دو آوازخوان کرد اهل منطقه هورامان؛ همچنان به خواندن و اجرای آوازهای کهن کردی اصرار دارند. آنها با تاکید بر اینکه «هوره» ریشه موسیقی کردی است از منسوخ شدن آن و دیگر مقامهای کهن نگران هستند.
به گزارش پایگاه خبری اعتماد نو به نقل از ایلنا، «هوره» یکی از مقامهای آوازی منطقه کرمانشاه قدمتی حدود ۷ هزار ساله دارد و به دوران پیامبری زرتشت میرسد. هوره از زمان اهورا مزدا وجود داشته و کردها آن را ندای حقطلبی و واسطهای برای پرداختن به گفتار، پندار و کردار نیک میدانند.
«هوره» که چندین مقام دارد، آواز ممتدی است که بر اساس اشعاری توسط خواننده اجرا می شود و ریتم آن آزاد است. علاقمندان میتوانند برای کسب اطلاعات دقیقتر و جزییتر درباره «هوره» به کتاب «پژوهشی درباره ترانههای کردی» نوشته فاروق صفیزاده مراجعه کنند.
«سیاه چمانه» هم یکی دیگر از آوازهای مرسوم در منطقه کرمانشاه و هورامان یا اورامان است و آن را میتوان به سیاهچشم، رودخانه سیاه یا جامه سیاه معنا کرد که البته در اینباره نظرهای مختلفی وجود دارد. مضمون متن و اشعار «سیاه چمانه» که خواننده در انتخاب آنها آزاد است، معمولا در وصف طبیعت است یا به غم و هجران و فراق می پردازد. به مدد وجود و تلاش هنرمندان کورد «هوره»، «سیاه چمانه» و دیگر آوازها و گونههای آوازی همچنان مورد توجه هستند و اجرا میشوند.
فرهاد نادری و عثمان زاهدی دو هنرمند کرد زبانی هستند که به طور متمرکز به اجرای مقامهای آوازی منطقهشان میپردازند. فرهاد نادری مسلط به آوازهای قدیمی کردستان و کرمانشاه، اهل منطقه «ژاورود» واقع در شهرستان کامیاران است. کامیاران جزو استان کردستان در فاصله ۶۵ کیلومتری جنوب سنندج واقع شده است. زبان ساکنان شهر کامیاران کردی اردلانی است، اما بخشی از مردم این شهر با گویش هورامی و لکی و کلهری کرمانشاهی صحبت میکنند. زبان و دیگر مقولات مشترک باعث شده هنرمندان کردستان و کرمانشاه در عرصه موسیقی باهم تعاملات مثمرثمر داشته باشند. عثمان زاهدی هنرمند کرد نیز یکی از همکاران و دوستان فرهاد نادری است. عثمان زاهدی را یکی از استادان آوازهای اصیل منطقه میدانند.
فرهاد نادری و عثمان زاهدی طی گفتگو با اعتماد نو به نقل از ایلنا از ارزش و اهمیت آوازهای باستانی کردستان و کرمانشاه گفتند.
اورامان مملو از آوازهای اصیل است
فرهاد نادری در معرفی گروهش گفت: گروه ما «کالی سر» نام دارد و به هردوی ما، یعنی من و ماموستا (استاد) عثمان زاهدی تعلق دارد. من و ایشان سالهای سال است با هم کار میکنیم و این همکاری همچنان ادامه خواهد داشت.
او با تاکید بر قدمت موسیقی مناطق غرب کشور، گفت: منطقه هورامان آوازهای بسیار اصیلی دارد که به طور کم و بیش برخی از آنها همچنان مورد توجه هستند.
این آوازخوان کرد درباره محوریت فعالیت گروه «کالی سر» گفت: گروه ما به آوازهای قدیمی و با قدمت کردها میپردازد. ما طی اعتماد نو به نقل از برنامههایی که داریم به اجرای «سیاه چمانه»، «چپله»، «درهای»، «شیخانه»، «تکیه» و دیگر آوازها میپردازیم. در واقع همه آوازها و مقامهای گورانی و هورامی مورد توجه ما هستند و تلاشمان این است در تولیدات و اجراها به هر آنچه از قدیم باقی مانده بپردازیم، تا نسلهای جدید را با هویت و تاریخ و هنر آشنا نماییم و در ادامه آنها هم در آینده این نوع موسیقی کهن را زنده نگه دارند.
