ماهیگیران آب های گل آلود یا منجیان بازاررکود زده

ماهیگیران آب های گل آلود یا منجیان بازاررکود زده


احسان فدایی کارشناس صنعت لوازم خانگی


در صنعت لوازم خانگی سه گروه عمده در بخش تولید و عرضه مشغول فعالیت هستند . گروه نخست شامل شرکت هایی می شوند که خطوط تولید فعال دارند و در قالب  SKD و CKD پروسه عملیات کاری بر روی محصول  را انجام می دهند . بخشی از این قطعات و مواد اولیه، توسط پیمانکاران داخلی و بخشی دیگر از مجرای واردات، تامین می شود که در نهایت با انجام فرایند کاری روی خطوط،منجر به تولید کالایی می شود که در معنای عام ، مونتاژ خوانده می شود .


گروه دوم، مجموعه هایی هستند که واردات محصول کامل را بر عهده دارند .این مجموعه، خط تولید ندارند و به صورت قانونی و رسمی یا غیر رسمی اقدام به واردات می کنند .البته طبق قوانین جدید تنها کالاهایی اجازه واردات دارند که مشابه آنها در داخل تولید نمی شود .


گروه سوم ، OEM ها هستند که نه در گروه تولید کنندگان جای می گیرند و نه واردکنندگان. OEM ها با توجه به شناختی که از بازار و سلیقه مردم دارند ، با ثبت یک برند و نام تجاری ، به واحدهای تولیدی سفارش می دهند و آنها محصول را با مشخصات و برند سفارشی تولید کرده و سپس از مجرای شبکه توزیع به بازار عرضه می کنند.


OEM که مخفف کلمه Original Equipment Manufacture بوده در لغت به معنی تولیدکننده اصلی قطعات است. اما در واقع تولید OEM به نوعی استفاده از ظرفیت های تولیدی یک کارخانه برای تولید محصول با نام برند دیگر است. به عبارت بهتر استفاده از محصول تولیدی یک کمپانی با برند کمپانی دیگر را تولید به صورت OEM می گویند.


البته اینگونه از تولید مخصوص کمپانی های لوازم خانگی نیست بلکه در بسیاری از بخش های تجاری مانند سخت افزار، قطعات الکترونیکی، خودرو و حتی در حوزه نرم افزار و بازی های کامپیوتری نیز شاهد آن هستیم.


تولید OEM در حقیقت تولید بدون کارخانه بوده که این روزها در بسیاری از صنایع جهان رواج یافته است. متاسفانه برای اینگونه تولید چارچوب و ضوابطی وجود ندارد و حضور این پدیده و البته استفاده نادرست از آن در کشورهای غیرتوسعه یافته و در حال توسعه موجب آسیب دیدگی شدید در بخش تولید خواهد شد.در صنعت لوازم خانگی OEM یک پدیده ی ناشناخته است. ناشناخته از این منظر که مشخص نیست ادامه این فرایند چه عواقبی خواهد داشت.


OEM ها ماهیگران قهار بازار


OEM ها واحد هایی هستند که به عنوان بخش تولید شناخته نمی شوند ، اما می توانند در کنار بخش تولید حضور داشته باشند ، با نام و نشان خود نفس بکشند و تامین بازار را برعهده بگیرند . این گروه نه به عنوان واسط ، بلکه به اسم و برند خود ، برای کالایشان تبلیغ میکنند ، مشتری پیدا میکنند و بازار را در دست میگیرند آن هم بدون آن که خط تولیدی داشته باشند و یا سرمایه ای صرف نیروی انسانی کرده باشند .


این واحد ها ، علاوه بر مزایایی که دارند ، تهدیدهایی نیز می توانند برای صنایع داشته باشند . البته OEM ها در بخش های مختلف و صنایع دیگر نیز حضور دارند .


