مسئول ارتباطات مرکز پژوهشهای لبنان چشمانداز این کشور پس از انتخابات را صحنه امیدها و ابهامها توصیف کرد.
«علی عزالدین» مسئول ارتباطات مرکز پژوهشهای لبنان در توصیف صحنه این کشور پس از انتخابات در یادداشتی اختصاصی برای ایلنا نوشت:
پس از اعلام نتایج انتخابات پارلمانی لبنان که در یک فضای مردمی، رسمی و حزبی برگزار شد و رنگ منطقهای و بیشتر مذهبی گرفت، با خوانشهای متفاوتی روبهرو هستیم.
در مقابل وعدههای داه شده از سوی همه فهرستهای انتخاباتی، احزاب و تشکلها با دو موضع مهم که بیشترین جایگاه را در اظهارات نامزدها داشتند، مواجه هستیم: خلع سلاح مقاومت و تلاش برای مرتبط کردن آن با مشکلات لبنان و حمایت از سلاح مقاومت و تلاش برای امتناع از تحمیل ادعاهای گروه مقابل.
تمرکز اصلی در این بحث، بررسی ماحصل انتخابات و صفبندیهای جدید آن در راهروهای پارلمان لبنان است.
پس از هفتم ماه می و متعاقب آن نشست سران لبنان در پایتخت قطر، همه به قاعده منشور ملی بازگشتند، اگرچه تیم مقاومت و متحدانش میتوانستند خواستههای خود را تحمیل کنند، اما گزینه همکاری و مشارکت را برگزیدند، صرفنظر از اینکه عدهای معتقد هستند چنین اقدامی به گروه دشمن حزبالله و همپیمانانش فرصت بازگشت به صحنه سیاسی و میدانی لبنان را داد.
ندای مقاومت، مشارکت و همیاری همگانی در کشور بوده و هست و این درست نقطه عکس وقایعی است که در زمان دولت «فؤاد سنیوره» نخستوزیر پیشین لبنان پس از استعفای وزرای شیعه رخ داد.
نبرد قدرت در پارلمان موقوف به انتخاب رئیس جمهور و نخستوزیر است.
در پارلمان لبنان پس از اینکه دو حزب شیعه تمامی کرسیهای شیعیان را به دست آوردند و به رغم اینکه جناحهای سیاسی پیروز اعلام کردند که «نبیه بری» را به عنوان رئیس پارلمان معرفی نمیکنند، اما واقعیت چیز دیگری است؛ نخست اینکه آنها برنده شیعه خارج از دو حزب شیعی ندارند. دوم اینکه نبیه بری یعنی کسی که نمیخواهند او را به عنوان رئیس انتخاب کنند، بزرگترین نماینده از نظر سِنی است و با وجود این عوامل، او نبرد برای معاونت پارلمان را آغاز میکند و به تبع، از همین نقطه، تسویهحسابها صورت می گیرد و این امر مشروط به تشکیل تمامی کمیسیون های پارلمان میشود.
در مورد دولت لبنان، ممکن است مدت زمانی طولانی برای دستیابی به توافق بر سر جزئیات تعیین تکلیف و تألیف صرف شود و در عین حال با صداهایی مواجه شویم که خواهان تغییر معادلات و بدیهیات بیانیه دولت است تا اهداف آن را در برابر فروپاشی بزرگ اقتصادی در لبنان مشخص کند.
مردم لبنان وظیفه دموکراتیک خود را برای شرکت در انتخابات به رغم تحریمهای فراوانی که برای بیان اعتراض یا احساس ناامیدی از اصلاح کشور صورت گرفت، انجام دادند و حال میخواهند ببینند چه کسی امنیت غذائی و اقتصادی شهروند لبنانی را در سایه تحریمهای سازمان ملل که به بهانههای واهی و مختلف تحمیل شد، تأمین میکند و چه برنامهای برای استرداد اموال چپاولشده مردم دارد.
مردم میخواهند بدانند برنامه نامزدهای نخستوزیری برای چرخش به سمت شرق یا دوستان خارجی برای تدوین برنامههای اقتصادی و برنامههای مدرن توسعه چیست؟ آیا دیکتههای خارجی و طمع رژیم صهیونیستی به آب و نفت و گازمان را رد میکنند؟
آزادسازی ذهنیت شکستخوردهای که معتقد است ما نمیتوانیم با زبان استکبار مبارزه کنیم، دشوارتر از آزادسازی سرزمین است. حقیقت این است که فرهنگ زندگی که برخی از لبنانیهای داخل به طور سطحی از آن دفاع میکنند، نویدبخش ارتقای جایگاه لبنان در صحنه بینالمللی و نظم جهانی در آینده نزدیک نیست.
این ایدههای بزرگ هستند که نتایج بزرگتری میدهند و ماحصل آن خروج از ادبیات حذف و همیاری همه مردم لبنان برای ساخت میهنی آزاد و مستقل است که نسل های آینده را به جای مهاجرت به خارج از کشور به میهن امیدوار میکند.
انتهای پیام/