علیرضا رضاداد: دبیری که گوش به فرمان مدیران بالادستی باشد، وظیفه‌اش را به درستی انجام نمی‌دهد/ اکبر نبوی: راه حل سردرگمی تعامل با سینماگران قائل نبودن به اختراع مجدد چرخ است

علیرضا رضاداد: دبیری که گوش به فرمان مدیران بالادستی باشد، وظیفه‌اش را به درستی انجام نمی‌دهد/ اکبر نبوی: راه حل سردرگمی تعامل با سینماگران قائل نبودن به اختراع مجدد چرخ است


به گزارش ایلنا، مینوخانی، علی اکبر عبدالعلی‌زاده و زهرا اردکانی به مرور انتقادیِ فیلم‌های جشنواره‌ چهل و یکم پرداختند. در میز رسانه نیز هادی فیروزمندی به آفت حضور کمیت‌زده و به اجبار فیلم‌های ارگانی در جشنواره اشاره کرد.


میز نقد، بخش اول برنامه بود و مینو خانی منتقد در ابتدا بیان کرد: چیزی که در این جشنواره اذیت‌کننده بود، این بود که همه گفتند که ما زمان نداشتیم و کارمان به دلیل کمبود زمان و به دلیل نوعی اجبار برای حضور در جشنواره ایراد پیدا کرد. در صورتی که مشکلی که در فیلمنامه و طراحی چهره هست، ربطی به زمان ندارد.


علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده نیز گفت: برخلاف چیزی که انتظار می‌رفت و با توجه به شرایط و تاخیر در تولید. من فکر می‌کنم سهم فیلم‌های قابل توجه نسبت به ادوار گذشته بیشتر است‌. همچنین با توجه به اینکه فیلم‌های ضد جریان کمتر بود، به نظر می‌رسد فیلم‌های خوبی نسبت به دوره‌های قبل دیدیم. در بسیاری از دوره‌ها ما با فیلم‌هایی که نسبتی با فرهنگ ایرانی و نیاز مخاطب نداشت، مواجه می‌شدیم و به همین دلیل در اکران با اقبال مواجه نمی‌شد. فکر می‌کنم فیلم‌های این دوره، فیلم‌های موثری بودند، حتی فیلم‌های متوسط قابل تماشاست و مفهوم مورد نیاز جامعه را دارد.


زهرا اردکانی در ادامه این برنامه مطرح کرد: نکته‌ای که روی فیلم‌های جشنواره به لحاظ محتوایی داشتم، این بود که ما امروز جامعه را در این جشنواره بسیار کم دیدیم. فیلم‌هایی که ما دیدیم یا موضوعات گذشته بود یا به گذشته‌ خودمان در فیلم‌ها پرداخته شده بود. همچنین یک‌سری از موضوعات بسیار خاص که مربوط به گروه‌های خاص اجتماعی است‌ اما بدنه‌ جامعه و مسایل اجتماعی روز بسیار در فیلم‌ها کم‌رنگ بود.


مینو خانی به امکان زدن حرف‌های امروز از طریق پرداختن به تاریخ اشاره کرد و گفت: موضوع مجاهدین خلق از اساس از سال ۹۴ در سینمای ایران مطرح شد. دقیقاً به دلیل اینکه داعش ظهور و بروز پیدا کرد و سیاستگذاری کلان کشور به این نتیجه رسید که باید درباره‌ مجاهدین خلق فیلم بسازد و به مردم آگاهی بدهد. به نظر می‌رسد در حد یک موضوع کلان، اتفاقاً این موضوعات، موضوعات امروز جامعه‌ ما هستند. چون آگاهی‌بخشی‌ که برای مخاطبشان دارند، بسیار موثرتر از اتفاقات ملموس روزمره است.


میز رسانه بخش دیگر برنامه‌ نقد سینما بود هادی فیروزمندی و مسعود کارگر برگزار شد. 


هادی فیروزمندی در این بخش بیان کرد: من از برج میلاد و مراسم اختتامیه می‌آیم. نکته‌ قابل توجه استقبال باشکوه از اختتامیه بود،‌ به حدی که بخشی از کسانی که کارت داشتند، نتوانسته بودند داخل شوند. 


