اصغر همت که در حال حاضر علاوه بر عضویت در هیات مدیرهی خانه تئاتر، مسئولیت سخنگو را هم برعهده دارد، معتقد است نمایشهایی که مدتی توقیف میشوند و دوباره مجوز اجرا میگیرند، احتمالا نکاتی را که مدنظر شورای نظارت و ارزشیابی بوده، رعایت نکردهاند. ابتدا با تذکر و هشدار و سپس با توقیف ملزم به رعایت نکات میشوند. اما نمایش «مخاطب» از نظر او مقوله دیگری است که با آن مغرضانه و غیرکارشناسانه برخورد شده است. به گفتهی همت فعلا نمیتوان به بهبود وضعیت تئاتر امیدی داشت، چرا که مشکلات ریشهای هستند و تا زمانی که این مشکلات حل نشوند، وضعیت تئاتر هم تعریفی نخواهد داشت. همت همچنین میگوید این روزها تئاتر، تماشاگر واقعی خیلی کم دارد، بیشتر تماشاگرهای تئاتر رهگذری هستند و برای دیدن بازیگرانِ چهره به دیدن نمایشها مینشینند.
به گزارش اعتماد نو به نقل از ایلنا، طی ماههای اخیر چندین نمایش توقیف شدهاند که در این بین توقیف نمایش «مخاطب» بیشتر مورد توجه قرار گرفت. با اصغر همت دربارهی توقیف نمایشها و وضعیت این روزهای تئاتر گفتگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
توقیف نمایش «مخاطب» یکی از اتفاقات مهم این روزهای تئاتر بود، این اتفاق را چطور ارزیابی میکنید؟
من نمایش «مخاطب» را دیدهام و کار بسیار خوب و شریفی بود. شک ندارم که مغرضانه یا غیرکارشناسانه با این نمایش برخورد شده بود.
بعضی از رسانهها آن زمان اعلام کردند که این اثر خشونت را ترویج میکند.
به دلیل اینکه جامعه خشن است و خیلی هم خشنتر از این نمایش است. ما میخواهیم حقایق اطرافمان را نادیده بگیریم و انگار از نقد و بررسیِ مسائلی که در جامعهمان جاری و ساری است، واهمه داریم. به هر حال هر جایی یکسری قوانین و اصول دارد که انتظار میرود رعایت شود. به نظر من اگر وظیفهای که برعهدهی دستاندرکاران و مسئولین هنری، مثل معاونت هنری ارشاد، مرکز هنرهای نمایشی و شورای نظارت است را تماما خود همین نهادها انجام دهند و نهادهای بیربط دخالت نکنند، ممکن است وضعیت تئاتر ما بهتر از وضع فعلی شود. شاید تئاتر سر و سامان بگیرد در غیر اینصورت تئاتر ما روی آرامش و تثبیت شرایط را نخواهد دید.
نکتهی مهم این است که پیش از اجرای نمایشها، همه چیز رصد میشود اما باز هم در میانهی اجرای نمایشها با چنین اتفاقاتی روبهرو میشویم.
بله. به همین دلیل باید نهادها و اشخاص غیر مرتبط دخالتشان را حذف کنند و بگذارند مسئولینی که باید به نمایشها نظارت کنند، دربارهی آنها تصمیم بگیرند. تا زمانی که این دخالتهای بیمورد و اغلب مغرضانه و غیرکارشناسانه ادامه داشته باشد، سرنوشت نمایشها مثل «مخاطب» میشود. یعنی نظرات مغرضانهای که دربارهی نمایش «مخاطب» شنیدیم، زمین تا آسمان با ماهیت خود نمایش تفاوت دارد. ضمن اینکه باورها بر این است که منشا این برخوردها کسی است که از یک سایت مرتبط با تئاتر اخراج شده و تصور این است حالا میخواهد تسویه حساب شخصی کند. پر بیراه هم نیست، چرا قبل از او در صفحات این جریده شاهد چنین برخوردهایی نبودیم. این تسویه حسابهای شخصی و جناحی، جانِ نیمهجان تئاتر ما را بیشتر به مخاطره میاندازد.
در این مواقع خانه تئاتر چقدر در بازگشت نمایش به صحنه تاثیر دارد؟
بیتاثیر نیست. هیات مدیرهی خانه تئاتر، انجمنها و کانونهای وابسته به آن در مواقع لزوم با صدور بیاینه واکنش نشان دادهاند. خانه تئاتر همانقدر که منتقد اقدامات نامناسب مسئولان تئاتر است، در جاهایی که آنها حرکت درست انجام میدهند، مدافع، پشتیبان و در کنار آنان است.
