غلامعلی پیرایرانی ـ گوینده و گزارشگر باسابقه صداوسیما ـ در نقد گزارش بازی ایران ـ بحرین، با تاکید بر اینکه گزارشگرهای ما نباید بدهکار مخاطب شوند، به ایسنا گفت: در بازی ایران مقابل بحرین، بارها شنیدم که گزارشگر این دیدار اشاره کرد که ما تاکنون در برابر بحرین و در این کشور به پیروزی نرسیدهایم که تکرار این قضیه برای بیننده مشکلآفرین میشد؛ باید بگویم که ما در ۱۶ شهریور سال ۵۳ بحرین را یک بر صفر شکست دادیم و در ۲۳ مهر ۹۸ نیز ۶ بر صفر بحرین را بردیم؛ ۱۸ بازی با بحرین داشتیم که ۸ پیروزی برای ایران، پنج پیروزی برای بحرین و پنج تساوی هم برای دو تیم بوده است. تا کنون ایران دو بار بحرین را در کشورش شکست داده است.
او افزود: در بازی اخیر ایران مقابل بحرین، ما سه بر صفر، با دو گل سردار آزمون و یک گل مهدی طارمی بردیم و سرمربی تیم ما آقای دراگان اسکوچیچ کار بسیار بزرگی انجام داد. ما نباید در حین گزارش و تفسیر، به کار یک سرمربی ایراد بگیریم؛ زیرا نه او و نه بازیکنان مسایلی که ما مطرح میکنیم را نمیشوند؛ بنابراین داریم زور بیهوده میزنیم که از میکروفنی که در حال پخش زنده است، بخواهیم به بازیکنی که در زمین در حال بازی است خط دهیم که باید این کار را بکند؛ این نشانگر این نیست که گزارشگر بیش از حد بلد است، بلکه ضعف گزارشگر را نشان میدهد که از راه دور مشکلاتی را مطرح می کند که وظیفه یک سرمربی است.
این گوینده با اشاره به تمجید یک وبسایت خارجی از یکی از بازیکنان تیم ملی، عنوان کرد: نشریه اوژگو پرتغال نوشته است که طارمی در چالش ایران ـ بحرین درخشان ظاهر شد و مقابل میزبان یک گل زد و دو پاس گل داد. اینکه وبسایت یا روزنامهای بازی را میبیند و این مسائل را مطرح میکند، خوب است اما اگر قرار بود از پیش، ما این مسایل را مطرح کنیم و اتفاق نمیافتاد کار گزارش و خودمان را خراب میکردیم. وقتی تیمی وارد زمین میشود، نتیجهای که حاصل میشود کار تیمی است و نباید پیروزی ها را مختص به فرد بدانیم.
پیرایرانی با بیان اینکه داشتن یک ظاهر مقبول و صدای مناسب معیار پخش است اما پیشتر از اینها داشتن شهامت و جسارت بیان و قدری تکبر و اراده راسخ برای حفظ اعتماد به نفس در زمانی که در محل رویداد هستیم نیز نیاز است، درباره نکاتی که یک گزارشگر ورزشی باید رعایت کند، توضیح داد: یک گزارشگر خوب باید توانایی ذاتی در زبان و غریزه قوی برای به کار بردن هر کلمهای در جای خودش را داشته باشد؛ اما چون تلویزیون اصرار دارد که زمان باارزش پخش به هدر نرود، باید سعی یک گزارشگر بر این باشد که از بیان منضبط، مختصر و متعادل کمک بگیرد. نکات برجسته را باید به نحوی معقول مرتبط با هم مرتب کند و کلام را در نهایت ایجاز در کنار تصاویر قرار دهد. یک گزارشگر، باید از به کار بردن واژهها و عبارتهای مبهم و مغشوش خودداری کند. در نوشتن مطالب از زمان حال و جملات معلوم استفاده و سعی کند همین نوشتار را در گفتار و گزارشهایش هم رعایت کند.
