به گزارش ایسنا، ربیعی نوشته است: “شجریان رفت”، ترکیب این دو کلمه برای فرهنگ، هنر و ادب ایران موجی از اندوه و تالم را در پی دارد.
همه ایرانیان با شجریان لحظات نابی را گذراندهاند. در بارانهای تند شمال “آه باران” و در شبهای ساکت و پر ستاره کویر “شب سکوت کویر” را شنیدیم و با تمام وجود “بر آستان جانان” سر نهادیم و “معمای هستی” و “سر عشق” را از “ساز خاموش” شنیدیم.
در روزهای تلخ دیماه ۸۲ با صدای او به “سوگ بم ” نشستیم. ماه رمضان و روزهداری به نوعی با فرهنگ و روح ایرانیان _با هر میزان از اعتقاد_ عجین است و بدون تردید در لحظات ناب افطار “ربنای شجریان” جزیی از هویت روزهداری ما شد. کدام ایرانی است که وقف جاریه او “ربنا” را با گوش جان نشنیده باشد؟
مدیون او هستیم برای همه لحظاتی که به واسطه صدای آسمانیاش معنا یافت، برای همه اشعاری که اوخواند و ما بارها و بارها شنیدیم، اشعاری که اگر او نخوانده بود شاید هرگز به گوش اغلب ما هم نمیرسید. لحظات خوب خود را وامدار او هستیم. کمتر افرادی یافت میشوند که یک جامعه، لحظات خوب خود را با او تجربه کرده باشند و بشود تجربه مشترک خوب یک جامعه. او که با انتخاب اشعار غنی فارسی و تلفیق آن با موسیقی اصیل ایرانی شراب نابی ساخت که شنوندگان را تا ابد مست میکند و به لحظات جان میبخشد. برای او باید گفت “مرد نکونام نمیرد هرگز” زیرا او در قلب همه ایرانیان جا دارد و “ثبت است برجریده عالم دوام ما”.
انتهای پیام