در گروه «کالیسر» هوره نمیخوانیم اما برایمان محترم است
وی درباره قدمت و اهمیت «هوره» و «سیاه چمانه» در کرمانشاه و کردستان نیز توضیحاتی ارائه کرد. او گفت: «هوره» یکی از قدیمیترین آوازهای کردهاست. «سیاه چمانه» هم یکی از آوازهای قدیمی ماست و هر دوی اینها آواهای محلی ما هستند و دارای ارزشند. ما در گروه «کالیسر»، «هوره» نمیخوانیم اما همیشه برایمان محترم است و آن را قدیمی ترین آواز میدانیم.
نادری در پاسخ به این سوال که «هوره» دقیقا به کدام شهر و منطقه تعلق دارد، گفت: این گونه آوازی به منطقه کرمانشاه و شهر ماهیدشت و توابع آن مانند کرند غرب واسلام آباد (شاه آباد) سابق و شهرهای توابع، تعلق دارد. اهالی استان ایلام هم به «هوره» توجه دارند. حال اینکه اهالی کدام مناطق به آن توجه دارند، به علاقمندی هنرمندان بستگی دارد.
وی تاکید کرد: اینکه میگویم گروه ما کمتر هوره می خواند دلیلش بیعلاقگی نیست.
عثمان زاهدی در ادامه صحبتهای فرهاد نادری را اینگونه تایید کرد: اینطور نیست که فقط «سیاه چمانه» و آوازهای دیگر را بخوانم. بسیار پیش میآید که «هوره» هم میخوانم.
«هوره» درحال فراموشی است
اینآوازخوان کرد درباره وضعیت «هوره» و توجه به آن در دنیای امروز گفت: متاسفانه «هوره» در حال منسوخ شدن و فراموشی است. من دلیل این اتفاق بد را عدم حمایتها میدانم. زمانی که حمایتی نباشد، هنرمندان و به مرور مردم عادی هم به آن توجه نمیکنند. در ادامه بیعلاقگیها ایجاد میشود و کمی بعد «هوره» این آواز تاریخی و باستانی توسط نسلهای بعد فراموش خواهد شد.
هیچ سازی مانند ارگ به موسیقی کردی آسیب نزده!
نادری در ادامه صحبتهای عثمان زاهدی گفت: اینکه نوجوان و جوانان به «هوره» و کلا همه آوازها و نواهای کردی بیعلاقه شوند، اتفاق خطرناکتری است. به نظرم دلیل این بیتوجهی از سوی نسلهای پس از ما، وجود و ترویج سازهای غربی است.
زاهدی نیز گفت: به نظرم هیچ ساز غربی مانند ارگ (سینتی سایزر) به موسیقی کردی آسیب نزده است. درست است که موسیقی فولکوریک ما با تلاش و زحمات گذشتگان به نسلهای امروزی رسیده و همچنان وجود دارد اما بهرهگیری از سازهای غربی که ارگ تنها یکی از آنهاست از کیفیت و ارزش آنها کاسته است. همه این ضعفها، به دلیل عدم وجود حمایتها شکلی همهگیر و جدی پیدا کردهاند. اگر موسیقی با ارزش و با کیفیت فولکوریک حمایت شود مطمئنا به حاشیه نمی رود و فراموش نمی شود. زمانی که فردی اهل روستاهای کرمانشاه و کردستان از محل زندگیاش به شهر میرود و مثلا بیست میلیون تومان هزینه خرید ارگ میکند و به سازهای با قدمت و موسیقی فولکوریک شهرش توجه ندارد به این معناست که آن موسیقی اصیل گذشته مورد تهدید است. همه اینها در حالی است که «هوره» مایه فرهنگی و ریشهای کردهاست.
