اصلاحات نمی‌خواهد امنیت را بهم بزند، ولی از آزادی هم نمی گذریم

به گزارش اعتماد نو ، متن گفتگو با مصطفی تاجزاده را در ذیل میخوانید:

دولت ما بسیار بزرگ است، آنقدر حجیم که هر فرد و جناحی روی کار بیاید تا آنجا که بتواند باید خصوصی‌سازی ‌کند. اگر هم انتقادی هست آن است که تا کنون خصوصی‌سازی نکرده‌ایم، سپاهی سازی شده است. از دولت گرفته و به نظامیان داده اند.

همین ۳۷ سال است که می‌توان گفت وضعیت نیمه دموکراسی-نیمه استبدادی داشته‌ایم. نه استبدادی کامل بوده‌ایم که اصلا نتوانیم حرف بزنیم و نه دموکراسی کامل که راحت و امن بتوانیم حرف بزنیم و قدرت را نقد کنیم. باید از فضای مجازی بهره بریم برای آنکه مسائل را عمیق‌تر مطرح کنیم. نباید سرمان کلاه برود و به‌نام امنیت آزادیمان را بگیرند. اما از آن سمت هم نباید خامی کنیم و فکر کنیم که تحت هیچ شرایطی برای ایران اتفاقی نمی‌افتد. بین این دو دغدغه باید راه صحیح خود را پیدا کنیم.
قانون اساسی می‌تواند اصلاح شود و باید بشود. همان‌طور که پس از گذشت ده سال از انقلاب اصلاح شد . اکنون نیز با توجه به تجربه چهل سال گذشته‌مان باید قانون اساسی را اصلاح کنیم، ولی اگر بخواهیم وارد پروژه اصلاح قانون اساسی بشویم ممکن است به جای این‌که جنبه‌های دموکراتیکش تقویت شود، عکسش اتفاق ‌افتد و این خطرناک است.
قانون اساسی مصوب سال ۶۸ مترقی تر از قانون اساسی‌ای است که امروز آقای جنتی بخواهد آن را تصویب کند.
اصلاح طلبی چیزی نیست جز دموکراسی‌خواهی. هرکس در این مسیر حرکت کند راهبردی اصلاح‌طلبانه دارد، می‌خواهد خودش را اصلاح‌طلب بداند یا نداند.
اصلاح‌طلبی از نظر من آن قدر که تغییر رفتار است، تغییر افراد نیست. به همین دلیل می‌توانیم امثال آقای روحانی، آقای ناطق، آقای هاشمی و آقای مطهری را جذب کنیم.
روشن به شما بگویم. من به تغییر قانون اساسی اعتقاد دارم و معتقدم قانون اساسی می‌تواند اصلاح شود و باید بشود
درست است که نظارت سپاهی-استصوابی داریم و نمی‌توانیم کاندیداهای پیشرو زیادی را نامزد کنیم اما در عوض این گفتمان را در درون جامعه توانسته ایم تقویت کنیم
در مورد مجلس دهم علی رغم تمام ناجوانمردی‌های طرف مقابل ما یک پیروزی بزرگ به دست آوردیم و مشکلات بعد از این پیروزی نباید از اهمیت آن بکاهد
درحال حاضر هر قدر بر آرامش تاکید کنیم ضرر نکرده ایم. اما آرامش هرگز به معنای سکوت نیست. هرگز به معنای اعتراض نکردن نیست. هرگز به معنای جمع نشدن و تشکیل ندادن گروه و عدم انتشار نشریه نیست.
مهم این است که به سمتی حرکت کنیم که نهادها پاسخ‌گو شوند، مردم آزادیشان را به دست بیاورند، حقوقشان پاس داشته شود و بتوانند مهم‌ترین مسائل کشور را نقد کنند
امروز کسی در جامعه ما رهبری را نقد نمی‌کند یعنی اجازه نمی‌دهند. درصورتی‌که طبق ملاک های دموکراسی هیچ‌کس نباید به اندازه رهبری محترمانه و مشفقانه نقد شود
من معتقد نیستم که ایران سوریه می‌شود، به دلایل مختلف، اما معتقد هم نیستم که تحت هیچ شرایطی امنیت عمومی و ملی ما بهم نمی‌ خورد. این دو مسئله است. ایران، سوریه نمی‌شود اما آسیب‌پذیری‌های خاص خودش را دارد.
امروز جامعه ما شاهد عذرخواهی مرتضوی است. مهم‌تر آن که او برای اولین بار قربانیان کهریزک را به نام واقعی خودشان شهید می خواند و می گوید کهریزک فاجعه هولناکی است که نباید تکرار نشود.
یکی از اشتباهات دلواپسان این است که راه ما را به حکومت بسته اند و فرصت به ما داده‌اند تا با جامعه ارتباط بیشتری برقرار کنیم و حرف بزنیم.
یک لحظه غفلت کنیم ایران ممکن است وارد جنگ شود. همین قضیه سوریه که ما درگیرش شده‌ایم خطرناک است. اگر به همین صورت پیش رویم و به نزاع با عربستان برسیم آن زمان دیگر امنیت واقعا حرف اول را می‌زند.
اصلاحات نمی‌خواهد امنیت را بهم بزند ولی درعین حال آزادی نیز برایمان مسئله‌ای جدیست و از آن نمی گذریم.

