دانش آموز هنرستان بوده و علاقهاش به کارهای فنی او را به سمت شناخت، تعمیر و ساخت سازی سوق داد که تا ۲۵ سال قبل، راه ورود آن به تبریز بسته بود. هیچ معلم و استادی، تعمیر و ساخت ساز «گارمون» را به او نیاموخته و با الگوبرداری از سازهای ساخته شده در باکو و تحقیق و صحبت با اساتید بنام جمهوری آذربایجان توانسته است ساخت یکی از سازهای آذربایجانی را در ایران به نام خودش ثبت کند، بعد از صرف زمانی شش ساله برای شناخت قالب، اندازه و صداهای ساز «گارمون» به فکر تولید این ساز میافتد، او اولین «گارمون» را ۱۵ سال قبل ساخته و کارگاه و آثارش در باکو هم بسیار شناخته شده است. از علم موسیقی هم سر در میآورد و ۲۰ سال است که اساتید و نوازندگان تراز اول باکو به این کارگاه رفت و آمد دارند و از هر کدام چیزی یاد گرفته است.
«اساتیدی که برای سفارش به کارگاه من میآیند، تعجب میکنند که چرا در کارگاهم را به روی همه باز گذاشتهام، آنها نگران هستند که مبادا کسی فوت و فن هنر من را یاد بگیرد، اما من از این بابت نگران نیستم، چرا که هنر ساخت «گارمون» به این آسانیها هم نبوده و اگر کسی بتواند آن را بسازد، من هم خوشحال میشوم. به دلیل دست ساز بودن، صدای هیچ گارمونی مشابه «گارمون» دیگری نیست؛ چرا که حس سازنده به ساز منتقل میشود. «گارمون» برآمده از دل مردم و متعلق به عوام است و انگار تمامی هفت موغام موسیقی سنتی آذربایجانی را بازگو میکند، این ساز حرف میزند و عین زبان ما است».
آنچه خواندید بخشی از اظهارات «رسول اقبالی»، اولین سازنده ساز«گارمون» در تبریز است، ۵۴ ساله بوده و جز او کسی حرفه ساز سازی را در خانواده اقبالی ادامه نداده و ۲۰ سالی است که در مغازه کوچکش در طبقه دوم بازار فرش شهریار، روبروی مقبرةالشعرا مشغول به ساختن یکی از محبوبترین سازهای مناطق ترک نشین است.
او در گفتوگو با پایگاه خبری ایسنا میگوید صفر تا صد «گارمون» دست ساز بوده و به همین دلیل هم این ساز جزو صنایع دستی به شمار میآید و از جمله قسمتهایی که از نظر هنرهای دستی ارزشمند و پر زحمت است، میتوان به معرق صدفی که در ساخت این ساز استفاده میشود، اشاره کرد.
بر خلاف ظاهر ساده و جمع و جور «گارمون»، همین ساز ساختار پیچیدهای داشته و بیش از یکهزار قطعه دارد که تک تک قطعات، دستی ساخته میشوند. «گارمون» در باکو هم ساخته میشود، اما اقبالی معتقد است که ظرافت گارمونهای تبریز بیشتر بوده و به دلیل تکنولوژی بالا با دقت بیشتری ساخته میشوند.
او با اشاره قسمتهای مختلف ساز «گارمون» تشریح میکند: «گارمون» از پنج قسمت شامل دو قسمت تزیینی و سه قسمت مهم مربوط به صدا تشکیل شده است، قسمتهای فنی آن شامل دست چپ، فانوس که به ترکی «کوروح» گفته میشود و حدود ۳۲۲ صدا به شکل ساز دهنی که در ترکیب با هم صدای نهایی ساز (۲٫۵ اوکتاو صدای بم و زیر) را تولید میکنند، است. ابتدا بدنه ساز، سپس فانوس و کلاویهها که جان ساز هستند و در مجموع گریف نامیده میشوند، ساخته شده و پس از ساخت قسمت صداها نوبت به تزیین ساز میرسد. معرق صدف جزو قسمت تزیینی ساز بوده و بنابه سفارش مشتری میتوان تزیینات دیگری مانند اسم شخص را هم به ساز اضافه کرد.
