چرا صدام جنگ علیه ایران را «قادسیه» نامید؟

به گزارش ایسنا، تام ورکمن یکی از روزنامه نگاران غربی است که در مقاله خود در چند بخش به ریشه‌های اجتماعی جنگ ایران و عراق پرداخته است. این روزنامه‌نگار با اشاره به نظریه کلاوزویتسی‌ها (The Clausewitzian) که «جنگ به یک معنی ادامه‌ی سیاست‌ها می‌باشد» معتقد است: که این نظریه می‌بایست اندکی اصلاح شود تا با این بُعد بحرانی سیاسی اجتماعی منطبق شود. در نتیجه «جنگ به معنای دیگر به ادامه‌ی سیاست‌های محلی تبدیل شد». تحلیل عرفی به جنگ و دیدگاه تضاد، قصد دارد که بر اهمیت محوری وجه اجتماعی سیاسی بپردازد.

تام ورکمن در یکی از بخش‌های مقاله‌اش بابیان اینکه که از منظر مدت زمان جنگ، عوارض انسانی و مادی آن و عملکردهای احساسی و عاطفی آن که شامل جنگ شیمیایی و حملات موج انسانی بود، جنگ ایران و عراق می‌تواند در جایگاه جنگ سوم جهانی بایستد؛ اشاره‌ای به اطمینان صدام از پیروزی در جنگ تحمیلی دارد و می‌نویسد: «اطمینان صدام حسین در آغاز جنگ به پیروزی، منجر شد که شرایط غیرممکنی را به اولین آتش بس سازمان ملل در ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰ ضمیمه (تحمیل) کند.

صدام مایل به پایان جنگ بود؟

هرچند در دوسال اول با برگشتن ورق در جنگ، صدام حسین متمایل به پایان جنگ بود. در پایان سال ۱۹۸۲ عراق بعد از شکست، در اولین تلاش برای عقب نشینی آشکارابه منظور پیدا کردن راهی برای پایان دادن به جنگ، آماده شده بود. بعلاوه عراق برای بین‌المللی کردن جنگ از طریق حمله به نفتکش‌ها، که جهت افزایش فشار بین‌المللی بر ایران طراحی شده بود، تلاش می‌کرد. به رغم شکست‌های نظامی، فشارهایی بر روی صدام اعمال می‌شد، فشارهایی که در نهایت به رژیم عراق اجازه می‌داد به حیات خود ادامه دهد.

در واقع حداقل تامین مالی از دو طریق پایدار شد، اول اینکه؛ رژیم قادر به حفظ برخی از درآمدهای نفتی بود. حملات ایران به تاسیسات بندر جنوبی عراق، همراه با بسته شدن خط لوله سوریه، باعث کاهش شدید درآمدهای نفتی عراق در سال‌های اولیه جنگ شده بود. با این حال رژیم بعث قادر به بازیابی بخشی از آن درآمد شد. برای مثال در سال ۱۹۸۵ عراق یک خط لوله نفت به عربستان سعودی را گشود و همچنین قادر به صادرات نفت از راه زمینی توسط کامیون به بندر عقبه‌ی اردن بود. در مرحله دوم، رژیم بعث بخش زیادی از درآمد خود را از طریق ارائه‌ی مقدار زیادی از مبادلات نقدی، اعتباری و نفتی، به ویژه از عربستان سعودی و کویت تامین می‌کرد.

دفاع مقدس هویتی جدید برای ملت ایران پدید آورد/حضور و نقش بسیج بازدارندگی دارد
هم اکنون بخوانید

جنگ فرصت گسترش کنترل سیاسی را به صدام داد

با وجود این مشکلات، به هرحال جنگ برای رژیم بعث، فرصت‌های ویژه‌ای جهت گسترش کنترل‌های سیاسی‌اش به همراه آورد. جنگ به رژیم این اجازه را داد که درگیر راهبردهای پوپولیستی(عوام فریبانه) خود شود، لذا برای آگاهی اجتماعی، تاثیرات این فرصت را نباید دست کم گرفت. هنگامی که جنگ به خاک عراق کشیده شد، موقعیت صدام حسین به عنوان مدافع ملت عرب، کامل شده بود. بمباران تبلیغاتی مغازه‌ها در شهر بصره که از پوسترهایی پوشیده بود که صدام حسین را به عنوان فاتح بزرگ دوم ارتش پارسی اعلام می‌کرد.