تا فروردین ماه ۱۴۰۰ ، عملاً قانونی در این زمینه وجود نداشت.اما از این زمان با توجه به ابهامات گسترده ای که در مسیر فعالیت این شرکت ها پدید آمده بود، وزارت صمت دستور العملی صادر و آن را قانون مند کرد . با توجه به آنکه تا پیش از این دوره، استراتژی صنعتی تعریف شده و مدونی در این صنعت نداشتیم ومشخص نبود در چه زمینه ای چه تعداد واحد صنعتی باید ایجاد شود ، واحدهای بسیاری در اقصی نقاط کشور مجوز فعالیت اخذ کردند بدون آنکه ساماندهی و برنامه هدفمندی برای آنها در نظر گرفته شود . بر این اساس بود که ظرفیت مازاد بر نیاز بازار کشور شکل گرفت و عملاً شاهد هدر رفت بخش عطیمی از سرمایه ها در این مسیر شدیم.


OEM یک مدل از توسعه صنعتی است که با توجه به ظرفیت خالی موجود کارخانه ها ، منطق و عقل اقتصادی حکم میکرد که صاحبان برندها از آن استفاده کنند . OEM ها بدون آنکه سرمایه گذاری ثابتی برای ایجاد کارخانه کنند ، شروع به بهره برداری از ظرفیت واحدهای فعال کردند تا عملاً یک بازی برد برد را شکل دهند.


بازاریابی پیش از تولید


سفارش کالا بسته به نوع محصول متغیر است . به این صورت که بعضی طرح یا قالب آن را به کارخانه می برند و یا از محصولات طراحی شده یکی را انتخاب میکند و می خرد . البته باید هزینه قالب و هزینه های جانبی آن پرداخت  شود .

توسعه همکاری‌های ایران و افغانستان در حوزه انرژی
هم اکنون بخوانید


در این مدل سفارش گذاری ، شرکت هایی ورود می کنند که پیش از این مرحله اقدامات مربوط به ثبت برند اختصاصی شان را انجام داده اند . اطلاعات فروش و کانال های بازار را در اختیار گرفته اند و در مرحله آخر نیاز به محصول برای عرضه پیدا کرده اند.


تعداد و تنوع OEM ها در کشورچین فراوان است . کافی است حیطه کارتان را مشخص کنید و درخواست تان را به آنها بدهید ، از صفر تا صد یک پروژه را می توانند انجام دهند . از طراحی تا اجرا و بسته بندی را می توان روی آنها حساب ویژه باز کرد . البته کیفیت های مختلفی هم دارند از پایین ترین تا بالاترین که به تناسب، قیمت های متفاوتی هم دارد .


فرصت ها و تهدید های OEM ها


با وجود همه محسنات و امتیازاتی که OEM ها دارند ، اما یک جایی از این روند پایش می لنگد . آن هم دقیقا همان پایی است که بیشتر صنایع با آن درگیرند ، خدمات پس از فروش .


پاشنه آشیل هر صنعتی همین موضوع است . در حوزه لوازم خانگی ، اگر برندی می خواهد مانا باشد و در طولانی مدت دوام بیاورد ، باید بر روی خدمات پس از فروش تمرکز کند و این بعد از فعالیتش را تقویت کند  .نکته دیگر آنکه OEM ها واحدهایی هستند که نه تولید دارند و نه توان اشتغال زایی ، به این جهت ارزش افزوده ای که تولید کننده برای اقتصاد و صنعت می تواند به دنبال داشته باشد را ندارد .


