دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا از سفر ٩ روزه خود به واشنگتن بازگشته و باید، دوباره در کوران چالشهای داخلی قرار گیرد که در زمان غیبت او نیز بیشتر شده است. تحقیقات در خصوص دخالت روسیه در انتخابات ادامه دارد و دامنه آن به داماد دونالد ترامپ یعنی جرد کوشنر نیز کشیده شده است.
به نظر شما ابعاد تحقیقات پرونده دخالت روسیه در انتخابات امریکا تا چه حد گسترده خواهد شد و آیا این موضوع که اکنون معطوف به اطرافیان رییسجمهور ایالات متحده است به سمت شخص دونالد ترامپ نیز کشیده خواهد شد؟
این موضوع قبل از پیروزی آقای ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری امریکا آغاز شده است و اسناد و مدارک حکایت از آن دارد که ماهها قبل از برگزاری انتخابات، دولت وقت و مقامهای دستگاههای اطلاعاتی امریکا، کمپین دونالد ترامپ را زیرنظر گرفته بودند. گویا به شواهدی دست پیدا کرده بودند که نشان میداد افرادی از درون ستاد انتخاباتی با روسها در تماس هستند و پس از پیروزی دونالد ترامپ نیز باراک اوباما نیز نسبت به فعالیت برخی از افراد داخل کمپین ترامپ هشدار داد. بهطور مشخص اعلام کرد که مایکل فلین روابط مشکوکی با روسها دارد به همین دلیل از ریاست سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع عزل شده است. از همین رو اوباما به ترامپ هشدار داد که از فلین در تیم خود استفاده نکند که به این موضوع توجهی نشد و فلین به عنوان مشاور امنیت ملی معرفی شد. به موازات بیتوجهیهایی که دونالد ترامپ عمدا یا سهوا نسبت به هشدارهای امنیتی انجام میداد حساسیت دستگاههای امنیتی بیشتر شد و روز به روز اطلاعات بیشتری به دست آمد و توسط رسانهها درز داده شد. تا جایی که بعد از اینکه تعدادی از مشاوران ارشد دونالد ترامپ در مظان اتهام قرار گرفتند اکنون این تحقیقات به داماد دونالد ترامپ، جرد کوشنر رسیده است که در حلقه اصلی مشاوران رییسجمهور قرار دارد که از نفوذ بسیار بالایی نیز برخوردار است. اکنون این تحقیقات بسیار گسترده شده و چه بسا در فاز بعدی شخص رییسجمهور امریکا را نیز درگیر خود کند. اکنون هیچ اتهام یا شواهدی وجود ندارد که رییسجمهور امریکا در مظان این اتهام قرار دارد. اما همانگونه که میتوان پیش بینی کرد، همانگونه که ابتدا تحقیقات از افراد کم اثرتر و از مشاوران کم اهمیتتر فلین آغاز شد و به افرادی مانند مایکل فلین و اکنون جرد کوشنر رسید، میتوان پیش بینی کرد که با ادامه این مسیر شخص رییسجمهور امریکا نیز مورد بازجویی قرار گیرد که در این صورت قابل انتظار است، رسواییای که برای ریچارد نیکسون رقم زده شد برای دونالد ترامپ هم رخ دهد.
آنگونه که رسانههای امریکایی مطرح کردند، جرد کوشنر در جریان بازجویی اف بیآی اعتراف به تلاش برای ایجاد یک کانال محرمانه برای ارتباط با روسیه کرده است. اولا اینکه آیا طبق مدارک موجود چنین موضوعی تحقق پیدا کرده و تا چه حد میتواند این موضوع برای کوشنر دردسر ساز شود؟
شواهد نشان میدهد که اینگونه اتهامات معمولا به واقعیت نزدیک است. هنوز کاخ سفید این اخبار را تکذیب نکرده است. بنابراین میتوان گفت که چنین تلاشهایی صورت گرفته است. اینکه رییس سابق سیا این موضوع را به عنوان اقدامی سادهلوحانه بنامد نشان میدهد که اتفاقاتی در این بین رخ داده و دستهای پشت پردهای نیز وجود داشته است. ضمن اینکه قابل انتظار بود با رویکردی که دونالد ترامپ نسبت به روسها دنبال میکند. همچنین با توجه به تماسی که مایکل فلین با سفیر روسیه در روز امضای مصوبه تحریمهای جدید علیه روسیه توسط باراک اوباما داشت به روسها برای جلوگیری از اقدام متقابل وعده میدهد که این تحریمها با روی کار آمدن دولت جدید برداشته خواهد شد. میتوان اقدام جرد کوشنر برای ایجاد یک کانال ارتباطی محرمانه را به واقعیت نزدیک دانست. به هر حال باید این موضوع را در نظر بگیریم که افرادی مانند جرد کوشنر در صحنه سیاست بسیار تازه کار هستند و اصلا با مختصات و مناسبات سیاسی آشنایی زیادی ندارند و قابل انتظار است که چنین گافهایی را بدهند. اما از آنجایی که اکنون هم مشاور و هم عضوی از خانواده رییسجمهور امریکا است چنین صحبتهایی در زمانی رخ داده که میتواند دردسرهای فراوانی را هم برای شخص کوشنر و هم برای رییسجمهور امریکا که متهم به تبانی با روسها بر سر موضوعات مختلف است ایجاد کند .
