رضا یساولی نگارگر، نویسنده و مولف که سال گذشته کتاب نفیس «طلایهداران خوشنویسی ایران» را منتشر کرد، از عدم همکاری انجمن خوشنویسان ایران بابت معرفی اثرش به استادان و هنرجویان تهران و شهرهای مختلف انتقاد کرد. فرش ایرانی موضوع کتاب بعدی این مولف است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان رشتههای هنرهای تجسمی، آنهایی که ایرانی هستند و قدمت تاریخی و باستانی مشخصی دارند، در زمینه منابع مکتوب کمبودهای بیشتری دارند. شاید به این دلیل که چاپ آثاری با موضوع هنرهایی چون «خوشنویسی»، «نگارگری»، «تذهیب» و رشتههای مرتبط به بودجه بیشتری نیاز دارد؛ چراکه چنین آثاری باید چاپی فاخر داشته باشند. استفاده از کاغذهای با کیفیت گلاسه، صفحات رنگی، جلدهای شمیز و کار شده، همچنین بهرهگیری از چاپ باکیفیت مسائلی هستند که هزینه انتشار و پخش آثار فاخر را چندین برابر افزایش میدهند.
تیرماه سال ۱۴۰۰ بود که کتابی با موضوع خوشنویسی با چاپی فاخر منتشر شد. این اثر «طلایهداران هنر خوشنویسی ایران» نام دارد و رضا یساولیثانی نویسنده و مولف آن است. این کتاب مجموعهوار، به آثاری ازدورههای مهم تاریخی میپردازد و موضوعات مهم و متنوعی را در رابطه با مبحث خوشنویسی دربرمیگیرد. آثار منتشر شده در این کتاب در گنجینه موزه خط و کتابت میرعماد موجود است و به واسطه این اثر هنرمندان خوشنویس به آثار قدما و بزرگان عرصه خوشنویسی دسترسی دارند؛ در حالی که قبلا چنین امکانی فراهم نبود.
یساولیثانی که خود یکی از اساتید نگارگری است، در جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران هم به عنوان استاد و داور بخش نگارگری حضور داشته است.
رضا یساولیثانی پس از گذشت بیش از یک سال از چاپ کتابش درباره جزییات و حواشی این اتفاق با ایلنا گفتگو کرد و در بخشی از صحبتهایش درباره اثر جدیدش هم گفت: موضوع و محتوای اثر جدیدم «فرش» است که در کتابی با قطع سلطانی چاپ خواهد شد. این اثر مجموعهای از دویست فرش ایرانی است. ما از طریق استاد ژوله با میراث فرهنگی صحبت کردیم تا آنها پس از انجام هماهنگیها دویست تخته فرش را از مخزن موزه فرش بیرون بکشیم و از آنها عکاسی کنیم.
چندی قبل کتاب «طلایهداران هنر خوشنویسی ایران؛ آثاری از دوره ایلخانی تا اواخر عهد قاجار» را منتشر کردید. حال پس از گذشت یک سال از جزییات این اتفاق بگویید. به هرحال رشتههایی چون خوشنویسی، نگارگری، مینیاتور و برخی دیگر از هنرهای ایرانی به وجود آثار فاخر و باکیفیت نیاز دارند.
واقعیتش برای کتابی که میگویید زحمات بسیاری کشیدم و به نظرم اثر در خور توجهی هم محسوب میشود؛ چون واجد ویژگیهایی است که در آثار دیگر شاهدشان نبودهایم. کلا اتفاق خوبی که رخ داد استقبال دوستان خوشنویس از این اثر مکتوب است. به هرحال تمام سعی و تلاشم این بوده به واسطه کتاب «طلایهداران هنر خوشنویسی ایران؛ آثاری از دوره ایلخانی تا اواخر عهد قاجار» شأن خوشنویسی را حفظ کنم.
پیش از انتشار کتاب «طلایهداران هنر خوشنویسی ایران» چند سالی بود اثری مشابه با همان کیفیت به مرحله نشر نرسیده بود. درست است؟
بله همینطور است که میگویید و من هم نیاز به تالیف و چاپ چنین اثری را احساس میکردم.
کتاب به چه مواردی میپردازد و اینکه چه اتفاقاتی رخ داده که خستگی به تن شماباقی مانده است؟ آیا کتاب میزان فروش پایینی داشته؟ البته عدم استقبال مخاطبان از یک کتاب فاخر میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و ارتباط زیادی با مضمون کتاب ندارد.
