نشست بررسی اتفاقات اخیر در حزب اعتماد ملی برگزار شد

به گزارش اعتماد نو به نقل از اعتماد ملی، روز گذشته دفتر سياسي حزب اعتماد ملي ميزگردي با موضوع بررسي تهديد‌هاي حوادث اخير با حضور عباس عبدي، حميدرضا جلايي‌پور، محمدجواد حق‌شناس و جواد اطاعت برگزار كرد. اين نخستين جلسه از مجموعه نشست‌هايي است كه حزب اعتماد ملي قرار است درباره حوادث دي ماه برگزار كند. در اين نشست حوادث اخير از ابعاد سياسي، روانشناسي، جامعه‌شناسي و آسيب‌شناسي سياسي مورد بحث و بررسي قرار گرفت.

اعتراضات در هفت روز به نقطه بحراني رسيد
محمدجواد حق‌شناس در ابتداي اعتماد نو به نقل از برنامه درباره حوادثي كه كشور در دي ماه با آن درگير بود، گفت: اتفاقاتي كه در دي ماه شاهد آن بوديم مجموعه‌اي از حوادث و رخداد‌هايي در سطح ملي را به نمايش گذاشت كه تحليل و بررسي آن بسيار حائز اهميت است. در وهله اول بايد به ويژگي‌هاي اين رخداد پرداخت. يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي اين اتفاقات فراگير بودن آن بود. اينكه ما شاهد رخداد مجموعه‌اي از اعتراض‌ها هستيم كه در فرصت كوتاهي توسعه پيدا مي‌كند و به نقل از مقامات مسوول حدود ٨٠ شهردرگير اين حادثه مي‌شوند.
حق‌شناس افزود: نكته دوم سرعت و همه‌گير شدن آن در زماني كوتاه بود. نقطه آغاز اعتراضات اخير شهر مشهد بود اما اين اعتراض‌ها در مشهد نماند و در كمتر از يك هفته بنابر گفته مسوولان بيش از ۸۰ شهر در كشور درگير اين موضوع شدو اقشار مختلف مردم با اين اعتراضات همراه شدند. وسعت اين اتفاقات بسيار مهم است و به هيچ‌وجه قابل مقايسه با زمان انقلاب نيست زيرا مدت زمان اتفاقات انقلاب ٤٠روز بود اما اين‌بار اتفاقات در يك هفته به نقطه بحراني رسيد. در وقايع سال ٧٨ موقعيت اعتراضات محدود به دانشجويان و اليت‌هاي جامعه بود؛ در ٨٨ اعتراضات در شهرهاي بزرگ و طبقه متوسط شكل گرفت اما اين‌بار ما شاهد پديده‌اي به نام اعتراض تركيبي بوديم. بخشي از معترضين مال‌باختگان موسسات مالي و اعتباري بودند كه غالبا در مشهد ثبت شده اند؛ بخشي از معترضين جريان سياسي رقيب بودند كه به اين اعتراضات دامن زدند. هدف جريان سياسي رقيب در مرحله نخست زير سوال بردن دستاورد‌هاي دولت و بخش دوم اهداف اين جريان پيگيري عدم كفايت سياسي دولت بود. بخش ديگر اعتراضات مربوط به موضوع ناكارآمدي ساختار مديريت كشور بود كه صحنه عبور از روحاني را به صحنه عبور از نظام تغيير داد. اين موضوع را به وضوح در شعار‌هايي كه سر داده شد، مي‌توان يافت.

