به گزارش ایسنا، انتقادها و اظهارنظرها درباره وضعیت ارکستر سمفونیک تهران و اعلام خبر فعالیت این ارکستر زیر نظر یک شورای تخصصی، پرسشهایی از این دست را ایجاد میکند که آیا چنین اتفاقی میتواند نویدبخش بهبود عملکرد ارکستر سمفونیک تهران باشد که از مدتی قبل با حاشیهها دست و پنجه نرم میکند؟ آیا تشکیل این شورا تضمینی برای افزایش دستمزد نوازندگان به عنوان یکی از مشکلات مطرحشده خواهد بود؟ و اینکه آیا این شورا میتواند در انتخاب و جذب رهبرهای باسابقه و کارکشته داخلی و خارجی برای هدایت ارکستر نقش مثبتی داشته باشد؟
این گزارش در ادامه نگاهی دارد به برخی مسائل و مشکلاتی که به اعتقاد برخی از رهبرهای ارکستر و موسیقیدانها، ارکستر سمفونیک تهران این روزها با آنها دست و پنجه نرم میکند و برای حل آنها نیاز به سرمایهگذاری اساسی و اعتماد نو به نقل از برنامهریزی طولانیمدت و دقیق توسط متخصصان است؛ مشکلاتی همچون در اختیار نداشتن ساز خوب، نداشتن درآمد کافی برای نوازندگان، نبود رهبر دائمی باتجربه، نداشتن اعتماد نو به نقل از برنامهریزی کاری دقیق، انگیزه نداشتن نوازندگان و … .
ارکستر سمفونیکی که ماهها بدون رهبر بود
یکی از مشکلات اساسی ارکستر سمفونیک تهران، کاهش تمایل رهبرهای باتجربه برای هدایت آن است. آخرین رهبر دائمی این ارکستر هم سال گذشته به همکاری خود با آن پایان داد و این امر مشکل دیگری به مسائل این ارکستر اضافه کرد. با این حال هنوز مدت زیادی از این اتفاق نگذشته بود که ویروس کرونا در کشور شیوع پیدا کرد و امکان اجرای زنده از ارکستر و حتی تمرین گروهی از آن گرفته شد.
اگر بخواهیم به جریان استعفای شهرداد روحانی که عملکرد خود او نیز با انتقادهایی همراه بود، نگاهی داشته باشیم، باید به سوم بهمن سال ۹۸ بپردازیم. در شامگاه سوم بهمن سال گذشته قرار بود ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد روحانی با اجرای آثاری از راخمانینف و آثاری از بتهوون به روی صحنه برود. ولی بنیاد رودکی چند روز پیش از این اجرا با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد: «با توجه به مشکلات پزشکی و به درخواست شهرداد روحانی (رهبر دائم وقت ارکستر سمفونیک تهران)، تازهترین کنسرت این ارکستر به رهبری منوچهر صهبایی اجرا میشود.»
ولی ماجرا به همین جا ختم نشد و اجرای آن شب به رهبری صهبایی با تنشهای زیادی روبهرو بود تا جایی که اجرای ارکستر از اواسط اعتماد نو به نقل از برنامه بدون رهبر ادامه یافت. از همان زمان بود که زمزمههایی مبنی بر کنارهگیری یا خداحافظی شهرداد روحانی از ارکستر سمفونیک تهران در رسانهها منتشر شد.
در نهایت هم پنجم خرداد امسال بود که شهرداد روحانی با انتشار پستی در اینستاگرام خود از پایان همکاری با ارکستر سمفونیک تهران خبر داد. در این مدت هم با توجه به پیگیریهای پایگاه خبری ایسنا، مهدی افضلی (مدیر عامل بنیاد رودکی) از توضیح درباره اعتماد نو به نقل از برنامههایی که برای آینده این ارکستر دارد و یا باید داشته باشد، سر باز زده است.
رهبرهای مهمان یا ثابت؛ مساله این نیست!
به رغم اعتقاد برخی هنرمندان و رهبران ارکستر باسابقه مبنی بر لزوم همکاری با رهبر ثابت در کنار بهرهگیری از تجربیات رهبرهای مهمان درجه یک در ارکستر سمفونیک، این شورا در نخستین تصمیمگیریها اعلام کرده است: «با بررسی جوانب مختلف شرایط فعلی شورا به این نتیجه رسیدهایم که برای هدایت ارکستر سمفونیک تهران از رهبران مهمان استفاده کرده و بر این مبنا اعتماد نو به نقل از برنامهریزی لازم در حال انجام است.»