این کتاب اسم و محوریتش گزیده آثار میرعماد هست، اما با توجه به اینکه محوریت کتاب، خوشنویسی است تلاش کردهام هر کاری که قابلیت بهرهگیری داشته باشد را در آن بیاورم، تا خوشنویس یا طلبه خوشنویسی تا جای ممکن از جزییات موجود در آثار گذشتگان بهره ببرد. در کل وقتی مخاطب کتاب را میخواند، دیگر نمیگوید که مثلا به موزه میرعماد رفتم و فلان اثر را در کتاب ندیدم.
بدون شک همه آثار میرعماد درجه یک نیستند و به هرحال او هم مانند هر هنرمند دیگر آثار متوسط و حتی متوسط به پایین هم دارد. چنین آثاری در کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» جایی دارند؟
بله درست است، میرعماد هم آثاری درجه دو، سه دارد و من سعی کردم چنین آثاری را در سیدی ضمیمه شده در آخر کتاب بیاورم تا خوشنویسان و هنرجویان و مخاطبان این دسته از آثار میرعماد را هم داشته باشند. سعی کردهام مخاطب با رویت کتاب در راستای ملاحظه آثار با کمبودی مواجه نباشد و نگوید فلان اثر کدام است و من آن را ندیدهام. اگر هم اثری را در کتاب نیاوردهام به این دلیل بوده که آنها را در شأن آثار هنرمندانی چون میرحسین خوشنویس و دیگر هنرمندان، اثر ندانستهام.
تالیف و چاپ آثار فاخر هزینههای بسیار دارد. اما جز این موضوع آیا هدف دیگری از چاپ آن داشتهاید؟
من برای تالیف و چاپ اثر کلا به سود و کسب درآمد فکر نکردهام. تنها موضوعی که مرا به چنین کاری وا داشته، رسالتی است که در قبال هنر و خوشنویسی کشور احساس میکنم. البته قصد دیگری هم داشتم که آن را مهم میدانم؛ چاپ کتاب در واقع واکنش به آثاری بود که توسط ترکیه و دیگر کشورها با محوریت خوشنویسی چاپ و ارائه شدهاند.
نگارش، تالیف و جمعآوری دیتاها و مطالب برای ارائه کتاب «طلایهداران خوشنویسی ایران» چقدر از شما زمان گرفت؟
متاسفانه کتاب زیرنویسهای درستی نداشت و باید آنها را تصحیح میکردم؛ لذا تیمی را تشکیل دادم و انجام امور را به عهده گرفتهایم. آثاری هم از میرعماد بود که به عمد آنها را در کتاب نیاوردم، چون احتمال جعلی بودن آنها وجود داشته است. اگر چنین مواردی هم بوده آنها را حذف کردهام تا به این ترتیب رفرنسهای درست و دقیقی به مخاطبان و علاقمندان و هنرمندان داده باشم. نمیخواستم مخاطب اثری را ببیند و بگوید مثلا این اثر متعلق به میرزا غلامرضا اصفهانی نیست.
با این حساب مدعی هستید که کتابتان خالی از ایراد و اشتباه است؟
خیر اصلا اینطور نیست. به هرحال هر کتابی اشکال و ایراداتی دارد و اگر غیر از این بگوییم به این معناست که شعار دادهایم. کتاب «طلایهداران خوشنویسی ایران» هم قطعا اشکالاتی دارد. مگر میتوانم بگویم بدون ایراد است؟ اما سعی کردهایم با تلاش و دقت اشکالات و ایرادات را به حداقل برسانیم. پرونده هیچ موضوع و مبحثی که در کتاب ارائه شده، بسته نشده است. من همین جا از مخاطبان و دوستان میخواهم اگر مورد و اشکالی در کتاب میبینند به من اطلاع دهند تا انشالله در چاپهای بعدی آنها را اصلاح نمایم. البته باید امیدوار باشیم که کتاب حداقل در چند سال آینده به چاپهای بعدی برسد.
در رابطه با اهمیت کتاب «طلایهداران…» یک جمله بگویید.
