استاد دانشگاه و عضو اندیشکده چرخه نوآوری الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت معتقد است: الگوی اسلامیایرانی پیشرفت، تاثیر غیرمستقیمی بر سیاستگذاری کشوردارد.
به گزارش ایلنا، جاوید نوبخت (استاد دانشگاه و عضو اندیشکده چرخه نوآوری الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت) در گفتگویی به نقد و ارزیابی عملکرد مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت طی یک دهه گذشته پرداخت و گفت: برداشتم این است با ابلاغ سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مرکز الگو بایستی به فعالیتهای پشتیبانی خود ادامه دهد تا اهداف مندرج در سند را برای پیشرفت ایران و اسنادی که لازم است تدوین شود، دنبال کند .
او نقش اندیشکدههای مرکز الگو را تامین همین زیرساختها دانست تا تدابیر و فعالیتهای پشتیبانی را به آسانی به سرمایه تبدیل نماید.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
با توجه به اینکه بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در شعار «جمهوری اسلامی» از نظر تقدم و تأخر، جمهوری را بر اسلامی مقدم می دانستند چرا در نامگذاری اسم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اسلامی بر ایرانی مقدم نوشته شده است. آیا دوگانه ای در این زمینه وجود دارد یا اسلام و ایران به عنوان ظرف و مظروف ملاک بوده است؟
با آن مبانی که بنیانگذار جمهوری اسلامی مطرح فرمودند، بیشتر بحث ظرف و مظروف مطرح است ، تا تقدم و تاخری واژگانی.
در مباحثی که جمهوریت و اسلامیت مطرح میشود، مسئله متوجه ساختار و شکل نظام سیاسی است که مقام معظم رهبری الگوی جدیدی به نام الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را مطرح فرمودند. بر این اساس ، ایرانی که میگوییم منظورمان جمهوری اسلامی است. ایشان دیدگاه جدیدتری را مطرح کردند که با مبانی اولیه انقلاب اسلامی هیچ تفاوتی ندارد بلکه تکمیل کننده همان است.
ماهیت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چیست؟ آیا سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یک کلاننظریه یا یک سند راهبردی و یا صرفاً یک گفتمان فراگیر اجتماعی است؟
در تمام دنیا برای این که گفتمان جامعی برای پیشرفت کشورها ملاک قرار گیرد، همه مواردی که بیان کردید، باید ذیل قانون اساسی کشورها اتفاق بیفتد. برای این که بتوانیم سند الگو را به یک گفتمان اجتماعی تبدیل کنیم، نیاز به نقشه ای داریم که بتواند سند را تجزیه و تحلیل کرده و به آن ارزشمندی دهد.
ذیل قانون اساسی اسناد دیگری از جمله سند جامع علمیکشور، برنامههای توسعهای یا سند چشمانداز توسعه تدوین شد ولی هیچکدام جامعیت لازم را ندارند، اما سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ناظر بر این مسئله است. یعنی سند الگو میتواند اصولی را که در قانون اساسی وجود دارد ،به عنوان سند کل به یک گفتمان فرهنگی، اجتماعی و … تبدیل کند و با این ملاحظه و نگرش که به عنوان اسناد راهبردی برای سایر اسناد باشد تبدیل کند. به عبارتی دیگر مرکز الگو به عنوان تبیین کننده این سند ، تاثیر غیرمستقیمی بر افرادی میگذارد که سیاستگذار کشور باشند، آن هم در حوزههای مختلف، برای اینکه این اسناد به کل جامعه تسری پیدا کند ، تا پیشرفت مناسب تری را داشته باشیم.
نسبت سند الگوی پیشرفت با تمدن نوین اسلامی چیست؟
با حدیثی از پیامبر (ص) مطرح میکنم. ایشان در حدیثی فرمودند «چهار چیز برای خردورزی واجب است.» پرسیدند این چهار چیز چیست؟ . فرمودند : «یادگیری دانش، انتشار دانش، عمل به دانش و تسری دادن دانش به جامعه.»
این حدیث نشان میدهد ۱۴۰۰ سال قبل پیامبر خاتم (ص) به شیوهای تبدیل چرخه علم به ثروت را ترسیم کرده اند.
ما که ادعا داریم در کشوری به نام ایران و در قالب و ظرفی به نام اسلام زندگی میکنیم باید جامعیتی را که اسلام مطرح میکند در تمام بخش ها و الگوها و نظامات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و مذهبی مبنای تصمیماتمان قرار دهیم و این همان ویژگی منحصر به فردی است که ایران و ایرانیان در مواجهه با تمدن بزرگی به اسم اسلام در اختیار اسلام قرار دادند و به عبارتی ظرف وجود خود را به ظرف بزرگتری به اسم اسلام مبدل کردند.