توصیه خاتمی بر استمرار حمایت از «روحانی» است
هم اکنون بخوانید

مهندس سحابی خیلی گله داشت از حکومت اما با همه‌ی توان از جمهوری اسلامی دفاع می‌کرد و می‌گفت «من نگرانم اگر جمهوری اسلامی سقوط کند، ایران سقوط کند، نه حکومت». یعنی ایران تجزیه شود. این را مهندس سحابی می‌گوید که می‌دانیم کمترین تردیدی نسبت به ‌ارزش آزادی نداشت.

معتقدم جمهوری اسلامی بهترین نظام نیست، اما فعلا آلترناتیو بهتری ندارد. بنابراین عقل حکم می‌کند بین این نظام و جایگزینش که بدتر است، از جمهوری اسلامی دفاع کنیم. این دنیای ماست.
با لیست انگلیسی گفتن و با قلع‌وقمع کردن گسترده نامزدها مردم را به هیجان آوردند که باید درمقابل این زورگویی ایستاد. به عبارت دیگر مردم نظارت استصوابی را بلاموضوع کردند
من با کسانی که معتقدند ما به هر قیمت باید در انتخابات شرکت کنیم موافق نیستم. مشارکت و نحوه مشارکتمان بستگی به شرایط و امکان تاثیر گذاری ما دارد.
بعید می‌دانم رهبری حاضر باشد مسئولیت مشکلات را یک تنه به عهده بگیرد و رقبا را حذف کند چرا که خود وی در مورد تمام کمبودها و فسادها سیبل می شود. پس برای حل مشکلات نیاز دارد ‌که مشارکت سایرین را جلب کند. میزان آن بستگی دارد به آگاهی عمومی و سازمان یابی مردم و اتحاد ما.
این انتقاد در مجموع به ما وارد است که تاکید بر عدالت اجتماعی و محرومین در ادبیاتمان ضعیف و کمرنگ شده است. هم‌چنین با شما موافقم که مهندس موسوی نماینده‌‌ی خوبی بود برای آنکه بتواند این مسئله را نمایندگی کند.
فقط در عرصه‌ی سیاست نیست که ما بازار سیاه داریم. ما هواخواهان بازار سیاه اقتصادی هم داریم.

اگرلیستی از تخلف اصلاح طلبان درباره دریافت املاک وجود دارد ملاحظه نکنید!
هم اکنون بخوانید

منبع: نشریه آرمانشهر

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − 9 =

دکمه بازگشت به بالا