اتفاقات دي ماه اعتراض بود، نه شورش و اغتشاش
عباس عبدي، فعال سياسي اصلاح‌طلب نيز در اين نشست درباره اينكه نام اتفاقات دي ماه چيست، گفت: بر اتفاقات دي ماه مي‌توان نام اعتراض را نهاد زيرا نام مناسب‌تري است. به اين دليل مي‌گويم اعتراض، چون وقتي شما از كلمه‌اي مانند شورش يا اغتشاش استفاده مي‌كنيد، به پديده برچسب زده و براي تحليل، اسير اين برچسب‌ها مي‌شويد. ممكن است ٢٠سال ديگر كه از اين موضوع فاصله گرفتيم بتوانيم كلمه مناسبي كه مارا اسير نكند انتخاب كنيم. شايد دوست داشته باشيم از نظر سياسي برچسب بزنيم اما هميشه بايد حواس‌مان باشد كه برچسب زدن مارا مجبور مي‌كند به دنبال برچسب حركت كنيم. بنابراين اعتراض واژه مناسبي است. اتفاقي كه رخ داد، كسي نمي‌توانست وقوع آن را پيش‌بيني كند بنابراين مي‌توان گفت اين اعتراضات شبيه به زلزله بود. زلزله نيز هميشه غير قابل پيش‌بيني است اما هميشه مي‌توان آماده اين حركات كه مانند زلزله است، بود. انرژي دروني جامعه اين روز‌ها زياد شده و ما بايد همواره آماده تخليه اين انرژي از سوي جامعه باشيم.
عبدي ادامه داد: از نظر تحليل اجتماعي مي‌توان گفت يك انرژي در لايه‌هاي پنهان جامعه ذخيره شده و منتظر فراهم شدن شرايط براي تخليه بوده است. جامعه ما دچار خستگي مفرطي شده و اين خستگي و تنش درحال افزايش است. اين خستگي وقتي چشم‌اندازي به آينده نداشته باشد جدي‌تر مي‌شود.
عبدي به نااميدي كه در كشور به وجود آمده اشاره كرد و گفت: نا اميدي بحران را جدي‌تر مي‌كند و اين موضوع با شيوه‌هاي متفاوتي خود را بروز مي‌دهد بنابراين معتقدم اين اعتراض‌ها پيش‌بيني‌پذير هستند. اتفاقات مهمي رخ داده كه مسوولان نمي‌خواهند به آنها توجه كنند. برخي مسوولان اخيرا به فضاي مجازي حمله مي‌كنند اما سوال اين است چرا مسوولان به جاي سركوب فضاي مجازي، خودرا با اين فضا تطبيق نمي‌دهند؟ متاسفانه مسوولان ما متوجه نقش موثر فضاي مجازي نشده‌اند.
عبدي در ادامه صحبت‌هاي خود به ماهيت اعتراضات اخير پرداخت و گفت: نوع اعتراض در ايران در ذات خود سياسي است زيرا سياست اجازه نمي‌دهد اعتراضي غير سياسي باشد. مشكل اين است كه سياست جاي خالي در كشور باقي نمي‌گذارد. سياست چون استقلالي را براي حوزه‌هاي ديگر در نظر نمي‌گيرد در نتيجه اين اعتراض‌ها سياسي است.
او ادامه داد: جامعه‌اي كه مي‌خواهد ثبات داشته باشد، بايد ميان پارامترهاي مختلف تعادل ايجاد كند. به عنوان مثال در موضوع ماهواره همان اوايل گفته شد نمي‌توان جلوي آن را گرفت بايد خود را با اين وضعيت متعادل كنيم. اين عدم تعادل در همه حوزه‌ها وجود دارد و نتيجه‌اي كه به همراه دارد مورد مطلوب جامعه نيست و منجر به وقوع بحران مي‌شود. اين معضل در ساختار سياسي نيز وجود دارد.
وي افزود: جمهوري اسلامي ايران در اوايل سال‌هاي انقلاب موج مردمي زيادي پشت خود داشت اما به مرور زمان از اين خيل عظيم جمعيت كاسته شده است. سيستم نتوانسته عدم تعادل را نه در خود و نه در خارج از خود كنترل كند و چون فرصت بروز وجود ندارد اين عدم تعادل در هر بزنگاهي خودرا نشان خواهد داد.