تیم انتقالی آقای ترامپ چه نیازی به یک خط ارتباطی محرمانه داشتند که حتی نیاز به اطلاع دستگاههای اطلاعاتی امریکا نداشتند، آیا به نظر شما قصد داشتند اطلاعات خاصی را با یکدیگر ردو بدل کنند؟
در این خصوص نمیتوان به صورت دقیق سخن گفت. ولی شاید بتوان این موضوع را ارزیابی کرد که دونالد ترامپ با این ذهنیت و به این اعتبار که تشکیلات در ایالات متحده فاسد است و خودش را به عنوان مبارزه با تشکیلات فاسد در ایالات متحده قلمداد میکرد قاعدتا برای خلاصی از این تشکیلات که سلطه داشته بر روندهای تصمیمگیری در واشنگتن، سعی کرده تا نهادهای موازی را بدون اطلاع این تشکیلات به قول او فاسد ایجاد کند و کار خود را پیش ببرد. شاید از این جهت احساس نیاز به ایجاد خط ارتباطی مستقیم با روسها کردند. این خط ارتباطی مسبوق به سابقه است. خط سرخی که بعد از بحران موشکی کوبا به وجود آمد این زمینه را ایجاد کرد که در طول جنگ سرد دو کشور بتوانند با یکدیگر مذاکره کنند.
این خط ارتباطی بین دو دولت بود و دستگاههای امنیتی کاملا مطلع بودند اما این موضوع به نظر شما متفاوت از این تعریف نیست؟
بله این موضوع کاملا متفاوت است. آنها قصد داشتند از این الگو استفاده کنند با این تفاوت که افراد زیادی شنونده مکالمات نباشند زیرا خط سرخ پیشتر کاملا زیرنظر دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده قرار داشت. ولی تیم ترامپ به این نتیجه رسیده بودند که این خط نمیتواند اهداف را تامین کند. بنابراین نیاز است که یک خط ارتباطی کاملا خصوصی به وجود آید. ولی اینکه دلایل دیگری برای آن وجود دارد هنوز مشخص نیست و باید تیم آقای ترامپ پاسخگو باشند.
یعنی تیم دونالد ترامپ به روسها بیش از دستگاههای امنیتی امریکا اعتماد داشتند؟
این موضوع هم مطرح است. چرا که آنها احساس خطر میکردند و خود را فارغ از تشکیلات امریکا میدانستند و نگران بودند که دستگاههای اطلاعاتی دست به اقدامات توطئهآمیز بزنند. بالاخره شواهدی نیز نسبت به این قضیه وجود داشته است. آنها قصد داشتند در فضای بهشدت ضد روس در امریکا نزدیک به روسها شوند پس نیاز به پیش رفتن از طریق یک کانال مطمئن بوده است؛ کانالی که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی دسترسی نداشته باشند. اما با توجه به اینکه بیشتر اعضای تیم ترامپ تازهکار بودند، شاید تصور نمیکردند که تمام این فعالیتها زیر بررسی و نظارت دستگاههای امنیتی امریکا قرار داشته باشد. از جرد کوشنر انتظار چندانی وجود نداشت چرا که با عالم سیاست ارتباط چندانی نداشته است، اما از مایکل فلین که رییس یکی از بزرگترین دستگاههای اطلاعاتی امریکا بوده چنین حرکتی بعید بوده است و مشخص نیست که چرا تا این حد بیمبالاتی به خرج داده و زمانی که اجازه نداشته، با سفیر روسیه گفتوگو کرده است بدون اینکه بداند تمامی این مکالمات شنود میشود و میتواند علیه او در دادگاه مورد استفاده قرار گیرد. اینکه چرا دست به چنین اقدام بیمبالاتی زده است هنوز مشخص نیست و باید دید که چرا فردی مثل مایکل فلین دست به چنین کاری زده است.
