نکاتی پیرامون محمد علی شاه و مشروطه

سخنان ارزشمندی از نظر تاریخی در این گفته های آقای کیانفر هست، به همین دلیل در حاشیه آن چند نکته را بیان می کنم .
۱•اینکه گفته شده محمد علی شاه در دوره ولایتعهدی مشروطه خواه بود،سخن درست و دارای اهمیتی نیست،چون تنها ده روز از امضا ء نظامنامه قانون اساسی گذشته بود که مظفرالدین شاه مرد.پس مدت زیادی کشمکش های مشروطه خواهی به درازا نکشیده بود که ایشان خودش را در مشروطه خواهی اثبات کند!و اهمیت اصلی در دوره کاری مشروطه است که ایشان از ابتدا،بنای تقابل با مجلس را گذاشت،که این خلاف قوانین و مشروطه بود.و مهم تر اینکه مشروطه خواهی در عمل شناسایی می شود نه در پندار و ذهن،کنش شاه خلاف مشروطه خواهی بود.
۲•اینکه اشاره شده دستخط پذیرش مشروطه رابه امین السلطان می دهد،مربوط به زمانی است که نارضایتی ها از دشمنی او با مجلس بالا گرفت و امین السلطان با سیاست زیرکانه خود،دستخطی مبنی بر پذیرش مشروطه از وی به مجلس ارائه داد،که این دستخط ارتباطی به فرمان مشروطه که توسط مظفرالدین شاه صادر شد ندارد.در واقع صدور این دستخط،برای کم کردن شدت تقابل مجلس با سیاست های کینه توزانه محمد علی شاه با مجلس  و نمایندگان است.و مدتها پیش از آن فرمان صادر شده بوده است.
۳•کلمه مشروطه در روزگار زنده بودن مظفرالدین شاه از سوی وی در فرمان استفاده نشده ولی این دلیل نمی شود که بگوییم محتوای آن هم برای دیگران نا آشنا بوده است،پس محتوا همان فهم است،کلمه بعدهابرای همه جا به کار رفت،نه اینکه محمد علی شاه چیزی را به ملت داد،که قبل از او پدرش نداده بوده است.
۴•اینکه گوینده می گوید مردم اصلا نمی دانستند مشروطه چیست،باید مرادش را از کلمه “مردم”مشخص کند.این مردمی که ایشان می گوید،همان مفهومی است که ما الان از مردم داریم؟ویا مراد چیز دیگریست؟
اساسا مگر قرار بود در آن روزگار،مردم به معنای عام از همه اوضاع ترقی و پیشرفت یک دریافتی داشته باشند؟پس این مردم چه کسانی هستند…و اینجا درست مشخص نشده است و نمی توان روی آن به تحلیل نشست.
۵•اینکه ایشان فرموده اند آنها عدالتخانه می خواستند و مرادشان از عدالتخانه جایی برای تظلم خواهی بود، درست است.اما موقعی که تعریف عدالتخانه را امروزی تفسیر می کند،دچار خطا می شود.
برای رفع این اشکال – که بسیاری از نویسندگان نیز به آن دچار شده اند-یک توضیح کوچک،ابهام رارفع می کند:
اصلا مردم برای چه چیزی به حرکت آمدند؟چه چیزی آنها را وادار به واکنش میدانی کرد؟
پاسخ روشن است:خودسری ها و استبداد حکومت، همه را مستاصل کرده بود،دولت به کسی پاسخی نمی داد،اصلا کسی به حساب نمی آمد که لازم باشد به او پاسخ داده شود!مبنای حرکت مردم،نارضایتی از اقدامات دولت و در راس آن شاه بود! این اشکال فقط با مکانیسم کنترلی شکل گیری پارلمان به حل شدن نزدیک می شد.پس عدالتخانه اسمی بود که برای این مکانیسم داده شد،کما اینکه بعد از آن کلمه کنستیتو سیون رابرای آن بر گزیدند و بعد هم کلمه ملی شد واسم مشروطه به آن دادند.
۶•اینکه می گوید در سفارت بست نشستند وبه قم نرفتند،اینگونه نیست…علما و روشنفکران هدایت کننده مشروطه به همراه تجار و بازرگانان و… راهی قم شدند و در سفارت به سفارش رهبران مشروطه بسیاری از مردم کاسب و حجره دار که حجره هایشان را بسته بودند به همراه بعضی روشنفکران،جمع شدند تا دولت به آنان آسیبی وارد نکند،از ترس دولت به سفارش بهبهانی به باغ سفارت رفتند،البته چند مدت که در باغ بودندفرصت خوبی پیش آمد تا آگاهان از آگاهی های خود دیگران را که خیلی آشنا به شرایط نبودند،آشنا سازند.در واقع بهترین مکانیسم برای کنترل ظلم های دولت مورد بررسی و گفت و گو قرار داده شد،و الگوی شکل گیری پارلمان که دقیق ترین و کارامدترین و عملی ترین مکانیسم برای رسیدن به اهداف بود ارائه شد،چیزی که از پیش به دنبال رسیدن به آن بودند.بسیاری تمام یافته های اندیشمند ان داخلی را نادیده گرفته و همه چیز را ناشیانه به پای دریافت از انگلستان می گذارند…
۷•اینکه بعضی از دشمنی ها را به حساب ندانستن قواعد از طرف شاه بگذاریم،می تواند سخن درستی باشد،چون تجربه نخستین ما بود،اما دشمنی کردن که تجربه نخستین نبود! اقدامات بعدی محمد علی شاه هم نشان داد که واقعا تحت تاثیر نزدیکانش برای اقدامات مهم !بدون خواست خود نمی بود.البته اطرافیان در تحریک او برای تشدید رفتار دخیل بودند.
۸•شاه آداب خودمان رابه خوبی می دانست،به اهمیت مجلس هم پی برده بود.مجلسی که برای اندرونی شاه هم قانون هزینه ها تراشیده بود،نمی توانست اهمیتش برای شاه روشن نبوده باشد و برای جشن تاجگذاری وکلا دعوت نشوند.بها ندادن به مجلس،به آداب ندانستن بر نمی گشت،از شاه پذیرفتنی نیست.
۹•اتفاقا نقض گفته های نویسنده در خصوص علل دعوت شدن ویا نشدن توسط خود نویسنده بیان شده است…
او می گوید از سیدین سندین(طباطبایی  و بهبهانی)دعوت نشد،ولی شیخ فضل ا…دعوت شد…بسیار خب،چرا اینها که رهبری مردمی رابه عهده داشتند و روابط مستحکمی با نمایندگان داشتند دعوت نمی شوند ولی مخالف انهاکه در  اقلیت هستند دعوت می شود؟…شیخ که خود به مخالف شهره شده بود!
اکبر ظریفی – استاد دانشگاه
رونمایی از مستند «سَرپَتی‌ها» همزمان با سالروز فرمان مشروطه
هم اکنون بخوانید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 + نوزده =

دکمه بازگشت به بالا