به نظر شما افزایش قیمت بلیت نمایشها در تعداد مخاطبان نمایشها تاثیر دارد؟
تئاتر در دنیا یک محصول گران به حساب میآید. اما این موضوع نباید به مملکت ما تعمیم داده شود چون تئاتر همچنان در سبد خانواده جای نگرفته است. با این تفاسیر گرانیها اتفاقا به کارهایی تعلق دارد که خارج از عرف معمول تئاتر هستند. در حال حاضر کنسرت-نمایشها تحت عنوان تئاتر به مردم عرضه میشود و کسانی را در این کارها میبینیم که گران هستند و گرانیشان هم فقط به دلیل شهرت ظاهریشان و نه بهخاطر تواناییشان است. پس تئاتر ما در حال حاضر با توجه به شرایط موجود، هزینهی معقولی دارد. اما زمانی که با قیمتهای آنچنانی که این روزها شاهدش هستیم مواجه میشویم، معضل دیگری به معضلات موجود اضافه میشود. هر چند مردم عادی با وضعیت نابهنجار اقتصادی که این روزها بر جامعه حاکم است، توانایی دیدن اینگونه آثار را ندارند.
با توجه به افزایش قیمتها گروههای تئاتری چطور باید در این شرایط به مسیرشان ادامه دهند؟
در حال حاضر گروه تئاتری نداریم. تعدادی در زمانی دور هم جمع میشوند و یک کار را روی صحنه میبرند و تمام میشود. ما اگر گروه یا کمپانی تئاتر داشتیم با مشکلات فعلی مواجه نمیشدیم. ضمن اینکه سوبسید دولتی برای کمک به گروههای تئاتری که در همه جای دنیا عادی و معمول است، در کشور ما یا نیست و اگر هست هم به هیچوجه شرایط امنی برای دستاندرکاران فراهم نمیکند. در حال حاضر بیشتر کارهای روی صحنه نه تنها درآمدی برای-حالا بگیریم گروهها ندارند بلکه اکثرا ضرر میدهند. اگر دولت با برنامهریزی برای تئاتر پیش میرفت و حمایتش را حداقل مثل گذشته داشت، ما کمتر با معضلاتی که در حال حاضر با آنها روبهرو هستیم، مواجه میشدیم. مشکلات تئاتر عدیده است؛ از جذب دانشجو در دانشگاههای غیرحرفهای گرفته تا تئاترهای خصوصی که بدون حساب و کتاب راهاندازی شدهاند. به طور کلی متاسفانه مشکل تئاتر یک یا دو مورد نیست. مشکل فقط این نیست که یک تئاتر توقیف میشود و فکر کنیم چه اتفاقی افتاده است. بلکه این مسائل ظاهری است، مشکلات تئاتر ما ریشهای است و تا زمانی که به این مشکلات ریشهای نپردازیم دچار این مسائل خواهیم بود.
پس فعلا نمیتوانیم شاهد بهبود وضعیت تئاتر باشیم؟
هرگز. تا زمانی که از پایه مشکلات حل نشود تئاتر ما به مثابه خانه روی شن است.
بعد از شیوع ویروس ویروس کرونا که سالنهای تئاتر بازگشایی شدهاند، تئاتر به دوران قبل از کرونا بازگشته است؟
نه هنوز مانده تا به دوران قبل از کرونا برگردیم. هر چند قبل از کرونا هم شاهد همین مشکلات عدیده بودهایم. همانطور که گفتم مشکلات تئاتر ما ریشهای است، تا جایی به آنها اشاره کردم. مشکل دیگری که دامنگیر تئاتر ماست و از زمان راهاندازی تئاترهای خصوصی قوز بالای قوز شده، حضور تماشاگران رهگذری است. نه تماشاگران واقعیِ تئاتر، تماشاگرانی که دیدن تئاتر برایشان دغدغه نیست و بهانههای دیگری سبب جذب آنان به تئاتر میشود. دیدار با سلبریتیهایی که بیشتر متعلق به دنیای تصویر یا صدا هستند و جذابیت دیدار از نزدیک آنان و احتمالا حضور در عکسهای سلفیِ پایانی، علت اصلی حضورشان است. فکر و اندیشهی جاری و ساری در تئاتر برایشان اهمیت ندارد، پیش از این گفتم غلبهی گیشه بر اندیشه.
اکثر مکانهای تئاتری به ویژه سالنهای خصوصی، فاقد استانداردهای لازم هستند. مفهوم و وجود طراحی صحنه و نورپردازی از بین رفته است. به اینها مشکل جذب بیرویهی دانشجو و تحصیلات آکادمیک این رشته در دانشگاهها و دانشکدههای دولتی و غیردولتی را هم اضافه کنید. آموزشگاهها هم که حدیث خاص خود را دارند. بیآنکه برای آیندهی این همه جوان کوچکترین برنامهریزی وجود داشته باشد. کم کاریِ زمینهای آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را هم برای پرورش استعدادها در نظر بگیرید. اکثریت جوانان که به ویژه بدون هیچ آزمونی وارد این عرصه میشوند فاقد استعداد لازم هستند.
کمبود استادان کاربلد هم مزید بر علت است. همهی اینها و مسائل ریز و درشت دیگر باعث میشوند که به شما بگویم مشکل تئاتر ما ریشهای است. در پایان بد نیست این را هم بگویم که دیروز راجعبه کاری صحبت میکردم-از همان کارهایی که پیش از این گفتم تئاتر نیستند-که تهیهکننده برای تهیهی آن ۱۷ میلیارد تومان سرمایهگذاری کرده و مسئولی گفت ۲۵ میلیارد هزینه کرده است! باور میکنید این مبلغ بودجهی دولتی همهی تئاتر کشور نیست؟ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
انتهای پیام/