جنگ تحمیلی به «قادسیه صدام» نام گذاری شد

«مرد عراقی» فراتر از هر شکاف طبقاتی، مذهبی یا قومی جامعه‌ی عراق، تبدیل به یک نماد ملی شده بود. ابعاد عربی – پارسی جنگ توسط رژیم بعث با صدای بلند در بوق و کرنا شنیده می‌­شد و آشکارا جنگ توسط عراق به « قادسیه‌صدام » نام گذاری شده بود که نبرد عربی- پارسی قرن هفتم[میلادی] را به یاد می‌آورد. بطور خلاصه، رژیم بعث، به طرز ماهرانه‌ای علت جنگ را حمله به ملیت عربی اعلام کرد.

تشویق زنان عراقی به فرزندآوری

جنگ، بهانه‌ای برای ادامه سیاست‌های سرکوبگرانه رژیم بعث ارائه داده بود. رژیم از جنگ برای توجیه اقدامات سرکوبگرانه علیه کارگران و گسترش ظلم و ستم علیه زنان عراقی استفاده کرده بود. بغداد با پوسترهای ضد پیشگیری از بارداری پر شده بود که مادران را به پرورش فرزند و فرزندآوری برای کشورشان تشویق می‌کرد، همچنین رژیم قادر به تامین نیروی کار خود از طریق مصر بود که در یک برآورد سرسام آور تعداد کارگران مصری به یک میلیون نفر می‌رسیدند.

هیجان عبور از راهرویی با ۳۱۱ پله شگفت‌انگیز را از دست ندهید
هم اکنون بخوانید

گذشته از فراهم آوردن تعداد زیادی کارگران مورد نیاز، کارگران مهاجر اختلالات در بازار کار را به حداقل می‌رساندند. همچنین رژیم، اتحادیه‌ی کارگری دولتی واحدهای تجاری را منحل و قانون کار مصوب ۱۹۷۰ را لغو کرد. شاید روشن‌ترین استفاده از بهانه جنگ در رابطه بین رژیم بعث و شورش کردها، نهفته است. رژیم در کمپین ضد شورش گسترده علیه کردها، درگیر بود، کمپینی که شامل؛ اعتماد نو به نقل از برنامه‌های جابجایی گسترده، مناطق گسترش نیافته در طول مرزهای عراق و ترکیه و ایران و شیوه‌های وحشیانه مانند جنگ شیمیایی بود.

نابودی مطلق جناح‌های سیاسی مخالص حزب بعث

نابودی مطلق هر جناح سیاسی مخالف در عراق، با اطمینان به خاموش و نادیده گرفته شدن هر صدای مخالف جنگ، کمک می‌کرد. به همان اندازه، جنگ باعث شد که بین جنبش مخالفان زیرزمینی در عراق، به ویژه بین اتحادیه میهنی کردستان، حزب دموکرات کردستان و حزب کمونیست عراق شکاف و فاصله بیفتد. در همان زمان حزب بعث بهترین راهکارهایش را برای جدا کردن پایگاه اجتماعی‌اش، یعنی بورژوازی، از تاثیرات منفی جنگ به کار گرفت.

شواهد نشان می‌دهد که گسترش بخش خصوصی در عراق در طول جنگ بی وقفه ادامه داشته است. نهایتاً، جنگ این فرصت را برای رژیم فراهم کرد که سایه‌ی سیاسی‌اش را بر فراز جامعه‌ی عراق بگسترد. طبعاً حذف بهانه جنگ، دغدغه جدی رژیم بعث بود که در عنوان شدن احتمال آتش بس در سال ۱۹۸۸ آشکار شد. یکی از مفسران در صحنه‌ی عراق نوشت: «پس از آتش بس، صدام حسین دیگر قادر به ادعا در مورد دفاع از سرزمین یا استفاده از جنگ به عنوان عدالت و فضای مبهمی برای سرکوب توده و ترور در عراق، نیست.»

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 + یک =

دکمه بازگشت به بالا