اما آنچه بیش از حضور رهبر ثابت یا مهمان، ارکستر سمفونیک تهران را دچار چالش می کند، اختصاص مبالغ لازم برای بهرهگیری از رهبران موسیقی درجه یک است.
لوریس چکناواریان ـ رهبر ارکستر و آهنگساز ـ از جمله هنرمندانی است که به طور کلی با هدایت ارکستر سمفونیک تهران توسط رهبرهای مهمان مخالف است و درباره این اتفاق گفته است: «با اداره ارکستر سمفونیک تهران با رهبرهای مهمان مخالف هستم، کما اینکه در دنیا چنین چیزی وجود ندارد. اینکه در ایران میگویند که میخواهند ارکستر سمفونیک تهران را با رهبرهای مهمان اداره کنند، حرف درستی نیست و امیدوارم که اینگونه عمل نکنند؛ چون بودجه ندارند که بخواهند رهبر مهمان حرفهای دعوت کنند و اگر بخواهند دعوت کنند برای هر کنسرت حداقل باید پنج تا ۱۰ هزار یورو پرداخت کنند. پس رهبرهای درجه سه را دعوت میکنند که تجربه رهبری ندارند، موسیقی را با شنیدن اثر حفظ میکنند و دستانشان را مانند پلیس راهنمایی و رانندگی تکان میدهند.»
نصیر حیدریان ـ رهبر ارکستر و استاد دانشگاه ـ پیشتر درباره هدایت ارکستر سمفونیک تهران با حضور رهبرهای مهمان به ایسنا توضیح داده بود: «بهتر است در حال حاضر از رهبرهای مهمان خوب ایرانی و رهبرهای باتجربه خارجی استفاده کرد. اکثر رهبرهای ایرانی در ارکستر حضور داشتهاند، باید دید اگر کارشان خوب بوده دوباره از آنها دعوت شود. البته زمانی که تصمیم میگیریم با رهبرهای مهمان ارکستر را جلو ببریم، نباید بین اعتماد نو به نقل از برنامهها وقفه ایجاد شود و مثلا اگر من دو هفته به ایران بیایم، رهبر بعدی باید بلافاصله بعد از کنسرت من در تهران حاضر باشد.»
اما علی رهبری ـ آهنگساز و رهبر ارکستر ـ معتقد است که برای ارتقای سطح کیفی ارکستر سمفونیک تهران، باید از حضور رهبرهای باتجربهای که در ارکسترهای مختلف کار کردهاند و رپرتوار دارند، بهره برد و در کنار آن از رهبرهای دیگر به عنوان رهبر مهمان هم استفاده کرد. زمانی که یک رهبر رپرتوار دارد، یعنی قطعات زیادی را میشناسد و به معنای دیگر مدیر ارکستر است. زمانی که از یک مدیر ارکستر برای یک رهبری استفاده میکنید، برای یک قطعه هفتهها کار نمیکند، در عوض سه روز تمرین میگذارد و بعد ارکستر را به روی صحنه میبرد. حال اگر رهبر رپرتوار نداشته باشد ناچار است مدام از وضع بد ارکستر بگوید و تمرینات را زیاد کند تا خودش به قطعات مورد نظر تسلط پیدا کند. ارکستر باید هر هفته اجرا داشته باشد.
درآمد پایین نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران
پس از انتخاب رهبر مناسب برای ارکستر سمفونیک تهران، یکی از مشکلات مهمی که گریبانگیر ارکستر است، به مسائل مالی و درآمد نوازندگان آن برمیگردد. درواقع حقوق نوازندگان این ارکستر تا حدی پایین است که خیلی از نوازندگان مطرح حاضر به ساز زدن در ارکستر سمفونیک تهران نمیشوند و آنها هم که در ارکستر فعالیت میکنند مجبورند برای تأمین هزینههای زندگی، چند جا کارهای غیرمرتبط با هنر خود انجام دهند.