مسعود کارگر نیز عنوان کرد: ما یک گزاره داشتیم، که می‌گفتند امسال مردم جشنواره را پس می‌زنند و یا رسانه‌ها نمی‌آیند. اما این‌طور نبود. نه آن نگاه بیرونی درست است و نه این نگاه که بگوییم جشنواره بسیار پرشور و با کیفیتی بود. 


در ادامه برنامه هادی فیروزمندی به زنگ خطری از شکل ورود حاکمیت و ارگان‌ها اشاره کرد و گفت: ما با حضوری به شکل کمیت‌زده مواجه‌ایم که آفت‌هایی دارد. ارگان‌هایی که علاقه‌مندند به شکل متعدد فیلم بسازند و در جشنواره حضور پیدا کنند‌ راه را بر سینمای مستقل می‌بندند. تا حدی که رساندن آثارشان هم دقیقه‌ نودی می‌شود یعنی انگار گونه‌ای از اجبار وجود دارد. به طوری که کارگردانان و تهیه‌کنندگان‌شان در نشست خبری اذعان می‌کنند این فیلم ناقص است. 

معرفی سریال‌های پاییزی تلویزیون
هم اکنون بخوانید


وی خاطرنشان کرد: خب اگر مایلید، شرکت کنید اگر مایل نیستید، ما مجبور نیستیم نسخه‌ای ناقص از کار را ببینیم و بعد همین نسخه‌ ناقص از کار، ۱۳ کاندیداتوری بگیرد. فیلمی که در آخرین سانس از آخرین روز جشنواره می‌رسد چگونه داوری شده است؟ در چه چرخش کاری دیده شده و کجا تضارب آرا و اندیشه درباره‌ا‌ش صورت گرفته ست؟ بالاخره جشنواره یک آدابی دارد، والا شائبه‌برانگیز است.


میز گفتگوی ویژه‌ «نقد سینما» بخش دیگر برنامه بود که علیرضا رضاداد در این بخش مطرح کرد: جشنواره یک گلوگاه چندراهی‌ست که هر کسی می‌تواند موقعیت خود را در یکی از آن راه‌ها تنظیم و ترسیم کند. بچه‌های نسل جدید می‌گویند ما دهه‌ فجر را با جشنواره‌ فیلم فجر می‌شناسیم. به هر حال این اتفاقاتی که در این دهه رخ می‌داد، یک رویداد اجتماعی در نوع خوش قلمداد می‌شد و از این بابت مساله‌ مهمی بود و آورده‌ مهمی هم داشت. 


وی ادامه داد: از جهتی دیگر یک رویداد فرهنگی_هنری بود که دست‌اندرکاران حوزه‌ فرهنگ و به ویژه سینما نسبت به آن آورده‌ها و برداشت‌های خودشان را داشتند‌. جشنواره برای جامعه‌ سینمایی اعم از مدیران و فعالان حوزه‌ سینما بسیار مهم بود و مشارکت ویژه‌ای داشتند چراکه سینما در جشنواره فیلم فجر مهم بود. از یک جایی به بعد فیلم‌ها اهمیتشان از سینما بیشتر شد و این شاید یکی از دلایلی باشد که دلبستگی بسیاری را به جشنواره کم و دلبستگی برخی را کم کرد. دلبستگی عوامل را به جشنواره زیاد کرد ولی آن احساس همیت نسبت به کل سینما در جشنواره کاهش پیدا کرد. اینکه بچه‌های سینما جشنواره فیلم فجر را متعلق به خودشان بدانند، مساله‌ بسیار مهمی‌ست.


اکبر نبوی در ادامه تصریح کرد: واقعیت این است در طی چهل و یک دوره‌ گذشته، دبیران می‌توانستند نقش جدی در جشنواره‌ فیلم فجر داشته باشند. کما اینکه در ادواری داشته‌اند. دبیر جشنواره قرار نیست معجره کند، اما نگاه فرهنگی او می‌تواند جهت‌گیری فرهنگی_هنری جشنواره را تقویت و یا با توسعه نگاه به فرهنگ و جامعه‌ ایرانی، به شکل خیلی نرم بازتعریف خودش را از جشنواره در نوع اعمال سیاست‌ها ارایه کند. خوب این اتفاق کوتاه کوتاه افتاد؛ اما در حد یک شهابی بود که دل شب را شکافت و تمام شد. نتوانست استقرار پیدا بکند. 