به نظرم هر خوشنویسی به داشتن اثری مانند کتاب «طلایهداران خوشنویسی ایران» نیاز دارد. اما اگر بخواهم صادقانه رفتار کنم باید بگویم میزان فروش کتاب خستگی را از تن ما در نکرد!
اینکه اثری فاخر پس از چند سال روانه بازار میشود، اما مورد استقبال قرار نمیگیرد تاسف برانگیز است.
بله آنهم با تلاش و زحمت و زمانی که صرف نگارش و انتشار و پخش کتاب شده است. ما پس از نشر بر اساس قراردادی که داشتیم، باید تعدادی از نسخ چاپ شده کتاب را به موزه «میرعماد» میدادیم که این اتفاق افتاد. میزان فروش کتاب خستگی را از تن ما به در نبرد به این خاطر که دلیل فروش کم، کیفیت کتاب نیست. زمانی هست که چاپ کتاب خوب نیست و آن اثر فاقد کیفیت است و کار خاصی هم روی آن انجام نشده! مضمون و محتوای آن هم دارای اشکال است؛ طبیعی است که چنین کتابی فروش پایینی داشته باشد و نویسنده و ناشر هم در این راستا متضرر میشوند.
از میزان استقبالها خبر دارید؟ رقم فروش تا به امروز چقدر بوده؟
از این موارد بیخبرم، اما میدانم بنا به نسبت جمعیت و تعداد هنرمندان خوشنویسی و عرصه تجسمی فروش پایین بوده است.
شاید تیراژ پایینی را برای ارائه کتاب در نظر گرفتهاید؟
تیتراژ کتاب دوهزار نسخه بوده است.
زمانی هست که ناشر در چاپ اثر خوب عمل میکند، اما در پخش اثر گستره محدودی را در نظر میگیرد. یا مثلا اینکه نویسنده و سرپرست پروژه ارتباط ضعیفی با رسانهها برقرار میکند. موارد زیادی هستند که رقم فروش کتاب را تحت تاثیر قرار میدهند. دلیل اصلی فروش پایین کتاب «طلایهداران موسیقی ایران…» به نظرتان چه مورد یا مواردی است؟
انجمن خوشنویسان ایران به عنوان تنها متولی خط و خوشنویسی هیچ وقت چنین مواردی مانند چاپ کتاب «طلایهدارن…» را حمایت نکرده است. در رابطه با کتاب «طلایهداران موسیقی ایران» هم این کمکاری از سوی انجمن خوشنویسان ایران وجود داشت. حمایت کردن فقط تامین بودجه نیست. انجمن خوشنویسان ایران حداقل میتوانست کتاب مرا به هنرجویان خوشنویسی معرفی کند که این کار را هم نکرد! تنها کاری که توسط متولیان انجمن خوشنویسان انجام شد، این بود که مراسم رونمایی کتاب را برگزار کردند. واقعا هم نمیدانستم آن دوستانی که آن روز حضور داشتند از کجا آمده بودند! به هرحال انجمن خوشنویسان ایران میتوانست کتاب را برای فروش به فروشگاههای مربوطه ارائه کند تا بیشتر دیده و خوانده شود، اما خب این کار را نکرد. اصلا خود انجمن میتوانست بیاید و کتاب «طلایهداران…» را برای استادان خوشنویسی که در مناطق مختلف ایران ساکن هستند، ارسال کند تا آنها هم اثر را به شاگردانشان معرفی کنند! هیچکدام از این کارها رخ نداده و چنین همکاریهایی وجود نداشته! که به نظرم جای تاسف بسیار دارد.
حتی تدارک دیدن مراسم رونمایی کتاب که انجمن خوشنویسان ایران متولی آن بود، باید توسط میراث فرهنگی انجام میشد. من نیازی به رونمایی نمیدیدم و موضوع را با متولی این اتفاق هم در میان گذاشتم. گفتم این کتاب اگر اثری در خور باشد خواه ناخواه به مخاطبان معرفی میشود، اما دوستان گفتند بهتر آن است که در این رابطه مراسم رونمایی برگزار شود. در روز رونمایی هم برخی از اعضای انجمن خوشنویسان که آمدند، اصلا در جریان کتاب و جزییاتش نبودند. آنها آمده بودند تا صرفا در مراسم حضور داشته باشند، همین!