او معتقد است که هیچ زمان یا ارزشی نمیتوان برای ساخت یک ساز نفیس تعیین کرد و میگوید: ساز نفیس فقط یک بار تولید میشود، ساخت ساز، مانند ساخت در و پنجره نیست، اگر بخواهیم سازی مثل تارهای دست ساز یحیی اصفهانی درست کنیم که تعدادشان بسیار کم بوده و قیمتشان هم بالا است، باید زمان زیادی صرف کنیم، اما در مجموع حدود چهار ماه برای ساخت یک ساز «گارمون» که دو نفر بر روی آن کار کنند، زمان لازم است.
او در توضیح شباهت ظاهری «گارمون» به آکاردئون میگوید: «گارمون» با «آکاردئون» فرق داشته و یکی از سازهای سنتی و محلی آذربایجان است، اما آکاردئون، سازی اروپایی بوده که قطعات کلاسیک هم با آن نواخته میشود. در واقع، گارمون، نسل اول آکاردئون است، اما حالت سنتیاش را حفظ کرده و به دلیل علاقهای که آذربایجانیها به صدای آن دارند، این ساز هنوز هم طرفداران خودش را دارد. «گارمون» هم مانند پیانو و آکاردئون، ارگ و ملودیکا جزو سازهای کلاویهای است، اساس کار این سازها یکی بوده و صدا با فشار دادن کلاویه و ایجاد باد در ساز تولید میشود. گارمون ساز استانداردی بوده و همان هفت نتی که در تمامی سازها وجود دارد و تمامی صداهای استاندارد در این ساز هم موجود است و این ساز به صورت آکادمیک در باکو تدریس میشود.
این سازنده «گارمون»، این ساز را ساز شادی عنوان کرده و میافزاید: میتوان موسیقی موغام را هم با «گارمون» نواخت و این ساز، جایگاه خاصی در نواختن موسیقیهای شاد دارد و در ایران فقط در تبریز ساخته میشود، اما علاوه بر شهرهای آذربایجان شرقی از سرتاسر کشور به ویژه اردبیل، ارومیه، کرج و زنجان و تهران هم مشتری دارم و در مراسمات برگزار شده در تهران هم به وفور استفاده میشود.
«گارمون» به دلیل همخوانی داشتن با صدای تار و کمانچه و موغامهای موسیقی آذربایجانی، تاریخ انقضا نداشته و محبوبیت و حالت سنتیاش را تا به الان حفظ کرده است.
اقبالی در ادامه به تلاش ترکیهایها برای ثبت این ساز به نام خودشان اشاره و اظهار میکند: متاسفانه ترکیهایها تلاش دارند تا این ساز را به نام ارکستر سمفونیک و ملی خودشان ثبت کنند، به طوریکه اعتماد نو به نقل از برنامههای تلویزیونی چند ساعته برای معرفی ساز «گارمون» به مردم ساخته و پخش کردهاند. میراث فرهنگی استان از من درخواست کرده است تا سازی را برای ثبت ملی این اثر بسازم که به دلیل زیاد بودن سفارشات تا به حال فرصت نکردهام.
او از نفوذ «گارمون» به سایر کشورها خبر میدهد و میگوید: هر چند این ساز در جمهوری آذربایجان بیشتر شناخته شده، اما به ترکیه، ارمنستان و قسمتهایی از اروپا هم نفوذ کرده است و تعدادی از کارهایم را به نروژ، آلمان و استرالیا هم ارسال کردهام، به طور کلی میتوان گفت که ترکها رغبت بیشتری به این ساز دارند.
او بیان میکند: نوسان دلار و منات تا حدودی به کار ما هم ضربه وارد کرد، چون قسمتی از تجهیزات قارمون از روسیه وارد میشد و وقتی دلار و منات ارزانتر بود، ساز هم ارزانتر و باصرفهتر تمام میشد و به فروش میرسید، مثلا چهار سال قبل «گارمون» را به قیمت شش میلیون تومان میساختم، اما الان حداقل ۱۰ میلیون تومان هزینه لازم است، ولی همین سازهای من در شهری مثل باکو به قیمت ۲۰۰۰ منات ( حدود ۱۵ میلیون تومان) به فروش میرسند.
اقبالی اظهار میکند: «گارمون» مخاطبان خاص داشته و اگر بخواهیم این ساز را به قیمت ۵۰ هزار تومان به یک فرد معمولی که سر رشته چندانی از گارمون ندارد، بفروشیم، شاید گران به نظر بیاید، اما کسانی که این ساز را میشناسند و به آن علاقهمند هستند، ارزش آن را میدانند. بعضی افراد توان مالی برای خرید «گارمون» را دارند و برای بعضیها هم اقساطی ساز درست میکنم، اما تعدادی هم هستند که پول خرید ندارند و به اجبار سراغ ساز دیگری میروند.
