کتاب «چرا نمی‌توانیم منتظر بمانیم؟» داستان مبارزه‌ی شهروندان آمریکا

«چرا نمی‌توانیم منتظر بمانیم؟» داستان مبارزه‌ی شهروندان آمریکا است که از زبان مارتین لوتر بیان شده و این روزها باترجمه عبدالکریم حسین زاده روانه بازار کتاب شده است.


به گزاش خبرنگار ایلنا، کتاب «چرا نمی‌توانیم منتظر بمانیم؟» نوشته مارتین لوتر کینگ و ترجمه عبدالکریم حسین زاده توسط نشر نو با قیمت ۷۵ هزار تومان روانه بازار شد. 


«چرا نمی‌توانیم منتظر بمانیم؟» داستان مبارزه‌ی شهروندان آمریکا است که از زبان یکی از قدرتمندترین، شیواترین، و رساترین صداهای عدالت‌خواهی دوران مدرن روایت می‌شود. اکنون، بیش از هر زمانی، این کتاب سندی جاودانه است و گواهی عمیقا انسانی بر دیدگاه‌های اخلاقی، عاشقانه، صلح‌جویانه، و در عین حال خردمندانه و شجاعانه‌ی مارتین لوتر کینگ، مردی که در راه آنچه رویای خود می‌پنداشت متحمل سختی‌های جان‌فرسا شد؛ چه زمانی که زنی معترض به مبارزات وی در خیابان با کارد قفسه‌ی سینه‌اش را شکافت، چه آن زمان که به زندان افتاد، چه آن هنگام که اف. بی. آی. کمونیستش خواند و ادگار هوور (رئیس اف. بی. آی.) درباره‌اش گفت: «من از قیام یک مسیح سیاهپوست می‌ترسم» و وی را بزرگ‌ترین خطر برای آمریکا و تحریک‌کننده‌ی نژادی در کشور خواند. او در مبارزه با تبعیض چشم انتظار منجی نماند و قدم در راه گذاشت تا روزی جان سپرد. 


این کتاب از هشت بخش تشکیل شده که از آن جمله می‌توان به انقلاب سیاهان-چرا در سال ۱۹۶۳؟ ، شمشیر شفابخش، بیرمنگام بول کانر، روزی نو در بیرمنگام، نامه از زندان بیرمنگام، سفید و سیاه با هم، تابستان ناخرسندی ما، روزهای پیش رو می‌شود. 

تعیین اعضای شورای مرکزی ۱۱ کانون فرهنگی دانشگاه تهران
هم اکنون بخوانید


دوروتی کاتن در بخش پیشگفتار این کتاب آورده است: سال ۱۹۶۳ تفکیک نژادی در بیرمنگام بیداد می‌کرد و از هر شهر دیگری در آمریکا بدتر بود. شدت مبارزات ما برای آزادسازی نشان از ماهیت وحشیانه و فراگیر تفکیک نژادی در این شهر داشت و از دشواری‌های این مرحله از سفرمان خبر می‌داد. هرچه بیشتر حقوق شهروندی خود را خواستار می‌شدیم، ماموران دولتی تفکیک طلب خشم و نفرت بیشتری به ما روا می‌داشتند. با وجود سرکوب‌های گستره، صدها شهروند بیرمنگامی به مبارزه برای تغییر پیوستند. راهپیمایی آزادی خواهانه و تن دادن به بازداشت و زندان کار هر روزه ما شده بود…


در این کتاب مارتین به یاد می‌آورد که وقتی بگومگوهای اطرافش بالا گرفته بود و او بی‌صدا فقط به آن‌ها گوش می‌کرد چقدر در دلش احساس ناامیدی کرده بود؛ جر و بحث بر سر این بود که آیا او باید برای وثیقه آزادی صدها معترض دستگیر شده پول جمع می‌کرد یا اینکه خودش هم به زندان می‌رفت، زیرا او بسیاری دیگر راهم نه تنها در بیرمنگام بلکه در کانون فعالیت‌های اعتراضی شهرهای دیگر به این کار ترغیب کرده بود…


انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 − نوزده =

دکمه بازگشت به بالا