«هوره» از «سیاه چمانه» هم قدیمیتر است
زاهدی افزود: درباره قدمت «هوره» اسناد و مدارک زیادی وجود دارد. در گذشتههای دور پادشاهان در ایلام و کرمانشاه طی مراسم خاصی که داشتهاند، «هوره» میخواندهاند. این یعنی قدمت و هویت تاریخی! از اینها گذشته، آن زمان که «هوره» درگذشتههای دور مورد توجه قرار گرفته، هنوز بسیاری دیگر از مقام ها و آوازها ابداع نشده بودند. حتی «هوره» از «سیاه چمانه» هم که یکی از مهمترین آوازهای ماست، قدیمیتر است. پس «هوره» ریشه موسیقی کردهاست اما افسوس مورد توجه و حمایت نیست. حال میبینیم که ارگ جای همه چیز را گرفته است.
آوازخوانی با ارگ را خیانت میدانم حتی در ازای میلیاردها تومان!
وی در ادامه گفت: شاید باور نکنید اما من تمام موسیقیها و مقامهای گورانی را میخوانم، اما با ساز ارگ هیچ ارتباطی برقرار نکردهام. هر آوازی را میخوانم به شرطی که پای ارگ در میان نباشد. من چنین کاری را خیانت میدانم.
این آوازخوان کرد در پاسخ به این سوال که آیا در ازای مبالغ چشمگیر به آوازخوانی همراه با ارگ میپردازد، گفت: هرگز چنین کاری نمیکنم، چون این کارخیانت به موسیقی محلی است. اگر میلیاردها تومان پول نقد هم مقابلم بگذارند تن به چنین کاری نمیدهم. در صورتی که حال خیلیها تن به اجرا با ارگ دادهاند و در مراسم ها به اجرای اعتماد نو به نقل از برنامه میپردازند. آنها حتی صاحب ارگ را هم با خود به مجالس و محافل میبرند! باید به برخی از آنها گفت شما هنرمندان بزرگی هستید و میشود بدون ارگ هم با مخاطبان امروزی ارتباط بر قرار کنید! واقعا چرا سازهای خود را فراموش کردهاید؟
فقط من «لاوک میخوانم»
سپس زاهدی گفت: با وجود چنین فضایی اما سعی ما این است که نسلهای جدید را با موسیقی محلی آشنا کنیم و به همین دلیل برخی مقامها و آوازهایی مانند «سیاه چمانه» و «لاوک» را آموزش میدهم تا کمی فرهنگ سازی کرده باشم. «لاوک» را آموزش میدهم زیرا روی آن کار کردهام و شاید اغراق نباشد که بگویم در حال حاضر فقط من هستم که آن را میخوانم. «لاوک» و «حیرانی» را مردم دوست دارند. اما پرداختن به «هوره» در منطقه ما کمی ضعیفتر است.
این مقامدان و مقامخوان اورامان در پاسخ به اینکه درجه اهمیت مقامها نزد هنرمندان و مردم کرد آن منطقه به چه ترتیب است، گفت: اول «هوره»، دوم «سیاه چمانه» سپس «لاوک» و بعد «حیران» مقامهای با اهمیت موسیقی کردی هستند. در هرمنطقه یکی از این مقامها مرسومتر است و اقوام و مردم همان مناطق هستند که باید آن را زنده نگه دارند.
هورهخوانان «علینظر»، «سیدقلی» و «اولعزیز» را الگو قرار دهند
زاهدی درباره توجه آوازخوانان به «هوره» گفت: افراد زیادی داریم که صدای خوبی دارند اما آنها باید به اجرا و خوانش هنرمندان بزرگ قبل از خود توجه کنند. مثلا باید به اجرای هنرمندی چون علینظر توجه کنند که هورهخوان ماهری بوده. یا مثلا توجه کنند اولعزیز و سیدقلی کشاورز چگونه میخواندهاند. اینکه هنرمند خوش صدا درست بخواند و مانند بزرگانی که گفتم اجرای درستی داشته باشد، باعث میشود مردم هم به شنیدن ترغیب شوند. در این صورت است جوانترها هم به یادگیری تشویق خواهند شد.