«پیشرفت» در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، چه تفاوتی با مفاهیم بدیلی مثل توسعه دارد؟
توسعه میتواند اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و … باشد ولی وقتی صحبت از پیشرفت میکنیم، یعنی با جهان چند لایهای مواجه هستیم که مردم، کمتر پذیرای دیدگاههای رسمی هستند. در موضوعات کشوری رویکردهای عامه بیشتر به رویکردهای غیر رسمی و غیر حاکمیتی گرایش پیدا کرده است. وقتی صحبت از پیشرفت میکنیم یعنی یک موضوع عام را پر رنگ میکنیم که به مردم و جامعه بشناسیم و این گفتمان را عامتر کنیم و دنبال پیشرفتی هستیم که در تمام زمینهها توسعه را در بر داشته باشد.
نسبت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و سند الگوی توسعۀ پایدار چیست؟
الگوی توسعه پایدار در چه؟ توسعه پایدار در دانش یا در علم و یا در فناوری؟ وقتی صحبت از پیشرفت میکنیم، یعنی بتوانیم توسعههای پایدار را در کنار هم قرار دهیم که به پیشرفت جامعتری کمک کند و نسبت به این دو تناقضی ایجاد نکند ، بلکه همدیگر را تکمیل کنند.
بنابراین سند توسعه پایدار میتواند مبنا باشد برای بحث سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
فلسفه وجودی، ضرورت یا عدم ضرورت تهیه سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خصوصا در آغاز دهۀ پنجم انقلاب اسلامی چیست؟
بعد از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی، وقتی رهبری انقلاب به مسئله مهمی چون آیندهاندیشی در اوایل دهه ۱۳۹۰ پرداختند، این توجه نیازمند تاسیس مرکز و نوشتن سندی بود تا این اندیشه را به حوزه اجرا درآورد. توجه به این مسئله نشان دهنده این است که بتوانیم مبانیایی را مطرح کنیم تا به پیشرفت نظام اسلامی ایرانیمان کمک کند. فکر میکنم سند الگو و تدابیر مندرج در آن کمک میکند، تدابیر نه به این عنوان که دستوری وجود دارد، یا یک ماده قانونی است. بلکه به عنوان یک سیاست و تدبیر اندیشیده شده به کمک سیاست ها و قوانینی که برای اجرای سند لازم است، توجه شود.
با توجه به انبوه اسناد راهبردی و سیاستی فراوان موجود در کشور، چه ضرورتی برای ارائه سندی دیگر مانند سند الگو وجود داشت؟
اسناد برنامهای کشور به دلیل رفتارهای ضد و نقیض مجریان، موجب سردرگمی مردم شده است. متاسفانه این اسناد مانند قوانین عادی نیست که به عنوان راهکار عمل میکنند.
مثلا در مجموعه تدابیر مربوط به دانش و فناوری ملاحظه میکنید که این موارد در هیچ سند برنامهای دیگر تقریبا وجود ندارد. برای اینکه این تدابیر اجرایی شود و مهارتها افزایش یابد، باید روشها و رویکردها تغییر کند، در این صورت مهارتمحوری روزآمد و کارآمد میشود و سند الگو چراغی را برای ما روشن میکند که راه برای کاملتر و بهروزتر شدن کشور در این عرصهها همواره شود.
ضمانت اجرای سند الگو چیست؟ چه اقداماتی پیشبینی شده تا سند الگو به سرنوشت دیگر اسناد برنامهای کشور دچار نشود؟
وقتی زنجیره ارزشی را تحلیل میکنیم و میگوییم ما داشته یا ثروتی داریم که میخواهیم به ارزش و سرمایه تبدیل کنیم، از دو فعالیت پشتیبان و اصلی صحبت میکنیم، به عبارت روشنتر، در مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اعضایی حضور دارند که عملکرد پشتیبانیکننده دارند ، چرا که در حال تدوین سند الگویی هستند که قرار است به عنوان پشتیبان سایر اسناد کشور، میداندار شود. در این مرکز اندیشکدههایی هستند که تامین کننده زیرساخت های مورد نیاز برای عینیت یافتن پژوهش ها و تلاشهای عملی هستند. فعالیتهای اصلی در نهادهایی که کار اجرایی میکنند، اتفاق میافتد و باید از این فعالیتهای پشتیبان استفاده نمایند. برای این که اسناد و راهبردها شکل گیرد نیازمند برنامههای عملیاتی است، بنابراین همین مسئله میتواند ضمانت اجرایی اجرای سند الگو باشد.
