یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: در ایران احزاب میتوانند بر افکار عمومی بسیار موثر باشند اما به دلیل اینکه از یک سو یک پیوند ارگانیکی میان نظام سیاسی جمهوری اسلامی و احزاب شکل نگرفته است و از سوی دیگر، نظام پارلمانی و انتخاباتی ما نظام حزبی نیست، احزاب نمیتوانند آن نقش تاثیرگذار و تعیینکننده خودشان را داشته باشند.
غلامرضا ظریفیان در گفتوگو با پایگاه خبری اعتماد نو به نقل از ایلنا، درباره اینکه پس برگزاری انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری مطرح شد، با توجه به سابقهای که علی لاریجانی و حسن روحانی در سیاست ایران دارند این دو در آینده یک حزب سیاسی تشکیل دهند که مانند حزب “جمهوری اسلامی” تاثیرگذار باشند، گفت: عالم سیاست، عالم ممکنها است و اساس سیاست هم متکی بر این امر است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: با توجه به تغییراتی که شرایط و زمانه پیدا میکند هر نوع کنش، ائتلاف و جدایی در سیاست با ممکنها عجین شده است. افراد، جریانها و گروهایی با توجه به موقعیت، زمان و شرایطشان تصمیم میگیرند که به چه سمت و سویی بروند.
وی با بیان اینکه عالم سیاست در ایران با پیچیدگیها و فراز و نشیبهای زیادی رو به رو است، اظهار داشت: یک فرد میتواند در یک برههای از زمان مورد حمایت صددرصدی جریان و گروههای مردمی باشد اما ممکن است همین فرد در یک دوران دیگر مورد اعتماد مردم نباشد؛ بنابراین در عالم سیاست هر نوع تغییر و تحولی ممکن است، روی دهد.
ظریفیان یادآور شد: آقایان لاریجانی و روحانی یک تجربه زیستی بسیار طولانی در نظام جمهوری اسلاامی دارند اما متاسفانه به دلیل آنکه در ایران احزاب نقش پر رنگی تاکنون نداشتهاند، با قاطعیت نمیتوان گفت که این دو دست به تشکیل حزبی میزنند یا خیر.
ظریفیان خاطرنشان کرد: احزاب به عنوان عقل متصل به هر نظام و جامعهای میتوانند نقش بسیار مهمی در بازسازی عرصه سیاست و انباشت تجربهها داشته باشند، توجه داشته باشید در بسیاری از کشورها که احزاب به رسمیت شناخته میشوند، در ساختار سیاسی نقش مهمی به آنها داده میشود که در کشور ما هم میتوان با سپردن این کار به احزاب، تغییر و تحول در عرصه سیاسیمان را ایجاد کنیم.
وی افزود: در ایران احزاب میتوانند بر افکار عمومی بسیار موثر باشند اما به دلیل اینکه از یک سو یک پیوند ارگانیکی میان نظام سیاسی جمهوری اسلامی و احزاب شکل نگرفته است و از سوی دیگر، نظام پارلمانی و انتخاباتی ما نظام حزبی نیست، احزاب نمیتوانند آن نقش تاثیرگذار و تعیینکننده خودشان را داشته باشند.
این فعال سیاسی بیان کرد: اینکه آقایان لاریجانی و روحانی در کنار هم حزبی را تشکیل میدهند و یا هر کدام به تنهایی حزبی را تاسیس میکنند، در عالم سیاست ناممکن نیست، اما با توجه به تجربه زیستی این افراد در نظام جمهوری اسلامی ایران که کاملا علمی و عملی بوده است امکان اینکه این افراد حزبی را تشکیل دهند، زیاد نمیدانم؛ چراکه تجربه حضور احزاب در جامعه بیانگر این است که نقش کم تاثیری در نظام سیاسی ما دارند.
وی یادآور شد: متاسفانه ما با یک کثرت خارج از قاعده و عرف در ارتباط با تعدد احزاب در ایران رو به روبه هستیم و خود همین امر موجب شده است بسیاری از احزاب نیروهای توانمندشان در جامعه سیاسی پخش شوند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: به خاطر داشته باشید احزاب متکثر نمیتوانند آن نقش تاثیرگذار بر افکار عمومی را داشته باشند، از همین رو بعید نیست حتی شاید در آینده احزاب ایران در هم ادغام شوند تا بتوانند آن تاثیرگذاری را که باید داشته باشند.