ارسلان کامکار، کنسرت مایستر سابق ارکستر سمفونیک تهران بزرگترین مشکل ارکستر سمفونیک تهران را کمبود بودجه عنوان میکند و میگوید: «دلیل اصلی وضع ارکستر سمفونیک ما ارزش قائل نبودن دولت برای موسیقی است که از اثرات این امر دستمزد پایین نوازندگان ارکستر است.»
رهبرهایی که تا به حال با این ارکستر همکاری داشتهاند هم یکی از بزرگترین مشکلات ارکستر سمفونیک تهران را مسائل مالی میشمارند.
لوریس چکناوریان مشکلات مالی ارکستر سمفونیک تهران را اینگونه بیان میکند که این مشکلات حتی مانع خریدن ساز خوب برای نوازندگان میشود که این امر صدادهی ضعیفی را برای اجراهای ارکستر به همراه خواهد داشت.
او همچنین عنوان میکند که مسائل مالی باعث میشود نوازندگان در جاهای دیگر هم فعالیت کنند و درنتیجه زمان کافی برای تمرین نخواهند داشت.
نوازندگانی که تازه در ارکستر همنوازی یاد می گیرند
یکی دیگر از مسائلی که مشکلات کنونی ارکستر سمفونیک تهران را سبب شده، این نکته برشمرده می.شود که نوازندگان در زمان تحصیل در دانشگاه یا هنرستان، همنوازی در ارکستر را آموزش نمیبینند. البته این امر به این جهت اتفاق میافتد که دانشگاهها یا هنرستانها ارکستر ندارند و اگر دارند در سطح خوب و دارای اعتماد نو به نقل از برنامههای منظم نیستند. در غیر این صورت نوازنده از همان دوران تحصیل قطعات مختلفی را که در ارکسترها اجرا میشود تمرین میکرد و وقتی وارد فضای ارکستر میشد، رهبر تازه مجبور به آموزش همنوازی به نوازنده نمیشد.
چکناواریان قبلا در پاسخ به این پرسش که مشکلات ارکسترهای ما تا چه اندازه به وضعیت آکادمیک برمی گردد، به ایسنا توضیح داده است: «تمام هنرستانها و دانشگاههای موسیقی دنیا، ارکستر خودشان را دارند و هنرجویان در همان جا قطعات مختلف را اجرا میکنند، با آنها آشنا میشوند، یاد میگیرند و سپس وارد ارکستر میشوند. یادگیری زبان موسیقی یکی از طولانیترین رشتهها است؛ زیرا هنرجو از کودکی یادگیری یک ساز را آغاز میکند، پس از آن وارد هنرستان میشود و سپس وارد دانشگاه. مدتی هم باید در ارکسترهای درجه دو و سه بنوازد و اگر خیلی خوب باشد شاید در سن ۴۰ سالگی موفق به ورود به ارکسترهای درجه یک شود.»
همچنین نصیر حیدریان که خود استاد دانشگاه است، درباره وظیفه رهبر ارکستر میگوید: «باید دید که نوازندگان ارکستر سمفونیک از چه دانشگاه یا هنرستانی وارد ارکستر میشوند. نوازندگان باید در دانشگاه یا هنرستان، رشته نوازندگی ارکستر را تحصیل کنند. به گونهای که واحدهای درسی و قطعاتی که دانشجویان در مدت تحصیل تمرین میکنند، قطعاتی است که در ارکسترها نواخته میشود. در نتیجه زمانی که تحصیلاتشان تمام میشود و وارد ارکستر میشوند، میدانند که چگونه باید همنوازی کنند و نیازی ندارند که تازه در ارکستر همنوازی را یاد بگیرند.»
البته یکی از انتقاداتی که حیدریان به آموزش آکادمیک موسیقی در ایران وارد میکند، تربیت نکردن رهبر است. به گفته او، «قبل از انقلاب و بعد از آن در زمینه تربیت رهبری ارکستر هیچ کاری انجام ندادهایم؛ یعنی دانشگاه یا هنرستانی نداشتیم که شاگرد رهبری ارکستر تربیت کند. باید رهبرهایی در این زمینه تربیت شوند و برای تحصیل به خارج از کشور فرستاده شوند تا نسلهای بعدی بتوانند از اطلاعات آنها استفاده کنند و سطح ارکستر ارتقا پیدا کند.»
انتهای پیام