این گوینده باسابقه اعتماد نو به نقل از برنامه های ورزشی سپس در تشریح دیگر ویژگی های یک گزارشگر خوب اظهار کرد: یک گزارشگر خوب باید از به کار بردن واژهها و عبارتهای زاید خودداری کند؛ از کلمات اختصاری استفاده نکند به دلیل اینکه شاید بسیاری از تماشاگران برای مثال ندانند که (فیفا) میشود فدراسیون جهانی فوتبال؛ از ذکر نشانی برخی از افرادی که باید به آنها بپردازد خودداری کند و از عنوانهای رسمی مشاغل استفاده کند؛ یعنی اگر قصد دارد به یک مربی اشاره کند دقیقا باید در گزارشش بگوید که او کیست و شغلش چیست. جملات مبهم و نارسا را به کار نبرد و برای اشاره به خودش از واژه ما استفاده نکند.
به اعتقاد پیرایرانی گزارشگر اصولا نباید بیش از حد از ضمایر استفاده کند و برای اجتباب از هرگونه سوء تعبیر به جای استفاده از ضمایر «او» یا «آنها» بهتر است در طول گزارش اسم افراد آورده شود؛ اما نه اینکه آنقدر یک نفر را مطرح کنیم که گزارشگر زیر سوال برود و تماشاگر فکر کند کاسهای زیر نیم کاسه است و اگر نام فردی بیش از حد معمول مطرح میشود مسالهای در میان است.
این گزارشگر باسابقه ادامه می داد: در کار گزارش باید از به کار بردن واژههایی مثل اولی و آخری و به ترتیب خودداری کنیم و مطلع باشیم که این واژهها برای روزنامهها به کار میرود و نه گزارش. گزارشگر باید سعی کند مطالب را به اختصار بیان کند مگر آنکه استفاده از واژههای اضافی برای تاکید مطلب ضروری باشد. از آنجا که رسانهها رویدادها را به محض وقوع منعکس میکنند، بهتر است که در گزارش از زمان حال استفاده کند زیرا باعث میشود گزارش حالت همزمان و زنده بیشتری داشته باشد؛ در زمان حال از افعالی استفاده میشود که به جملات قدرت و استحکام میدهند.
پیرایرانی به ذکر مثالی در این زمینه پرداخت و خاطرنشان کرد: گاهی اوقات میبینم که مهمانانی را به عنوان مفسر در استودیو کنار گزارشگر قرار میدهند. ما میگوییم گزارش یا تفسیر عبارتاند از بیان واقعیتی که در حال رخ دادن است و ما نمیتوانیم چیزی را که ندیدیم تفسیر کنیم. به یاد دارم یکی از روزنامهها نوشته بود که «بهتر است تیم ایران در برابر کره جنوبی طوری بازی کند که حریف را به زمین خودش بکشد و بعد از یک فرصت استفاده کند و با ضد حمله گلهای متعددی به کره بزند.»؛ طبیعی است که کره هم بازیهای ایران را دیده بود و سرمربیاش این نکات را بررسی کرده بود ما اگر اینگونه عمل کنیم و این مساله را در ذهن بینده جاری کنیم صد درصد خواهیم دید که کره همچین کاری نخواهد کرد و ما به بیننده بدهکار میشویم. گزارشگر باید کاری کند تا به بیننده بدهکار نشود، به خصوص در تلویزیون. مواردی دیده میشود که گزارشگر میگوید صد درصد من میدانم که این بازی با پیروزی تیم ما به پایان خواهد رسید که اگر نرسد به بیننده بدهکار خواهد بود و خودش را ضایع کرده است. بنابراین باید صبر بکنیم وقتی اتقاقی افتاد بعد آن را مطرح کنیم. گاهی اوقات میبینیم که متاسفانه گزارشگران ما حتی وقتی که توپ از خط دروازه گذشته فریاد گل برمیآورند که این اتفاق در رقابتهای جام جهانی در مسکو افتاد؛ متاسفانه دیدیم گل عنوان شد، میلیونها تماشاگر بیننده بازی بودند و بعد از اعلام گل از جا بلند شدند اما بعد از اینکه دیدند داور گل را قبول نکرده است، شاید بسیاری تلویزیونهایشان را شکستند و افسرده و ناراحت شدند؛ گزارشگر هم از اعتبارش کم شد. بهتر است وقتی توپ از خط دروازه میگذرد فریاد گل برنیاوریم و بگوییم که توپ از خط دروازه گذشت بعد از اینکه داور نقطه وسط را نشان داد و مشخص شد که توپ گل شده، آن وقت اعلام کنیم که توپ گل شده است و با اعتماد به نفس بگوییم زننده گل فلان شخص بود، بعد گزارشمان را ادامه دهیم. گاهی اوقات نیاز است که ما در شادیهای تماشاگران سکوت کنیم.