وی یادآور شد: از این زاویه نقش دبیر حتما نقش پُررنگی است اما در سال‌های گذشته نشده است. انگار دبیر یک امر طفیلی در جشنواره تعریف شده، یا یک مدیر اجرایی است که قرارست سیاست‌های دیگران را اعمال کند. حالا اینکه دیگران چه سیاست‌ها و چه فهمی از فرهنگ و هنر دارند، بحث دیگری است.

پرفروش شدن کتاب برنده «گنکور»
هم اکنون بخوانید


علیرضا رضاداد تاکید کرد: این نکته حائز اهمیت است که هیچ دبیری به جشنواره به عنوان یک پروژه نگاه نکند. همچنین باید به این مساله توجه کرد که آیا دبیر جشنواره یکی از مدیران مجموعه‌ اداره‌ سینمای کشور است یا نیست.


وی در پاسخ به این پرسش که دبیر جشنواره در حال راضی نگه‌داشتن مدیران بالادستی خود است یا می‌خواهد اهالی سینما راضی از جشنواره فیلم فجر راضی باشند؟ گفت: دو رویکرد است و قابلیت نزدیک شدن به هم را دارد. من جزو کسانی بودم که همیشه در گفته‌هایم اعلام کردم که من جشنواره را به نیابت از جامعه‌ سینمایی ایران برگزار می‌کنم. این جامعه‌ سینمایی از مدیریت سینمایی جدا نیست. آن مدیر هم خودش بخشی از این جامعه‌ سینمایی است‌ در حالی که این سپهر را باید درست آرایش کرد. 


رضاداد تصریح کرد: آن دبیری که گوش به فرمان مدیران بالادستی باشد، وظیفه‌اش را به درستی انجام نمی‌دهد. آن دبیر باید مدیران بالادستی را متقاعد و فرصت‌ها را برای جامعه‌ سینمایی فراهم کند.


به گفته اکبر نبوی، راه حل سردرگمی تعامل با سینماگران این است که مدیران و در راس آن‌ها وزیر ارشاد، قائل به اختراع مجدد چرخ نباشد. همچنین نگاه‌های سیاسی را دست کم در ارتباط با جشنواره‌ فیلم فجر در گاوصندوق بگذارد.


علیرضا رضاداد در جواب به این سوال که چقدر فشار سیاسی برای جایزه روی دبیر جشنواره‌ فیلم فجر وارد می‌شود؟ مطرح کرد: در دوره‌های مختلف هم متفاوت است. همیشه انتظار وجود دارد اما فشار کم و زیاد می‌شود. توقعاتی وجود دارد که گاهی سیاسی هم نیس بلکه توقعات فرهنگی است که آمیخته به زبان سیاست می‌شود. چون وزیر خود را در اولویت سیاسی می‌بیند. 


وی اضافه کرد: به هرحال مدیران بالادستی همیشه انتظار دارند سیاست‌هایی را که فکر می‌کنند درست است، اعمال کنند. اگر آن سیاست‌ها در حیات طبیعی سینما بیاید، خود به خود اعمال می‌شود. اگر بخواهد سنجاق بشود، به نظرم تبعات منفی دارد.


اکبر نبوی درباره شان و جایگاه دبیر جشنواره در «نقد سینما» گفت: دبیر جشنواره شان و مرتبه‌اش در حد وزیر ارشاد است. اگر دبیر درست انتخاب بشود، وزیر ارشاد با هم‌تراز خودش نشست و برخاست می‌کند. در نتیجه به خود اجازه نمی‌دهد دخالت بکند. مشکلی که داریم این است که ما خودمان، خودمان را به رسمیت نمی‌شناسیم. 


وی در پایان خاطرنشان کرد: فیلم‌ها از سه مرحله‌ شورای پروانه ساخت، شورای پروانه نمایش و کمیته انتخاب جشنواره فیلم فجر می‌گذرند تا به بخش مسابقه‌‌ جشنواره برسند. اینجا باید کاملا معیارها فرهنگی و هنری باشد اما در همین حد هم گاهی تحمل نمی‌شود. مدیران بالادستی توقعاتی دارند که به شخص دبیر و داورها مربوط می‌شود. گاهی اوقات نه دبیر تن می‌دهد و نه داوران‌. 


انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست + پنج =

دکمه بازگشت به بالا