بودجه لازم را چگونه مهیا کردید؟ به جز انجمن خوشنویسان که با خارج از دایره اعضایاش با دیگران همکاری ندارد، آیا مورد حمایت نهاد و دستگاه خاصی بودید؟
خیر هیچگونه حمایتی وجود نداشته و هر آنچه برای نگارش، چاپ و نشر هزینه شده توسط خودم تامین شده است. هرکس در اینباره ادعایی دارد، میتواند آن را مطرح کند! ما همیشه تلاش داریم با توان و امکانات خودمان فعالیت کنیم و جلو بروم.
آیا برای جذب اسپانسر و تامین هزینهها تلاش کردهاید؟
ببینید وقتی پای اسپانسر وسط میآید، توقعاتی مطرح میشود که کار را به سمت سفارشی شدن میبرد. من هم از افتادن در این ورطه خودداری میکنم، چون استقلال اثر برایم مهم است.
با وجود تمام هزینههایی که صرف کتاب کردهاید، آیا منتظر بازگشت سرمایهتان هستید؟
واقعا منتظر بازگشت مالی یا سود نیستم! شاید بگویید دارم شعار میدهم، اما دلم خوش است در رابطه با خوشنویسی ایران حداقل کاری که میتوانستهام را انجام دادهام، فقط چنین تفکرات و اهدافی است که مرا آرام میکند و باعث میشود به بازگشت سرمایه و سود واقعا فکر نکنم. مطمئن باشید اگر سرمایهام را صرف خرید دلار و سکه و طلا کرده بودم سود بسیاری نصیبم میشد. اصلا تصور نکنید که من احیانا بیگدار به آب زدهام. خیر اینطور نیست کاری که انجام دادهام آگاهانه بوده. ما ناشر هنری هستیم و نسبت به خوشنویسی دینی را به گردن خود احساس میکردم.
وگرنه مثلا به جای کتاب «طلایهداران. .» اثری با موضوع نگارگری مینوشتید.
البته هنرهای دیگر هم مدنظرم هستند. اتفاقا کتاب دیگری دارم که کارهای مربوط به تالیف آن انجام شده است.
این اثر هم درباره خوشنویسی و آثار قدماست؟
خیر؛ موضوع و محتوای این اثر فرش است که در کتابی با قطع سلطانی چاپ خواهد شد. این اثر مجموعهای از دویست فرش ایرانی است. ما از طریق استاد ژوله با میراث فرهنگی صحبت کردیم تا آنها پس از انجام هماهنگیها دویست تخته فرش را از مخزن موزه فرش بیرون بکشیم و از آنها عکاسی کنیم. در ادامه هم شرحی برای آنها نوشته میشود تا به این واسطه، مجموعه مورد نظر در قالب کتابی نفیس منتشر شود.
اتفاقاتی که میگویید چه زمانی محقق شد؟ به هرحال خارج کردن آثار از مخزن کار راحتی نیست.
این پروژه سال ۱۳۹۰ استارت خورد و برای بالا بردن کیفیت کار بود که دویست فرش را از مخزن خارج کردیم. البته همانطور که میدانید و گفتید، خارج کردن آثار نفیس که به نوعی گنجینه کشور محسوب میشوند، کار راحتی نیست و به هماهنگیهای زیادی نیاز دارد. برای محقق شدن این کار، سازههایی که در بالای موزه فرش برپا کرده بودیم، این تصور را ایجاد کرده بود که ما در آن مکان مشغول بنایی و ساخت و ساز هستیم و قصدمان این است طبقه دومی را روی ساختمان بنا کنیم! کار تا این حد سخت و زمانبر بود.
بهر روی فرشهای که در مخزن هستند، ابعاد کوچکی ندارند. ما فرش داریم که ۱۵۰ متر است! چنین فرش بزرگی را به راحتی نمیتوان جابجا کرد و از مخزن خارج کرد. خلاصه اینکه عکاسی از دویست تخته فرش انجام شد و به فکر نگارش مقدمه کتاب افتادم که استاد ژوله برای هر فصل از اثر این کار را انجام داد و متنی را در رابطه با دوره خلق اثر و چیستیها و چراهای مربوط به آن نوشت.
برای تالیف اثری متفاوت چه ویژگیهایی را مدنظر قرار دادهاید؟
من برای ایجاد ویترینی در رابطه با اثر به ذهنم رسید به واسطه عکس آثار و توضیحاتی که درباره آنها ارائه میشود، دمویی با کیفیت به مخاطب ارائه دهم.
