رحمان قهرمانپور در گفتگو با ایسنا درباره عملکرد اروپا در پنج سال گذشته در قبال موضوعات هسته ای و برجام تصریح کرد: در سال ۸۴ در توافق پاریس، اروپا نتوانست به طور مستقل به توافق برسد و منتظر آمریکا بود در حالی که وضعیت اتحادیه اروپا آن موقع خیلی بهتر از الان بود. در شرایط فعلی هم که اتحادیه اروپا در ضعف قرار دارد باز نتوانست از توافق هستهای و دستاوردش حمایت کند. همچنین در شرایط جدید بعد از خروج آمریکا از برجام هم نتوانست با وجود مشکلات داخلی کاری از پیش برد از این رو افکار عمومی و مسئولان به خوبی متوجه شدند که اروپا قصد هزینه و خرج کردن برای برجام به طور عملی ندارد. اتحادیه اروپا از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۸ حرکتی نشان نداد و این اتفاق خوبی برای اروپا نیست. این اتحادیه عملا دارد در خاورمیانه به حاشیه رانده میشود. کسی روی قولهای آنها اعتماد نمیکند و کاهش نفوذ سیاسیشان در زمینههای مختلف افزایش یافته است.
این کارشناس مسایل بینالملل درباره پیامد خروج اروپا از برجام یا اقدام برای استفاده از مکانیسم ماشه در برابر اقدامات واکنشی ایران گفت: واقعیت این است که در صورت خروج اتحادیه اروپا از برجام، آنها هزینه آنچنانی نمیدهند البته سیاست خارجی اتحادیه اروپا که مبتنی بر دموکراسی و هنجارهای بینالمللی است حتما آسیب میبیند. اتحادیه اروپا در بسیاری از جهت افول کرده است و الان در سرازیری است و خروج از برجام فقط شتاب آن را افزایش میدهد.
وی خاطرنشان کرد: اگر مساله سوریه همچنان به طور جدی مطرح بود میتوانست بر هم خوردن برجام شرایط را برای اروپا بغرنج کند، اما الان خاورمیانه در شرایطی نیست که اروپا نگران آن باشد و به طور فوری نیاز به آرامش داشته باشد. خروج سه کشور اروپایی از برجام و از بین رفتن این توافق به اندازهای که برگزیت بر سرنوشت اروپا تاثیر میگذارد، تاثیر ندارد. شاید خروج از برجام یا از بین رفتن این توافق به هر شکل یک سال پیش هزینه زیادی داشت اما الان خیر.
قهرمانپور درباره عملکرد دومین زن مذاکرهکننده اتحادیه اروپا در موضوع هستهای ایران پس از پنج سال گفت: خانم موگرینی در شرایط سختی وارد مذاکرات هستهای و سیاست خارجی اتحادیه اروپا شد. بعد از ۲۰۱۱ و اتفاقاتی که در خاورمیانه افتاد شاهد بهار عربی و رکود سیاست خارجی اتحادیه اروپا در خاورمیانه بودیم. البته خانم موگرینی این شانس را داشت که از دوران سخت مذاکرات هستهای عبور کرده بودیم اما بدشانسیاش این بود که اتحادیه به لحاظ داخلی (رشد افراط گرایی و موضوع برگزیت) شرایط پیچیدهای را شاهد بود و میتوان گفت به مراتب شرایط موگرینی سختتر از زمان سولانا و اشتون بود.
وی افزود: موگرینی تلاش کرد برجام را حفظ کند اما بعد از خروج آمریکا شرایط دشوار شد. با این حال سیاست خارجی اروپا استقرار وضع موجود را میخواست و اینستکس را با وجود عدم کارآیی راهاندازی کرد هر چند که نتوانست انتظارات ایران را این ساز و کار برآورده کند.
این کارشناس مسایل بینالملل در پاسخ به این پرسش که حضور دیپلماتهای زن در مذاکراتی در سطح مذاکرات هستهای محدود کننده بوده است یا پیش برنده؟ اظهار کرد: موضوع هستهای، موضوعی سخت و امنیتی است و در این موضوعات مسایل جنسیتی تاثیرگذاری کمتری دارد. در رویکردهای جدید میگویند بستر عمل و رفتار دیپلمات مهم است و هر چقدر هم فرد مذاکرهکننده، به شکل قدرتمند در این عرصه وارد شود به شرایط و بستر مذاکرات بستگی دارد. همانطور که درباره آقای ظریف هم این اتفاق افتاد؛ با وجود اینکه ظریف دیپلمات قوی بود و هست اما میبینیم که در بحث برجام وقتی در شرایط سخت و پیچیده به لحاظ تغییر مواضع طرف مقابل قرار گرفت نتوانست کاری پیش ببرد. ساختارگراها معتقدند در اغلب موارد ساختار و شرایط مهمتر از فرد است. دولت آمریکا (اوباما و جان کری) در شرایط خوبی وارد مذاکرات شد و دولت روحانی هم اول کارش بود و اجماع در داخل با او همراه بود، و دیپلماتها هم قوی بودند، از این رو توافق هستهای محقق شد اما وقتی شرایط سخت میشود اولویتهای استراتژیک نقششان افزایش مییابد و قاعدتا آدمهای با قدرت و ریسک بالا میتوانند در این فضا دوام بیاورند.
وی ادامه داد: آقای البرادعی خیلی به ما نزدیک بود، مسلمان و جهان سومی بود اما در زمان تصدی وی بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتوانستیم به توافق برسیم اما در زمان یوکیا آمانو که حمایت آمریکا را داشت و با توجه به مطلوب بودن شرایط، توافق امکانپذیر شد، از این رو تلاشهای فردی دیپلماتها زمانی مهم است که در شرایط هماهنگ با موقعیت قرار گیرند و باز این سوال همیشگی مطرح میشود که قهرمانان تاریخ را میسازند؟ یا تاریخ قهرمانان را میسازد؟ یک کاندید خوب کسی است که در شرایط خوب وارد عرصه شود. بنا بر این تغییر افراد لزوما معادلات سیاسی و بینالمللی را تغییر نمیدهد.
انتهای پیام