این گزارشگر که جایزه یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی رادیو ورزش را کسب کرده است، درباره راز یک گزارشگری خوب عنوان کرد: راز گزارشگری این است که بدانیم چه زمانی سکوت کنیم و اجازه دهیم تصاویر خودشان صحبت کنند. در برخی از ورزشها آمار و ارقام اصل هستند اما به نظر من بهترین گزارش، گزارشی است که به شناساندن و توضیح رویداد محدود شود و به تصاویر قدرت دهد و از ارقام و توضیحاتی که تماشاگر را از بازی جدا میکند، دوری کند.
این گوینده افزود: گاهی اوقات میبینیم که یک بازیکن توپ را در اختیار دارد و دارد به سمت خط هجده قدم حریف میرود اما گزارشگر ناگهان به بازیکن دیگری میپردازد و میگوید او در فلان بازی دو گل به فلان تیم زد؛ در این صورت گزارشگر رشتهای که هیجان صدایش را به مخاطب منتقل میکرد، بریده است. گزارشگر در مقابل هر وسوسهای که یک گزارشگر را دعوت میکند تا ورزش را از موضوعات دیگر کمتر جدی بگیرد باید مقاومت کند و ورزشکاران را با نان کوچک خطاب نکند.
پیرایرانی که سابقهای پنجاه ساله در گزارشگری و گویندگی در صداوسیما دارد، درباره شرایط کرونا و دوری مخاطب از ورزشگاهها نیز گفت: الان که تماشاگری روی صندلیها نمینشیند و بازیها برگزار میشود، بهتر است که ما نوعی از گزاش را ارایه دهیم که تماشاگر نکات حساس بازی را که میبیند و گاهی هم نمیبیند متوجه شود؛ آنچه در تلویزیون دیده میشود طبیعتا نیازی به گزارش ندارد، مثلا خارج شدن توپ از زمین، اما گاهی اوقات میبینیم که در گوشه دیگر زمین مثلا یک بازیکن ضربهای به بازیکن دیگری میزند و داور کارت قرمز یا زرد میدهد و اینجاست که گزارشکر باید این نکات را که تماشاگر نمیبیند عنوان کند؛ وگرنه الان همه بینندهها میدانند که چگونه نام، زندگی، مشخصات فردی و تکنیک و باشگاه بازیکن را به دست بیاورند.
او در پایان گفت: یادم میآید وقتی داشتم یک مسابقه کشتی را گزارش میکردم در کنار من یک نوجوان ۱۰ ساله بود؛ وقتی فن زیبا اجرا شد داور سه امتیاز داد و نوجوان فریاد زد که آقای داور این پنج امتیازی بود! الان تقریبا دیگر همه آشنا به کار هستند. بنابراین کار یک مفسر و گزارشگر سخت خواهد شد. اساس تفسیر خوب در تلویزیون، تلفیق مناسب کلمات و تصویر است، درست مثل گزارشگری، هدف مفسر باید تکمیل مشاهدات تماشاگر باشد. از گفتن سخنان بیربطی که خشم مخاطب را برمیانگیزد و فایدهای هم ندارد باید اجتناب کرد. باید سرعت سخنان گزارشگر با سرعت حرکات یکی باشد. نباید صحنهها را به شکلی مطرح کنیم که بیننده را متاثر کند. باید به زبان ساده صحبت کنیم و به موضوع شاخ و برگ ندهیم. هر طرفدار تند و تیز و دو آتشه ورزشی گمان میکند که اگر بهتر از مفسر ورزشی نباشد، کمتر از او هم نیست. حداقل خودش را همسطح میداند برای همین در تفسیر و گزارش هرچه اطلاعات ما بیشتر باشد به نفع ما خواهد بود؛ زیرا اشتباهاتی که باعث میشوند طرفداران افراطی ریختن خونمان را مباح بدانند، به وجود نخواهد آمد.
انتهای پیام