او از دغدغهاش برای داخلی سازی کامل ساز «گارمون» میگوید: تمامی قسمتهای این ساز به جز یک قسمت تولید داخل بوده و تولید آن یک قسمت هم توجیه اقتصادی ندارد، برای تولید کامل این ساز و بستهبندی آن و برندسازی «گارمون» در تبریز به سازمان صنعت و معدن هم مراجعه کردم که حمایتی نشد.
او در ادامه به خانمی که در کارگاه آقای اقبالی در حال فعالیت است، اشاره و اظهار میکند: «خانم داداش زاده» اولین و آخرین شاگرد من است، هر چند ممکن است این کار عواید خاصی برای او نداشته باشد، اما علاقهاش به ساخت ساز باعث شده است تا اینجا ماندگار شود. او به کل قسمتهای این ساز تسلط دارد، اما بیشتر ساخت فانوس «گارمون» را که نیازمند ظرافت بیشتری است بر عهده دارد و این کار را با دقت خوبی انجام داده و فانوس را هم به اندازه برش میدهد که این هم در زیبایی بصری «گارمون» و هم در نواختن ساز موثر است. قبلا هم شاگردانی داشتم، اما آنها به این کار نگاه تجاری داشتند.
«نسرین دادش زاده»، کارشناس ارشد رشته مرمت آثار باستانی از دانشگاه هنر اسلامی تبریز بوده و از کودکی دوست داشته است که در آینده ساز درست کند، واحد درسی «احیای هنرهای سنتی ایران» پای او را به کارگاه گارمون سازی اقبالی باز میکند. او میگوید: مقرر بود تا هر کدام از دانشجویان یک هنر در حال فراموشی یا سنتی را برای آموزش و احیا انتخاب کنند، رشتههایی مد نظر این تحقیق بود که فقط یک استاد برای آموزش آنها وجود داشت که پس از مرگش ممکن بود، آن هنر هم از بین برود.
او که به موسیقی علاقهمند و با ویولون و کمانچه هم کار کرده بود، تصمیم میگیرد تحقیقی در زمینه موسیقی انجام دهد و به کارگاههای زیادی سر میزند که بسیاری از آنها برای فاش نشدن فوت و فن کارشان اطلاعات چندانی به او نمیدهند.
او به پایگاه خبری ایسنا میگوید: من تا آن زمان اطلاعی از دست ساز بودن ساز گارمون نداشتم، تا اینکه استاد را به من معرفی کردند و من درست وقتی رسیدم که استاد ۲۰ قلم سفارش گرفته بودند و دست تنها و نیازمند کمک بودند. استادمان در دانشگاه تاکید داشت که سعی کنیم هنر مد نظرمان را یاد بگیریم و من تنها دانشجویی بودم که توانستم یک استاد کار پیدا کرده و هنر دست او را یاد بگیرم. استادم «یاسر حمزوی» خیلی در این راه به من کمک کرد.
این خانم سازنده ساز «گارمون» میگوید: هر قدر هم که من کار را خراب میکردم، استاد اقبالی اعتراض نمیکردند، حمایتهایشان از من باعث شد تا ساخت ساز را یاد بگیرم، طبق صحبتهایی که با چند استاد سازنده ساز داشتم میگفتند که «گارمون»، ساز سختی بوده و شاید به این دلیل باشد که افراد زیادی سراغ این ساز نمیآیند. یکی از سازندگان سهتار میگفت، میتواند روزی یک سهتار درست کند و صرف چندین ماه وقت برای ساخت یک ساز را با صرفه نمیدانند.
او بیان میکند: شاید من تنها زن سازنده ساز «گارمون» در ایران باشم. شش سال است که به ساخت این ساز مشغول هستم و هرگز خسته نشدهام، مسیر دانشگاه هنر اسلامی تبریز تا کارگاه را که زیاد هم هست با اشتیاق طی میکنم. قصد دارم این حرفه را ادامه دهم و تصمیم گرفتهام نواختن «گارمون» را هم به صورت آکادمیک و حرفهای دنبال کنم.
او به تازگی ساخت ساز «گارمون» برای خودش را هم آغاز کرده است.
انتهای پیام