بالا بردن کیفیت کتاب از تیراژ آن کاست؟
ما تیتراژ دوهزار نسخه را در نظر داریم. همانطور که گفتم این پروژه سال ۱۳۹۰ کلید خورد و سال نود و شش یا نود و هفت بود که وارد پروسه چاپ شدیم. شاید باورتان نشود، اما کتاب حدود ۹ ماه است که در صحافی است. اگر تعریف محسوب نشود باید بگویم برای حفظ شأنیت هنر فرش خیلی تلاش کردهایم. نیتم این بوده که این کتاب به خارج از ایران برود و واکنش ناشران خارجی را برانگیزد، تا آنها ببیند کشوری که سرتاسر مورد تحریم است و زیر فشارهای اقتصادی است و با عدم امکانات مواجه است، چقدر با غیرت در زمینه هنر و فرش کار میکند.
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم اغلب آثار متعلق در گنجینههای موزهها عکاسی نشدهاند.
همینطور است. یادم هست سال نود و هشت یکی از کارشناسان آمریکایی (احتمالا برای حضور در نمایشگاه فرش) به ایران آمده بود. این فرد یکی از دوستان استاد ژوله بود و آقای ژوله، او را از تالیف کتاب فرش مطلع کرده بود. آن کارشناس آمریکایی گفته بود اگر ممکن است میخواهم کتاب را از نزدیک ببینم (گویا خودش هم میخواست چنین اثری در رابطه با فرش چاپ کند). زمانی که این کارشناس به دفتر ما آمد و ماکت کتاب را برایش ورق زدم، حین این کار دیدم یک قدم عقب رفت! قضیه این بود که با دیدن یکی از فرشها چنین واکنشی نشان داد. بعد گفت ما تصور میکردیم این فرش شش تخته است اما با این کتاب شما معادلات ما بهم ریخت! در ادامه از ما خواست اگر ممکن است فایل عکس فرش را در اختیارش بگذاریم که بتواند درباره آن تحقیقات کند. میخواهم بگویم فرش ایرانی ما برای این فرد آمریکایی که خودش کارشناس بود و تخصص داشت، ناشناخته بود. موارد اینچنینی بدون شک از هنر باقدمت و با ارزش ما حکایت دارد و به هرحال باید برای معرفی بهتر آن به جهانیان بکوشیم. ؛ لذا به نظرم یکی از کارهای خوب در اینباره تالیف و چاپ کتابهای نفیس است. تلاش ما هم تمرکز روی همین موضوع است. اتفاق دیگری که لازم میدانم بیان کنم این است که در مقدمه کتاب و متون مربوط به فصلها، علاوه بر استاد ژوله از وجود استاد سیروس پرهام (مترجم، ویراستار، منتقد ادبی، هنرشناس، فرششناس ایرانی و از بنیانگذاران سازمان اسناد ملی ایران) و استاد پرویز تناولی بهره بردهام و بابتش خدا را شکر میگویم. به هرحال این اساتید اصطلاحا استخوان خرد کردههای عرصه هنر هستند. در نهایت نسبت به مقدمه، محتوا و شرح اصطلاحات و ارائه توضیحات درباره آثار حساسیتهایی از جانب من وجود داشته. در کنار همه اینها سعی کردهایم به نوعی شیرینکاری هم به خرج بدهم؛ لذا فرش این هنر جهانی را در کنار نگارگری و خوشنویسی قرار دادهام. متن فارسی قسمت اول کتاب در قالب خوشنویسی توسط آقای کاوه انجام شده است.
خودتان بخشهای نگارگری کتاب را انجام دادهاید؟
خیر نگارگریها کار استاد زاویه است. اینطور نبوده که هر طرحی که دلمان میخواهد را کار کنیم بلکه از نگارگریهایی استفاده شده که در آنها فرش به کار رفته است. فرش در نگارگری ما جایگاه خود را نشان داده و من هم سعی کردهام به عنوان شیرینکاری از این مقوله در کتاب فرش بهره ببرم.
به عنوان آخرین سوال بگویید کتاب «فرش» در نهایت چه زمانی منتشر میشود؟
تلاشمان این است اثر تا حدود یکی دوماه دیگر روانه بازار شود.
انتهای پیام/