با توجه به شرایط موجود یک بیاعتمادی جدی میان آقای ترامپ و دستگاههای امنیتی امریکا وجود دارد، این موضوع نمیتواند یک ضربه جدی به دولت امریکا وارد کند؟
من فکر میکنم در حال حاضر شرایط از بیاعتمادی گذشته و به یک جنگ قدرت میان کاخ سفید و دستگاههای اطلاعاتی بدل شده است. جامعه اطلاعاتی به نمایندگی از تشکیلات سیاسی در امریکا و گروهی که تلاش میکنند ناهمخوان از تشکیلات باشند در یک نبرد جدی قرار گرفتهاند. رسانههای بزرگ، جامعه اطلاعاتی، بخشی از کنگره و بروکراسی امریکا و بقایای دولت اوباما از یک طرف و دولت ترامپ که آمده بود حرفهای جدید و خارج از قواعد را بدون در نظر گرفتن مصلحتها با کشورهایی مثل روسیه نزدیک شود، روبهروی هم قرار گرفتند. ائتلاف مخالف دولت از طریق پروندهسازی تلاش میکند که دولت کنونی امریکا را در مدار هیجانات ضد روسی در امریکا قرار دهد. هرچقدر دولت ترامپ علیه روسیه موضع بگیرد و تلاش کند در سطح جهانی با روسیه برخورد کند احتمال فروکش کردن تحقیقات قوت میگیرد. در غیر این صورت برای اینکه خطر به حاشیه رانده شدن مقابله با روسیه را کاهش دهند حتی حاضر به استیضاح رییسجمهور هستند به شرطی که این روند به ایالات متحده کمک کند تا بتواند برتری خود را نسبت به تمام رقبای داخلی و خارجی حفظ کند از جمله در مقابله با روسیه.
آقای ترامپ چه هدفی را دنبال میکند که شرایط برایش روز به روز بدتر میشود؟
اگر دوره کوتاهمدت ریاستجمهوری دونالد ترامپ را مورد بررسی قرار دهید، تا زمان حمله امریکا به پایگاه هوایی سوریه بر سر قضیه سلاحهای شیمیایی، ائتلاف ضدروسی که جریان تحقیقات را پیگیری میکرد، بسیار روی مواضع خود محکم بود و افشاگریهای بسیار گستردهای را نیز انجام داد و تا برکناری فلین پیش رفت و نشان داد که قصد دارد این ماجرا را دنبال کند. اما حمله به پایگاه هوایی سوریه، به نوعی نشان داد که قصد ندارد سیاست آشتیجویانه با روسیه را در پیش بگیرد. از همین رو فضای رسانهای علیه ترامپ فروکش کرد. در این فضا بود که به نظر میرسد که دولت ترامپ به نوعی اطمینان خاطر نسبت به اینکه ماجرا ختم به خیر شده و گفتوگویی هم با لاوروف انجام داد و تصور میکرد که ائتلاف ضد ترامپ این موضوع را تقریبا کنار گذاشتهاند. اما با خطری که این ائتلاف ضد روسی از نزدیکی ترامپ و مسکو احساس کرد اقدامات خود را از سر گرفت. زیرا شاهد آن بودیم که جیمز کومی، مدیر سابق اف بیای اخراج شد و اکنون تحقیقات تا مرز داماد ترامپ نیز پیش رفته است. حالا نیز ترامپ دست به اقدامات احتیاطی زده و وکیلی را استخدام کرده که بناست یک تیم حقوقی را تشکیل دهند که برخی رسانهها از آن به عنوان اتاق جنگ کاخ سفید یاد کردند. ٩روز هم دونالد ترامپ خارج از امریکا بود و مذاکرات مهمی را هم در خاورمیانه و هم اروپا داشت. اما حالا که به واشنگتن بازگشته این داستان مجدد شعلهور میشود. همین که دونالد ترامپ در اقدامی کمسابقه مصاحبهای مطبوعاتی را در فرودگاه برگزار نکرده نشان میدهد که خصومت میان ائتلاف ضد روسی و کاخ سفید کماکان ادامه دارد. شاید این فشارها باعث شود تا دونالد ترامپ یک بار دیگر در موضع تجدید نظر در قبال سیاستهای خود در قبال روسیه قرار گیرد و سیاستهای سختگیرانهتری در زمینه اوکراین و سوریه انجام دهد تا مابه ازای آن رضایتی را از سمت ائتلاف ضدروسی جلب کند تا روند تهاجمی خود را آهسته کند. اما اگر دونالد ترامپ همچنان بخواهد بر موضع خود روی نزدیکی به روسیه پافشاری کند این حملات نیز ادامه خواهد داشت و این افشاگریها و درز اطلاعات گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد.