پیام تسلیت رئیس قوه قضاییه در پی درگذشت اکبر ترکان
هم اکنون بخوانید

امروز با هر انقلابي در دنيا مخالفم
جواد اطاعت، عضو حزب اعتماد ملي نيز در اين نشست با اعلام اينكه منشأ اتفاقات دي ماه تحقير اجتماعي است، گفت: تحقير اجتماعي ممكن است در اثر فقر اقتصادي رخ دهد يا ممكن است اين تحقيراجتماعي فرهنگي باشد. تحقير به معناي عام يعني انواع و اقسام محدوديت‌هايي كه براي آزادي انسان رخ مي‌دهد. يكي از آسيب‌ها تحقير آن است افرادي كه تحقير مي‌شوند ممكن است منزوي شوند. بنابر آمار رسمي درصد بيماري رواني در ايران بالا است. در اعتراضات اخير افرادي كه منزوي شده بودند، تبديل به توده شده و با يك سازماندهي به خيابان آمده‌اند. ويژگي اين توده‌ها آن است كه تقاضاهاي‌شان با يكديگر تفاوت چنداني ندارد و تقريبا از يك طبقه اجتماعي هستند و تمايزات طبقه‌بندي بسيار كمرنگ است. نكته مهمي كه جامعه توده‌اي با ان روبه‌رو مي‌شود آن است كه صداي عقلاني را نمي‌شنود. در اين شرايط جامعه وقتي راه مي‌افتد مانند سيلابي است كه حركت كرده و خرابي به بار مي‌آورد. اين وضعيت براي هركشوري بسيار خطرناك است و جامعه توده را نمي‌توان كنترل كرد.
اطاعت افزود: جامعه ايران در اين سال‌ها از لحاظ اقتصادي بسيار تحقير شده و اين شرايط بسيار خطرناك است زيرا ممكن است منجر به شكل‌گيري تفكرات فاشيستي در ايران شود. مساله تحقير اجتماعي اين روز‌ها بيش از هر زمان ديگري در كشور پررنگ شده است و اين موضوع منجر به شكل‌گيري فاشيست، نازيست و ناسيوناليسم افراطي خواهد شد.
اطاعت درباره وقوع انقلاب در كشور گفت: طي چند روز گذشته يكي از دوستان اعلام كرد من ضد انقلابم يعني با هر انقلابي در هر كجاي دنيا مخالفم، من در اين جلسه اعلام مي‌كنم من نيز ضد انقلابم و با هرنوع انقلابي مخالفم زيرا معتقدم مضرات انقلاب بسيار بيشتر از فوايد آن است.

دولت در کنار مردم زلزله‌زده مسجدسلیمان است
هم اکنون بخوانید

دهه هفتادي‌هاي سرخورده
حميدرضا جلايي‌پور، عضو حزب اتحاد ملت ايران اسلامي هم درباره اتفاقات دي ماه گفت: براي بررسي ماهيت اين رخداد بايد علل اين رخداد را بررسي كرد. اين حركت ٤لايه داشت. لايه نخست جوانان نا اميد و سرخورده دهه هفتادي بودند كه براي بيان خواسته‌هاي خود به خيابان آمدند. لايه دوم كساني بودند كه ضربه اقتصادي خورده و عموما مالباختگان موسسات مالي و اعتباري بودند. لايه سوم كه لايه نازكي بود اما سر و صداي زيادي داشت، كساني بودند كه مردم را به آشوب هدايت مي‌كردند و لايه چهارم آسيب‌ديدگان اجتماعي بودند كه در گذشته متهم به وقوع جرم شده بودند. در نگاهي اجمالي بايد بگوييم اتفاقي كه در دي ماه در كشور رخ داد به صورت كلي با اتفاقات سال ٨٨ متفاوت است.
او درباره اينكه آيا اين اتفاقات منجر به بروز انقلاب خواهد شد يا خير، گفت: اصلا نمي‌توان اين حركت را مقدمه انقلاب دانست زيرا هيچ يك از ويژگي‌هاي انقلاب كلاسيك را نداشت و اين موضوع را رسانه‌هاي خارجي القا كردند. اين اتفاقات انقلاب آرام هم نبود چون منجر به خشونت شد. اين اعتراض‌ها حتي جنبش اجتماعي جديد هم نيست زيرا جنبش‌هاي اجتماعي جديد سياسي نبوده و بيشتر از سياست، پيگير مطالبات خاصي هستند. اين اعتراض‌ها اعتراضي مردمي اما معطوف به خشونت بود كه به واسطه فضاي رسانه‌اي جديد ديده شد.
او درباره علل وقوع اين اعتراض‌ها در كشور گفت: چرايي اين اتفاقات اين است كه جامعه در معرض تغييرات سريع اجتماعي است. مهم‌ترين عاملي كه بايد به اين خواسته‌ها پاسخ دهد نهاد دولت است و هما‌نطور كه مي‌بينيم اين نهاد نيز با مشكلات زيادي رو‌به‌رو است. متاسفانه ما بعد از انقلاب شايسته‌سالاري را تحت عنوان تعهد تخريب كرديم و اين موضوع ضربات زيادي را به كشور وارد كرد و اين تخريب تا امروز نيز ادامه دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × دو =

دکمه بازگشت به بالا