نباید فراموش کرد که وجود OEM ها در شرایط بازار رکودی مانند اکنون که میزان تولید واحد ها اضافه بر ظرفیت بازارشان است ، به نفع تولید کننده است. کارخانه های تولیدی خط فعال دارند و به تبع آن حقوق و دستمزد کارگران ، مالیات و عوارض نیز طبق روال باید پرداخت شود . همه این ها در شرایط رکودی ، سربار هزینه های واحد تولیدی است . OEM ها می توانند با بازار و مشتریانی که در اختیار دارند ، هزینه های سنگین تولید کننده را کاهش دهند . با توجه به گستره فعالیت OEM ها و در عین حال ضرورت فعالیت آنها و امتیازاتی که برای بخش تولید دارند ، فعالان و سرمایه گذاران می توانند پروانه فعالیت برای محصولاتشان را دریافت کنند ، البته دریافت استانداردهای لازم در این بین هم ضروری است . به این معنا که گواهی فعالیت تولید بدون کارخانه همان مجوز OEM ها توسط وزارتخانه صادر می شود .به دلیل آن که OEM ها نیاز کشور هستند و کمک میکنند که ظرفیت های مازاد و خالی واحدهای تولیدی فعال شوند، در عین حال،سرانه سربار هزینه ها کاهش یابد و تولید و فعالیت واحدهای تولیدی اقتصادی تر از پیش باشد .


نکته دیگر که از امتیازات OEM ها محسوب می شود ، تخصیص سرمایه شان در حوزه تبلیغات و برند سازی است . فروش کالاها در اقساط بلند مدت به فروشگاه ها یا برگزاری جشنواره های مختلف و اهدای هدایا از جمله راه کارهای آنهاست . سرمایه ای که می توانست در بخش تولید صرف شود ، حالا صرف فروش بهتر می شود . به این دلیل آنها با گشاده دستی به فروشنده و مصرف کننده تسهیلات ویژه می دهند که در نهایت شرایط جلب رضایت هر دو فراهم می شود .


الزامات حیات OEM ها در اقتصاد ایران


به دلیل ریل گذاری غلط و اشتباه مهلک در هدایت سرمایه گذاران،ظرفیت تولیدی فعالین لوازم خانگی کشور، چند برابر نیاز بازار داخلی است . به عنوان مثال ظرفیت اسمی تنها پنج برند اصلی کشور از میان حدود ۲۵۰ شرکت فعال این حوزه، به میزانی است که عملاً پاسخگوی نیاز کامل بازار داخلی برای یکسال می شود.


بیشتر شرکت ها به دلیل فقدان نیاز سنجی و تدوین یک برنامه دقیق و مشخص، تحت تاثیر آمارسازی ها و پروپاگاندای پیرامون این صنعت ، با سودای سودآوری، پا به این عرصه گذاشتند و عرضه به بازار را فراتر از آن چه باید انجام می دهند . نبود استراتژی مشخص در صنعت لوازم خانگی ، منجر به ایجاد اشتغال به کار کاذب شده است . اتفاقی که پیشتر در صنعت خودرو نیز رخ داده است . با توجه به شرایط بازار ، بسیاری از این واحد ها ، با  کمتر از ده درصد ظرفیت فعال هستند . در چنین شرایطی OEM ها می توانند آب حیات واحدهای تولیدی باشند تا خط تولید یکسره برقرار باشد و نبض حیاتش ممتد بزند .

سقف خدمات رفاهی، بهره وری و اضافه کار کارکنان قضایی در بودجه سال ۱۴۰۰ افزایش داشته است
هم اکنون بخوانید


نظارت بر بقای OEM ها


منطقی که پیشتر باید در اعطای مجوز به واحد های تولیدی به کار می افتاد و مانع از هدایت این حجم سرمایه گذاری غیر اقتصادی به سمت صنعت لوازم خانگی میشد ، حالا بهتر است در نظارت بر OEM ها فعال شود. در شرایط فعلی بخش عظیمی از پتانسیل نهفته در سرمایه گذاری این صنعت را از دست داده ایم آن هم در شرایطی که همزمان با تغییر الگوی خرید مردم متاسفانه شرایط تحریمی، امکان صادرات و کسب بازارهای منطقه را نیز به کمترین میزان خود رسانده. حتی در صورتیکه بتوانیم با کشورهای همسایه وارد مذاکره شویم ، به دلیل آن که واردات مواد اولیه به دلیل قیمت ازر با قیمتی بالا به دست تولید کننده می رسد، تولیداتمان از نظر قیمتی در کنار برندهای جنوب شرق آسیا، مزیت رقابتی پیدا نمی کند .


