میانگین زمانی که از اولین تجربه علائم بینایی غیر معمول تا در نهایت تشخیص درست طول میکشد، کمتر از چهار سال است.
دکتر ماریان چاپلو(Marianne Chapleau)، یکی از نویسندگان این مقاله و محقق در بخش نورولوژی مرکز حافظه و پیری، میگوید: ما به آگاهی بیشتری در مورد آتروفی قشر خلفی نیاز داریم تا بتوان آن را توسط پزشکان علامتگذاری کرد.
اکثر بیماران زمانی که علائم بصری را تجربه میکنند، به اپتومتریست خود مراجعه میکنند و ممکن است به چشم پزشک ارجاع داده شوند که همچنین ممکن است آتروفی قشر خلفی را تشخیص ندهد. ما به ابزارهای بهتری در محیطهای بالینی برای شناسایی زودهنگام این بیماران و درمان آنها نیاز داریم.
در این مطالعه، محققان سطوح دو مشخصه بیماری آلزایمر یعنی پروتئینهای تاو و آمیلوئید را اندازهگیری کردند. آمیلوئید بتا در مغز انباشته میشود و رسوباتی را تشکیل میدهد که اعتقاد بر این است که باعث ایجاد التهاب در بدن میشود و باعث ایجاد اختلال در ارتباط بین سلولهای مغز میشود.
در همین حال، تاو به طور معمول به تثبیت ساختار داخلی سلولهای عصبی در مغز کمک میکند. اما در مورد آلزایمر، تغییرات شیمیایی غیرطبیعی باعث جدا شدن تاو از سلولهای عصبی و اتصال مجدد به سایر پروتئینهای تاو میشود و رشتههایی را تشکیل میدهند که در نهایت گره میخورند.
افراد مبتلا به آتروفی قشر خلفی دارای سطوح مشابهی از پلاکهای تاو و آمیلوئید در مغز خود با افراد مبتلا به آلزایمر بودند.
در حالی که هیچ درمان شناخته شدهای وجود ندارد، آسیب شناسیهای رایجی که آلزایمر و آتروفی قشر خلفی مشترک دارند، به این معنی است که بیماران آتروفی قشر خلفی ممکن است از شرکت در یک کارآزمایی بالینی برای یکی از چندین داروی در حال تولید سود ببرند.
دکتر گیل رابینوویچی(Gil Rabinovici)، نویسنده ارشد مطالعه و مدیر مرکز تحقیقات بیماری آلزایمر میگوید: درک بهتر آتروفی قشر خلفی هم برای پیشرفت مراقبت از بیمار و هم برای درک فرآیندهایی که منجر به بیماری آلزایمر میشود، بسیار مهم است.
وی افزود: بسیار مهم است که پزشکان یاد بگیرند که سندرم را تشخیص دهند تا بیماران بتوانند تشخیص، مشاوره و مراقبت صحیح را دریافت کنند.
از نقطه نظر علمی، ما واقعاً باید درک کنیم که چرا آلزایمر بهطور خاص بخشهای بینایی مغز را هدف قرار میدهد تا حافظه. مطالعه ما نشان داد که ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به آتروفی قشر خلفی زن بودند که درک بهتر اینکه چرا آنها به نظر بیشتر مستعد هستند، یکی از زمینههای مهم در تحقیقات آینده است.
تحقیقات آنها در مجله Lancet Neurology منتشر شد.