مایک پنس، معاون اول ترامپ در این جریان سکوتمعناداری اختیار کرده است، آیا فکر نمیکنید ایشان هم تا حدودی پشت این جریان قرار دارد؟
هر معاونی شاید دوست داشته باشد جای رییس خود باشد. در اینکه موضع مایک پنس برای بخشی از آن ائتلاف ضد ترامپ و به خصوص دموکراتها نگرانکننده است. دموکراتها بیشتر از اینکه از ترامپ احساس خطر کنند از مایک پنس احساس خطر میکنند. اینکه ترامپ استیضاح و از کار برکنار شود و معاون او جانشین وی شود میتواند فضای بهشدت دستراستی محافظهکارانه از نوع مذهبی را در امریکا حاکم کند که از نظر جریان لیبرال در امریکا بسیار خطرناکتر از دیدگاهها و مواضعی است که دونالد ترامپ اتخاذ میکند. بنابراین میتوان گفت که شاید دموکراتها تحفظی نسبت به اعمال فشارها داشته باشند که بودن یک ترامپ زیر فشار این رسوایی به مراتب بهتر از این باشد که به شخصیتی مثل مایک پنس منتقل شود. اما بخش دیگر ماجرا این است که به هر حال مایک پنس تلاش میکند که خود را از این ماجرا دور کند. نشانههایی هم وجود دارد که پنس در حال همکاری با جریان ضد روسی است. نباید فراموش کنیم که برکناری فلین به این دلیل رخ داد که ثابت شد مایک پنس را فریب داده است و زمانی ترامپ حکم اخراج فلین را صادر میکند که پنس پیش او میرود و عنوان میکند که فلین، من را بهعنوان معاون اول فریب داده است. برخیها معتقدند که این اقدام با هماهنگی فلین صورت گرفته تا بتوانند حلقه را دور رییسجمهور تنگ کنند ولی نه اندازهای که تصور کنیم که مایک پنس اقدامات آشکاری را علیه رییس خود انجام میدهد. به هر حال افشای این قضیه میتواند تبعات بسیار بدی برای رییسجمهور و معاون اول ایجاد کند که پنس مایل نیست وارد این فضا شود. شاید پنس منتظر هست تا سرانجام این بازی بزرگ مشخص شود، اگر احساس کند که فرآیند علیه ترامپ حرکت میکند، علیه رییسجمهور مواضعی را اتخاذ کند.
این امکان وجود دارد در حالی که کنگره و سنا در اختیار جمهوریخواهان قرار دارد، رییسجمهور مطلوب خود را استیضاح کنند و موقعیت خود را متزلزل کنند؟
یک مقدار این موضوع دور از ذهن است. زیرا به هر حال استیضاح رییسجمهور، چه از آن نجات پیدا کند یا حتی برکنار شود، در حقیقت یک لطمه سنگینی به حزب رییسجمهور وارد میکند و سران حزب مانند پل رایان خواهان ادامه روند تحقیقات تا مرحله استیضاح نیستند. اما بدنه حزب نگران انتخابات سال ٢٠١٨است. از این جهت که اگر نسبت به اتهامات سنگین علیه رییسجمهور و نزدیکان وی سکوت کنند، ممکن است از سوی رایدهندگان امریکایی مورد سرزنش قرار گیرند. جمهوریخواهان کنگره اکنون بر سر یک دوراهی قرار دارند که یا باید رییسجمهور هم حزبی خود را حفظ کنند یا باید خطر از دست دادن کرسیهای کنگره را به جان بخرند. اینکه در این دوره پای رییسجمهور به استیضاح کشیده شود مقداری دور از ذهن به نظر میرسد مگر اینکه دموکراتها در انتخابات سال ٢٠١٨ پیروز شوند که احتمال طرح شکایت قضایی علیه رییسجمهور و نزدیکانش قوت بگیرد.
در شرایط فعلی این موضوع را غیرممکن میبینید؟
من نمیگویم غیرممکن است. این موضوع بستگی به اسناد و مدارک دارد. الان مدارکی که در اختیار افکار عمومی قرار گرفته به حدی قوی نیست که بحث استیضاح را شدت ببخشد. این را باید در نظر گرفت که بناست جیمز کومی، رییس سابق اف بیآی در کمیته تحقیقات سنا شهادت دهد که بسیار مهم است چه سخنانی را مطرح میکند. همچنین مایکل فلین به کمیته احضار شده است. اگر از این جلسات اطلاعاتی خارج شود که نقش رییسجمهور را در این رسوایی نمایان کند شاید مقاومت سران حزب هم نتواند به او کمکی کند و مجبور هستند که به استیضاح تن دهنداما تا قبل از آن تلاش دموکراتها و تعدادی از جمهوریخواهان ردهمیانه نمیتواند شرایط را برای ترامپ و سران حزب جمهوریخواه نگرانکننده کند.
منبع:اعتماد