وی اظهار داشت: معتقدم تجربه زیستی روحانی و لاریجانی به آنها دیکته نخواهد کرد اگر حزب تشکیل دهید حزبتان میتواند نقش تاثیرگذاری در عرصه سیاست داشته باشد، بنابراین در عین حال که گفتم در عرصه سیاسیت هیچ چیز غیرممکن نیست اما باتوجه به تجربه زیستی که این آقایان دارند من احتمالش را کم میدانم به سمت تشکیل یک حزب بروند.
وی درباره اینکه گفته میشود حسن روحانی اگر شجاعت داشته باشد میتواند جای مرحوم هاشمی رفسنجانی را در سیاست ایران بگیرد، گفت: آقای روحانی در دوره ریاست جمهوریاش نشان داد از شجاعتهای خوبی برخودار است، اما مقایسه کردن آقای هاشمی با آقای روحانی قیاس معالفارق است، آن هم از این جهت که آقای هاشمی دارای اعتبار اجتماعی تاثیرگذار بودند که در یک بستر تاریخی شکل گرفته بود به هرحال ایشان به عنوان نیروی مبارز قبل از انقلاب شناخته میشود که در پیروزی آن نقش بسزایی داشت.
ظریفیان ادامه داد: مرحوم هاشمی رفسنجانی نزد بینانگذار جمهوری اسلامی ایران جایگاهی بخصوصی داشتند، در مقاطع مختلف مخصوصا در دهه اول انقلاب در پستهای مختلفی حاضر شدند و در ارتباط با جنگ و بحث رهبری بعد از امام نقشهای مهمی ایفا کردند که این عمکلردها از او یک سرمایه اجتماعی ساخت.
وی یادآور شد: در دورهای که سرمایه و پشتوانه همراه با آقای هاشمی آسیب دید، ایشان به دلیل انباشت تجارب نابی که در دورههای مختلف به دست آورده بود توانست شجاعتهای ویژهای را اعمال کند که مشاهده کردیم به واسطه همین شجاعتها آن سرمایه اجتماعی بازتولید شد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: آقای هاشمی سرمایه اجتماعیاش را از گستردگی ارتباطاتش به دست آورده بود، اما آقای روحانی با آن گستردگی ارتباطات رو به رو نیست حتی نقدی که به ایشان میشود این است که با نوعی انزوا و با یک محدودیت در ارتباطات که بیشتر هم خودخواسته است رو به رو است.
وی افزود: آقای هاشمی رفسنجانی پایگاه جدی نزد حوزه علمیه، انقلابیون و حتی در میان دگراندیشان و روشنفکران با همه نقدهایی به ایشان میکردند، داشتند. آقای هاشمی در بزنگاههای تعیینکننده انقلاب نقش بسزایی داشت. آقای هاشمی نزد امام و نزد رهبری با همه اختلاف دیدگاههایی که داشتند از جایگاه ویژهای برخوردار بود و حتی در میان اصولگرایان هم جایگاه نسبتاً خوبی داشت بنابراین مقایسه آقای هاشمی با آقای روحانی از این جهت قیاس معالفارق است.
ظریفیان ادامه داد: با وجود اینکه اعتبار اجتماعی آقای روحانی به دلایل عدیدهای بخصوص در دوره دوم ریاستجمهوریاش به شدت آسیب دید، اما متصورم ایشان میتواند همچنان نقشی ایفا کند، چرا که آقای روحانی، یک روحانی است و قدرتها و ضعفهای خودش را دارد.
وی گفت: پدیده هاشمی اگر نخواهم بگویم استثنایی، اما پدیدهای کمنظیر بود که با شرایط ویژه و خاص خودش در طول تاریخ شکل گرفت و نهایتا علیرغم فراز و فرودهایی که داشت یک وزنه سنگین بود که دوست و دشمن و مخالف و موافق نمیتوانست آن را نادیده بگیرد.
انتهای پیام/