زاهدی در تکمیل توضیحاتش گفت: پرداختن به مقوله «هوره» به عهده اقوام و مناطقی است که این آواز در آنها مرسوم بوده؛ یعنی قوم کلهر و مناطقی کرمانشاه و ایلام. امیدوارم هنرمندان ایل کلهر مسئولیت این مهم را قبول کنند و «هوره» را زنده نگه دارند. واقعا حیف است اگر این آواز به انزوا برود و نابود شود.
تنبور نه فقط برای یارسانها که برای همه کردها مقدس است
این هنرمند پیشکسوت در پاسخ به این سوال که تنبور (ساز آیینی یارسانها) نیز در منطقه اورامان مرسوم است یا خیر، گفت: یارسانها در منطقهای که ما زندگی میکنیم ساکن نیستند، اما ساز بسیار قدیمی تنبور در منطقه ما هم مرسوم است و یکی از سازهای اصلی است. تنبور همانطور که برای یارسانها مقدس است برای ما هم مقدس است. تنبور مربوط به هزاران سال قبل است. اصلا ساز زرتشت پیامبر تنبور بوده و ایشان این ساز را مینواخته و به همین دلیل است که نمیگویند «تنبور»، میگویند «تنبور مقدس».
هنرمندان با هم اتحاد دارند
زاهدی در ادامه نسبت به عدم فعالیت هنرمندان برخی مناطق انتقاد کرد و گفت: آنطور که میبینیم فعالیت هنرمندان موسیقی منطقه ما از منطقه کرمانشاه بیشتر است. اما این را هم باید بگویم هنرمندان کرمانشاه، کردستان و همه مناطق کردنشین توابع این دو استان یکدیگر را قبول دارند و آن اتحاد فرهنگی لازم میان آنها وجود دارد که مایه مباهات است.
وی افزود: اگر میبینید ما همچنان فعال هستیم و اجرا میکنیم و به جشنوارهها میرویم، چون این کار را وظیفه خود میدانیم و همیشه بر دوش ماست. موسیقی شغل ماست اما برای ما سود مالی ندارد و در چند سال گذشته اوضاع بدتر هم شده؛ با این حال اگر بازهم حمایت نشویم، عقبنشینی نخواهیم کرد.
ماموستا زاهدی در پایان صحبتهایش گفت: ما با زحمت معیشت و مخارج زندگی را تامین میکنیم اما موسیقی و هویت و ریشه خود را رها نخواهیم کرد. جشنوارهها هم اتفاقات خوبی هستند که تداوم ندارند و حمایت محسوب نمیشوند، اما با این حال ما بازهم عقب نشینی نمیکنیم.
نادری نیز با تاکید بر اصیل و پر قدمت بودن مقام «سیاه چمانه» و محبوب بودن «هوره» میان کردها، توضیح داد: آواز «سیاه چمانه» که در کردستان و کرمانشاه مرسوم است، صرفا یک مقام نیست، بلکه معیار و شاخصی برای تعیین سطح خواننده محسوب میشود.
او گفت: در تکمیل حرفهای آقای زاهدی باید بگویم «سیاه چمانه» برگرفته از صدای کبک است و «چپلهها» در مراسم عروسی و مجالس اجرا میشود.
فرهاد نادری در پایان گفت: موسیقی برای ما عواید مالی ندارد، اما من صحبتهای ماموستا عثمان را تایید میکنم. ما و دیگر هنرمندان منطقه از فعالیت بازنمیایستیم و همچنان برای ماندگاری موسیقی و مقامها، و انتقالشان به نسلهای بعد تلاش میکنیم. و در آخر اینکه موسیقی لر، ترک، کرد، بلوچ، شمالی و جنوبی نمیشناسند و همه ما با هم برادریم و زیر پرچم ایران زندگی میکنیم.
انتهای پیام/