نقش اندیشکده ها به خصوص اندیشکده چرخه نوآوری در تدوین، اجرا و نظارت بر تدابیر پیشنهادی و مصوب چیست؟
همانطور که عرض کردم در تحلیل زنجیره ارزش یک سازمان یا یک نهاد یا یک کشور میگوییم ، باید ثروت را به سرمایه تبدیل کنیم، یا به عبارتی دادهای را داریم که میخواهیم به یک خروجی خوب تبدیل کنیم. این دو فعالیت یکی پشتیبان است و دیگری فعالیتهای اصلی. فعالیتهای پشتیبان متناظر با تدوین تدابیر است که توسط مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام می گیرد.
نقش اندیشکدههای مرکز الگو تامین زیرساختها برای این فعالیتهای پشتیبان است که آن تدابیر یا فعالیتهای پشتیبان خیلی مناسب و قابل دسترس برای رسیدن به سرمایه مناسب در همه ابعاد برای کشور مان شود.
اندیشکدههای مرکز به خصوص اندیشکده چرخه نوآوری، اتاق فکری هستند که کمک میکنند شرایط لازم برای تدوین راهبردها و نظامات به وجود آید و تدابیر سند الگو راحتتر در مسیر اجرا قرار بگیرد.
نظر به اهمیت فناوریهای و نوآوریهای نوین همانند هوش مصنوعی، رمزارزها، زنجیره بلوکی و غیره بکارگیری آنها در تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و همچنین در فرآیندهای مرکز اقداماتی انجام شده است؟
به صورت کلیتر در تدابیر مختلف این موارد دیده شده است. از جمله فناوریهای بهروز و کارآمدی مثل هوش مصنوعی و رمزارزها و … در چند تدبیر سند الگو نیز بطور مشخص نوشته شده است. برای اینکه این فناوریهای جدید را در تدابیر ببینیم و به سطح کشور نیز اشاعه دهیم، بایستی بتوانیم یک ترمینولوژی و اصطلاح شناسی مناسبی از این فناوریها برای استفاده مناسب آنها در تدابیر سند الگو در راستای توسعه مهارتهای لازم در رسیدن به این فناوریهای خاص و به روز ارائه دهیم تا این موضوعات به یک گفتمان عمومی در جامعه تبدیل شود.
امکان دسترسی جامع نخبگانی به دانش و تجربه اندیشکدهها و اعلام نظر و نقد و پیشنهاددهی در این زمینه در اندیشکده چقدر مهیاست؟
امکان دسترسی عمومی جامعه نخبگانی به دانش مطرح شده در اندیشکده های مرکز کمی کمرنگ است. البته با بسترهایی که در حال حاضر در فضاهای مجازی فراهم است میتوان با تشکیل جلسات عامتر یا خاصتر جامعه نخبگانی را دخالت داد در این صورت میتوان از نظرات و دیدگاههای نخبگان دانشگاهی و صنعتی در قالب اتاقهای گفتمانی استفاده کرد.
تا جایی که اطلاع دارم، برای هر یک از تدابیر سند الگو جلسات متعددی با حضور نخبگان برگزار شد و برای هر تدبیر بیش از ۱۰۰ نخبه در حوزههای مختلف با حضور در نشستهای تخصصی نظراتشان را مطرح کردند و هر کدام از تدابیر چکشکاری شد. البته برای اینکه این مساله را به گفتمان عام تبدیل و به کل جامعه تسری دهیم میتوانیم شرایط را بهتر و بهینهتر کنیم.
برای بهبود عملکرد مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و اندیشکدههای مرکز چه پیشنهادی دارید؟
پیشنهادم این است که بتوانیم مثل بقیه کشورها در قالب ایدهپردازی یا جلسات گفتمانی یا کنفرانس یا ایجاد شبکه ای متشکل از همه آحاد مردم در سطوح مختلف و یا هر شکل دیگری مرکز الگو را معرفی کنیم تا بتوانیم از نظرات سایر صاحبنظران هم استفاده کنیم ، همین طور جلسات مختلف با نهادهای سیاستگذار و اجرایی داشته باشیم تا در نهایت بعد از ابلاغ سند الگو، بخشی از راه گفتمانسازی سند را طی کرده باشیم.
هر قدر بتوانیم شبکه سازی مناسبی با تشکیل جلسات تبادل نظر با نهادهای مختلف کشور را بیشتر کرد ، این مسئله کمک میکند هم مرکز الگو بیشتر معرفی شود و هم بستر اجرای مناسبتر تدابیر سند الگو در سطح جامعه بهتر فراهم میشود. در این صورت مردم و جامعه خواهند فهمید که مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نه به عنوان بخش حاکمیتی بلکه به عنوان یک نقش غیر حاکمیتی رویکردهایش پیشرفت است و میخواهد این مسئله به کل کشور تسری پیدا کند. اگر بخواهیم کشور پیشرفتهای داشته باشیم با شرایط جدید ناشی از اجرای سند الگو را به جامعه بقبولانیم.
انتهای پیام/