البته به این مشکلات باید مصایب نقل و انتقالات مالی را نیز اضافه کرد . لذا با این شرایط چاره ای نیست جز اینکه  برتداوم و تسهیل حیات و بقای OEM ها تمرکز شود . آنچه اهمیت دارد این است که مجموعه های مذکور با معرفی یک برند می توانند وارد عرصه شوند ، اما باید در یک چارچوب مشخص و تحت قوانین و مقررات خاصی فعالیت کنند . به این معنا که بررسی شود آیا این شرکت که مدعی یک برند خاص است ، تمام مجوزها و استانداردهای لازم را برای فعالیت دارد یا خیر؟


در بعد دیگر ، با توجه به این نکته که OEM ها سرمایه لازم برای فعالیت را دارند ، باید برنامه ریزی ها به گونه ای باشد که یک برند برای سال های سال فعال بماند . این موضوع نه تنها در بخش عرضه حائز اهمیت است ، بلکه در حوزه خدمات پس از فروش ملموس تر می شود .


تولد و ظهور برندهای مختلف و فعالیت کوتاه و در ادامه نزول و افول آنها ، می تواند ضربه سهمگینی به اعتماد مصرف کنندگان به عنوان سرمایه اجتماعی بازار نسبت به برند و تولید ایرانی وارد کند . تولید و عرضه یک برند باید تداوم داشته باشد و نسل به نسل در حافظه و تجربه زیسته افکار عمومی تثبیت شوند تا بتوانند جای خود را در سبد کالای خانوار و بازار کشور تثبیت و استوار کنند.


تولید بدون کارخانه؛ مجاز یا غیر مجاز؟


یکه نکته حائز اهیمت در خرید اینگونه محصولات وجود دارد و آن هم این است که  فروش این محصولات از نظر قانونی مشکلی ندارد اما لازم است بدانید محصولاتی که با برچسب OEM تولید می شوند، از مقررات خاصی پیروی می‌کنند که شما با خرید این محصولات، باید آن‌ها را بپذیرید!!!


کیفیت و خدمات پس از فروش محصولات در حوزه لوازم خانگی یک امر حیاتی و واجب است چرا که مصرف کننده با پرداخت هزینه ای گران یک کالای مصرفی را خریداری می کنند که از آن انتظار دوام و کیفیت دارد. اما آیا تولیدات OEM از این دو فاکتور پیروی می کنند؟


نمی توان گفت که تولیدات OEM ذاتا بی کیفیت هستند اما معمولا شرکت هایی به سراغ اینگونه از تولیدات می روند که قصد دارند هزینه کمتری برای تجارت خود بپردازند. در بیشتر مواقع کاهش هزینه ها به منزله کاهش کیفیت نیز خواهد بود. موضوعی که در کشورهای در حال توسعه و یا توسعه نیافته نمود بیشتری پیدا می کند.


از سوی دیگردر تولید با این روش، ضمانت قابل استنادی برای آنکه شرکت مذکور، مدت زمان طولانی مبادرت به عرضه و خدمات پس از فروش پایدار داشته باشد، وجود ندارد. این بدان معناست شرکتی که از ظرفیت های تولیدی یک کارخانه برای تولید استفاده می کند، این امکان را دارد که با کمترین نوسان غیر منتظره در بازار و یا تغییر استراتژی، حتی یک سال بعد نیز به فعالیت خود ادامه ندهد و به دنبال تجارت دیگری برود. آن وقت تکلیف خریدارانی که این محصول  را خریده اند چه می شود؟ چه کسی پاسخگوی خدمات آنان خواهد بود؟


در صنعت لوازم خانگی OEM یک پدیده ی ناشناخته است. ناشناخته از این منظر که مشخص نیست ادامه این فرایند چه عواقبی خواهد داشت.


انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × سه =

دکمه بازگشت به بالا