علمای وهابیت مانند فرق و مذاهب دیگر، مسأله حیات برزخی را قبول دارند و آن را جزء اصول مسلم اسلام میدانند و به آن اعتقاد جازم دارند، با این تفاوت که این حیات را منحصر به وقت سؤال ملکین میدانند.
به گزارش ایلنا به نقل از مدیریت ارتباطات و روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی، وبینار نقد کتاب «حیاط برزخی از نظر وهابیت» با حضور ناقدان حجت الاسلام علیرضا بشیری، گلستانی فر و نویسنده کتاب عباسعلی صالحی روز سه شنبه ۱۷ اسفند برگزار شد.
صالحی نویسنده کتاب «حیاط برزخی از نظر وهابیت» درباره اثر گفت: اعتقاد همه مسلمین درباره عالم برزخ این است که در میان این جهان و سرای آخرت، جهان سومی به نام «برزخ» وجود دارد که ارواح تمام انسانها پس از مرگ تا روز قیامت در آن قرار میگیرند البته از جزئیات آن جهان، آگاهی زیادی نداریم، فقط این قدر میدانیم که ارواح نیکان و صالحان مانند شهداء متنعّم به نعمتهای فراوانی هستند و نیز ارواح ظالمان و طاغوتها و حامیان آنها در آن جهان معذّبند.
وی خاطرنشان کرد: با استناد به آیات شریفه قرآن کریم و روایات مختلف شیعه و اهلسنّت، میتوان اثبات کرد که بین حیات انسان در عالم برزخ با حیات مادی و انسانهای زنده، ارتباط برقرار است به این معنا هنگامی که انسانها در عالم مادی آنان را صدا میزنند، میشنوند و هنگامی که از آنان سؤال و درخواست میکنند به اذن خداوند متعال، جواب میدهند. و از آن جهت که حقیقت انسان، روح او میباشد، این مسأله را در ابعاد مختلف از دیدگاه علمای وهابیت مورد بررسی قرار داده و اثبات کردهایم که حقیقت انسان، روح او میباشد که با مرگ انسان، زایل نمیشود و از بین نمیرود. جهت آشنایی با نظریات و عقاید علمای وهابیت، موضوع حیات برزخی را از دیدگاه ایشان با توجه به آیات قرآن و روایات مورد قبول ایشان، مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدم که آنان مانند فرق و مذاهب دیگر، مسأله حیات برزخی را قبول دارند و آن را جزء اصول مسلم اسلام میدانند و به آن اعتقاد جازم دارند، ولی با این تفاوت که این حیات را منحصر به وقت سؤال ملکین میدانند. در ادامه، سخن آنان را نقد نموده نشان دادهایم که داشتن حیات برزخی فقط منحصر به وقت سؤال نمیباشد بلکه انسان در طول حیات برزخی خویش، دارای حیات میباشد و به خاطر این تفکر است که مسلمین به آنان توسل جسته و به زیارت قبورشان میروند.
در ادامه این وبینار، گلستانی فر در نقد کتاب «حیات برزخی از دیدگاه وهابیت» گفت: کتاب، دارای موضوع خوبی است و به دلیل اینکه برزخ دور از دسترس ادراک عمومی انسان قرار دارد میتواند به طور قطعی و یقینی در مورد ماهیت انسان در برزخ و چگونگی حیات برزخی از براهین عقلی صرف استفاده کرد و هر آنچه از آن فهمیده میشود برگرفته از فهم ما از آیات و روایات است که این نیز مبتنی و وابسته بر مبانی فلسفی و کلامی فرق مختلف اسلامی است که دستاوردهای یکسان ندارد.
وی افزود: جمعآوری و تطبیق نظر علمای شیعه اهل تسنن و وهابیت تلاش بسیار شایسته است اما منابع درجه یک نیستند اما در حالت کلی هم از منابع ضعیف استفاده نشده است. در صفحه ۵۰ ابن تیمیه از موضوع خود پایین آمده و گفته است روانیست از پیامبران چیزی خواسته شود هرچند در قبرهایشان زنده باشند چون سلف چنین نکرده است. این دو عبارت بسیار جای دقت و بررسی دارد که از آن به سادگی عبور شده است. اشکال دیگری که بر ابن تیمیه و پیروان وهابیت وارد است و از آن غفلت شده است؛ بازگشت روح به بدن مادی برای سوال و جواب به معنای حیات بخشیدن دوباره به بدن مادی است که این آثار و لوازم ماده را به دنبال خواهد داشت مثل تنفس تحرک ادراک فعال شدن قوا و غرایز است. فهم صحیح از یک دیدگاه کلامی میطلبد که حداقل بخش کوچک به مبانی اختصاص داده شود از آنجایی که حیات برزخی مربوط به عالم خارج از عالم ماده است لازم بود مبانی هستیشناسی و وهابیت به طور دقیق و سایر فرق اسلامی به طور اجمال مطرح گردد تا دقیقا روشن شود اشکال بر نظر ایشان به کدام بخش از مبانی معرفتشناسی هستیشناسی و انسانشناسی آنها بازمیگردد.
وی افزود: چند سوال که برای خواننده این کتاب ممکن است ایجاد شود و به آنها پاسخ داده نشده یا برای پاسخ به منبع معتبر و صحیح ارجاع داده نشده؛ صفحه ۸ از لحظه مرگ تا سوال و جواب چه اتفاقی برای روح میافتد در کدام عالم و با چه احوالی به سر میبرد؟ صفحه ۴۸ و هابیت رابطه نفس و بدن را چگونه تبدیل میکند؟ برای پی بردن به دیدگاه ایشان درباره حیات برزخی لازم است دانسته شود چه تفسیری از رابطه نفس و بدن دارند.
در ادامه؛ علیرضا بشیری به بیان دیدگاههای خود در مورد این کتاب پرداخت و گفت: جای خالی این نوع کتابها که به صورت موضوعی وارد بحث شوند، حس میشود. قطع کتاب قطع به روز و بازاری است. این کتاب با حجم کم بیشتر نکات مربوط به بحث را آورده است و نکته مهمتر این است که در چند جلد دیگر به بحث وهابیت پرداخته شده که مانند همین کتاب موضوعی و در حجم کم چاپ شده و در اختیار عموم قرار گرفته است. طرح جلد کتاب ابهام دارد اگر نام کتاب را برداریم چیزی از محتوا متوجه نمیشویم. از پشت جلد هیچ استفادهای نشده و میشد از چکیده یا معرفی نویسنده یا پیامک کتاب در آنجا استفاده شود. بدنه اصلی بحث ذیل یک فصل آمده آنهم کلیات و مفاهیم اساسی است که به مخاطب کمکی نمیکند.
وی افزود: در کتاب دو بخش جمعبندی و نتیجه گیری وجود دارد که مشخص نیست چرا این طور آمده است. در برخی نقل قولها منبع ذکر نشده که باید منبع ذکر شود و استانداردی که پاورقیها از آنها پیروی کردهاند مشخص نیست. تقسیمبندی کتاب بر اساس آیات است که میتوانست موضوعی یا بر اساس نظرات افراد باشد مانند ابن تیمیه، ابن قیم، محمد بن عبدالوهاب، بن باز و سایر علمای وهابیت. اگر همچنان ترجیح نویسنده بر تقسیم بر اساس آیات است میشود در انتهای کتاب فهرست اعلام یا فهرست موضوعات اضافه شود.
انتهای پیام/